زنبور Diaeretiella rapae (Mc´Intosh) (Hymenoptera:Aphidiidae) یکی از پارازیتوئیدهای پلی فاژ شته ها می باشد (Farid et al., 1998).
بیولوژی و پارامترهای جمعیتی زنبور D. rapae روی میزبان های متعدد و شرایط مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است (Fukui & Takada, 1988و Hayakawa & Stehr, 1990و Hsieh & Allen, 1986و Reed & Elliot, 1992و Shalaby & Rabasse, 1979و Shijko, 1989).
واکنش تابعی زنبور D.rapae نسبت به تراکم های مختلف گونه های دیگری از شته ها توسط برخی محققین مورد مطالعه قرار گرفته است (Bernal et al., 1994 و Lester et al., 2002و Shukla & Singh, 1992و Yu & Zhang, 1993).
این محققین یکی از اهداف اصلی تحقیق خود را ارزیابی میزان کارایی زنبور پارازیتوئید مورد مطالعه در کنترل شته میزبان بیان کرده اند . مطالعه ترجیح مراحل مختلف سنی شته میزبان توسط زنبور D.rapae یکی دیگر از موضوعاتی است که مورد علاقه محققین بوده و آنها را در ارزیابی میزان کارایی زنبور و تعیین مرحله سنی ترجیح میزبان کمک می نماید (Dhiman & Kumar, 1987و Liu, 1989وQayyum).
تاثیر تراکم های مختلف زنبور پارازیتوئید روی قدرت جستجوی آن ها که اصطلاحاً تداخل نامیده می شود موضوعی است که هر چند به اعتقاد برخی، فقط می تواند در بهبود تکنیک های تولید انبوه در آزمایشگاه موثر باشد ولی در رهاسازی پارازیتوئیدها با تراکم بالا در واحد سطح نیز می تواند مورد استفاده قرار گرفته و در ارزیابی میزان کارایی پارازیتوئید و افزایش این کارایی موثر واقع شود (Shukla et al., 1997).
۲-۲-۲- شکل شناسی زنبور D. rapae
سر و قفس سینه سیاه رنگ، قفس سینه در محل اتصال به شکم به رنگ قهوه ای متمایل به زرد می باشد، شاخک ها به جز سه بند اول قهوه ای تیره هستند. بال ها شفاف بوده و رگبال ها به رنگ قهوه ای روشن یا قهوه ای متمایل به سبز دیده می شوند. در گونه های تازه متولد شده پترو استیگما[۸] متمایل به سبز می باشد و بعداً به رنگ قهوه ای در می آید. شاخک بصورت نخی بوده و دارای ۱۴ تا ۱۷ بند می باشد. پروپودئوم[۹] دارای یک کارینا[۱۰] یا یک هاله در قسمت میانی عقبی می باشد. بال های جلو دارای رگبندی کاهش یافته بوده، سلول مارجینال[۱۱] باز می باشد، Rs به حاشیه بال نمی رسد، r و Rs دارای انحنا می باشند. این زنبور تنها گونه شناخته شده این جنس است (شکل ۲-۴).
شکل ۲-۴ مشخصات مرفولوژیکی بال و شکل عمومی زنبور Diaeretiella rapae (Raychaudhuri, 1990)
۲-۲-۳- پراکندگی
این موجود مفید یک حشره همه جایی[۱۲] بوده و در اکثر مناطق جهان از جمله آسیای مرکزی، اروپای شرقی و غربی، منطقه مدیترانه، خاورمیانه، آفریقای شمالی، آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی فعالیت می نماید( Bernel et al., 2001وFeng et al., 1992).
۲-۲-۴- زیست شناسی و میزبان ها
Diaeretiella rapae یک اندوپارازیت[۱۳] انفرادی میباشد که شته های بالغ و نابالغ را پارازیته می کند، اما اغلب روی شته های چلیپاییان مثل شته مومی کلم و شته ی سبز هلو فعالیت دارد. این زنبور اغلب به بوی گیاهان چلیپاییان[۱۴] جذب می شود(Vaughn et al., 1996). از دیگر میزبان های این زنبور می توان به Aphis craccivora, A. fabae, A. gossypii, Brachycaudus helichrysi, Hysteroneura setariae, و Schizaphis graminum اشاره نمود (Raychaudhuri, 1990).
