شکل ۲-۲- خانه مدیریت زنجیره تأمین (استدلر، ۲۰۰۵)
بام این خانه نشاندهنده هدف نهایی مدیریت زنجیره تأمین میباشد که بهبود رقابت نام گرفته است. نکته اساسی در بهبود رقابت رضایت مشتریان میباشد. بام این خانه بر دو ستون استوار است که دو جزء اصلی SCM هستند. این دو جزء عبارتند از: یکپارچهسازی شبکه سازمان و هماهنگسازی جریانهای مواد، اطلاعات و مالی. این دو جزء اصلی به اجزای سازنده خود تقسیم میشوند. اول، تشکیل یک زنجیره تأمین به انتخاب شرکای مناسب برای همکاری میان مدت نیاز دارد. دوم، برای تبدیل شدن به یک سازمان شبکهای مؤثر و موفق متشکل از سازمانهای قانوناً مجزا، به همکاری بین سازمانی به صورت عملی نیاز است. سوم، در یک زنجیره تأمین بین سازمانی، مفاهیم جدید در مورد رهبری برای همراستا شدن استراتژیهای شرکا درگیر مهم است. هماهنگسازی جریانها در طول زنجیره تأمین را میتوان با بهره گرفتن از پیشرفتهای اخیر در تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به نحو مؤثری بهبود بخشید. این ابزار، فرآیندهایی را که قبلاً به صورت دستی انجام میشد، خودکار میکند. به ویژه فعالیتهایی را که رابط دو موجودیت هستند. میتوان با دقت انجام داد و فعالیتهای تکراری را به یک فعالیت تکی تبدیل کرد. بنابراین، اغلب فرآیندگرایی انجام میشود که این کار طی طراحی مجدد و یا استانداردسازی فرآیندهای جدید امکانپذیر است. برای برآوردن سفارشات مشتری، باید برای موجود بودن مواد، کارکنان، ماشینآلات و ابزار برنامهریزی شود. با اینکه برنامهریزی تولید و توزیع و همینطور خرید، در دهه های گذشته مورد استفاده واقع شده است، اینها در حیطهای محدود شده یا به صورتی مجزا مورد استفاده قرار گرفت. برنامههای هماهنگسازی چند محل و چند سازمان قانوناً مجزا چالش جدیدی را به نمایش میدهد که سیستمهای برنامهریزی پیشرفته[۲۳] را به تصویر میکشد. جدول (۲-۱) برخی از تعاریف زنجیره تأمین را که در پیشینه تحقیق به آن اشاره شده بیان میکند.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
میتوان اذعان داشت که مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یک پارادایم مدیریتی در نظر گرفته نمیشود بلکه با ارائه راهکارهایی سعی در کاراسازی ادغام واحدهای سازمانی، به منظور ارضای نیاز مشتریان برای بدست آوردن مزیت رقابتی دارد که بدین منظور از زمینههای مختلف علم مدیریت نظیر تئوری سازمان، پژوهش عملیاتی، مدیریت خرید، بازاریابی و… استفاده میکند(استدلر، ۲۰۰۵).
جدول ۲-۱: تعاریفی از زنجیره تأمین
تعریف
پژوهشگر
زنجیره تأمین شبکهای از سازمانهاست که با ارتباطی بالادستی به پاییندستی، در فرآیندها و فعالیتهایی درگیرند که به صورت محصولات و خدمات ارائه شده به مشتری نهایی، تولید ارزش میکنند.
کریستوفر، ۱۹۹۸
زنجیره تأمین شبکهای است که برای تحویل کالا و خدمات از مواد خام به مشتریان نهایی از مهندسی جریان اطلاعات و جریان مواد کالا و جریان مالی استفاده می کند.
ویلیام تی. واکر، ۱۹۹۹
زنجیره تأمین مشتمل بر همه فعالیتهای مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرف کننده میباشد که دو جریان دیگر علاوه بر جریان کالا، آن را پشتیبانی میکنند. این دو جریان یکی جریان اطلاعات و دیگری جریان منابع مالی و اعتبارات است.
لاندن و لاندن، ۲۰۰۲
زنجیره تأمین فعالیتهای جریان و انتقال کالاها از مرحله مواد خام (استخراج) تا مصرف کننده نهایی و نیز جریان اطلاعات پیوسته را در بر گرفته است. جریان مواد و اطلاعات هر دو در بالا و پایین زنجیره تأمین میباشند. مدیریت زنجیره تأمین وظیفه یکپارچهسازی این فعالیتها و برقراری روابط بین حلقههای زنجیره را در جهت کسب مزیت رقابتی بر عهده دارد.
استفان و سِورینگ، ۲۰۰۲
مدیریت زنجیره تأمین، عرضهکنندگان، تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و مشتریان را از طریق استفاده از تکنولوژی اطلاعات در جهت ارضای اثربخش و کارآی نیازهای مشتری، یکپارچه می کند. در نتیجه گروههای سازمانها در حالی که به مزایای سیستمی در هزینه، زمان و کیفیت میرسند، میتوانند به سرعت و به طریق واحدی با کیفیت بالا پاسخگوی کالاهای مختلف تقاضا شده توسط مشتریان نهایی باشند.
تان، ۲۰۰۱
۲-۱-۲- انواع زنجیره تأمین
مدل مرجع عملیاتهای زنجیره تأمین (SCOR)[24] ابزاری مناسب برای نمایش، تحلیل و پیکرهبندی زنجیرههای تأمین است. مدل SCOR توسط مجمع زنجیره تأمین SCC[25] در سال ۱۹۹۶ با شرکت ۶۹ کشور ایجاد و توسعه یافت. مدل SCOR (شکل ۲-۳) یک مدل مرجع است که هیچ روش بهینهسازی را ارائه نمیدهد اما سعی در فراهم آوردن واژگان استانداردی برای توصیف زنجیرههای تأمین را دارد. این استانداردسازی اجازه محکزنی فرآیندها و استخراج بهترین اعمال را برای فرآیندهای معین میدهد.
در هر حال وقتی نوبت به برنامهریزی میرسد مدل SCOR نیاز به تکمیل شدن دارد برای توانمندی جهت تشخیص نوع مسائل تصمیم که در زنجیره تأمین با آن مواجه میشویم و برای راهنمایی جهت انتخاب تکههای استاندارد ویژه مدل و الگوریتمهای تصمیمگیری نیاز به تعریف «گونهشناسی زنجیره تأمین» میباشد. مشخصههایی که تمرکز مشابه داشته باشند، در یک طبقه ویژه گروهبندی خواهند شد تا ساختار گونهشناسی را بهتر آشکار سازند(استدلر، ۲۰۰۵). مشخصه های زنجیره تأمین را میتوان به دو دسته مشخصه های کارکردی و مشخصه های ساختاری تقسیم نمود. مشخصه های کارکردی که باید برای هر سازمان، موجودیت، عضو یا مکان یک زنجیره تأمین به کار گرفته شوند و همینطور مشخصه های ساختاری که ارتباطات بین این موجودیتها را تشریح میکنند.
Your Company
Supplier
Customer
Suppliers