در دنیای متغیر و در حال تحول، علاوه بر خانواده، مدرسه به عنوان یک عامل مؤثر رشد ذهنی و اجتماعی ایفای نقش می کند و افراد را برای حل مسائل زندگی توانا می سازد. ناتوانی در حل مسائل به طور طبیعی در زندگی انسان نگرانی و اضطراب به وجود می آورد. از طریق توانایی مقابله با سختیها، زنگی آدمی معنا و مفهوم پیدا می کند، به همین دلیل تأکید می شود که مفاهیم، مهارتها و نگرشهای مورد نظر در محتوا با توجه به سلامت جسمی، روانی و اجتماعی دانش آموزان انتخاب گردد (ملکی،۱۳۷۹: ۹۱-۹۰). بنابراین در برنامه مدارس باید موادی گنجانده شود که دانش آموزان را با اصول و مبانی بهداشت آشنا سازد و آشنا کردن بچه ها با بیماری هایی که حیات انسان را به خطر می اندازد و چگونگی جلوگیری از ابتلا به اینگونه بیماری ها نیز لازم است (شریعتمداری، ۱۳۸۲ :۲۵۲). برنامه درسی باید در دانش آموزان عادات و تمایلات مناسب به منظور رشد قوای بدنی به وجود آورد و اطلاعات لازم را در این زمینه در اختیار ایشان بگذارد (ملکی، ۱۳۸۸: ۱۳۷). از اینرو برنامه ریزی برای انجام مراقبت های بهداشتی، آموزش بهداشت و تغذیه دانش آموزان بعنوان اقدامی اساسی در توسعه کمی و کیفی آموزش تلقی می گردد (معاونت تربیت بدنی و تندرستی وزارت آموزش و پرورش، ۱۳۸۴: ۵۱).
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
قبل از اقدام جهت پیشگیری و آموزش در حوزه های بهداشتی شناسایی نیازهای بهداشتی دانش آموزان بسیار مهم می باشد، زیرا شناخت این نیازها یعنی فراهم کردن زمینه های هموار کردن مسیر رشد و تکامل جسمی، روانی، اجتماعی و رفتاری دانش آموزان و کاستن از رفتارهای پر خطر که موانع مزاحمی برای رشد آنان می باشند (نوری، ۱۳۸۵: ۸۷).
۲-۱۲- عوامل تعیین کننده رفتارهای بهداشتی
فرایند پیشگیری از بیماری و آسیب، به تشکیلاتی می ماند که فرد، خانواده، متخصصان بهداشت جامعه، هر کدام در آن نقشی ایفا می کنند (سارافینو، ترجمه احمدی ابهری و همکاران، ۱۳۸۴: ۲۸۶).
خانواده همچنان از منابع اصلی اطلاعات برای غذا و برنامه غذایی ماست. آثار تبلیغات تجاری در تلویزیون در انتخاب غذای کودکان و نیز بر سبک زندگی تأثیر می گذارند، گاهی اوقات ممکن است به میزان کمی برنامه غذایی سالم از تلویزیون تبلیغ شود (کرتیس، ترجمه فتحی آشتیانی و عظیمی آشتیانی، ۱۳۸۷: ۱۳۱).
این عوامل، مسائل بسیاری را در بر می گیرند که در ذیل به تشریح آنها پرداخته می شود:
عوامل کلی در رفتارهای بهداشتی
یک فرد معمولی احتمالاً می تواند فهرست نسبتاً کاملی از رفتارهای بهداشتی تهیه کند، «سیگار نکشید» «زیاده از حد نخورید»، «به طور مرتب ورزش کنید» و … اما عمل به آن موارد، داستان دیگری است. فرایندهای متعددی بر رفتارهای بهداشتی اثر می گذارند، از آن جمله، وراثت قابل ذکر است. به عنوان مثال بررسی های متعددی نقش وراثت را در الکلیسم تأیید کرده اند. اما میزان تأثیر هر یک از عوامل ژنتیکی، روانی و اجتماعی در این بیماری هنوز مشخص نشده است.