زنبورهای بالغ ماده هر کدام یک تخم منفرد مستقیماً داخل بدن شته قرار می دهند. شته ی پارازیته شده به مدت ۳ الی ۴ روز در همان محلی که مورد حمله قرار گرفته بود به تغذیه ادامه می دهد. لارو این زنبور دارای ۴ سن بوده و از بافت داخلی بدن شته تغذیه می کند و نهایتاً باعث مرگ آن می شود. شته های پارازیته شده را به آسانی با چشم غیر مسلح می توان از روی ظاهرشان تشخیص داد یعنی زمانی که میزبان میمیرد تبدیل به یک مومی شامل اسکلت خارجی سخت شته می شود، مرحله تخم تا حشره بالغ در این زنبور ۹ تا ۱۰ روز به طول می انجامد (Vaughn et al., 1996).
۲-۳- کلزا
امروزه، روغن های گیاهی حاصل از دانه های روغنی پر مصرف ترین روغن های مورد استفاده در صنایع غذایی می باشند. کلزا یکی از دانه های روغنی مهم است که حاوی ۳۵ تا ۴۵ درصد روغن می باشد ( ناصری، ۱۹۹۱). روغن این گیاه به علت دارا بودن کلسترول پایین، داشتن خاصیت آنتی اکسیدانی و اثرات بیولوژیکی مفید و ضدسرطان، برای سلامتی انسان مطلوب می باشد (Syed et al., 1999).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
کلزا به دلیل دارا بودن کمتر از ۲ درصد اسید اروسیک ۱ در صد روغن و نیز کمتر از ۳۰ میکرومول گلوکوزینولات در کنجاله خود برتری خاصی نسبت به سایر گیاهان روغنی دارد. این دو ویژگی، روغن کلزا را برای تغذیه انسان و کنجاله آن را به عنوان منبع پروتئین برای تغذیه دام مناسب کرده است (احمدی و جاویدفر، ۲۰۰۰). سطح زیر کشت کلزا در سال زراعی ۸۴-۱۳۸۳ در حدود ۱۳۰۵۵۴ هکتار بوده است (صنیعی، ۲۰۰۵). مصرف سرانه روغن در ایران ۱۵ کیلوگرم می باشد که بیش از ۹۳ درصد از این مقدار از طریق واردات تأمین می شود (آروین، ۲۰۰۵). با توجه به نیاز فزاینده کشور به واردات روغن خام و سیاست های حمایتی اتخاذ شده از سوی دولت در مورد دانه های روغنی، سطح زیر کشت کلزا در کشور به سرعت در حال افزایش است. افزایش سطح زیر کشت کلزا در اکوسیستم های زراعی باعث ایجاد شرایط مساعد برای فعالیت آفات این گیاه خواهد شد. از جمله این آفات گونه های مختلف شته از قبیل Brevicoryne brassicae L. و Lipaphis erysimi Kalt. می باشند (رحمان و همکاران، ۱۹۸۷).
۲-۴- زیست سنجی (Bioassay)
دوونشیر و رایس[۱۵] (۱۹۸۸) می نویسند زیست سنجی را به وسیعترین معنای آن میتوان به عنوان سنجش توانایی هر محرک از طریق واکنشهایی که در ارگانیزم زنده ایجاد می کند تعریف نمود در زمینه حشره کشها این تعریف شکل ارزیابی مقدار مواد شیمیایی لازم برای کشتن یک حشره را به خود میگیرد، ولی ممکن است سایر پاسخها مانند رفتار یا باروری را نیز مورد سنجش قرار دهد. زیست سنجی نهایی هر آفتکش باید تحت شرایط مزرعه ارزیابی گردد. ولی چنین آزمایشاتی عملی نیست زیرا از لحاظ زمان و هزینه کار، گران تمام میشود و منوط به وضع آب و هوا و شدت آفت زدگی میباشد، بنابراین ضروری است که سمیت ماده شیمیایی تحت شرایط دقیق و نظارت شده بعنوان شرط لازم برای آزمایشات عملی و گسترده مورد ارزیابی قرار گیرد.
