در این نوشتار مدیریت رسانه در دانشگاه بینالمللی المصطفی مورد تمرکز و بحث میباشد.
تعاریف اخلاق
اخلاق در لغت
غرایز، ملکات و صفات باطنی انسان «اخلاق» نامیده میشود و به رفتاری که از این خلقیات ناشی میشود نیز «اخلاق» یا رفتاری «اخلاقی» میگویند. در یک تعریف کلی، «اخلاق» آن سلسله صفاتی است که در نفس و روح انسان، ثابت و ریشهدار است و منشا صدور کارهای «نیک» یا «بد» میباشد. راغب اصفهانی دربارهاین واژه مینویسد: «خَلق و خُلق، در اصل یکی هستند، اما «خَلق» به هیئت، شکل و صورتهایی که با چشم درک میشود، اختصاص یافته و خُلق به قوا و سجایایی که با بصیرت درک میشود، مختص شده است (الراغب اصفهانی، المفردات فی غریب الفاظ قرآن)
استاد مطهری در مورد اخلاق گفتهاند: «جوهره اخلاق سلسله خصلتها، سجایا و ملکات اکتسابی اند که به غرایز و قوای روحی نظام می بخشند . به همین دلیل مدعای متحول شدن سهم غرایز آدمی در طول زمان غلط است و نسبیت اخلاق پذیرفته نیست. در حالی که آداب (اکتساب هنر و فنون) نسبی و در طول زمان به تبع تحولات عصر، تغییر پذیرند.» (منصورنژاد، امنیت اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری)
استاد مصباح نیز در کتابی تحت عنوان دروس فلسفه اخلاق به طرح مباحث نظری در باب اخلاق و فلسفه ی اخلاق می پردازد . ایشان در بخشی از کتاب راه رسیدن به سعادت را پیروی از اخلاق و اخلاق را نیزرعایت اعتدال در سه قوه ی آدمی می دانند”بعد در مقام این بر میآید که ما چگونه و بر اساس چه ضوابطی باید رفتار کنیم که به سعادت برسیم و زندگی ما زندگی سعادتمند باشد نه زندگی که مقدمه تحصیل سعادت دیگری است. به عبارت دیگر، هدف اخلاق را در همین عالم جستجو میکند نهاینکه همه این عالم را به چشم مقدمه نگاه میکند و دنبال یک هدفی وراء این عالم میگردد. برای اینکه ضوابطی در این باره به دست آید ارسطو میگوید یک ضابطه کلی وجود دارد که ما میتوانیم درباره تمام افعال و رفتارمان این ضابطه را در نظر بگیریم و معیاری برای شناختن خیر و شر اخلاقی یا فضیلت و رذیلت قرار دهیم. و آن معیار، معیار اعتدال است. البته افلاطون هم روی این معیار تکیه کرده و به مسئله عدالت بسیار اهمیت داده ولی شاید ارسطو بوده که این را به عنوان یک معیار کلی در اخلاق مطرح کرده. و مسلماً به آن وسعتی که این مطلب در کلمات ارسطو آمده در کلمات افلاطون نیست. در همان کتاب «لاخلاق الی تیقوماخوس» ارسطو بحث مفصلی دارد در اینکه اثبات کند که اعتدال و حد وسط، معیاری است برای خیر و فضیلت. معروف است کهایشان میگوید هر قوهای که ما داریم سه مرحله میتواند داشته باشد یک مرحله تفریط و یک مرحله افراط و یک حد اعتدال. افراط در ارضاء یک قوه و یا عمل یک قوه مذموم است و رذیلت است. تفریط در آن هم رذیلت دیگری. حد وسط بین افراط و تفریط، فضیلت و خیر اخلاقی. (مصباح، دروس فلسفه اخلاق)
اخلاق سازمانی
تعریف اخلاق سازمان در گروه روشن بودن مفاهیمی چون اخلاق و اخلاق حرفهای است. مراد از اخلاق رفتار ارتباطی پایدار مبتنی بر رعایت حقوق و یا منافع ارتباط است. بر اساس این تعریف، اخلاق به نسبت بین دو امر اطلاق می شود: کسی که رفتاری انجام میدهد و کسی یا چیزی که به نحوی هدف آن رفتار قرار میگیرد. طرف ارتباط، حقوقب دارد و صاحب رفتار ارتباطی، در قبال آن حقوق وظایفی دارد. (قراملکی، اخلاق سازمانی)
در این نوشتار مباحث مربوط به اخلاق سازمانی در دانشگاه بینالمللی المصطفی مورد بحث و چالش قرار میگیرد.