یاد گرفتن
مردم برخی از رفتارهای بهداشتی را یاد می گیرند، و تعدادی از این رفتارها، به دلیل پیامدهایشان، تغییر می یابند. مهم ترین این پیامدها عبارتند از:
تقویت. زمانیکه پیامد انجام دادن کاری خوشایند، خواستنی و رضایت بخش باشد، تمایل به انجام دادن مجدد آن رفتار افزایش می یابد یا تقویت می شود.
خاموشی. وقتی پیامدهایی که سبب ادامه رفتاری هستند از میان می روند، تمایل به پاسخ، رفته رفته ضعیف می شود. فرایند خاموش سازی تنها زمانی اتفاق می افتد که هیچ محرک یا تقویت کننده دیگری جای اولی را نگرفته باشد.
تنبیه. زمانیکه پیامد انجام کاری ناخوشایند باشد، احتمال تکرار آن رفتار کاهش می یابد.
مردم از طریق مشاهده رفتار دیگران، یاد می گیرند- فرایندی که الگوی برداری نامیده شده است- در این نوع یادگیری، پیامدهایی که فرد الگو بدان دچار می شود بر رفتار مشاهده کننده اثر می گذارد.
عوامل اجتماعی، شخصیتی و احساسی
عوامل اجتماعی بسیاری، بر پذیرش رفتارهای بهداشتی اثر می گذارند. از جمله این عوامل، داشتن دوستان یا خانواده ای است که چنین رفتارهایی را برگزیده اند و به سبب تغییر شیوه زندگیشان مورد حمایت اجتماعی و تشویق قرار گرفته اند. زندگی با خانواده نیز ممکن است مشکلاتی در راه ارتقای سلامت ایجاد کند، زیرا هر یک از اعضای خانواده ممکن است انگیزه و عادت های ویژه خود را داشته باشند. برای مثال ممکن است فردی تصمیم بگیرد از غذاهای پر کلسترول مانند کره، تخم مرغ و گوشت قرمز کمتر استفاده کند، اما سایر اعضای خانواده چنین تمایلی نداشته باشند.
دو عامل دیگری که بر رفتارهای بهداشتی فرد تأثیر می گذارند عبارتند از: شخصیت، وضعیت روحی فرد.
یکی از ویژگی هایی که با رفتارهای بهداشتی ارتباط دارد، وظیفه شناسی[۹۱] است. کسانیکه در آزمون وظیفه شناسی نمره بالا گرفته اند، در مقایسه با دارندگان نمره پایین کمتر مسایل بهداشتی را رعایت می کنند.
نقش وضعیت روحی در رفتارهای بهداشتی را می توان در نتایج بررسی های مربوط جستجو کرد. نتایج بررسی ها نشان داده است: افرادی که زندگی پر استرسی دارند، سیگار، مشروبات الکلی و قهوه بیشتری مصرف می کنند. یا کنار آمدن با استرس یکی از مهم ترین دلایلی است که افراد برای ادامه مصرف سیگار مطرح می کنند.
شناخت و برداشت
برداشت مردم از علائم بیماری نیز بر رفتارهای بهداشتی آنان اثر می گذارد. گروهی مشکل را نادیده می گیرند و برخی به سرعت به پزشک مراجعه می کنند. زمانی که علایم شدید باشند مانند شکستگی ها و… همه افراد به سیستم مراقبت های بهداشتی مراجعه خواهند کرد. اما علایمی که شدید نیستند، چگونه بر رفتار اثر می گذارند؟ کسانیکه بیمارند مسایل بهداشتی را بیشتر رعایت می کنند. رفتار هایشان را بر اساس نیازهای بهداشتی شان تنظیم می کنند.