روبرتسون و پریسلر[۱۶] (۱۹۹۲) بیان میکنند که آزمونهایی که برای تخمین احتمال واکنش یک جمعیت از موجود زنده نسبت به یک ترکیب انجام میشود را زیست سنجی میگویند که این واکنش میتواند مرگ و عقیم شدن و غیره باشد. جهت انجام هر نوع آزمایش زیست سنجی که هدف آن بررسی اثرات کوتاه مدت سموم می باشد ملاحظات مختلفی لازم است، تا بتوان نتایج قابل اعتمادی از آزمایشها بدست آورد. این ملاحظات شامل طراحی دقیق آزمایشها به لحاظ تعداد نمونههای مورد آزمایش، تعداد غلظت و انتخاب صحیح آنها و مشخص نمودن عواملی که می توانند به عنوان متغیر مستقل مانند دز سم، درجه حرارت، رطوبت نسبی و… و متغیرهای وابسته که در مدلهای رگرسیونی مطرح هستند مانند عکس العمل حشره به مرگ ومیر میباشند. انتخاب درست شاهد و تکرار مناسب از مجموعه عواملی هستند که می توانند بر دقت آزمایشها تاثیر بگذارند.
۲-۴-۱- اصول زیست سنجی
روبرتسون و پریسلر (۱۹۹۲) بیان میکنند شواهد آزمایشگاهی حاکی از آن است که وزن موجود تحت آزمایش، دما، رطوبت محیط و ماده مورد تغذیه میتوانند در نتایج زیست سنجی تاثیر داشته باشند. زیست سنجی صحیح باید بر اساس طرح آزمایشی انجام گیرد. در این طرح چهارچوب آزمون زیست سنجی مشخص میگردد و چهار جنبه عمومی در کلیه طرحهای آزمایشی باید رعایت شود:
۱- انتخاب تصادفی جمعیت: گروه هدف مورد استفاده در هر زیست سنجی باید قبل از شروع کار به دقت تعریف و شناخته شود مثلاً لاروهای سنین مشخص یک آفت. سپس نمونه های مورد آزمایش باید بصورت تصادفی از بین کلیه افراد موجود گروه هدف انتخاب گردد. اگر انتخاب تصادفی نباشد نتایج تنها برای آن بخش از جمعیت قابل تعمیم خواهد بود که آزمون روی آن انجام شده است.
۲- دارا بودن تیمار شاهد: بدون وجود این تیمار نمی توان تاثیرات مشاهده شده را با اطمینان به آفتکش نسبت داد. اگر گروه های مورد آزمایش در معرض آفتکش قرار بگیرند که در آب حل شده است گروه شاهد باید با آب و یا هر حلال دیگر مورد استفاده در آزمایش تیمار گردد انتخاب این گروه نیز بصورت تصادفی صورت میگیرد.
۳- وجود تکرار در آزمایش: هدف از تکرار، تصادفی کردن تاثیرات مربوط به شرایط غیرقابل کنترل آزمایشگاهی است به طوری که بتوان خطای آزمایش را تخمین زد. وجود تکرار برای تخمین دامنه ای که این عوامل میتواند در واکنش تغییر ایجاد نمایند ضروری است. تا زمانی که گروه های مختلف موجود با محلول سمی که تازه تهیه شده باشد در فواصل زمانی تیمار نشوند، نمیتوان آنرا تکرار محسوب نمود. با این وجود استفاده از محلول سمی تازه، معیار مناسبتری از زمان است و در صورت نیاز میتوان تکرارها را در فاصله زمانی کوتاه ولی با محلولهای سمی که مجدداً تهیه شده باشند انجام داد. این عمل موجب میگردد تا اشتباهات احتمالی در تهیه غلظت های مختلف محلول مورد نظر به حداقل برسد.
۴- ترتیب تیمارها در تکرار: در هر دو جنبه نظری و عملی، ترتیب کاربرد غلظت های آفتکش باید از غلظت کم شروع و به غلظت های بیشتر ختم شود. در هنگام کاربرد بیش از یک ترکیب در آزمایش باید انتخاب ترکیب بر اساس تصادف باشد تا از تاثیرات احتمالی یک آفتکش بر آفتکش دیگر اجتناب گردد.
