ب) اهداف فرعی:
بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی بر شکل گیری سرمایه انسانی کارآفرینانه
بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی بر شکل گیری عملکرد های کارآفرینانه
بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی عملی بر شکل گیری سرمایه انسانی کارآفرینانه
بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی عملی بر شکل گیری عملکرد های کارآفرینانه
۱-۴ ادبیات و پیشینه پژوهش:
۱-۴-۱ پیشینه داخلی :
در پژوهشی که توسط مرتضی شباهنگ که در سال ۱۳۹۳ انجام شده به بررسی ارتباط بین مهارتهای کارآفرینانه مدیران و اثربخشی سازمانی پرداخته شده ، این مطالعه به وضوح نشان می دهد که با آموزش مهارت های کارآفرینانه توسط مدیران میزان اثربخشی آنها در مدیریت سازمان خود افزایش می یابد.
در یک پژوهش که توسط سیدصالح مرادی و مهدی کلانتری در سال ۱۳۸۹ انجام شده است.نتایج نشان داد که آموزش درس کارآفرینی در افزایش اعتماد به نفس، افزایش آگاهی و توانایی لازم، افزایش توانایی های خود اشتغالی، افزایش خلاقیت در زمینه های شغلی دانشجویان موثر است.
بررسی اثر آموزش های کارآفرینی بر ایجاد ویژگی های کارآفرینانه در دانشجویان دانشگاه ایلام” عنوان مقاله ای است که در سال ۱۳۹۰ در کنفرانس ملی کارآفرینی، تعاون، جهاد اقتصادی انتشار یافته است . این مقاله توسط نوید فلاح حق محمدی ، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه ایلام نوشته شده است . در این مقاله عنوان می شود آموزش های کاربردی کارآفرینی برای تغییر نگرش و ایجاد توانایی افراد و اشاعه فرهنگ آن الزامی است. اما این که چقدر این آموزش ها در ایجاد ویژگی های کارآفرینی موثراست، سوالی است که در کم تر پژوهش داخلی به آن توجه شده است .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
“بررسی نقش نظام مدیریت منابع انسانی در توسعه کارآفرینی سازمانی” عنوان پژوهشی است که در آبان ۱۳۹۱ توسط داود کیا کجوری، استادیار و عضو هیئت علمی و سحر جعفریان، دانشجوی کارشناسی مدیریت صنعتی در کنفرانس ملی کارآفرینی و توسعه ملی به چاپ رسیده است. در این پژوهش بیان می دارد که برای شناخت فرصتهای جدید و افزایش بهره وری نیاز مبرم به شناخت رابطه بین نظام مدیریت منابع انسانی وتوسعه کارآفرینی سازمانی درون سازمانها و نیز استراتژی های مهم نظام مدیریت منابع انسانی از قبیل آموزش، ارزیابی عملکرد، پاداش، حقوق و دستمزد و نگهداری احساس می شود . لذا مدیریت منابع انسانی نقش اساسی در این زمینه ایفا می نماید تا آنجا که می تواند مشوق و یا مانع کارآفرینی سازمانی شود.مدیران نمی توانند انتظار نتایج عالی از کارکنان خود داشته باشند، مگر این که از طریق آموزش مناسب زمینه های ایجاد چنین نتایجی را در کارکنان خود ایجاد نمایند.
“تاثیر راهبردهای مدیریت منابع انسانی نوآورانه بر کارآفرینی سازمانی: تبیین نقش جو نوآوری” نوشته ی ابراهیم غلامشاهی و مهدی افخمی اردکانی و جبار باباشاهی نام پژوهش دیگریست که در سال ۹۲ درماهنامه توسعه کارآفرینی به چاپ رسیده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که شکلگیری جو نوآوری، زمینه را برای کارآفرینی سازمانی فراهم میکند. همچنین بین آموزش نوآورانه، ارزیابی عملکرد نوآورانه و جبران خدمات نوآورانه با جو نوآوری رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد.
در پژوهشی که توسط خانم زهرا کماسی با عنوان بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی بر میزان آمادگی افراد برای ورود به کسب و کار در سال ۱۳۹۰ در دانشگاه سمنان انجام شده است نشان داده شده است که آموزش کارآفرینی بر میزان خلاقیت و نوآوری ، اعتماد به نفس ، ریسک پذیری ، مهارت های رهبری و مواردی از این دست تاثیر گذاشته و افراد برای شروع یک کسب و کار جدید کاملا آماده می شوند.
