یکی دیگر از کاربردهای مهم نانو ذرات طلا در علوم زیستی است. ذرات طلا به دلیل چگالی الکترونی بالایشان، با مواد آلی تفاوت محسوسی دارند و درنتیجه در میکروسکوپهای الکترونی به راحتی میتوان آنها را از مواد آلی تشخیص داد. به همین علت از نانو ذرات طلا برای برچسب زنی مواد آلی استفاده می شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بورین[۲۴] و همکارانش، در سال ۲۰۰۴ پیشنهاد کردند که میتوان از مدهای پلاسمونی سطحی آرایههای نانوذرات فلزی، در لیزرهای کاتورهای[۲۵] استفاده کرد [۳۱]. در سال ۲۰۰۴، زو[۲۶] و همکارانش نشان دادند که میتوان از آرایههای نانوذرات فلزی در حسگرهای اپتیکی استفاده کرد [۳۲]. در سال ۲۰۰۳ لی[۲۷] و همکارانش پیشنهاد کردند که میتوان از زنجیرههای نانوذرات فلزی در تولید میدانهای موضعی قوی استفاده کرد [۳۳].
فصل دوم:
معرفی کلی پلاسمونیک
معرفی کلی پلاسمونیک
۲-۱- خواص نوری فلزات
۲-۱-۱ معادلات ماکسول و انتشار امواج الکترومغناطیسی:
بر هم کنش بین فلزات با میدانهای الکترومغناطیسی به خوبی در چارچوب معادلات ماکسول قابل توصیف میباشد. حتی برای نانوساختارهای در ابعادی حدود چند نانومتر نیز میتوان از این معادلات استفاده کرد. دلیل این امر چگالی بالای حاملها میباشد که سبب فاصله کم بین سطوح انرژی الکترونی در مقایسه با انرژی برانگیختگی گرمایی یعنی در دمای اتاق می شود.
به عنوان یک تجربه روزانه میدانیم که فلزات تا فرکانسهای طیف مرئی بسیار منعکس کننده هستند و موج الکترومغناطیسی نمیتواند در داخل آنها انتشار یابد. در محدوده فرکانسهای پایین، تقریب رسانای خوب یا کامل و یا رسانشی با مقدار ثابت و بزرگ برای بسیاری از اهداف مناسب میباشند. در فرکانسهای بالاتر از فروسرخ نزدیک و مرئی نفوذ میدان به طور قابل توجهی افزایش مییابد و سبب افزایش اتلاف می شود. سرانجام، در فرکانسهای فرابنفش، فلزات خصوصیت دیالکتریکی پیدا می کنند و اجازه انتشار امواج الکترومغناطیسی را البته با میرایی متفاوت وابسته به ساختار الکترونیکی هر فلز نشان می دهند. فلزات قلیایی مثل سدیم یک شفافیت فرابنفش از خود نشان می دهند. در فلزات نوبل انتقال بین نوارهای الکترونیکی سبب جذب قوی در این محدوده می شود. این خواص متفاوت برای هر فلز، توسط تابع دیالکتریک مختلط قابل توجیه میباشد [۳۴]. دلیل فیزیکی وابستگی فرکانسیتابع دیالکتریک تغییر فاز جریانهای القایی نسبت به میدان برخوردی در فرکانسهای نزدیک به معکوس خصوصیت زمان واهلش الکترون فلز، است که در ادامه توضیح داده می شود.
