به طور با توجه به مباحث بالا می توان دریافت که قاعده خاص و نسخه جهان شمولی برای انتخاب مدل تصمیم گیری وجود ندارد و برای تعیین و دستیابی به مشخصه ها از قضاوت خبرگان استفاده می شود که برای این منظور روش هایی مانند طوفان فکری، فکر نویسی،دلفی و…توسعه یافته اند.
روش AHP به دلیل ساختار سلسله مراتبی اش و با توجه به فرضیات در نظر گرفته شده در فصل اول(فرض استقلال شاخص ها و فرض جبرانی بودن شاخص ها)روش مناسبی برای این تحقیق بوده و امکان بررسی عوامل ملموس و ناملموس را فراهم می کند، بنابراین روش مقایسات زوجی و AHP برای مشخص کردن وزن بین معیارها در این تحقیق به کار گرفته می شود وهمچنین روش TOPSIS با به کار گیری خروجی روش AHP و اطلاعات شاخص های کمی و کیفی پروژه ها به عنوان ورودی دیگر برای رتبه بندی پروژه ها مناسب تشخیص داده شدند.
فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از جامع ترین سیستم های طراحی شده برای تصمیم گیری با معیار های چند گانه است و توانایی در نظر گیری معیار های کمی و کیفی را در مساله دارد و بر مبنای مقایسه زوجی بنا شده است که قضاوت و محاسبات را تسهیل می نماید. زیرا که بر مبنای اصول بدیهی بنا نهاده شده است(قدسی پور، 1384) .
نویسندگان بسیاری ارزش به کارگیری روش AHP را در اولویت بندی، انتخاب و مدیریت سبد پروژه بیان نموده اند. این فرایند وقتی با فنون پیشرفتهی بهینه سازی ترکیب می شود تضمین می کند که منابع کمیاب به بهترین پروژه های سبد تخصیص داده شود. این روش که احتمالا پر استفاده ترین شیوه تصمیم گیری است از طریق کمک به مدیریت در تعیین اهداف سازمانی، تخصیص منابع با توجه به مسئولیت ها و ارزیابی دقیق عملکردها، از راهبری انتخاب پروژه پشتیبانی کرده و باعث پیشرفت آن می شود(ضیایی و فرهادی، 1387).
روش AHP با برقراری ارتباط از بالا به پایین (انتقال اولویت اهداف راهبردی از طرف مدیریت به کارمندان) و از پایین به بالا (انتقال اولویتهای پروژه از طرف کارمندان به مدیریت)راه را برای رسیدن به اولویتهای مورد پذیرش تمامی اعضاء گروه تسهیل نماید(ضیایی و فرهادی، 1387).
بدون تعیین دقیق اولویت پروژه ها، فرایند اختصاص منابع بیهوده است چراکه منافع حساب شده ممکن است گمراه کننده باشد(ضیایی و فرهادی، 1387) برای تعیین اولویت دقیق پروژه برای اختصاص منابع روش TOPSIS مناسب تشخیص داده شد. این روش می تواند نظرات کارشناسی و و معیارهای کمی و کیفی را با هم ترکیب کند. هرچه یک پروژه امتیاز بالاتری داشته باشد، با اهداف سازمانی هم ترازتر است و منافع بیشتری دارد.
در ادامه مراحل هر رو روش تشریح میگردد.
2-1-2-8-3 فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)[69]:
فرایند تحلیل سلسله مراتبی اولین بار توسط آقای “توماس ال ساعتی” و در سال 1980 مطرح گردیده است و کاربردهای فراوانی در حل مسائل مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی داشته است و و در بسیاری از حوزه ها مورد توجه قرار گرفته است (قدسی پور، 1384).
فرایند تحلیل سلسله مراتبی، ساختار و چارچوبی جهت همکاری و مشارکت گروهی در تصمیم گیریها یا حل مشکلات مهیا میکند. این روش مسئله تصمیم گیری را در سطوحی که در ارتباط با اهداف، معیارها، زیر معیار و متغیرها است سازماندهی می کند. با شکست مسئله به چند سطح، تصمیم گیرندگان می توانند بر روی مجموعه های کوچکتری از تصمیمات تمرکز کنند(هارکر، 1989)[70]. علاوه بر آن، نیاز به مقایسات زوجی در AHP یکی از مزایای این روش به حساب میآید؛ چرا که تصمیم گیرنده را مجبور میسازد تا در مورد وزنهای عوامل، بیشتر فکر کند و موقعیت را به صورت بیشتر و عمیقتری تجزیه و تحلیل کند و به تصمیم گیرنده و تحلیل گر کمک می کند تا تمرکز و درک بهتر از مقوله داشته باشد. همچنین این روش امکان انجام تحلیل حساسیت را فراهم می کند(هارکر، 1989). این روش به سادگی با فاکتورهای کیفی همانند فاکتورهای کمی برخورد می کند و توانایی آن برای اندازه گیری موضوعات کمی و کیفی یکی دیگر از مزایای این روش است به طوری که ترجیحات ذهنی، دانش خبره و اطلاعات عینی همگی در AHP موجود است و بکار میرود. امروزه نرم افزارهای Expert choice که AHP در درون آنها قرار داده شده است در دسترس می باشد. به طور کلی مزیت های روش AHP در جدول زیر آورده شده است.
جدول 14-3 مزیت های AHP در تصمیم گیری(عاذر و رجب زاه ، 1389)
1- وحدت
AHP الگویی واحد، قابل فهم و انعطاف پذیر برای مسائل تصمیم گیری ارائه می دهد.
2- تکرار فرایند
AHP افراد را قادر می سازد که تعریف خود را از یک مساله اصلاح کنند و قضاوت و درکشان را از راه تکرار بهبود ببخشند.
3- قضاوت و اجماع
AHP به اجماع اصرار نمی ورزد ، بلکه نتایج قضاوت های مختلف را با هم ترکیب می کند.
4- بده – بستان
AHP اولویتهای عوامل تشکیل دهنده یک مجموعه را در نظر گرفته و این امکان را می دهد تا بهترین گزینه ها با توجه به اهداف مورد نظر انتخاب شوند
5- ترکیب
AHP مطلوبیت هر گزینه را تخمین می زند.
6- سازگاری
AHP سازگاری قضاوت های مورد استفاده در اولویت ها را تعیین می کند.
7- پیچیدگی
AHP رویکرد تحلیلی و سیستمی را در حل مسائل پیچیده بکار می گیرد.
8- وابستگی متقابل اجزاء
AHP وابستگی متقابل اجزاء را مورد توجه قرار داده و بر کاربرد تفکر خطی پا فشاری نمی کند.
9- ساختار سلسله مراتبی
AHP اجزاء یک سیستم را در سطوح مختلف قرار می دهد.