ثانیاًٌ احتمال راجع به کیفیت بالای اطلاعات سود در حضور فرصت های رشد این است که امکان دارد مدیران از سودها برای نشان دادن اطلاعات خصوصی خود استفاده کنند. اگر مدیران به دنبال کاهش عدم تقارن اطلاعاتی درباره ارزش فرصت های سرمایه گذاری باشند ،آنگاه سرمایه گذاران میتوانند از سودهای متعلقه به عنوان یک علامت معتبر استفاده کنند.همچنین همان طور که توسط بارث و همکاران (۱۹۹۸) بیان شده است ،سودها از طریق افشای فرصتهای با سودآوری غیرعادی و به تبع آن دارایی های خالص تشخیص داده نشده، اطلاعاتی را برای ارزش گذاری حقوق صاحبان سهام فراهم می آورند . همه این احتمالات اظهار می دارند که سودها ممکن است عدم اطمینان مربوط به فرصتهای سرمایه گذاری را رفع کنند که با از بین رفتن آن باید واکنش شدیدتری از سوی سهام نسبت به هر واحد اطلاعات مرتبط با ارزش مشاهده شود.
فرصت های سرمایه گذاری، وضعیت رشد شرکت است، که بستگی به تصمیم های مدیریت ، نوسانات بازار و سیاست های محیط و شرایط دارد.(مایرز ،۱۹۹۷) فرصت های سرمایه گذاری، انتخاب پروژه های سرمایه گذاری با ارزش فعلی خالص مثبت است، که منجر به افزایش ارزش برای سهامداران و در مجموع افزایش ارزش بازار شرکت می شود.
۲-۴-۳-۲ مجموعه فرصتهای سرمایه گذاری
چندین روش برای اندازه گیری مجموعه فرصتهای سرمایه گذاری وجود دارد:
۱-ارزش دفتری به ارزش بازار دارائیها ۲- ارزش دفتری به بازار حقوق صاحبان سهام ۳- نسبت ۴- نسبت کیو توبین
بر اساس یافته های آدام و گویال (۲۰۰۱) ارزش دفتری به ارزش بازار دارائیها اطلاعات مفیدتری را ارائه میکند.
نسبت کیو توبین خود به عنوان معادلی برای ارزش دفتری به ارزش بازار دارائیها محسوب می شود و این به دلیل همبستگی بسیار بالای اندازه گیری های این دو میباشد ( زمانی که با احتمال ۹۶% محاسبه میشوند ) (پرفکت و والیز[۲۱]، ۱۹۹۴)
مجموعه فرصتهای سرمایه گذاری ، مجموعه ای از فرصتهای سرمایه گذاری هستند که توابعی برای پیشبینی فرصتهای رشد میباشند.
فرصتهای رشد به پروژه های جدیدی که به وسیله تحقیقات و تجربیات و تجربه حمایت و به منظور فعالیتهای توسعه طلبانه مورد نیاز میباشند ، مربوط است .بیشتر فرصتهای سرمایه گذاری با تعیین و شناخت ویژگی های گروه ها با شرکتها حاصل میشوند که با اشتباه در این شناخت امکان وجود اشتباه در فرصتهای سرمایه گذاری وجود دارد ( می یرز[۲۲]، ۱۹۷۷).در ادامه برخی از معیارهای ارزیابی رشد شرکتها ارائه خواهد شد:
۲-۴-۴ سود
آدام اسمیت، اقتصاد دان مشهور اسکاتلندی ، نخستین شخصی بود که سود را این گونه تعریف کرد:
سود مبلغی است که مصرف آن آسیبی بر سرمایه وارد نمیکند(هندریکسون،۱۹۹۲،ص۸۱). سرجان هیکس،اقتصاد دان انگلیسی و برنده جایزنوبل با بیانی دقیق ترسود را این گونه تعریف کرد : سود مبلغی است که شخص طی یک دوره زمانی مصرف کند وثروتش درپایان دوره همانند اول دوره باشد (همان منبع،ص۲۸۲)۲.