عفاف
واژه «عفاف»، در «لغت نامه دهخدا»، به معانی زیر آمده است: بازایستادن، نهفتگی کردن، باز ایستادن از حرام و پارسائی نمودن و پرهیزگاری . پاکدامنی، خویشتن داری. خودداری و امتناع از آنچه جایز و نیکو نباشد، خواه در گفتار باشد خواه در کردار.
مفهوم عفت در نصوص اسلامی و شیعی نیز وارد شده است. ریشه عفت چهار بار در قرآن، دو بار درباره امور اقتصادی (بقره:۲۷۳ و نساء:۶) و دو بار مربوط به امور جنسی (نور/۳۳ و ۶۰) آمده و این مفهوم در جوامع روائی شیعه نیز (بنا بر جستجو در نرمافزار جامعالاحادیث) ۱۲۰ بار تکرار گردیده که در کثیری از موارد به عفاف در خوردن و امور جنسی اشاره دارد.
اعتماد:
اعتماد «باوری قوی به اعتبار، صداقت و توان یک فرد، انتظاری مطمئن و اتکا به یک ادعا یا اظهارنظر، بدون آزمون کردن آن است»(Lyon، ۲۰۰۲). در جای دیگر آمده که اعتماد عبارت است از اطمینان به دیگران با وجود امکان فرصت طلبی، عدم قطعیت و مخاطره آمیز بودن آنان (Misztal،۱۹۹۶) اعتماد نوعی شرط بندی در مورد کنشهایی است که دیگران در آینده انجام خواهند داد (Sztopmpka، ۱۹۹۹)
اعتماد عبارت است از واگذاری منابع به دیگران با این انتظار که آن ها به گونهای عمل خواهند کرد که نتایج منفی به حداقل ممکن کاهش یابد و دست یابی به اهداف میسر گردد (کافی به نقل از الیسون و فایر ستون)
حریم خصوصی
مفهوم «حریم خصوصی» در چندین رشته از علوم از جمله روانشناسی، جامعهشناسی، انسانشناسی، علوم سیاسی، حقوق، معماری، و فلسفه به کار رفته و مطالعه شده است؛ حریم از حرمت گرفته شده و حرمت در لغت به معانی زیر است:
حرمت المنازل: یعنی پاس احترام منازل مسکونی مردمان داشتن و هتک حرمت منازل نکردن.
حرمت دم: یعنی ممنوع بودن تعرض به جان مردم.
حرمت عین: یعنی حرمت زناشویی.
حرمت مال: یعنی ممنوع بودن تعرّض به مال مردم.
حریم به معنای حرمت و ممنوع بودن است و تعرض دیگران به صاحب حریم ممنوع حرام بوده است و اگر تعرضی صورت گیرد، جرمی تحقق یافته است». حریم خصوصی قلمرویی از زندگی هر فرد است که آن فرد نوعاً و عرفاً یا با اعلان قبلی، انتظار دارد دیگران بدون رضایت وی به اطلاعات راجع به آن قلمرو دسترسی نداشته باشند یا به آن قلمرو وارد نشوند یا به آن قلمرو نگاه یا نظارت نکنند یا به هر صورت دیگری وی را در آن قلمرو مورد تعرض قرار ندهد. (لبیبی، معیارهای اخلاق رسانهای در رادیو)
چهارچوب نظری
دیدگاههای مختلف مدیریت رسانه
بهاین منظور هشت دیدگاه مختلف مطرح و در نهایت الگوی جامع مدیریت رسانه ارائه میگردد.
دیدگاه اول. مدیریت رسانه به مثابه مدیریت عمومی سازمان رسانهای
این دیدگاه شاید رایج ترین و غالب ترین دیدگاه موجود در زمینه مدیریت رسانه باشد که بر اساس آن سازمانهای رسانهای نیز مانند سایر سازمانهای جامعه نیازمند اعمال مدیریت جهت نیل به اهدافی چون رشد، بقا، سوداوری و… باشند و هر آنچه در خصوص اصول، فنون و مهارتهای مدیریتی در ادبیات مدیریت وجود دارد، در اینجا نیز مصداق پیدا میکند. به زعم طرفداران این دیدگاه مدیریت رسانه یعنی اعمال کارکردها و وظایف اساسی مدیریت نظیر برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل و نیز سایر وظایف فرعی نظیر گزارش گیری، تأمین منابع انسانی، بودجه بندی و… در یک سازمان رسانهای.
بر اساس این دیدگاه مدیریت رسانه یعنی به کارگیری بهینه منابع مادی و انسانی با بهره گرفتن از کارکردهایی چون برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل به منظور تحقق اهداف سازمان رسانهای.