– شرایط تقاضای داخلی شکل گرفته توسط دولت(ازطریق چینش قوانین بازار محلی، ویا بعنوان خریدار اصلی در بازار محلی
– صنایع مرتبط وپشتیبان تأثیر گرفته از دولت(ازطریق مقررات محیط فعالیت،تبلیغات وبازار ارتباطات)
– استراتژی شرکت،ساختارو رقابت تأثیر پذیرفته از دولت(ازطریق مقررات بازار سرمایه، سیاستهای مالیاتی وقوانین ضد تراست
– دولت همچنین بر کل نمودار رقابت پذیری از طریق سیاستهای کلان اثر میگذارد
رویدادهای شانسی واتفاقی
– شوکهای تصادفی میتوانند بر محیط فعالیت تأثیرات خوبی داشته باشند.
– این موارد ممکن است شامل ابتکارات خاص، عدم پیوندهای فنی، عدم پیوند در هزینه های عواملی همچون شوکهای نفتی، انتقالهای معنی دار در بازارهای مالی جهانی یا نرخهای بهره، تقاضای منابع، تصمیمات سیاسی توسط دولتها و جنگها یا بلایای طبیعی باشد.
۲-۶-۱- چرایی بکارگیری مدل الماس مزیت رقابتی پورتر
دربخش قبل با بررسی نظریات مختلف ارائه شده در حوزه تجارت بین الملل، و بررسی هریک از این نظریات به تشریح مدل الماس ملی پرداخته شد. حال در این بخش دلایلی که این مدل مورد استفاده قرار میگیرد بیان میگردد. امروزه توسعه صادرات غیر نفتی نه تنها بر افزایش درآمدهای ارزی از طریق گسترش صادرات انواع کالاها و خدمات خلاصه نمی شود، بلکه توسعه صادرات نقش مهم تری را به عنوان یک استراتژی رشد و توسعه دراقتصادکشورعهده داراست (گوهریان ،۱۳۷۹).
در این مسیر بهره گیری از مزیت های نسبی موجود در کشور نمی تواند به تنهایی ما را در تحقق اهداف تعیین شده در استراتژی توسعه صادرات یاری رساند. موفقیت این استراتژی منوط به آن است که مزیتهای موجود در کشور با توجه به رشد و گسترش بازارهای جهانی و رقابت شدید در عرصه اقتصادی به مزیت های رقابتی تبدیل شود (ولی بیگی ،۱۳۸۳).
برای توفیق در امر توسعه صادرات، لازم است با یک نگرش جامع و سیستمی، ضمن آنکه به نیازهای داخلی توجه می شود، با خلق مزیت های نسبی و تقویت ظرفیتهای صادراتی کشور و تبدیل آنها به مزیتهای رقابتی و فراهم آوردن زمینههای لازم برای فعالیت بیشتر بخش خصوصی به حضور و مشارکت بیشتر در تجارت جهانی اهتمام شود(همان).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
امروزه برای حضور مستمر شرکت های داخلی کشور در بازار های جهانی و بین الملی ضروری است ضمن مجهز شدن به روش های نوین بازاریابی، تولیدات عرضه شده توسط بنگاهها(چه در بازار داخلی و چه خارجی) از سطح رقابت پذیری بالایی برخوردار باشند. در این راستا استفاده از استعدادها و توانمندیهای بالقوه و حمایت اصولی و هدفمند از صنایع دارای مزیت رقابتی کشور در جهت حرکت به سمت رهایی از اقتصاد تک محصولی وحصول به مهمترین هدف برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور یعنی جهش در صادرات کالاهای غیر نفتی بسیار حائز اهمیت است، زیرا در جهان پر رقابت امروزی که عرضه کنندگان کالاها و خدمات در سطح جهان به تمامی ابزارهای نوین از تولید تا مصرف نهایی(آن کالاها) مجهز هستند، بدون داشتن مزیت رقابتی دست یابی به این هدف عملاً غیر ممکن است (گوهریان ،۱۳۷۹).
مدل الماس ملی، بطور اساسی بر ظرفیت ابداع، خلاقیت و ابتکار کشورها و میزان دسترسی آنها به سرمایههای نوین تکیه دارد. براساس این نظریه، ویژگیهای یک کشور، محیطی را بوجود میآورد که شرکتهای فعال داخلی با آن مواجه اند. آن محیط، فضایی را ایجاد می کند که در آن خلق مزیت رقابتی، تشویق و یا بازداشته میشود. ایجاد و حفظ مزیت رقابتی، یک فرایند کاملاً ملی است. تفاوت در ساختار اقتصادی کشورها، ارزشها و فرهنگ و تاریخ یک ملت، تأثیر زیادی بر وضعیت رقابتپذیری جهانی یک کشور دارد(حسنقلی پور و همکاران، ۱۳۸۶).