عوامل شناختی، نقش مهمی در رفتارهای بهداشتی مردم بازی می کنند. آنان سلامت خود را بطور کلی می سنجند، همچنین درباره سایر پرسش ها تصمیم هایی می گیرند مثلاً: آیا باید نمک را از رژیم غذایی خود حذف کنم؟ (سارافینو، ترجمه احمدی ابهری و همکاران، ۱۳۸۴: ۲۹۱).
کسانی که به فکر ارتقای سلامتی شان می افتند، اغلب با جدالی درونی روبرو می شوند. یکی از مشکلات، آن است که بسیاری از رفتارهای بهداشتی به اندازه عادتهای روزمره فرد، لذتبخش نیستند و این مسئله ممکن است موجب تضادی درونی شود. بسیاری از مردم با ایجاد تعادل در زندگی و قائل شدن مرزی معقول برای رفتارهای غیر بهداشتی، با این جدال درونی خود کنار می آیند. اما اکثر مردم احتمالاً چنین نخواهد کرد- آنان لذات را انتخاب می کنند و گهگاه به خود قول می دهند در آینده نزدیک، تغییر رفتار بدهند.
مشکل دیگر آن است که امکان دارد پذیرش شیوه ای سالم برای زندگی، مستلزم تغییر رفتارهایی باشد، که به صورت عادت در آمده اند، مانند سیگار کشیدن. رفتارهایی که به صورت عادت و اعتیاد در آمده اند بسیار سخت اصلاح می شوند. مشکل سوم آن است که افراد سالم، انگیزه کمی برای در پیش گرفتن رفتارهای بهداشتی دارند، بویژه اگر عمل به این کارها خوشایند و راحت نباشد. نتایج مطلوب رفتارهای بهداشتی مانند (تناسب اندام) به سرعت حاصل نمی شود و پیامدهای نامطلوب رفتار نکردن به آنها (مانند ابتلا به بیماری جدی) ممکن است هرگز به وقوع نپیوندد. اما حتی افرادی که مشکلی در زمینه سلامت دارند، بسیاری از اوقات از پیگیری درمان خود سرباز می زنند یا به توصیه های پزشکان عمل نمی کنند (سارافینو، ترجمه احمدی ابهری و همکاران، ۱۳۸۴: ۲۸۷).
نقش باورها و تصمیم ها
افکار مردم ممکن است بر احساس آنان اثر بگذارد. براساس الگوی باورهای بهداشتی[۹۲]، احتمال در پیش گرفتن رفتار بهداشتی، به طور مستقیم به دو ارزیابی بستگی دارد. یکی ارزیابی میزان خطر یک مشکل بهداشتی، و دیگری ارزیابی منافع و موانع عمل بهداشتی.
چه عواملی بر این ارزیابی ها اثر می گذارند:
درک شدت مشکل بهداشتی. افراد شدت پیامدهای اجتماعی و فیزیکی ابتلا به یک مشکل بهداشتی را در نظر می گیرند. هر چه این پیامدها در نظرشان جدی تر باشد، احتمال انجام دادن اقدامات بهداشتی نیز بیشتر می شود.
درک آسیب پذیری نسبت به یک بیماری. افراد احتمال ابتلا به یک مشکل بهداشتی را در نظر می گیرند. هر چه آنان خود را بیشتر مستعد ابتلا ببیند، احتمال اقدام کردن از جانب آنها بیشتر خواهد بود.
محرک ها. عواملی هستند که با یاد آوری و هشدار در مورد یک مشکل بهداشتی بالقوه، احتمال درک خطر و در نتیجه به انجام رساندن اقدامات لازم را افزایش می دهند. محرک ها را می توان به شیوه های گوناگونی ایجاد کرد از جمله از طریق پیامدهای بهداشتی صدا و سیما.
افزون بر این، سه عامل دیگر نیز بر درک خطر بیماری یا آسیب، اثر می گذارند. عوامل جمعیت شناختی مانند سن، جنس، نژاد و قومیت؛ عوامل روانی اجتماعی مانند طبقه اجتماعی، خصوصیت روانی فرد، فشار اجتماعی، و عوامل ساختاری مانند آگاهی و برخورد قبلی با یک مشکل بهداشتی. به عنوان مثال، افراد سالمندی که دوستانشان به سرطان یا بیماری قلبی دچار شده اند، بیشتر احساس خطر می کنند تا جوانانی که دوستانشان در سلامت کامل به سر می برند.
احتمال در پیش گرفتن رفتار بهداشتی، به تهدید درک شده و مجموعه منافع و موانع آن، بستگی دارد. به عنوان مثال، در مورد معاینات دوره ای کسانی که خود را در معرض خطر ابتلا به بیماری می بینند و احساس می کنند منافع آن بیش از موانع اش است، به انجام دادن این مهم اقدام می کنند اما کسانی که احساس خطر نمی کنند یا موانع این اقدام پیشگیرانه در نظرشان بزرگ جلوه می کند، احتمالاً از انجام دادن معاینات دوره ای سرباز می زنند (سارافینو، ترجمه احمدی ابهری و همکاران، ۱۳۸۴: ۲۹۳ -۲۸۸).
۲-۱۳- عوامل موثر در آموزش بهداشت
بسیاری از آموزشها و به تبع آن یادگیری ها از طریق ارتباط اتفاق می افتد، ارتباط یکی از عناصر مهم زندگی اجتماعی انسان است. در نظام های اجتماعی کوچک و بزرگ نظیر خانواده، اجتماعات روستایی، شهری، کشوری و بین المللی، ارتباط در انتقال دانش ها، مهارت ها و نگرش ها سهم عمده ای دارد. ارتباط به شکل گیری و تغییر شناخت ها، عقاید و رفتار انسان ها منجر می شود. امروزه ارتباط به عنوان یکی از ابزارهای اصلی دگرگونی های اجتماعی و سیاسی مورد توجه قرار دارد. فرایندهای ارتباطی نه تنها به عنوان پدیده ای عام مورد عنایت و استفاده تک تک انسان ها هستند، بلکه در حرفه هایی نظیر تبلیغات بازرگانی و فرهنگی، روابط عمومی، آموزش و پرورش، بهداشت و مدیریت کاربرد و اهمیت خاص می یابند. اصطلاح ارتباط که معادل واژه انگلیسی Communication بکار می رود معنای وسیعی در همین زمینه دارد. در یک تعبیر کلی و ساده می توان ارتباط را چنین تعریف کرد: فرایند تبادل پیام بین فرستنده و گیرنده به نوعی که ذهنیات (معانی) مورد نظر طرفین به یکدیگر منتقل شود.
فرایندهای ارتباطی اغلب از پیچیدگی های خاص برخوردار بوده و متغیرهای گوناگون، از قبیل ویژگی های فرهنگی، تجربیات شخصی، ارزش ها و نگرش ها و انتظارهای مورد نظر فرستنده و گیرنده پیام بر چگونگی شکل گیری آن تأثیر می گذارد (امیر تیموری، ۱۳۸۶: ۴ – ۳).
در دسترس قرار دادن دانش امروزی بهداشت و سلامت جهت والدین و خانواده ها یکی از وظایف مهم می باشد. رسانه های گروهی بالاخص رادیو و تلویزیون بسیار پر قدرت هستند. و این وسایل، توانایی دستیابی و عمومیت دادن و تبلیغ برنامه های جدید بهداشتی و ایجاد آگاهی عمومی نسبت به مسائل بهداشتی و ارتقاء دانش و رفتارهای بهداشتی را دارند. وسایل ارتباط جمعی مسئولیت سنگینی بر دوش دارند. و گاهی روابط متقابل فردی، جهت تغییر باورها و رفتارهای افراد نیز لازم و ضروری می باشد، بر خلاف وسایل ارتباط جمعی، ارتباط بین فردی نمی تواند به گروه زیادی از مخاطبین همزمان پیام برساند ولی دارای فوائد خاصی می باشد، تعامل بیشتری را ایجاد می کند، تبادل اطلاعات و یادگیری بیشتری را برای فرستنده و مخاطب (هر دو) امکان پذیر می نماید (ویلیامز با همکاری کارمندان یونیسف در سراسر جهان، ترجمه محفوظ پور، پرپین چی، ۱۳۷۳: ۱۰- ۸).
رسانه های گروهی در حوزه بهداشت و سلامت که نقش مهمی در آموزش و اشاعه پیام های بهداشتی دارند عبارتند از: تلویزیون، روزنامه ها، دانشگاهها، کتب، نشریات، مقالات، مجلات، پیام های تبلیغاتی شرکتها و سازمانها و… که در ذیل به کارکردهای آنها پرداخته شده است.
– شواهد سنجیده و برنامه ریزی شده بهداشت، مثلاً نمایش ها و نمایشگاه هایی در مورد موضوعات بهداشتی، تبلیغات شورایی، آموزش بهداشت در تلویزیون و روزنامه ها، برنامه های دانشگاه برای آموزش جامعه در مورد بهداشت.
– اشاعه بهداشت توسط تبلیغ کنندگان و تولید کنندگان محصولات «سالم» مانند تبلیغات برای نان با آرد کامل یا خمیر دندان، نشریات آموزشی در مورد « تغذیه کودک شما» یا « لاغر شدن» که محصولات مرتبط با آنها را نیز ترویج می کنند.
– کتاب ها، نشریات و مقالات در مورد موضوعات بهداشتی برای نمونه برنامه های تلویزیونی و مقالات مجلات در مورد رژیم غذایی و آلودگی هوا و یا تناسب وزن.
– پیام های بهداشتی (یا ضد بهداشتی) که نهانی منتقل می شوند، برای مثال شخصیت های مشهور و یا شخصیت های ساختگی از کشیدن سیگار امتناع می کنند و یا برعکس پیاپی سیگار می کشند.
– اشاعه برنامه ریزی شده پیام های ضد بهداشتی (که احتمالاً نادیده گرفته شده یا به این ترتیب توجیه شده اند که غیر بهداشتی نیستند) برای مثال تبلیغاتی برای شیرینی ها و شکلات ها.
رسانه های گروهی می توانند افراد بی شماری را در بر گیرند، از جمله مردمی که ممکن است به متخصصین بهداشتی دسترسی نداشته باشند. با این حال، این توجیهی برای استفاده یکسره و مداوم از آن نیست. چون بسیاری از مطالعات تحقیقی نشان داده اند که نیروی ترغیبی مستقیم رسانه های گروهی بسیار محدود است. انتظار اینکه این نوع رسانه های گروهی به تنهایی تغیرات شگرف طولانی مدت در رفتار بهداشتی ایجاد خواهند کرد، محکوم به ناامیدی است (اولس، سیمنت، ترجمه شیدفر، ۱۳۷۶: ۲۲۶ – ۲۲۵).
– سازمانهای غیر دولتی (NGOs): این گروه ها اغلب به برنامه های عملی بهداشت با مشارکت کودکان و نوجوانان علاقه دارند و در این زمینه فعالیت می نمایند (هیو. هاوز، ترجمه سعیدی، ۱۳۷۹: ۲۱).
از محدودیت های موجود در راه دستیابی دانش بهداشتی، به تنهایی می توان عواملی مانند فقر و بیکاری، بی سوادی و فقر مسکن، کمبود خدمات اساسی مانند بهسازی و آب سالم و عوامل اجتماعی مانند وضعیت اجتماعی و اقتصادی بانوان را نام برد (ویلیامز با همکاری کارمندان یونیسف در سراسر جهان، ترجمه محفوظ پور و پرپین چی، ۱۳۷۳: ۱۲).
۲-۱۴- تغذیه