دوونشیر و رایس (۱۹۸۸) اظهار داشته اند از زیست سنجی عمدتاً به دو منظور استفاده می شود.
۱- اندازه گیری توانایی نسبی حشره کشهای مختلف در یک جمعیت استاندارد که در زمان معرفی ترکیبات جدید انجام میگیرد.
۲- در نظر گرفتن مقاومت حشره کش ها یا دیگر عوامل فیزیولوژیکی یا زیست محیطی اثرگذار برای تعیین پاسخ جمعیتهای مختلف حشره به حشره کش مورد نظر.
۲-۴-۲- تکنیکهای زیست سنجی:
دوونشیر و رایس (۱۹۸۸) اظهار داشته اند، تکنیکهای زیست سنجی دارای تنوع زیادی بوده و به طور کلی به سه دسته تقسیم بندی میشوند:
کاربرد مستقیم حشره کش (Direcrt application)
کاربرد غیرمستقیم (Indirect application)
تلفیقی از کاربرد مستقیم و غیرمستقیم
۲-۴-۲-۱- کاربرد مستقیم
در این نوع از زیست سنجی شته ها در معرض مستقیم حشره کش قرار میگیرند و بعد به ظرفی منتقل میشوند که هیچگونه تماس با ماده حشره کش نداشته باشد. چنین آزمون هایی سمیت ذاتی ماده شیمیایی را مورد سنجش قرار داده و از هرگونه عوارض رفتاری روی حشره جلوگیری مینماید (Devonshire and Rice, 1988).
الف- کاربرد موضعی (Topical application)
سودرودین[۱۷] (۱۹۷۳) و برانک[۱۸] (۱۹۷۴) برای کاربرد مقدار مشخص از یک حشره کش با غلظت معلوم از یک میکرو اپلیکاتور[۱۹] استفاده نمودند. در حال حاضر میکرو سرنگهای مجهز به میکرومتر موجود است که توسط فائو[۲۰] (۱۹۷۰) برای زیست سنجی شته ها مورد توجه قرار گرفته است. البته باید در نظر داشت که تکنیک کاربرد موضعی دارای تنوع بسیار زیادی است و به صورت گسترده استفاده میشود.
ب- غوطه ور کردن (Dipping)
در این روش شته ها در محلول آماده شده حشره کش فرو برده میشوند. این تکنیک توسط سازمان خواربار جهانی (FAO) بعنوان روشی استاندارد برای مشخص کردن و سنجش مقاومت حشره کشها برای شته ها توصیه می شود (Fao, 1979; Nanuen et al., 2008; Nanuen et al., 2003; Nanuen et al., 1996; Sadeghi et al., 2009). در تکنیک فروبری بکار رفته توسط پدرسن[۲۱] (۱۹۸۴) شته در محلول رقیقی از فرمولاسیون تجاری مایع حشره کش غوطه ور شده، سپس به کاغذهای صافی منتقل گردیده و نهایتاً به دیسکهای برگی انتقال داده میشود و ۲۴ ساعت بعد تعداد مرگ و میر مورد ارزیابی قرار میگیرد. نائوئن و همکاران[۲۲] (۲۰۰۸) در آزمایش زیست سنجی اثر کشندگی حشره کش ایمیداکلوپراید[۲۳] را روی دو شته Aphis gossypii و Myzus persicae توسط دو روش غوطه ور کردن برگ و غوطه ور کردن شتهها در محلول سمی بررسی نمود نتایج آزمایش وی نشان میدهد که میزان LD50 از روش غوطهور نمودن شته به مراتب پایینتر از غوطهور نمودن برگ میباشد.
ج- سمپاشی (Sprying)
بر خلاف تکنیک فروبری، سم پاشی دقیق، تجهیزات نسبتاً پیچیدهای را لازم دارد. امروزه از برج سم پاش[۲۴] که وسیلهای برای پوشش یکنواخت روی یک سطح مفروض است بطور گستردهای برای ارزیابی سمیت شته کشها استفاده میشود (Muir, 1979; Workman etal., 2004). از این روش به گستردگی برای زیست سنجی کنهها نیز استفاده میشود (Ay, 2005; Kabir et al, 1997; Sokel et al., 2007).