در حالیکه عده ای جهانی شدن را عاملی در جهت کاهش اهمیت و نقش کشورها در رقابت جهانی میدانند، اما اینکه کشورها منشاء منابع، مهارتها و تکنولوژی مورد نیاز جهت رقابت می باشند، واقعیتی غیر قابل انکار است. این امر نشانگر اهمیت نقش محیط داخلی یک کشور در رقابت پذیری جهانی است. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که وقتی از مزیت رقابتی ملی صحبت میشود، باید بدین نکته توجه نمود که کشورها و شرکتها به یک روش مشابه با یکدیگر رقابت نمیکنند و میان آنها تفاوتهای اساسی وجود دارد و درجه رقابت پذیری یک شرکت در تراز مالی آن منعکس میگردد؛ بطوریکه اگر شرکت توان پرداخت هزینه های کارکنان، فروشندگان و اعطا کنندگان تسهیلات را داشته باشد، رقابت پذیر بوده و توان فعالیت اقتصادی خواهد داشت، در غیر اینصورت شرکت مجبور به ترک بازار است. اما چنین تعریفی در مورد کشورها چندان امکان پذیر نمی باشد زیرا رقابت هیچ کشوری را ازگردونه فعالیت خارج نمیکند. اما آنچه که بعنوان مفهوم رایج رقابتپذیری در سطح کشورها میتواند مورد استفاده قرار گیرد در واقع توانایی کشورها در تولید کالاهایی است که میتوانند در رقابت بین المللی عرض اندام نمایند.
در یک کشور رقابتی، عملکرد مطلوب سیاستها و سازمانهای اقتصادی، نرخ بالای رشد اقتصادی در میان مدت را فراهم میآورد. البته این امر به ظرفیت شرکتهای ملی در دستیابی به سطوح بالای بهرهوری و افزایش مستمر آن بستگی دارد(ولی بیگی ،۱۳۸۳).
تئوریهای زیادی تا کنون برای تشریح الگوی تجارت بین کشورها و علت موفقیت آنها در سطح بین المللی، ارائه گردیده است که به تعدادی از آنها اشاره شد. امروزه با توجه به تغییراتی که در محیط اقتصاد بین المللی رخ داده (تغییر ماهیت بین المللی، رشد روز افزون شرکتهای چند ملیتی و…) هیچ یک از این تئوریها برای بیان علت تجارت کشورها و دلیل موفقیت کشوری در صنعت خاص و توانایی یک کشور در حفظ مزیت رقابتی خود در بلند مدت کافی نبوده و نیاز به ارائه نظریهای است که بتواند ورای نظریه مزیت نسبی، به بیان دلایل رقابت پذیری یک صنعت در سطح جهان بپردازد. این تئوری باید بتواند علت دستیابی کشوری به مزیت رقابتی را در همه ابعاد (نه فقط از بعدعوامل تولید) و با در نظر گرفتن پویایی محیط رقابتی امروز تشریح نماید. نظریه ای که بتواند همه نیازها و شرایط فوق را پاسخگو باشد، مدل الماس مزیت رقابتی ملی مایکل پورتر است(آقاجانی و فرزاد فر، ۱۳۹۱).
این مدل به ایجاد بینش عمیقی در میان مدیران ،اقتصاد دانان و سیاست گذاران برای تنظیم مناسبترین استراتژی به منظور ارتقاء موقعیت رقابتی در سطح بین المللی کمک می کند. مفهوم و پیام اصلی این مدل چگونگی شکلدهی به محیط اقتصادی کشورها در راستای دستیابی به موفقیتهای جهانی می باشد(Garelli,2003).
۲-۷- پیشینه پژوهش
۲-۷-۱- پیشینه داخلی
- یکی از تحقیاتی که در زمینه صنایع شوینده صورت گرفته است، مطالعه انجام شده توسط حسن پور(۱۳۷۹) است که در آن به تجزیه و تحلیل مزیت نسبی صادراتی مواد شوینده پرداخته شده است. به بیان محقق، مواد شوینده یکی از اقلام بسیار مهم صادرات صنعتی به شمار می رود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ایران در صادرات مواد شوینده(پودرهای شوینده و مایعات پاک کننده) از مزیت نسبی صادراتی برخوردار نمی باشد و عملکرد صادراتی آن در مقایسه با سایر اقلام صادرات صنعتی کشور در حال کاهش می باشد.