هر چند حسابداران از تعاریف اقتصادی سود پشتیبانی میکنند اما برای اندازه گیری سود به تعاریفی روی آورند که بیشتر جنبه ی عملیاتی دارد تا جنبه نظری. ذیلاً تعاریف ارائه شده از سود به وسیله مراجع رسمی و دوتعریف از فرهنگ حسابداری کوهلر به ترتیب بیان شده اند : .« سود … مبلغی است که از کسر بهای تمام شده کالای فروش رفته ، سایر هزینه ها، زیانهای غیر عملیاتی از درآمدها یا درآمدهای عملیاتی حاصل می شود …» ( کمیته ترمینولوژی، ۱۹۵۵) .
«سود (زیان) خالص مازاد(کسر) درآمد برهزینه دریک دوره حسابداری است… » (هیئت اصول حسابداری)
« سود جامع تغییر در خالص دارایی های یک واحد انتفاعی طی یک دوره بر اساس معاملات و سایر رویدادها و شرایطی است که منشأ آن مالکان نباشند (هیئت استانداردهای حسابداری مالی،۱۹۸۰)[۲۳]۴ پول یا معادل پول تحصیل شده یا تحقق یافته طی یک دوره حسابداری است که جمع خالص دارایی ها را در پایان دوره حسابداری در مقایسه با آغاز دوره افزایش میدهد و حاصل از فروش و ارائه هر نوع کالا یا خدمات ، کمیسیون ها ، بهره ، هدایا ، بازیافت خسارتها است ».
« باقی مانده درآمد پس از کسر هزینه فروش و عملیات و سایرهزینه ها (= سود خالص ) » .
۲-۴-۴-۱ کاربردهای سود پیشبینی شده
سود پیشبینی شده کاربرد فراوانی دارد.هندریکسون در کتاب خود ضمن بیان مفاهیم گوناگونی از سود آن را به عنوان ابزاری برای پیشبینی میداند وی به بیانیه مفاهیم مالی شماره یک هیئت تدوین استانداردهای مالی مبنی بر این که «سرمایهگذاران و تأمین کنندگان اعتبارات مالی و دیگران به ارزیابی دورنمای خالص جریان نقدی واحد تجاری علاقهمند میباشد » اشاره کرده و میگوید استفاده کنندگان از گزارشات مالی، سود حاصل از فرایند حسابداری را در موارد زیر مورد استفاده قرار میدهند:
ـ کمک به ارزیابی قدرت سودآوری واحد تجاری
ـ تعیین ارزشی یک دارایی
ـ برآورد ریسک سرمایه گذاری در واحد تجاری
ـ برآورد ریسک وام دادن به واحد تجاری
۱) کمک به ارزیابی توان سودآوری واحد تجاری
سود آوری نتیجه یک سلسله خط مشی ها و تصمیمات از سوی واحد تجاری است از مقایسه صورت های سود و زیان هر شرکت می توان اطلاعات جالبی را در مورد کارایی مدیریت آن کسب نمود . پیش تر کسانی که در امور مؤسسه از لحاظ سرمایه گذاری اعتبار و یا بازده فعالیت آن ذینفع هستند، به میزان سود شرکت نسبت به فروش و مبلغ سرمایه گذاری شده توجه مینمایند.
در مباحث مالی به منظور ارزیابی این که مدیریت تا چه حد توانسته منابع موجود را به نحو مطلوب و مؤثر بکارگیرد از شاخص هایی چون بازده فروش ( فروش / سود خالص )، بازده ارزش ویژه ( ارزش ویژه / سود خالص )، بازده دارایی ( جمع دارایی ها / سود خالص ) و بازده سرمایه در گردش (سرمایه در گردش / سود خالص ) استفاده کنیم کفایت و کارایی مدیریت در تحصیل سود از طریق تحلیل نسبت های چهارگانه فوق تعیین میگردد.
حال چنانچه بخواهیم از وضعیت سودآوری مؤسسه در آینده مطلع و از آن به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری امروز استفاده کنیم ناچار هستیم مقادیر نسبت های فوق را برای یک دوره زمانی مورد نظر برآورد نماییم . برای نیل به این منظور می بایست ارقام صورت و مخرج کسرها را پیشبینی کنیم در تمامی لیست های فوق صورت کسر سود خالص بعد از کسر مالیات است، که پیشبینی آن ضروری است . بدیهی است هر قدر میزان دقت در پیشبینی بیش تر باشد ارزیابی از وضعیت آتی شرکت به مراتب به واقعیت نزدیکتر خواهد بود .
۲) تعیین ارزش یک دارایی