برای بیان خواص نوری فلزات، یادآوری معادلات ماکروسکوپیک ماکسول لازم و ضروری است. این معادلات به صورت زیر بیان می شوند:
(۲-۱)
(۲-۲)
(۲-۳)
(۲-۴)
این معادلات چهار میدان ماکروسکوپیک D(جابجایی الکتریکی)، E(میدان الکتریکی)، H(میدان مغناطیسی) و B(القای مغناطیسی یا چگالی شار مغناطیسی) را به بارها و چگالیهای جریان خارجی مربوط می کند. این چهار میدان ماکروسکوپیک همچنین از طریق دو معادله زیر توسط قطبش الکتریکی P و مغناطش M به هم مربوط میشوند:
(۲-۵)
(۲-۶)
در این پایان نامه چون محیطها را نامغناطیسی در نظر میگیریم، احتیاجی به در نظر گرفتن پاسخ مغناطیسی که با M نشان داده می شود، نیست و توصیف ما به اثرات قطبش الکتریکی محدود می شود. P، قطبش الکتریکی میباشد که به دلیل جهتگیری دو قطبیهای میکروسکوپی با میدان الکتریکی میباشد.
در محدوده فرکانسی وسیعی خواص نوری فلزات به وسیله مدل پلاسما می تواند توضیح داده شود که در آن الکترونهای آزاد با چگالی عددی nدر زمینهای از یونهای مثبت حرکت می کنند. میتوان دو فرض اساسی را در این مدل معرفی کرد، الکترونهای رسانش به راحتی در داخل یک ماده حرکت می کنند و در صورتی که انرژی فوتونها از انرژی گاف بین نواری بیشتر شود برانگیزش و برانگیختگی بین نواری[۲۸] صورت میگیرد. برای فلزهای قلیایی محدوده مجاز فرکانسی تا فرابنفش گسترش مییابد در حالی که برای فلزات نوبل انتقال بین نواری در فرکانسهای مرئی اتفاق میافتد و کاربرد این مدل را محدود میسازد. در مدل پلاسما جزئیات برهمکنش الکترون-الکترون و پتانسیل شبکه در نظر گرفته نمی شود و به جای آن بسیاری از جنبه های ساختار نواری در قالب جرم موثر برای هر الکترون فرض می شود. در تصویر مورد نظر ما، حضور یک میدان الکتریکی سبب تغییر موقعیت(r) یک الکترون می شود که متناظر با آن یک ممان دو قطبی را به وجود می آورد. اثر جمعی همه ممان دوقطبیهای یکتا از همه الکترونهای آزاد یک قطبش ماکروسکوپیک در واحد حجم یعنی میباشد. همان طور که میدانیم :
(۲-۷)
(۲-۸)
که در آن داریم:
(۲-۹)
جابجایی r و متعاقبا قطبش P و میتوانند با حل معادله حرکت الکترونها تحت تاثیر یک میدان خارجی به دست آیند.
۲-۱-۲- مدل درود-سامرفلد[۲۹]:
برای الکترون آزاد تحت تاثیر یک میدان الکتریکی خارجی هارمونیک معادله حرکت را میتوانیم به صورت زیر بنویسیم:
(۲-۱۰)
که در آن e و به ترتیب بار و جرم موثر الکترونهای آزاد میباشد. و دامنه و فرکانس میدان الکتریکی اعمال شده میباشند. وجود جمله دوم به دلیل افت حرکت الکترون به دلیل برخورد با سایر الکترونها با فرکانس میباشد. با در نظر گرفتن جوابی به صورت و استفاده از معادلات (۲-۷) تا (۲-۹) داریم:
(۲-۱۱)
که در آن فرکانس پلاسما[۳۰]ی حجمی میباشد. این معادله به راحتی می تواند به دو قسمت حقیقی و موهومی نوشته شود:
(۲-۱۲)
بررسی این رابطه برای محدودههای فرکانسی مختلف نسبت به فرکانس پلاسما، درک خوبی را از خواص نوری فلزات به دست میدهد. در ابتدا توجه خود را به فرکانسهای کمتر از فرکانس پلاسما محدود میکنیم. برای فرکانسهای نزدیک به فرکانس پلاسما حاصلضرب میباشد و قسمت موهومی رابطه (۲-۱۲) قابل صرف نظر میباشد. در این حالت یک کمیت کاملا حقیقی است. این رابطه می تواند به عنوان تابع دیالکتریک پلاسمای الکترون آزاد بدون افت در نظر گرفته شود. البته رفتار فلزات نوبل در این محدوده فرکانسی به شدت تحت تاثیر انتقال بین نواری است که سبب افزایش قسمت موهومی تابع دیالکتریک می شود.
در فرکانسهای خیلی پایین میباشد و بنابراین قسمت موهومی تابع دیالکتریک به مراتب از قسمت حقیقی آن بیشتر می شود. با توجه به رابطه داریم:
(۲-۱۳)
که در این رابطه منظور از قسمت موهومی تابع دیالکتریک میباشد و ضریب شکست موهومی به صورت تعریف شده است. همان طور که میبینیم در این محدوده فلزات بسیار جاذب میباشند و ضریب جذب به صورت زیر تعریف می شود:
(۲-۱۴)
۲-۱-۳- انتقال بین نواری:
اگر چه مدل پلاسما در محدوده فرکانسهای فروسرخ نزدیک نتایج خوبی را به دنبال دارد اما در محدوده فرکانسی مرئی و بالاتر به دلیل پاسخ الکترونهای مقید نیاز به اصلاح دارد. به عنوان مثال، برای طلا در طول موجهای کمتر از nm 550 قسمت موهومی تابع دیالکتریک به شدت سریعتر از پیش بینی مدل درود-سامرفلد افزایش مییابد که دلیل آن وجود فوتونهای با انرژی بیشتر میباشد که سبب پرش الکترونها از نوارهای پایینتر به نوار رسانش می شود. برای توصیف پاسخ الکترونهای مقید و سهم آنها در تابع دیالکتریک، روش قبل که برای الکترونهای آزاد استفاده شد را به کار میبریم. کاملا واضح است که به دلیل مقید بودن الکترونها یک نیروی بازگرداننده به معادله (۲-۱۰) باید اضافه شود:
(۲-۱۵)
در این رابطه m جرم موثر الکترونهای مقید است که در حالت کلی با جرم الکترونهای آزاد متفاوت میباشد، ثابت افت است که به شکل اساسی افت ناشی از تابش الکترونهای مقید را توصیف می کند و ثابت فنری پتانسیلی است که الکترونها را در مکان خود نگه میدارد. با تکرار روش قبل، برای حل این معادله میتوان سهم الکترونهای مقید را در تابع دیالکتریک به صورت زیر پیدا کرد:
(۲-۱۶)
که در آن مشابه با فرکانس پلاسما ولی با مفهوم فیزیکی کاملا متفاوت تعریف شده است و چگالی الکترونهای مقید میباشد. همچنین تعریف شده است. این معادله را نیز میتوان به دو قسمت حقیقی و موهومی تقسیم کرد:
(۲-۱۷)
شکل ۲- ۱: نمودار قسمت حقیقی (بالا) و موهومی (پایین) تابع دیالکتریک فلز طلا. خط پر مدل درود-سامرفلد و خطچین، تصحیح شده آن را نشان میدهد. نقاط نیز نتایج آزمایشگاهی را نشان می دهند.
شکل (۲-۱) نمودار قسمت های حقیقی و موهومی تابع دیالکتریک طلا را بر حسب انرژی میدان فرودی (بر حسب الکترونولت) نشان میدهد. خط پر مدل درود-سامرفلد و خط چین، اصلاح شده آن را با در نظر گرفتن انتقال بین نواری نشان میدهد. نتایج آزمایشگاهی از مقاله جانسون-کریستی[۳۵] گرفته شده است. همانطور که دیده می شود، در حد انرژی حدود ۳ الکترونولت که در محدوده طول موجی بالاتر از ۴۰۰ نانومتر (طیف مرئی و بالاتر) قرار میگیرد، مدل اصلاح شده با نتایج تجربی کاملا سازگار میباشد. بنابراین، برای استفاده در مدل ارائه شده در این پایان نامه مدل اصلاح شده بسیار مناسب میباشد.
۲-۲- پلاسمونهای انتشاری: