پلکهایش حالتی داشت
نرم، چون پروانه ای زرد.
هر نگاه او دلم را
چون اناری دانه میکرد
لحظهای احساس کردم
سنگ هستم رو به رویش
غرق بودم مثل ماهی
در میان موج بویش
روح من مثل نسیمی
رفت و با او رو به رو شد
تاب خورد و رفت بالا
گیج گیج از رنگ و بوشد.
عاقبت آن نرگس زرد
روح من را با خودش برد.
دستهای پروانه امّا
توی چشمم تاب میخورد.
(کشاورز، ۱۳۷۶، ص ۱۲)
وزن این شعر فاعلاتن، فاعلاتن میباشد. بحر رمل مربع سالم؛ بنابراین همانطوری که دیدیم بحرهای هزج (مفاعیلن) رمل (فاعلاتن) ورجز (مستفعلن) و زحافهای آن پر کاربردترین بحور در شعر کودک به شمار میآیند؛ اگرچه بحرهایی مثل مضارع، متدارک و … نیز در شعرکودک مورد استفادهی شاعران قرار میگیرد.« بهطور کلّی، ویژگیهای موسیقی بیرونی (وزن) در شعر کودک را چنین میتوان بر شمرد:
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱- استفاد از وزن های کوتاه
۲- استفاده از وزن های ضربی
۳- استفاده از وزن های شاد و ترانه ای برای خردسالان
۴- عدم کاربرد از وزن های نامطبوع و طولانی.» (علی پور، ۱۳۸۳، ص ۶۱)
۲-۱۱-۲- موسیقی کناری در شعر کودک
در تعریف موسیقی کناری، دکتر شفیعی کدکنی میگوید: «منظور از موسیقی کناری، عواملی است که در نظام موسیقایی شعر دارای تأثیر است ولی ظهور آن در سراسر بیت یا مصراع قابل مشاهده نیست. برعکس موسیقی بیرونی که تجلی آن در سراسر بیت و مصراع یکسان است و به طور مساوی در همه جا به یک اندازه حضور دارد. جلوههای موسیقی کناری بسیار است و آشکارترین نمونهی آن قافیه و ردیف است و دیگر تکرارها و ترجیعها.» (شفیعی کدکنی، ۱۳۷۳، ص ۳۹۱.) پس هدف از موسیقی کناری در شعر، قافیه و ردیف میباشد که ما نخست به قافیه ونقش آن درشعر کودک می پردازیم:
الف) قافیه
قافیه، که در فارسی به آن پساوند نیز میگویند، واژهای است عربی، اسم فاعل است از مصدر ثلاثی مجرد «قَفو» به معنی از پس چیزی یا کسی رفتن است. (ر.ک: شمیسا، ۱۳۶۹، ص ۸۹) «قافیه ، همان مجموعهی آوایی، گذشته از وزن، به لحاظ اشتراک صامتها و مصوتها در مقاطع خاص، وسط یا آخر و حتّی اوّل هر قسمت میتوانند تناسب دیگری هم داشته باشند که خود صورت دیگری از موسیقی شعر است و آن را قافیه میخوانیم.» (شفیعی کدکنی، ۱۳۷۳، ص ۹)
امّا سپهر کاشانی در کتاب براهین العجم، تعریف زیباتری از قافیه ارائه میدهد که مورد پسند شاعران امروز میباشد و آن عبارت است از: «بدان که قافیه، آن چه بدان تکلم کنند و تلفظ نمایند مناط است نه آن چه کتابت فرمایند؛ زیرا که بسیار حروف نگاشته آید و بر آن تکلم نکنند و بسیار حروف نوشته نشود و بدان تکلم کنند؛ در هر صورت آن چه بدان تکلم شود و مناط است و قافیه از آن پدید آید.» (شفیعی کدکنی، ۱۳۷۳، ص ۵۳)
۳-۱۱-۲- جایگاه قافیه در شعر کودک
کودک پیش از این که وزن شعر را بشناسد و برایش اهمیتی داشته باشد، به موسیقی قافیه توجه دارد و هرکلامیکه دارای قافیه باشد، برایش آهنگین است، برای همین اگر مروری به اکثر شعرهای عامیانه داشته باشیم، میبینیم بنیاد این شعرها بر قافیه استوار است. گاهی دارای وزن عروضی است؛ گاهی دارای وزن هجایی. گاهی از دو یا سه وزن و آهنگ جدا برخوردار است. «امّا کودک فقط به قافیه توجه دارد و در واقع ذهن کودک به ویژه خردسال فقط موسیقی قافیه را میشناسد . البته این مسایل در شعر خردسال بیشتر وجود دارد و هرچه قدر از شعر خردسال فاصله میگیریم و به شعر کودک و نوجوان میرسیم، وزن و قافیه به اندازهی هم تأثیر دارند.» (علی پور، ۱۳۸۳،ص ۶۷)
باران میاد
جوی ها شده
آب می کنه
سیل می کنه
تگرگ میاد
به پشت بام
به پنجره
سرم سرم
برف می باره
زمین شده
آب چکه شد
نیزه های
شُر شُر شُر
پُر پُر پُر
گُر گُر گُر
غُر غُر غُر