۲-۴-۲-۲- کاربرد غیرمستقیم
در این تکنیک شتهها، حشرهکش را از طریق تماس با یک سطح تیمار شده یا با تغذیه کردن و یا از طریق بخار جذب میکنند ( Devonshire and Rice, 1988). ولی در این صورت قراردادن شتهها روی برگهای تیمار شده ممکن است هر سه روش بکار رود. در این روش از دیسکهای برگی استفاده میشود که یا سم پاشی شده و یا توسط غوطه وری در محلول سمی تیمار شده اند. قبل از قرار دادن شته ها روی دیسکهای برگی سطح بایستی خشک شود. این تکنیک توسط فائو (۱۹۷۹) به عنوان یک روش جایگزین برای آزمون زیست سنجی به روش فروبری، برای آشکارسازی مقاومت به حشره کش ها توصیه میگردد. این تکنیک دارای تنوع زیادی میباشد. در یکی از این تکنیکها برگها از محصولات سمپاشی شده در مزرعه و حشرات از جمعیت استاندارد شده گرفته می شود. سپس شته ها روی دیسکهای برگی محبوس میگردند. ساویکی و رایس[۲۵] (۱۹۷۸) بیان میکند که با بهره گرفتن از این متد مشخص میشود که شته های زنده مانده مقاوم بوده یا در اثر سم پاشی ناکافی از بین نرفته اند.
۲-۴-۲-۳- ترکیب روش های مستقیم و غیرمستقیم
این روش به نزدیکترین وجه وضعیت مزرعه را تخمین میزند و احتمالاًَ بطور گسترده ای برای غربال کردن تجاری حشرهکشها از آن استفاده می شود (Devonshire and Rice,1988).
۲-۴-۴- عوامل موثر بر دقت آزمایشهای زیست سنجی
جهت انجام آزمایشهای زیست سنجی نکات مختلفی باید رعایت شود تا بتوان نتایج قابل اعتمادی را بدست آورد و از آن جمله طراحی دقیق از لحاظ تعداد نمونه های مورد آزمایش، انتخاب صحیح غلظت و تعداد آنها، انتخاب درست شاهد و تکرار مناسب مشخص نمودن عواملی که می توانند به عنوان متغیر مستقل مثل دز سم، وزن حشره، درجه حرارت، رطوبت نسبی و… و متغیرهای وابسته مثل عکس العمل حشره به شکل مرگ ومیر و غیره مطرح باشند. در بررسیها مشخص شده است که تعداد نمونه (Sample size) 120 عددی حداقل نیاز برای تخمین قابل قبول دزهای کشنده در یک آزمایش Dose – response میباشد. فاصله اطمینان (Confidence limits) در سطح ۹۵ درصد به عنوان معیار برای بررسی دقت محاسبات مورد استفاده قرار گرفته است. برای افزایش دقت، تعداد نمونه برابر با ۲۴۰ یا بیشتر مورد نیاز است. نتایج نشان دادهاست که افزایش تعداد نمونه از ۴۸۰ تا ۷۲۰ عدد دقت آزمایش را چندان افزایش نمی دهد لذا برای صرفه جویی در وقت و هزینه توصیه نمی شود. در این بررسی ها دقیق ترین LD50 زمانی بدست می آید که عکس العمل حشرات مورد مطالعه بین ۲۵ تا ۷۵ درصد بوده و یک یا دو غلظت برای مرگ ومیر زیر ۱۰ درصد و غالب آنها بین ۷۵ تا ۹۵ درصد باشد. ایشان همچنین برای دزهای کشنده حداقل پنج غلظت را توصیه نموده اند (Robertson and Presisler, 1992).
۲-۵- عصاره های گیاهی
گیاهان دارویی، تنها تسکین دهنده آلام انسان نیستند بلکه به عنوان حشره کش نیز مورد استفاده قرار میگیرند و سابقه استفاده از مشتقات گیاهی یا به عبارتی حشره کشهای گیاهی به چند صد سال پیش در چین، مصر، یونان و هند باستان بر میگردد (یزدانی و همکاران، ۱۳۸۳).
رستگاری (۱۳۸۹) با بررسی اثر سمیت دز زیرکشنده عصاره های روناس و حنا روی شته Rhopalosiphum padi نشان دادند که طول عمر حشرات کامل در تیمارهای مختلف نسبت به تیمار شاهد به طور معنی داری کاهش مییابد. ساتو و همکاران[۲۶] (۱۹۹۱) با بررسی ریشه گیاه روناس به این نتیجه رسیدند که دو ماده ۳-ایندول استیک اسید و انتراکوینون به مقدار زیادی در ریشه این گیاه وجود دارند. لازم به ذکر است که هر دو این مواد دارای خاصیت دورکنندگی حشرات می باشند. دیوایود و ماتور[۲۷] (۲۰۰۰) اثر عصاره استونی گیاه کلپوره را در بازدارندگی تخم پروانه پشت الماسی Plutella xylostella بررسی نمودند و درصد بازدارندگی تفریخ تخم توسط این عصاره را در غلظت ۵۸ درصد گزارش کردند.
گیاهان از حدود ۴۰۰ میلیون سال قبل تاکنون در حال تکامل و گسترش بر پهنه زمین هستند. گیاهان مکانسیم های مختلفی را جهت حفظ خود در مقابل دشمنان طبیعی در طی زمان به وجودآورده اند. از جمله آنها میتوان به موادی با خاصیت دورکنندهگی و حشرهکشی که طی فرایندهای پیچیده بیوشیمیایی در گیاهان ساخته میشود، اشاره کرد (Addor, 1995).
در حقیقت گیاهان در مسیر تکامل به یک سیستم دفاعی کارا در مقابل بیشتر حشرات دست یافتهاند، به طوری که برخی از گیاهان به یک منبع غنی از ترکیبات با خاصیت زیستکشی تبدیل شده اند. برای مثال میتوان به ترکیباتی با خاصیت سمی (Pavela, 2006)، ترکیباتی با اثرات ضد تغذیهای (Wheeler and Isman, 2001; Pavela, 2004)، ترکیبات محدود کننده رشد حشرات (Akhtar and Isman, 2004; Pavela, 2004b; Pavela, 2005)، ترکیبات ممانعت کننده از تخمگذاری حشرات (Dimock and Renwick,1991. Zhao et al; 1998) و ترکیبات تنظیم کننده باروری و تولید مثل حشرات (Pavela et al., 2005) اشاره نمود. خانواده های گیاهی خاص به ویژه خانواده های Maliaceae, Asteraceae, Lamiaceae, Annonaceae Canellaceae, Rutaceae, منابع استثنایی و قابل توجهی از حشرهکشهای گیاهی هستند (Pavela, 2007). با این حال امروزه در سرتاسر جهان تمایل برای پیدا کردن گیاهان جدید که دارای منابع غنی از حشره کشهای بیولوژیک هستند، افزایش یافتهاست. این اقدام گامی موثر در جهت حفظ و سلامت محیط زیست است. گرفتن عصاره و اسانس از تعداد بیشماری از گیاهان منفعت های زیادی را برای بشر دربر داشته است. در برنامه های مدیریت آفات اولویت نخستین حتی پیش از اقتصادی بودن هر فعالیت سالم نگه داشتن محیط زیست است. در نتیجه امروزه جامعه بشری با یک تضاد و دوگانگی مواجه شده است. از یک طرف احتیاج روز افزون بشر به مواد غذایی و از طرف دیگر استفاده از برخی از روش های جاری مبارزه، از جمله مبارزه شیمیایی علیه آفات که مشکلات متعددی را برای انسان ایجاد نموده است (Schmidt and Streloke, 1994). متخصصین جهت یافتن راههای سالمتر و مطمئنتر به منظور مقابله با این معضل و به منظور امکان استفاده از ترکیبهای طبیعی، تحقیقات گستردهای را آغاز کرده اند. اگرچه تاکنون تاثیر نزدیک به هزار گیاه روی حشرات بررسی شده است ولی فقط تعداد اندکی از آنها به طور عملی مورد استفاده قرار گرفته اند (Golob etal., 1999). از مهمترین آنها می توان گیاه چریش Azariacha indica، گونه هایی از گیاهان گل داوودی ((Chrysanthemum spp. و توتون Nicotiana spp.)) را نام برد که جزء موفقترین عوامل کنترل حشرات آفت محسوب میشوند.