جدول۲-۴) برخی از تحقیقات انجام شده در حوزه کیفیت زندگی کاری
ردیف
منبع
عنوان
نتیجه
۱
احمدی بالادهی، صالحی و فلاحپور(۱۳۹۳)
(احمدی بالادهی et al., 1393)
بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و عملکرد سازمانی کارکنان (مورد مطالعه: کارکنان بازرسی)
بین کیفیت زندگی کاری و عملکرد سازمانی کارکنان رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد.
۲
هویدا، شول و عارفنژاد(۱۳۹۳)
(هویدا, شول, & عارف نژاد, ۱۳۹۳)
رابطه سیرت نیکو و کیفیت زندگی کاری با رفتار شهروندی سازمانی
سیرت نیکو بر کیفیت زندگی کاری تأثیر مثبت دارد و کیفیت زندگی کاری بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر مثبت دارد.
۳
میرزائی عرب و همکاران(۱۳۹۲)
(میرزائی عرب, احمدی بالادهی, راست خدیو, & جوانمرد, ۱۳۹۲)
بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کار و تعهد سازمانی روسای کوپ انتظامی استان مازندران
بین تعهد هنجاری و تعهد عقلانی با بیشتر ابعاد کیفیت زندگی کاری همبستگی معناداری وجود دارد، در حالی که بین تعهد عاطفی و ابعاد کیفیت زندگی کاری همبستگی کمتر و کم رنگتری وجود دارد.
۴
(Koonmee, Singhapakdi, Virakul, & Lee, 2010)
نهادینه سازی اخلاقیات، کیفیت زندگی کاری و بروندادهای کارمندان: نظر سنجی از مدیران منابع انسانی در تایلند
نتایج نشان داد که نهادینه سازی اخلاق و کیفیت زندگی کاری، تأثیرات مثبتی بر سه جنبه مهم کار کارکنان دارد که این سه جنبه عبارت است از: رضایت شغلی، تعهد سازمانی و روحیه گروهی.
۵
(Chan & Wyatt, 2007)
کیفیت زندگی کاری: مطالعه موردی از کارکنان شانگهای، چین
نتایج نشان داد که ارضای نیاز احترام، نقش مهمی در رضایت از زندگی کاری این کارکنان دارد. به طور کلی این پژوهش، کیفیت زندگی کاری کارکنان این سازمانها را در حد قابل قبولی دانست.
بخش چهارم:
وابستگی شغلی
۲-۴-۱) مقدمه
نگرش نظری است که دربارۀ افراد، چیزها یا رویدادها ابراز میگردد و منعکس کنندۀ نوع احساس فرد درباره یک چیز میباشد. نگرش یک فرد از پدر و مادر، معلم و اعضای گروهی که فرد به آن وابستگی دارد کسب میشود. انسان شیوه رفتار خانواده و دوستان خود را مشاهده و نگرشهای خود را با آنها هماهنگ میکند. مردم نگرش افراد مشهور یا کسانی را مورد تحسین و ستایش قرار میدهند، تقلید میکنند، نگرش در سازمان از آن جهت اهمیت دارد که میتواند بر رفتار فرد اثر بگذارد. یک فرد در مورد پدیدهها، افراد و چیزها ممکن است نگرشهای مختلفی داشته باشد ولی سازمان فقط به تعداد اندکی از نگرشها که به شغل یا کار افراد مربوط میشود توجه خاصی مبذول شده است. این نگرشها شامل رضایت شغلی، وابستگی شغلی و تعهد سازمانی است(اسکندری، قنبری ارباستان، رحمتی، عابدی، ۱۳۹۲: ۹۳).(اسکندری, قنبری ارباستان, رحمتی, & عابدی, ۱۳۹۲)