- ناظمی و همکاران(۱۳۹۰) در مطالعه خود به تحلیل اثر تغییر دو متغیر «تجربه صادراتی» و «اندازه بنگاه» بر موانع فعالیت های مختلف «اداری- خدماتی صادرات» از نگاه صادر کنندگان پرداخته اند. نتیجه تحقیق ایشان نشان می دهد که موانع ادراک شده از دو فعالیت «انتقال ارز به کمک صرافی ها و ارتباطات شخصی» و «حل و فصل دعاوی» با افزایش سابقه صادراتی تغییر کرده و کاهش پیدا می کند. از سوی دیگر «اندازه بنگاه» در تغییر موانع ادراک شده از فعالیت های اداری خدماتی صادرات بی تأثیر است(ناظمی و همکاران، ۱۳۹۰).
- صادقی و همکاران(۱۳۹۱) در تحقیقی با عنوان(ارائه مدل عوامل اصلی موفقیت در صادرات از دیدگاه صادر کنندگان در ایران) به شناسایی متغیرهای تأثیر گذار در صادرات پرداخته اند. در این تحقیق سعی شده است تا عوامل مؤثر در افزایش صادرات از دیدگاه صادرکنندگان ایران تحت مدلی ارائه گردد. داده های تحقیق با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی ساده و از میان صادرکنندگان در سطح کشور و از طریق پرسشنامه و مصاحبه گردآوری شده است. روش بکار رفته برای تجزیه و تحلیل دادهها، همبستگی چند متغیره و تحلیل عاملی درجه دوم بوده است. مدل بدست آمده شامل چهار عامل اصلی تأثیر گذار بر صادرات می باشد که عبارتند از: عامل فردی(تحصیلات، تجربه، دانش صادراتی و روابط عمومی)، عامل اقتصادی(بازارهای صادراتی، یارانه های دولتی، قیمت گذاری صادراتی و بازاریابی صادراتی)، عامل محیطی(قوانین و مقررات، فرهنگ، تکنولوژی، ارتباطات غیر رسمی و عوامل سیاسی) و عامل جانبی محصول(طراحی و بسته بندی، کیفیت محصولات، ضمانت و خدمات پس از فروش، کانالهای توزیع و برند محصولات).
همچنین نتایج نشان میدهد که از دیدگاه صادر کنندگان رتبه بندی عوامل از جنبهی اهمیت و اثر گذاری به ترتیب اولویت عبارتند از: اول، عامل محیطی( با ترتیب اولویت اجزا: قوانین و مقررات، فرهنگ، ارتباطات خاص، تکنولوژی و عوامل سیاسی)، دوم، عامل جانبی محصول( با ترتیب اجزا: ضمانت و خدمات پس از فروش، کانال های توزیع، کیفیت محصول، برند و طراحی و بسته بندی)، سوم، عامل فردی( با ترتیب اجزا: روابط عمومی، دانش صادراتی، تحصیلات، تجربه کاری) و چهارم، عامل اقتصادی( با ترتیب اجرا: بازاریابی صادراتی، یارانه های دولتی، قیمت گذاری صادراتی و بازارهای صادراتی)(صادقی و همکاران، ۱۳۹۱).
- توکلی و دهقانی سانیج(۱۳۸۹) به بررسی عوامل تأثیر گذار بر توسعه صادرات صنعت نساجی پرداخته اند. داده های تحقیق با بهره گرفتن از پرسشنامه جمع آوری شده و از طریق آزمون های آمار استنباطی، آزمون مقایسه میانگین و آزمون تحلیل واریانس، به بررسی تأثیر عوامل پرداخته اند. همچنین برای رتبه بندی عوامل از نظر اثرگذاری بر توصعه صادرات در صنعت نساجی، از تکنیک AHP و نیز تکنیک TOPSIS استفاده نموده اند. در تحقیق مذکور عوامل مؤثر بر صادرات عبارتند از:
جدول۲‑۲- عوامل مؤثر بر توسعه صادرات، منبع: توکلی و دهقانی سانیج(۱۳۸۹)
ابعاد مؤثر بر صادرات
مولفه ها
کیفیت محصولات
رعایت استانداردهای معمول بین المللی و کنترل های کیفی دقیق
با کیفیت بودن محصولات در مقایسه با محصولات رقبای خارجی
نگرش راهبردی
دیدگاه های راهبردی شرکت برای حضور در بازارهای جهانی
بینش مدیریت شرکت مبنی بر توانایی رقابت با رقبای بین المللی