در شکل شماره(۱)، معنویت با سه سطح رفتار سازمانی یعنی سطح فردی، گروهی و سازمانی پیوند برقرار می کند. با وجود این که معنویت در سازمان، مفهوم فلسفی و دانشگاهی، معنویت در برگیرنده مفهومی از تمامیت، کمال، پیوستگی در محیط کار و ارزش های عمیق در کار است. بنابراین، معنویت در سازمان در سطح فردی، تلاش برای یافتن معنا و هدف در زندگی کاری است؛ در سطح گروهی، ارتباط قوی بین همکاران و افرادی که به نحوی در کار مشارکت دارند، و نیز در سطح سازمانی، هماهنگی بین اعتقادات و باورهای اصلی و ارزش های سازمان است(عابدی جعفری و رستگار، ۱۳۸۶،صص ۱۱۴-۱۱۳).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شکل ۲-۱- معنویت در محیط کار با توجه به سه سطح فردی، گروهی و سازمانی(عابدی جعفری و رستگار،۱۳۸۶، به نقل از ، میلیمام و همکاران، ۲۰۰۳)
۲-۲-۵- ضرورت معنویت در زندگی کاری، فردی و سازمانی
مفهوم معنویت برای درک و تحول سازمانی و به علاوه تشریح سیستم های ارزشی و توسعه مدیریت و رهبری و توانمندی به کار برده می شود. معنویت در کار و سازمان به عنوان احساس کاری خاص برای انرژی دادن به افراد جهت انجام دقیق کارها در نظر گرفته می شود. بین معنویت در سازمان و عملکرد سازمانی ارتباط مستقیمی وجود دارد. معنویت باعث بهبود عملکرد و حس تعلق افراد به سازمان می شود. امروزه افراد زیادی در کارشان احساس نارضایتی و عدم امنیت می کنند. موریس معتقد است رضایت شغلی، اعتماد و اخلاق کاری در اکثر محیط های کاری نایاب شده است(موریس[۳۸]،۱۹۹۷).
بسیاری از اقدامات سازمان ها برای تغییر و بهبود در دو دهه اخیر از قبیل کوچک سازی، مهندسی مجدد، تعلیق، اخراج از کار و … موجب تضعیف روحیه و نوعی سردرگمی معنوی کارکنان شده است. در واقع این اقدامات که مبتنی بر پارادایم مکانیسمی و عقلانی مدرن بوده اند، نتوانسته اند خواسته های کارکنان را برآورده سازند(کینجرسکی و اسکرپنیک،۲۰۰۴). جهانی شدن، حرکت به سمت سازمان های دانشی، رشد تقاضای کارکنان برای محیط های کاری غنی و پرورش دهنده و نیز کار معنادار، این فشارها را بیشتر کرده است. در حقیقت به نظر می رسد کارکنان در مشاغل خود به دنبال چیزی بیش از پاداش های اقتصادی هستند. خودشکوفایی و بروز خود در زمینه قابلیت ها و توانمندی های فردی با ورود معنویت به سازمان مفیدتر خواهد بود.
بعضی از محققان عقیده دارندکه نوعی تنش اساسی بین اهداف عقلایی و تکامل معنوی در ، سرتاسر محیط های کاری به وجود آمده است (اسچراگ[۳۹]،۲۰۰۰). گریگوری پیرس[۴۰] مدیر یک انتشاراتی و مؤسس سازمان «رهبران کسب و ار برای کمال، اخلاق، و عدالت[۴۱]» بیان می کند: « ما اغلب زمان زیادی را برای کار کردن صرف می کنیم. شرم آور است اگر خدا را در آنجا نیابیم» (برادلی و کائونای، ۲۰۰۳). سازمان ها اکنون به طور روز افزونی، بی ارزشی کسب موفقیت های مالی را در مقابل هزینه ارزش های انسانی درک کرد ه اند ؛ و در شروع هزاره جدید برای کمک به کارکنان در جهت متوازن ساختن زندگی کاری و خانوادگی آن ها و نیز شکوفا ساختن قابلیت های بالقوه شان در محیط کاری راه های جدیدی یافته اند (مارکز و دیگران،۲۰۰۵). پارادایم منعطف و خلاق معنویت نیز در پاسخ به همین نیاز ها و فشار ها ظهور کرده است و محققان زیادی این امر را تأیید کرده اند(نیل و بایبرمن، ۲۰۰۳).
جودی نیل[۴۲] اهمیت و نیاز به معنویت در کار را در علت های زیر خلاصه می کند:
-
- مردم در بخشی از زندگی خود دچار بحران هایی می شوند که معمولاً در دوره میانسالی اتفاق می افتد. در این دوران بسیاری از افراد(که در سازمان مشغولند)، به زندگی کاری و زندگی خانوادگی خود می نگرند و آینده و زمانی که پیش روی دارند را محاسبه می کنند، از خود می پرسند می خواهم بقیه عمرم را چه کاری انجام دهم؟ هدفم چیست؟ آیا کاری که انجام می دهم همان است که می خواهم؟
-
- نوسانات و تقاضای کارفرمایان برای ساعت اضافی در محیط کار بازتاب هایی به همراه داشته است. افراد دیگر مشاغل بی خطر و ایمنی ندارند. این موضوع، نگران کننده است و نوعی خودبازبینی و خودکاویدن در افراد ایجاد کرده است(نیل،۱۹۹۷).
افرادی که زندگی معنوی را تجربه کرده اند، می توانند با روش های سازگار با اهداف سازمانی موجب رشد و توسعه خود و سازمان شوند. محققان معتقدند ترویج معنویت در محیط کار، منافع و مزایای زیادی دارد، از قبیل: افزایش خلاقیت، افزایش صداقت و اعتماد، افزایش حس تعامل شخصی و همبستگی سازمانی، افزایش تعهد سازمانی، بهبود نگرش های شغلی کارکنان؛ همچون افزایش رضایت شغلی، مشارکت شغلی و نیز کاهش نیات ترک محیط کار، افزایش اخلاق و وجدان کاری و انگیزش بیشتر که همه اینها به صورت مستقیم و غیر مستقیم سبب بهبود عملکرد، سودآوری و اثربخشی سازمان می گردند.
معنویت در سازمان را از طریق راهکارهای فرهنگ سازمانی و تنظیم ماموریت و اهداف سازمان بر مبنای اعتقادات حاکم بر افراد سازمان می توان بهبود داد. در این صورت کارکنان اشتراک بیشتری بین رفتارهای اعتقادی و فضای درونی سازمان مشاهده می کنند و به کار گروهی و سازمانی تشویق می شوند و می توانند در انتقال اعتقادات خود به گروه و سازمان در فرایند انجام وظایف شان فعال باشند.
۲-۲-۶- ابعاد معنویت سازمانی
ریجو[۴۳](۲۰۰۸) معنویت سازمانی را به ۷ بعد تقسیم می کند:
-
- حس کار گروهی
-
- سازگاری بین ارزش های فردی و سازمانی
-
- حس مشارکت اجتماعی
-
- حس رضایت در محیط کار
-
- حس ناظر بودن پروردگار
-
- فرصت هایی برای زندگی شخصی
-
- تعهد سازمانی(ریجو، ۲۰۰۸،ص۶۳).
۲-۲-۷- دیدگا ههای معنویت و معنویت در محیط کار
با در نظر گرفتن افزایش قابل ملاحظه توجهات به معنویت در محیط کار، پرسش اصلی این است که معنویت در محیط کار چه معنایی دارد؟ معنویت برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد و بنابراین، تعاریف زیادی در ادبیات این موضوع وجود دارد که ناشی از وجود دیدگاه های متفاوت می باشد.
میتروف [۴۴]، پروفسور مدیریت، معنویت را تمایل به جست و جوی هدف نهایی در زندگی و زیستن بر اساس این هدف تعر یف می کند (میتروف و دنتون،۱۹۹۹). سایرین معنویت را نوعی معنا و نوعی آگاهی در زندگی و … تعریف می کنند. بعضی دیگر مصرانه بر مفاهیم مذاهب و آیین های شرقی همچون تائوئیسم، بودیسم، ذن، و نیز اسلام تأکید دارند . چنین محققانی بدرستی ادعا می کنند که این جوامع غیرغربی بسیار بهتر میان زندگی شخصی، کار، تفریح، عبادت، و دیگر جنبه های زندگی یکپارچگی ایجاد نمود ه اند (کاوانگاه، ۱۹۹۹؛بروس۲۰۰۰) با بررسی پاره ای از تحقیقات در این زمینه بیان می کند: ” برای یک ، خداشناس کاتولیک، معنویت راهی است که از سوی آن به سمت الوهیت حرکت می کند؛ برای یک پزشک در مدرسه پزشکی هاروارد، معنویت چیزی است که به زندگی معنا می بخشد؛ برای یک جامعه شناس، جست و جویی انفرادی برای درک مقصود و ارزش هایی است که ممکن است مفهوم خدا یا وجود متعالی را دربر داشته باشد یا نداشته باشد.
برای دیگران معنوی بودن به معنای دانستن و زیستن بر اساس این آگاهی است که زندگی بیش از آن چیزی است که ما می بینیم. معنوی بودن، فراتر از دانستن و زیستن، مبنایی برای تحول شخصی، بین شخصی، اجتماعی، و حتی جهانی براساس این معرفت است که خدا همواره در وجود ما حاضر است”. بنابراین، با توجه به مطالب ذکر شده نمی توان تعریف واحدی از معنویت و در نتیجه از معنویت در محیط کار ذکر کرد . برخی از محققان به جای ارائه تعریفی دقیق از معنویت به رویکرد های مختلف آن توجه کر ده اند. یک دسته بندی متداول از رویکرد های مختلف معنویت در محیط کارکه از سوی چند گروه از محققان ارائه شده است، عبارت است از:
-
- رویکرد درون گرا / متافیزیکی [۴۵]
-
- رویکرد دینی [۴۶]
-
- رویکرد اگزیستانسیالیستی / سکولار[۴۷] (کریشناکومار و نک[۴۸]، ۲۰۰۲ ؛توئیگ و دیگران[۴۹]،۲۰۰۱ ؛گی بنز، ۲۰۰۰).
اگر بخواهیم آرای افراد مخالف دین و معنویت ر ا نیز در نظر بگیریم، باید رویکرد زیر را نیز اضافه کنیم:
۴٫رویکرد مخالفان معنویت (بوژ[۵۰]، ۲۰۰۰).
در ادامه به طور خلاصه به بیان هر یک از این رویکر دها می پردازیم:
-
- رویکرد دینی:
این رویکرد معنویت را جزئی از یک دین و مذهب بخصوص می داند (کریشناکومار و نک، ۲۰۰۰). برای مثال : مسیحیان باور دارند که معنویت نوعی « دعوت به کار» می باشد؛ آن ها کار را مشارکت در خلاقیت خداوند و وظیف های الهی می دانند. بویژه پروتستان ها که پیرو عقاید مارتین لوتر هستند، عقیده دارند که خداوند به طور مداوم در حال خلق است و کار کردن مشارکت با خداوند است (نایلور و دیگران،۱۹۹۶،ص ۳۸ ). هندو ها عقیده دارند باید تلاش کرد و نتیجه را به خداوند می سپارند (منتن، ۱۹۹۷).بودایی ها کار سخت را ابزاری می دانند که سبب بهبود در زند گی فرد به عنوان یک کل می شود و نهایتاً موجب غنی سازی تمام و کمال زندگی و کار می شود(جاکوبسن، ۱۹۸۳).این دیدگاه در اسلام معمولا در قالب اخلاق کار اسلامی مطرح می شود. اخلاق کار اسلامی مسلمانان را به تعهد بیش تر به سازمان، همکاری، مشارکت، مشورت، بخشش، گذشت و … تشویق می کند (یوسف،۲۰۰۰). طرفداران آیین تائو و کنفوسیوس برای همکاری و کار تیمی ارزش زیادی قائل هستند (کریشناکومار و نک، ۲۰۰۲ ). در مقایسه با سایر رویکرد ها، رویکرد دینی احتمالا بحث برانگیزترین رویکرد است.
-
- رویکرد درون گرا / متافیزیکی:
در این نگاه، معنویت نوعی آگاهی درونی است که از درون هر فرد برم ی خیزد و فرات ر از ارزش ها و باور های برنامه ریزی شده است . در حقیقت در این رویکرد معنویت فراتر از قوانین و ادیان ملاحظه می شود (کریشناکومار و نک،۲۰۰۲ ؛گایلوری،۲۰۰۰ ).برای مثال ، گرابر[۵۱] بیان می کند (گرابر،۲۰۰۰) که معنویت از امور رسمی و تشر یفاتی اجتناب می کند و امری غیرحر ف های، بدون سلسله مراتب، و جدا از روحانیون و مراکز مذهبی است.
با این که تأکید این دیدگاه بر درون انسان است، شامل احساس پیوند درونی فرد با کارش و با دیگران نیز می باشد. همچنین در این رویکرد معنویت شامل احساس همبستگی و ارتباط میان خود و دیگران می باشد (اشمس و دوچن، ۲۰۰۰ ). مثلا میتروف و دنتون معنویت را نوعی احساس عمیق درباره پیوند کامل یک فرد با خودش، با دیگران و با کل جهان م یدانند (میتروف و دنتون، ۱۹۹۹ ).
افراد معتقد به معنویت درون گرایانه، عقیده دارند برعکس ادیا ن که نگاهی به بیرون انسان دارند؛ معنویت درونگرا به درون انسان و کشف قلمرو پادشاهی درون توجه دارد (مارکز و دیگران، ۲۰۰۵). در این رویکرد، باور بر این است که تمام موجودات زنده و غیرزنده در درون خود دارای نیرویی مقدس و هستی بخش هستند که باید آن را درک کنند . در واقع برعکس ادیان که د ارای یک فلسفه خداشناسی مشخص و نیز سیستمی از اصول، عقاید و دستورات هستند که برای همه یکسان است، معنویت درون گرا عقیده دارد که هرکس در هر جایی باید مسیر شخصی خود را برای یکی شدن با نیروی مقدس درونی خود را بیابد.
در محیط کار نیز معتقدان به رویکرد درون گرا عقیده دارند که تنوع معنوی افراد باید به رسمیت شناخته شود و در واقع افراد باید راهی بیابند که بدون آسیب زدن به بقیه به امورمعنوی خودنیز بپردازند(مارکز و دیگران، ۲۰۰۵ ).
- رویکرد اگزیستانسیالیستی / سکولار: