جدول ۲-۳) تنظیم گزارش نهایی تحقیقات بر اساس الگوی اقتباس از A.P.A
۲-۲-۱۶) آسیب های پایان نامههای رشته تربیتبدنی
۲-۲-۱۶-۱) عدم وجود کلان نگری علمی
با مطالعه عنوانهای جامعه آماری پژوهشها آشکار می شود که هیچ نوع پیوند هدفمند میان موضوعهای پایان نامه ها وجود ندارد. این نوع هدفمندی نه تنها در موضوعهای پایان نامههای دانشگاههای کشور، بلکه در یک دانشگاه خاص هم به چشم نمیخورد. برای مثال، در دانشگاه های قدیمیتر کشور که بیش از ۲۰۰ پایان نامه در آنها دفاع شده، نمی توان از برآورد همه و یا بخشی از آنها، به یک یا چند نظریه و استنتاج کلی مدون در تربیتبدنی رسید(صمدی، ۱۳۸۲).
چنین رویکردی باعث آن شده که اکنون ما با انبوهی از موضوعها و اجزایی روبهرو باشیم که متعلق به یک نظام کلی معین نیستند. همین فقدان وحدت کلی میان موضوعهای چاپ شده، آسیبهای جدی دیگری که بعداً ذکر می شود، پدید آورده است. علت وجود چنین مشکلی، نبود هدفگذاریهای کلان و نظامی هدفمند برای پژوهشهای علمی است. این هدفها باید به گونه ای گسترده و جامع ترسیم گردند تا بتوانند از یک سو علایق دانشجویان را پوشش دهند و از سوی دیگر، مبانی علمی تربیتبدنی را بنا نهند. در این مسیر، هریک از پایان نامه ها به عنوان خشتی از این بنای عظیم محسوب میشوند که در عین داشتن هویت و محدوده مشخص در پیکرهی عظیم دیگری نقشآفرینی می کنند.
۲-۲-۱۶-۲) تمرکز موضوعها بر ارائه اطلاعات
این آسیب، اکثر پایان نامه های رشته تربیتبدنی را گرفتار خود کرده است. در عصر انفجار اطلاعات و دانایی، صرف ارائه اطلاعات طبقه بندی شده نمیتواند به تنهایی مفید و کارساز باشد، بلکه اطلاعات زمانی ارزش پیدا می کند که بتواند به عنوان پایهای برای تولید دانش قرار گیرد و قابلیت استنتاجهای علمی و کاربردی را داشته باشد. برای روشنتر شدن بحث، فقط تصور کنید که از موضوعهای ذکر شده چه نتایج کاربردی و مفیدی میتوان گرفت. به نظر میرسد که این آسیب از آنجا نشأت میگیرد که تعریف اطلاعات و دانش، مرز میان آنها، چگونگی تبدیل اطلاعات به دانش و شیوه استنتاج بر دانشجویان و استادان ایشان مبهم و پنهان است(سیاری، ۱۳۷۳).
۲-۲-۱۶-۳) عدم تناسب میان طرح پایان نامه (پروپوزال) و پژوهش نهایی
یکی از مواردی که در پایان نامهنویسی در دانشگاه های ما به امری تشریفاتی و غیراصولی درآمده، نوشتن طرح پایان نامه توسط دانشجو پیش از تصویب موضوع است و همین که این طرح توسط گروه به تصویب رسید، دیگر نه دانشجو خود را پایبند به آن میداند و نه استاد راهنما و گروه، دانشجو را ملزم به رعایت آن می کنند.
میتوان گفت که مهمترین بخش انجام یک پایان نامه، همین مرحله نگارش و تدوین طرح پایاننامه است، زیرا در این مرحله دانشجو درباره پیشینهی موضوع و مبانی آن مطالعاتی می کند. سؤالها، فرضیه ها، هدفها و روش پژوهش از همان آغاز برای او مشخص می شود و همه جنبه های تحقیق از همان آغاز برای او تعریف میگردد و باعث می شود که وی اصطلاحاً در وادی ظلمات گام برندارد. مسلماً اگر دانشجو بداند که در طول انجام پژوهش و در جلسه دفاع، درباره مفاد طرح پایان نامه خود مورد بازخواست و سؤال قرار میگیرد، به هیچ وجه به طرح پایان نامه به عنوان امری تشریفاتی و کماهمیت نمینگرد.
کلیه موارد طرح تحقیق، همچون: تعریف موضوع، بیان مسئله، سوال، فرضیه ها، اهداف، روش و پیشینهی پژوهش، باید در آغاز پایان نامه به صورت مجزا ذکر شوند. نبود چنین بخشی در پایان نامه های مورد بررسی، دلیل اهمیت نداشتن و عدم توجه به طرح پایان نامه است(صمدی، ۱۳۸۲)
۲-۲-۱۶-۴) نبود روش مشخص و علمی پژوهشی
امروزه انتخاب و کاربرد دقیق یک روش تحقیق مشخص و علمی به اندازه انتخاب موضوع مهم است، زیرا با اجرای روش علمی پژوهشی است که مسیر تحقیق آشکار می شود و میتوان به نتایج علمی و منطبق با واقعیت دست یافت. متأسفانه یکی از آسیبهای جدی که پایان نامه های رشته تربیتبدنی را تهدید می کند، نبود روش مشخص پژوهشی است که وجههای غیرعلمی به پایان نامه های این رشته داده است. این آسیب نیز می تواند به صورت عدم تناسب میان موضوع تحقیق و روش آن و یا اعمال روشهای ذوقی، غیرعلمی و روزنامهای، نمود پیدا کند. تفکر نادرستی که امروزه بر پایان نامهنویسی در رشته تربیتبدنی چیره است، یافتن روش تحقیق در حین انجام پژوهش است. این نوع دیدگاه نسبت به روش تحقیق در نزد صاحبنظران روششناسی علمی کاملاً نادرست و غیراصولی است. از نظر ایشان انجام یک پژوهش بدون داشتن تحقیق مشخص و از پیش تعیین شده، مانند ساختن بنایی بیطرح و نقشه است. علت پیدایش چنین آسیبی، عدم آشنایی دانشجویان و استادان آنان با روشهای جدید و کارآمد پژوهشی است که میتوان با اختصاص واحدهای درسی بیشتری برای درس روش تحقیق و برپایی کارگاههای آموزشی در این باره برای استادان، در رفع این آسیب کوشید(صمدی، ۱۳۸۲).
۲-۲-۱۶-۵) انتخاب موضوعهای کلی
اصولاً نگاه جزئینگرانهی علمی است که می تواند در فرایند تولید دانش مؤثر واقع شود. زیرا بدون آگاهی و بررسی از اجزای یک موضوع نمی توان بر پایه آنها اجزای جدید و دقیقی را به آنها افزود. تعداد قابل ملاحظهای از جامعه آماری بعضی از پژوهش ها دارای موضوعهایی کلی هستند که در قالب یک پایان نامه امکان انجام آنها وجود ندارد. این آسیب باعث آن شده که نوع پژوهش در این پایاننامهها سطحی و غیرعلمی شود و از زیر بنای دقیقی برخوردار نباشد و بر همین اساس، پایاننامهها دچار ابهام موضوعی شوند.
مسلماً هیچ یک از این پژوهشها نتوانستهاند تمام مباحث مرتبط با موضوع خود را با دقت بررسی و توصیف نمایند و تنها به بخشی از موضوع پرداختهاند که آن نیز به دلیل حوزه گسترده موضوع از دقت و کیفیت مطلوبی برخوردار نیست(صمدی، ۱۳۸۲).
۲-۲-۱۶-۶) انجام موضوعهای تکراری
نبود پیوند میان موضوعهای پایان نامه ها و عدم ارتباط گروه های آموزشی با یکدیگر، باعث شده که تعداد قابل ملاحظهای از پایاننامه ها، با موضوعهای تکراری و روش تحقیقی یکسان انجام پذیرند و زمان و هزینههای زیادی در این راه به هدر رود(پاریاد و همکاران، ۱۳۸۳).
۲-۲-۱۶-۷) گرایش به موضوعهای غیرعلمی – پژوهشی و کماثر
در چند سال اخیر گرایشهایی انحرافی، در میان دانشجویان ایجاد شده و آن انتخاب موضوعهای غیرعلمی-پژوهشی و کماثر است. از جمله این گرایشها، شرحنویسی و تدوین فهرست واژگان و اصطلاحات است. اگرچه هر یک از این موضوعها میتوانند در چهارچوب کتابی گزیده مانند ارائه شوند، اما طرح چنین موضوعاتی به عنوان موضوع پایان نامه قابل قبول نیست زیرا دستاورد و استنتاج علمی خاصی ارائه نمیدهد(صمدی، ۱۳۸۲).
۲-۲-۱۶-۸) انتخاب موضوعهای ناقص
گسترده بودن موضوع پایاننامه آسیبهای جدی پژوهشی در پی دارد. نقطهی مقابل این آسیبها، آسیبهایی است که از رهگذر انتخاب موضوعهای ناقص به وجود می آید. اصولاً حوزه موضوعی یک پایان نامه باید قابلیت انجام پژوهش جامع و قابل استنتاج را داشته باشد، در غیر اینصورت اگر نتیجهای هم از موضوع ناقص به دست آید، آن نتیجه بر مبنایی صحیح و علمی حاصل نیامده و غیرواقعی است. مصادره به مطلوب و آمیختگی روشهای ذوقی از دیگر پیامدهای منفی انتخاب موضوع ناقص است. البته، این آسیب، گاه به صورت آگاهانه ایجاد میگردد و گاها به صورت نا خود آگاه انجام می شود.
۲-۲-۱۶-۹) سنتگرایی در انتخاب موضوعها و عدم توجه به موضوعهای جدید
با مقایسه عنوانهای پایان نامههای دهه های گذشته با سالهای اخیر، نه تنها تفاوت موضوعی آشکاری میان آنها یافت نمی شود، بلکه تکرار و رکود موضوعی، در پایاننامههای سالهای اخیر به وضوح به چشم میخورد. برای نمونه، تصحیح متون در دهههای نخستین، جایگاه خاصی در انتخاب موضوع پایاننامهها داشت و با توجه به این که کتابها هنوز تصحیح نشده بودند و این جنبش تازه به پا خواسته بود، زمینه، انگیزه و دقت کافی برای انجام آنها وجود داشت، اما با اتمام تصحیح اینگونه کتابها و عدم آشنایی و دسترسی استادان و دانشجویان به کتابهای ناشناخته و تصحیح نشده، اکنون کار به جایی رسیده که بر پایه نسخههای غیرمعتبر، کتابهای علمی مهم دوباره تصحیح و یا به عبارتی تخریب میشوند. پیامدهای منفی این آسیب بسیار جدی است که از مهمترین آنها این موارد قابل ذکر است:
- محدود شدن تربیتبدنی در مرزهای علمی دهه های گذشته
- منفعل تربیت شدن دانشجویان
- متحجر شدن استادان
- محدود شدن اندیشه
- ناکارآمد شدن تربیتبدنی و به هدر رفتن سرمایههای معنوی و مادی کشور
علتهای پیدایش چنین آسیبهایی را میتوان در این موارد جستجو کرد:
- عدم آشنایی استادان و دانشجویان با مبانی کتابهای علمی در غرب و نظریه های نوین
- عدم تسلط کافی دانشجویان به زبان انگلیسی جهت مطالعه منابع جدید علمی در غرب
- عدم توجه به آموزش تفکر انتقادی به دانشجویان
- وجود نظام آموزشی بیمار اطلاعمدار به جای تفکرمدار
- وجود زمینه های فرهنگی- اجتماعی سنتمدار و رویکردهای پژوهش
۲-۲-۱۷) روند ارزیابی تحقیقات
پریچارد[۲۰] اصطلاح «کتاب سنجی»[۲۱] را در سال ۱۹۶۹ ابداع کرد. در سال ۱۹۷۸، گام مهمی در جهت نهادینه کردن علم برداشته شد و آن انتشار مجلهی بین المللی علمسنجی از سوی مؤسسهی انتشاراتی آکادمی علوم مجارستان در بوداپست بود. در نشریهی مطالعه اجتماعی علم در انگلستان، تکنیکهای علمی یا اطلاعاتی در روسیه، اسناد خبری در آلمان (۱۹۸۷) و کم و بیش گزارشهایی درباره موضوعات علمسنجی مطرح گردید (بست، ۱۹۸۳). لوپز و همکاران[۲۲](۲۰۰۳)، کتاب سنجی را یکی از رایجترین روش های سنجش فعالیت های علمی می دانند که طی آن محقق با به کارگیری روش های آماری به مطالعه، بررسی، سنجش و ارزیابی متون علمی می پردازد. به منظور اطلاع رسانی در این زمینه می توان با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل محتوا که یکی از تکنیک های کتاب سنجی است متخصصان این حوزه را از پژوهش های صورت گرفته آگاه ساخت و در برنامه ریزی برای پژوهش های آینده گام مثبتی برداشت(شکفته و اکبری، ۱۳۸۷).
۲-۲-۱۸) تعاریف ارزیابی
تعاریف متعددی از ارزیابی شده است، یکی از این تعاریف که به طور وسیع نیز از زبان متخصصان مشهور ارزیابی همچون لی کرانباخ[۲۳] (۱۹۶۹) و استافل بیم[۲۴] ارائه شده است این است که آنان ارزیابی را «فراهم سازی اطلاعات برای تصمیم گیری» توصیف می کنند(استافل بیم و همکاران[۲۵]، ۱۹۷۱). مالکم پرووس[۲۶] (۱۹۷۱) و ماروین آلکین[۲۷] (۱۹۶۹)، ارزیابی را «مقایسه عملکرد بر اساس ملاکهایی برای تعیین وجود اختلاف» تعریف می کنند. به روشنی میتوان گفت که تعریف غیرقضاوتی از ارزیابی ممکن است به وسیله ارزیابی یا مراجع بهتر پذیرفته شود، به هر حال چنانچه جنبه قضاوتی به عنوان بُعد مهم و اساسی ارزیابی نادیده گرفته شود، احتمالاً ایجاد نگرشهای مثبت به ارزیابی دشوار میگردد(برینکرهوف[۲۸]، ۱۹۹۹).
۲-۲-۱۹) کارکردها و ویژگیهای ارزیابی
اسکریون[۲۹] (۱۹۶۷) اولین کسی بود که اظهار داشت تمایز بین ارزیابی تکوینی و ارزیابی نهایی دو نقش یا کارکرد عمدهی ارزیابی هستند. بنابراین، ارزیابی می تواند دو کارکرد داشته باشد. کارکرد تکوینی که برای بهبود و توسعه یک فعالیت ضمن اجرا (برنامه، شخص، محصول و غیره) به کار برده شود و کارکرد نهایی که برای پاسخگویی، تأیید، انتخاب یا استمرار مورد استفاده قرار میگیرد. کارکرد نهایی که برای پاسخگویی، تأیید، انتخاب یا استمرار مورد استفاده قرار میگیرد. کارکرد سومی را نیز میتوان برای ارزیابی تصور کرد که غالباً کمتر در سوابق ارزیابی به آن پرداخته شده است و آن جنبه روان شناختی، اجتماعی و سیاسی ارزیابی است. تقریباً هر جنبه از کارآموزی می تواند موضوع ارزیابی باشد، در حالی که بعضی از موضوعها مانند دانش آموزان یا معلمان، همواره موضوعهای عمومی ارزیابی بوده اند، اما مسائل دیگر مانند طرحها و برنامه ها، مواد آموزشی و یا مؤسسات آموزشی تبدیل به موضوعهای جذابی شده اند که از آنها ارزیابی به عمل آمده است. از طرفی موفقیت کلی ارزیابی نیز به سودمندی آن برای مراجعین و مخاطبین بستگی دارد. در حالی که توافقی در میان ارزیابان راجع به بهترین مراحل برای انجام ارزیابی وجود ندارد، با این حال اکثریت معتقدند که بایستی میزان مناسبی از تعامل بین ارزیابان و مخاطبان آنها در ابتدای ارزیابی برای تعیین نیازهای ارزیابی و در مرحله نتیجه گیری برای بحث راجع به یافته ها وجود داشته باشد زیرا ارزیابی نمیتواند به فعالیتهای فنی جمعآوری و تحلیل اطلاعات محدود شود (برینکرهوف، ۱۹۹۹).
۲-۲-۲۰) مراحل ارزیابی
استاندارهای جامعه تحقیقاتی[۳۰](ERS) در رابطه با ارزیابی بر اساس طرح “ERS”، ۵۵ استاندارد حرفهای را در ۶ مقوله دستهبندی کرده است:
- تنظیم و مذاکره (۱۲ استاندارد)
- ساختار و طراحی (۶ استاندارد)
- جمعآوری اطلاعات و آمادگی (۱۲ استاندارد)