در پژوهشی با عنوان بررسی میزان تاثیر آموزش های دانشگاهی در افزایش فعالیت های کارآفرینی دانشجویان دانشگاه های پیام نور استان مازندران که توسط مهدی لطفی در سال ۱۳۸۸ انجام گرفته است و تحلیل داده ها نشان می دهد که آموزش های دانشگاهی بر فعالیت های کارآفرینی دانشجویان اثر مثبت داشته و آن را افزایش می دهد.
۱-۴-۲ پیشینه خارجی:
“بررسی شکل گیری سرمایه انسانی در کارآفرینی: تجزیه و تحلیل نتایج آموزش کارآفرینی ” که نوشته ی مارتین و مک نالی است. این پژوهش نشان می دهد که عملکرد بالای منابع انسانی رابطه مثبتی با کارآفرینی سازمانی دارد و افرادی که دوره های سطح دانشگاهی را در زمینه کارآفرینی پشت سر گذاشته اند انگیزه های بالاتری برای شروع یک کسب و کارنسبت به آنهایی که دوره های کارآفرینی را نگذرانده اند دارند
-
- “آیا عملکرد بالای فعالیت منابع انسانی به کارآفرینی شرکت های بزرگ کمک می کند؟ ( نقش واسطه ای رفتار شهروندی سازمانی )” نام مقاله است نوشته ژانگ و همکاران که در سال ۲۰۰۸ در الزویر به چاپ رسیده است. آنها متوجه شدند که شیوههای منابع انسانی با عملکرد بالا به طور مثبت با کارآفرینی سازمانی مرتبط است و این که این رابطه واسطهای است برای رفتار شهروند سازمانی کارکنان.
-
- “آموزش، اشتغال و کارآفرینی: یک تصویر کلی از چالش اشتغال جهانی” نام مقاله دیگریست نوشته ی مدرسه جهانی کسب و کار در ژوئن ۲۰۱۳٫ در این پژوهش بیان میدارد که عنوان مؤثرترین نیروی بالقوه ی اقتصادی در تاریخ جهان، به صورت « کارآفرینی » مقوله ی بحث برانگیزی از حدود سه دهه ی گذشته تاکنون ظهور یافته و مطرح شده است .این توسعه ی فوق العاده باعث ایجاد مشکل قانونی کردن و رسمیت دادن به این رشته از حیث علوم دانشگاهی و جامعه ی آکادمیک می شود. در حالی که برخی مراحل مربوط به فرایند قانونی شدن این رشته طی چند سال گذشته به اجرا درآمده است؛ هنوز هم مشکلات دیگری پیش روی آن قرار دارد در قرن ۲۱ را « آموزش کارآفرینی » این مقاله گرایش ها و چالش های موجود در زمینه ی بررسی می کند.
-
- در پژوهشی که توسط کولورید و موون در سال ۱۹۹۷ انجام شده نشان داده است که افرادی که آموزش کارآفرینی دیده اند در کارهای تشخیص فرصت موفق تر از افرادی هستند که آموزش کارآفرینی نداشته اند.
-
- در پژوهشی که توسط مارتین و همکارانشان در سال ۲۰۱۲ انجام شده نشان می دهد که ارتباط مثبت مهمی بین آموزش کارآفرینی و عملکرد های کارآفرینانه افراد مختلف وجود دارد. به عنوان مثال، گزارش شده است که افرادی که دوره های سطح دانشگاهی را در زمینه کارآفرینی پشت سر گذاشته اند انگیزه های بالاتری برای شروع یک کسب و کارنسبت به آنهایی که دوره های کارآفرینی را نگذرانده اند دارند
۱-۵ تعریف و بیان مسأله پژوهش
مسئله یعنی تفاوت بین وضع موجود و مطلوب. بعبارت دیگر مسئله یعنی فاصله بین جایی که هستیم و جایی که می خواهیم باشیم. مسئله وقتی حل می شود که توانسته باشیم وضعیت موجود را به وضعیت مطلوب تبدیل کرده باشیم. در حالی که وارد قرن بیست و یکم شده ایم که اقتصاد کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با نیروی حیات آفرین کارآفرینی از نو زنده شده است. کارآفرینی همان نیرویی است که شومپیتر آن را موتور محرک اصلی در توسعه اقتصادی کشورها می دانست. کارآفرینی پدیده فنی- اقتصادی جدیدی است که در دو دهه اخیر جهان اقتصاد و صنعت را با پیامدهای شگفت خود متحول ساخته است در حال حاضر که اقتصاد کشور ما گرفتار نارسایی ها، کمبود ها، و سومدیریت هایی است که منجر به وضعیت ناهنجاری بیکاری، کمبود تولید ناخالص داخلی، کاهش قدرت سرمایه گذاری دولت، ضعف در صادرات غیرنفتی و بیماری هایی از این قبیل شده است. نیم نگاهی به وضعیت جهانی اقتصاد ما را به سوی این باور می کشاند که رشد کارآفرینی و فرهنگ کارآفرینانه به شرطی که هنرمندانه، بافرهنگ، امکانات، تواناییها و سلیقه ایرانی آمیخته شود تنها راه بهبود بیماری امروز اقتصاد کشور و پیشگیری از وخامت حال فرداست.
مدتها تصور غالب این بود که کارآفرینی یک خصوصیت ویژه فردی است و تحصیل و آموزش نمی تواند هیچ تاثیری در افراد داشته باشد. ولی امروز شواهد موجود نشان می دهد که کارآفرینی می تواند در نتیجه برنامه های آموزشی پرورش یابد. امروزه آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گسترده ترین فعالیتهای دانشگاه تبدیل شده است. دانشگاه ها ملزمند برای ترقی و ترویج آموزش کارآفرینی بیندیشند چون نسل جوان نیاز دارد که بداند چطور در برابر محیط های نا امن و پیچیده و قوانین و مقررات متغیر در بازار کار بطور انعطاف پذیر عمل کند و ارزش های جدید مثل نوآوری خلاقیت و صلاحیت های متنوع را یاد بگیرد. صاحبنظران بر این عقیده هستند که فرایند و برنامه های آموزشی ویژه می تواند با تغییر بینش و فرهنگ افراد و تجهیز آنها به دانش و مهارتهای خاص، راهی را که آنها احتمالا زمان طولانی به آن می رسند بسیار کوتاه نموده و به سرعت یک کارآفرین بالقوه را به یک کارآفرین بالفعل تبدیل کند. به همین منظور در چند سال گذشته دولتها بطور جدی به تشویق کارآفرینی پرداخته اند.
یکی از مهمترین راهکارهای توسعه کارآفرینی در میان دانشجویان، توسعه و ارتقا رفتار کارآفرینانه افراد از طریق ترویج، آموزش، حمایت و شناخت مستعدان کارآفرینی است. بدین منظور برای ارتقا قابلیتهای کارآفرینی باید برنامه های آموزشی خاصی برای افراد مستعد تدوین شود تا از این طریق به جای اینکه فارغ التحصیلان دانشگاه ها به دنبال استخدام و جستجوی کار باشند خودشان کسب و کار جدید ایجاد کنند. از اینرو ترویج فرهنگ کارآفرینی مستلزم درک اهمیت آن توسط سیاست گذاران و برنامه ریزی جامع و حمایت همه جانبه مقامات و کارگزاران دولتی است.
مطالعه فرایند کارآفرینی به چند دلیل حائز اهمیت است. نخست به این دلیل که کارآفرینی جامعه را به سمت تغییرات تکنیکی و مبتکرانه سوق داده و رشد اقتصادی را باعث می شود همچنین فرایند کارآفرینی باعث توازن بین عرضه و تقاضا میشود از جمله موضوعات مهم دیگر در ارتباط با کارآفرینی آن است که این فرایند مهم باعث می شود تا دانش جدید تبدیل به خدمات و محصولات جدید شود. دیگر آنکه کارآفرینی تبدیل حرفه بسیار مهمی شده است و ما نیازمند هستیم که نقش آن را در توسعه ظرفیت های انسانی درک کنیم. و اما در ارتباط با اهمیت کارآفرینی در آموزش عالی انتقادی که عموما بر دانشگاه ها وارد میشود آن است که از دنیای واقعی جدا می شود و پژوهشهای در محیط بسته آزمایشگاه صورت گرفته و نیازهای جامعه را فراموش می کند و پیامد این مسئله در برون داد و نتیجه آموزش مشخص میشود. برنامه درسی موجود بیشتر فرهنگ استخدام شدن را تبلیغ می کند و تمرکزشان بر آماده کردن دانشجویان در مسیر شغلی است که به عنوان یک کارمند در سازماهای یکنواخت و پایدار استخدام شوند. فقط نمونه های کوچکی از دوره ها درباره ایجاد کسب و کار در رشته های اقتصاد و مدیریت بازرگانی وجود دارد.
به نظر می رسد آموزش کارآفرینی یک ضرورت انکارناپذیر باشد که در کشور ما کمتر به آنها توجه بوده است. در خصوص وضعیت جاری دانشگاه های کشور، اکثر دروس دانشگاه ها بصورت نظری ارائه می شوند و تلاش جدی برای کاربردی کردن آنها صورت نگرفته است. دانشجویان دانش تخصصی در یک حوزه را کسب می کنند فارغ از این که بازار کار به این دانش نیاز دارد یا خیر؟ از آن رو اکثر خروجی های دانشگاه با نیازهای بازارکار همخوانی و هماهنگی ندارند و تخصص ها و مهارتها هم جهت و همسو با نیاز های بازار کار شکل نمیگیرند. در ادامه به پژوهش هایی که بطور مستقیم یا غیر مستقیم با موضوع پژوهش حاضر در ارتباط هستند پرداخته می شود.
بررسی های انجام شده نشان می دهد که در توسعه کارآفرینی آموزش در کنار عوامل تسهیل کننده دیگر مانند قوانین و مقررات، مکانیزم های حمایتی، فرهنگ سازی و… جایگاه ویژه ای دارد و چون هیچکس را نمی توان یافت که یا کارآفرین مطلق یا غیرکارآفرین مطلق باشد یا به عبارتی ممکن است فردی در فعالیتی کارآفرین و در فعالیت دیگر ویژگی های کارآفرینی مختص آن را نداشته باشد در نتیجه می توان گفت همه افراد دارای ویژگیهای کارآفرینی هستند با این تفاوت که این ویژگیها در بعضی افراد بیشتر و در بعضی کمتر است. بنابراین دانشگاه ها بعنوان متولی اصلی پرورش نیروی انسانی متخصص جامعه باید زمینه بروز و پرورش کارآفرینی را برای افراد فراهم کنند. مطابق این دیدگاه برنامه های آموزشی و درسی، محتوا، ساختار نظام آموزشی باید طوری تنظیم گردد که فارغ التحصیلان بتوانند در آینده بصورت کارآفرین در جامعه فعالیت کنند.
در جامعه ایران که جوانان بخش عمده ای از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و به نوعی آینده کشور در دست آنها قرار دارد، آماده سازی هرچه بهتر این قشر برای راه اندازی کسب و کار جدید و ایفای نقش موثر در عرصه اقتصادی می تواند تاثیر مثبتی در حل معضلاتی چون بیکاری و رکود اقتصادی داشته باشد. بنابراین داشتن برآورد صحیحی از میزان آمادگی جوانان برای ورود به کسب و کار و همچنین بررسی میزان تاثیر آموزش های کارآفرینی بر این آمادگی می تواند به طراحی بهتر دوره های آموزش کارآفرینی و در نتیجه توسعه (( فرهنگ کارآفرینی)) و توسعه اقتصادی کشور کمک شایانی نماید. بررسی پژوهش های انجام شده در ایران نشان می دهد اگرچه پژوهش های مفیدی در حوزه کارآفرینی با موضوعاتی نظیر ((تاثیر آموزش کارآفرینی بر توسعه رفتارهای کارآفرینانه))، (( بررسی وضعیت آموزش های دانشگاهی برای ترویج کارآفرینی)) و رابطه بین نگرش کارآفرینانه دانشجویان و عوامل درون دانشگاهی)) انجام شده است اما متاسفانه مسئله(( آمادگی ورود به کسب و کار )) و همچنین تاثیر آموزش های کارآفرینی بر تغییرات این (( آمادگی)) مغفول واقع شده است.
نهایتا، توصیه هایی را در اختیار محققان آتی در این زمینه در ارتباط با روش های خاصی قرار می دهیم که باید به منظور بهبود کیفیت و کاربرد اطلاعات تولید شده استفاده شوند. این با ملاحظات مطرح شده از سوی محققان مختلفی درباره کیفیت پژوهش انجام شده در زمینه آموزش کارآفرینی همخوانی دارد.
