کنراد وکاول[۶۲] با بررسی بلند مدت در آمریکا موفقیت راهبردهای توالی در کوتاه مدت را فقط به خاطر
تفاوتهای مقطعی[۶۳] در بازدههای مورد انتظار به جای الگوی سری زمانی[۶۴] بیان کردند. آن ها استدلال کردند که سودهای توالی یک محصول جانبی این موضوع است که بعضی از سهام به خاطر وجود یکسری از عوامل ریسک ناشناخته، ریسکیتر میشوند.
مطالعه ای که به تازگی توسط گریفین، جی و مارتین در سال ۲۰۰۳ انجام شده است،راهبردهای توالی را در چهل کشور در دورترین نقاط جهان بررسی می کند. در این مطالعه این نتیجه حاصل شد که راهبردهای توالی در آمریکای شمالی، اروپا و امریکای لاتین سودآور هستند. اما در آسیا سودآوری قابل ملاحظهای ندارند.
۲-۱۳-۵-۱ انواع راهبرد توالی
راهبردهای توالی انواع مختلفی دارند که از آن جمله میتوان به توالی قیمت، سود و صنعت اشاره کرد که در زیر به تشریح آن ها پرداخته می شود
۲-۱۳-۵-۲ توالی قیمت سهام منحصر به فرد
جگادیش و تیتمن (۱۹۹۳)، توالی قیمت سهام منحصر به فرد را به صورت سهامی تعریف میکنند که در گذشته خوب عمل کردهاست و در آینده نیز بهتر از سهامی که در گذشته ضعیف عمل کردهاند، عمل میکند. آن ها این نظریه را با درجهبندی یا رتبهبندی سهامها با درآمدهایشان در یک دوره بررسی میکنند و اوراق بهادار برابر را با خریدن ده درصد بالایی یعنی برندگان و فروختن ده درصد پایینی یعنی بازندگان ایجاد میکنند. این عمل یک راهبرد سرمایهگذاری خود محور را ایجاد میکند.آن ها دوره های نگهداری ۳ تا ۱۲ ماهه را بررسی کردند. آن ها درآمدهای غیرعادی مثبت را در تمام دوره های نگهداری به دست آوردند. با این حال آن ها دریافتند که در طول ماه اول، آن ها اثر معکوسی را مشاهده میکنند و به درآمدهای منفی میرسند. در تمام این دوره ها و دوره های سرمایهگذاری آن ها دریافتند که دوره سرمایهگذاری ۶ ماهه و دوره نگهداری ۶ ماهه بیشترین درآمد ۰۱/۱۲% را سالانه ایجاد میکند (کاهان ۲۰۰۸، ۳۱).
چریدا و شیواکومر[۶۵] (۲۰۰۲) سهامهای بورس اوراق بهادار آمریکا، مرکز مبادلات نیویورک را با پرتفوی
وزندار مساوی[۶۶] تجزیه و تحلیل میکنند و به درآمدهای غیرعادی و از نظر آماری معنادار رسیدند. آن ها مدعی شدند که درآمدهای توالی خوب هستند به خاطر استخراج داده ها نمیباشد. آن ها همچنین میگویند سودهای غیرعادی به دست آمده به وسیله راهبرد توالی را میتوان با متغیرهای اقتصاد کلان توجیه کرد و زمانی که این متغیرها اعلام میشوند، هیچ راهی برای نفع بردن از این نوع راهبرد وجود ندارد (کاهان ۲۰۰۸، ۳۲).
حامد و تانگ[۶۷] (۲۰۰۰) به توالی در شاخصهای سهام بینالملل میپردازند. آن ها نتیجه گرفتند که توالی در تمام بازارها و نه فقط در بازارهای نوظهور مرسوم میباشد و زمانی قویتر است که دوره نگهداری ۴ هفته باشد. یک یافته کلیدی این است که افزایش در حجم در یک دوره سرمایهگذاری باعث درآمد توالی بالاتری میشود. تحقیقات همچنین پدیده توالی قیمت را در بازارهای بینالملل بررسی میکنند. دمیر و والتر[۶۸] (۲۰۰۴) پدیده قیمت سهام را در بازار استرالیا بررسی کردند. آن ها از افق زمانی ۳۰، ۶۰، ۹۰ و ۱۸۰ روزه استفاده کردند تا ببینند آیا میتوانند درآمدهای غیرعادی را به دست آورند. آن ها متوجه شدند که سهام با درآمد بالا در گذشته در دوره نگهداری بهتر عمل میکنند و سهامهایی که درآمد پایینتری در گذشته دارند در دوره نگهداری بعدی بدتر عمل میکنند. با خرید سهامهای با عملکرد خوب و فروختن سهام بد، آنها درآمدهای غیرعادی مثبت و از نظر آماری معنادار را به دست میآورند. درآمدهای غیرعادی در سهامهای با سرمایهگذاری بازاری کم مشهود میباشد. آنها متوجه شدند که سهامهای نقدیتر بالاترین همبستگی را با درآمد دوره نگهداری دارند. این مقاله با گنجاندن سهامهایی که برای فروش در کوتاه مدت در تبادل سهام استرالیا تصویب شدند، زاویهی منحصر به فردی از توالی را به دست میآورد. راون هورست[۶۹] (۱۹۹۸) درآمدهای غیرعادی را در ۳ تا ۱۲ ماه در ۱۲ کشور اروپایی بر مبنای داده های ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۵ یافت. راون هورست (۱۹۹۹) ۲۰ بازار نوظهور و ۱۷۵۰ سهام منحصر به فرد را بررسی کرد و با بهره گرفتن از درآمدهای سهام گذشته به مدارکی دست یافت. گریفین و مارتین[۷۰] (۲۰۰۳) ۴۰ کشور را بررسی کردند و به سودهای توالی کوتاه مدت و آماری معناداری رسیدند. با بهره گرفتن از مدل غیرشرطی رول و رأس[۷۱] (۱۹۸۶) آنها نتیجه گرفتند که این به خاطر ریسکهای اقتصاد کلان نمیباشد بلکه به خاطر ریسکهای خاص کشور میباشد. حامد (۲۰۰۲)، ۶ بازار سهام آسیایی نوظهور را در ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۴ بررسی کردند. آنها درآمدهای غیرعادی کمی را در این دوره با بهره گرفتن از یک دوره نگهداری ۶ ماهه یافتند. با این حال آن ها متوجه شدند که این با تمام بازارها سازگار نیست و با سهامهای با فروش پایین رخ میدهد. بعد از سازگاری با سایز و نقدینگی، آنها دریافتند که این درآمدها دیگر معنادار نمیباشند و نتیجه گرفتند که بازارهای آسیایی با بازارهای آمریکا نسبت به نحوه واکنش به اطلاعات گذشته همبستگی ندارند. هیوجا وسانتاماریا[۷۲] (۲۰۰۷) توالی قیمت را در بازار اسپانیا در دهه ۱۹۹۰ بررسی کردند. آنها مدارکی را یافتند با این حال آن به نظر میرسد که بعد از بحران ۱۹۹۷ ناپدید شد. هانگ و روبسم[۷۳] (۲۰۰۷) میگویند به خاطر سودهای توالی از خرید سهامی که قیمتش درگذشته افزایش یافته است و فروش سهامی که قیمت آن کاهش یافته است (کاهان ۲۰۰۸، ۳۴).