نگرش های شغلی میتوانند به عنوان یکی از عوامل اثرگذار در شکل دهی به رفتارهای شغلی عمل کنند، تحقیقات بسیاری به بررسی رابطۀ بین این دو موضوع یعنی رابطۀ نگرش و رفتار پرداخته است و نشان داده است که نگرش مثبت و علاقهمندی به شغل(وابستگی شغلی) و به سازمان (تعهد سازمانی) سبب تلاش و کوشش کاری بیشتر و در نتیجه افزایش عملکرد خواهد شد. وابستگی شغلی از جمله متغیرهایی است که با ایجاد آن در کارکنان میتوان شاهد پیامدهای مثبت برای سازمانها بود. وابستگی شغلی شدت همانندسازی روان شناختی یک فرد با شغل خود تعریف میگردد. همچنین اکثر نظریه پردازان بیان کردهاند که کارکنان به شدت وابسته به شغل، تلاش اساسی و آشکاری را در جهت اهداف و وظایف شغلی انجام میدهند و به احتمال کمتری شغل خود را ترک میکنند. افراد وابسته به شغل، تمایل دارند پیوندهای عاطفی قوی با سازمان داشته باشند و همین امر باعث میشود که نسبت به دیگر افراد کمتر به ترک سازمان بیاندیشند. همچنین وابستگی شغلی اثرات مهمی بر برون دادهای شغلی نظیر عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و غیبت از کار دارد(یوسفزاد، مهداد و مهدیزادگان، ۱۳۹۰: ۱۱۰ و ۱۱۱).(یوسف زاده, مهداد, & مهدی زادگان, ۱۳۹۰)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۴-۲) تعاریف وابستگی شغلی
مدت زمان زیادی نمی گذرد که این واژه وارد ادبیات رفتار سازمانی شده است. در حالی که در رابطه با مفهوم دقیق آن، اتفاق نظر کامل وجود ندارد، ولی تعریفی که میتوان از آن ارائه داد این است که وابستگی شغلی(شغل را معرف خود دانستن) هر فرد به درجه یا میزانی اطلاق میشود که شخص شغلش را معرف خود و کار یا عملکردش را موجب سربلندی و کسب حیثیت و اعتبارش میداند. کارکنان یا اعضای سازمان که از نظر وابستگی شغلی در سطح بالایی هستند به کار خود افتخار میکنند و در واقع به آنچه که انجام میدهند توجه مینمایند. وابستگی زیاد شغلی با غیبت و استعفاء رابطۀ معکوس دارد. ولی به نظر میرسد با این پدیده بهتر میتوان جابهجایی کارکنان را (در مقایسه با غیبت) پیش بینی کرد(اسکندری و همکاران، ۱۳۹۲: ۹۵).
وابستگی شغلی عبارت است از تصوری که شخص نسبت به کارش نشان میدهد و جسم و روحش را وقف وظایفش می کند و فرد به شغلش به عنوان مهمترین بخش از زندگیاش توجه میکند و رضایت شغلی از انجام وظایفش ناشی میشود(ظریفی، یوسفی و صادقیبروجردی، ۱۳۹۱: ۷).(ظریفی, یوسفی, & صادقی بروجردی, ۱۳۹۱)
وابستگی شغلی حالت ذهنی مثبت و مرتبط با شغل است که با انرژى، فداکارى و جذابیت شغلى تعریف مى شود. کارکنانى که وابستگی زیادى به شغلشان دارند، انرژى بسیار زیادى داشته و براى انجام وظایف شغلى خود، شور و اشتیاق کافی دارند. پژوهشها نشان داده اند وابستگی شغلی کارکنان با عملکرد ایمنی آنها مرتبط میباشد و مانعی در برابر اثر استرس های شغلی بر فرد میباشد. کارکنانی که به مشاغل و سازمانهایشان وابسته و متعهد میباشند انرژی و تلاش بیشتری صرف انجام دقیق تر وظایف شغلی و رعایت مسایل ایمنی در کار میکنند که منجر به آسیب جسمی و روانی کمتر میشود(کیانی و خدابخش، ۱۳۹۲: ۶۸). (کیانی & خدابخش, ۱۳۹۲)