با توجه به مباحث مطروحه تلاش به پاسخگویی به پرسش های زیر شده است:
آیا آموزش کارآفرینی تاثیر بسزایی بر شکل گیری سرمایه انسانی کارآفرینانه دارد؟
آیا آموزش کارآفرینی تاثیر بسزایی بر شکل گیری عملکرد های کارآفرینانه دارد؟
آیا آموزش کارآفرینی عملی تاثیر بسزایی بر شکل گیری سرمایه انسانی کارآفرینانه دارد؟
آیا آموزش کارآفرینی عملی تاثیر بسزایی بر شکل گیری عملکرد های کارآفرینانه دارد؟
۱-۶ چهارچوب نظری:
جهان در اواخر قرن بیستم شاهد تغییرات بسیار گسترده در تمامی عرصه های کسب وکار بوده است. بطوری که اداره امور بخش دولتی را با چالشهای جدی روبرو نموده است. از جمله کارهای اثربخش دولت ها برای رویارویی با این چالشها، توسل به کارآفرینی شناخته شده است. جان تامپسون معتقد است که رفتار کارآفرینانه نیازی فراگیر و ضروری برای تمامی سازمانها اعم از دولتی، خصوصی، داوطلبانه و غیره با هر اندازه است.
این مطالعه به ارائه اولین مرور فرا تحلیلی از مطالعات آموزش کارآفرینی موجود می پردازد و پژوهش های خاص آموزش کارآفرینی را به عملکرد های کارآفرینانه و شکل گیری سرمایه انسانی مرتبط می سازد. تحلیل ما مبتنی بر نظریه سرمایه انسانی است ، چرا که تطبیق خوبی با بررسی نتایج آموزشی دارد. استفاده از نظریه سرمایه انسانی برای توضیح جنبه های موفقیت کارآفرینی در مقالات کارآفرینی نیز به خوبی انجام شده است، ولی تقریبا به شکلی خاص به صورت یک مدل استاتیک که در آن آموزش و تجربه تجمیع شده با شکلهای مختلف موفقیت مرتبط می باشد مقاله آگر، در تحلیل اخیرش بررسی نموده است که چرا نظریه سرمایه انسانی باید در ضوابط کمتر استاتیکی در نظر گرفته شود، حداقل از آنجا که به زمینه کارآفرینی ارتباط دارد: با توجه به محرکه ها در کارآفرینی و نیاز مداوم به یادگیری و تطبیق، نگاه به ورای مفهوم استاتیک سرمایه انسانی و بررسی نتایج فعالیتهای یادگیری واقعی مفید واقع شود
کار ما به بررسی نیاز به نمایش پویاتری از سرمایه انسانی در زمینه کارآفرینی، از طریق بررسی نتایج فعالیتهای آموزشی که برای کارآفرینی خاص می باشند، نیز می پردازد. این دید دینامیک سرمایه انسانی برای زمینه کارآفرینی روابط بین سرمایه گذاریها بر روی سرمایه انسانی می پردازد، که ورودی هایی همچون زمان و پول صرف شده برای طی یک دوره کارآفرینی هستند؛ دارایی های سرمایه انسانی، که نشانگر قابلیتی هستند که می تواند از سرمایه گذاریها حاصل شود، همچون دانش و مهارتها، و نتایج کارآفرینی همچون شروع یا رشد یک کسب و کار جدید می باشند. ذکر تمایزی که بین سرمایه گذاریها در سرمایه انسانی، داراییهای سرمایه انسانی و نتایج کارآفرینی برقرار می کنیم مهم می باشد، زیرا، اگرچه اصطلاح¬شناسی ما با برخی از محققان همراستا است ولی همخوانی اندکی در اصطلاح-شناسی به طور کلی در مقالات وجود دارد.
بررسی یک رویکرد پویاتر برای سرمایه انسانی در زمینه تاثیر بالقوه آموزش کارآفرینی و یادگیری نیازمند تعیین این سه اصطلاح می باشد.
کار ما همچنین در بدنه رو به رشدی از این شواهد نقش آفرینی می کند که داراییهای سرمایه انسانی خاص کارآفرینی ارتباطی قویتر با عملکرد سرمایه گذاری جدید مثبت نسبت به داراییهای سرمایه انسانی عمومی تر دارد ما این مشخصه را برای روشن نمودن تفاوتها بین دو نوع اصلی آموزش کارآفرینی که فرض می کنیم تاثیری متفاوت بر نتایج خواهند داشت جلو می بریم.
در پژوهش کنونی تلاش بر این است که تاثیر متغیرهای مستقل آموزش کارآفرینی بر متغیر وابسته شکل گیری سرمایه انسانی و عملکرد های کارآفرینانه سنجیده شده و پیشنهاداتی ارائه گردد.
۱-۷ فرضیات و مدل پژوهش :
پژوهش کنونی دارای ۴ فرضیه می باشد: