۸- ظالمان:
علی(ع) فرمود: .ایّاک و تطرق ابواب الظّالمین و الاختلاط بهم(همان۱۱۴۵)؛ از کوبیدن درب خانه ستم پیشگان، و رفت و آمد با آنان بر حذر باش.
۹- وسوسه گران:
امام صادق(ع) فرمود: من جالس اهل الرّیب فهو مریب، هر کس با اهل شک همنشین شود، پس او نیز مردد میشود (خوانساری،۱۳۶۰: ۱۵۲).
۱۰- معصیت کاران:
امام صادق(ع) فرمود: لاینبغی للمؤمن ان یجلس مجلساً یعصی اللّه فیه ولایقدر علی تغییره، سزاوار نیست برای مؤمن که در مجلسی که خداوند در آن معصیت میشود و قدرت بر تغییر آن ندارد بنشیند (کلینی ،۸۳:۱۳۸۸).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱۱- مرفّههان بی درد:
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: اربع یمتن القلب الذّنب علی الذّنب و مجالسه الموتی و قیل له یا رسول اللّه و ماالموتی؟ قال کلّ غنیٍّ مترفٍ، چهار چیز قلب انسان را میمیراند، تکرار گناه… همنشینی با مردگان، از پیامبر سؤال شد: ای رسول خدا! مردگان کیانند؟ فرمود: ثروتمندانی که مست ثروتند (حرعاملی، ۱۳۸۴: ۲۷۰).
۱۲- سخن چین:
امام صادق(ع) فرمود: احذر من النّاس ثلاثه: الخائن و الظّلوم و النّمّام لانّ من خان لک و من ظلم لک سیظلمک و من نمّ الیک سینمّ علیک، از سه گروه از مردم دوری کن، خائن، ستمگر و سخن چین؛ زیرا کسی که به نفع تو خیانت کند و به سود تو ستم روا دارد، به زودی در حق تو (نیز) ستم میکند و فردی که به سود تو سخن چینی نماید، به زودی علیه تو سخن چینی خواهد کرد (الحرانی، ۱۳۹۴: ۳۱۶).
۱۳- خلاف کار:
امام علی علیه السلام در نامه ای ارزشمند و راهگشا می فرماید: واحْذَرْ صَحابَهَ مَنْ یَقیلُ رَأیُهُ و یُنْکَرُ عَمُلُه فَاِنَّ الصّاحِبَ مُعْتَبَرٌ بِصاحِبِه، از رفاقت با کسانی که افکارشان خطاست و اعمالشان ناپسند، برحذر باش؛ زیرا آدمی با رفیق خود سنجیده و شناخته می شود.(نهج البلاغه،۶۱۰).
۱۴- دنیا پرستان:
علی(ع) فرمود: خلطه أبناء الدنیا تشین الدّین و تضعف الیقین، با دنیاپرستان در آمیختن دین را معیوب میسازد و یقین را تضعیف میکند(خوانساری،۱۳۶۰: ۳۹۷).
۱۵- بی انصاف:
پیامبر اکرم(ص) فرمود: لاخیر لک فی صحبه من لایری لک مثل الّذی یری لنفسه، خیری برای تو در همراهی کسی که آنچه برای خود روا میدارد، برای تو روا نمیدارد، نیست (محمدی ری شهری،۱۳۶۲: ۲۹۰).
۴-۲- نتیجه دوستی های نامناسب در قرآن:
در این بخش خطرات و زیانهای دوستی، با رفیقان نامناسب را از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار میدهیم.
-
- حسرت ابدی:
«عقبه» و «ابی» با هم رفیق بودند. عقبه به حج مشرف شد و پس از بازگشت با دعوت پیامبر(ص) برای ولیمه حج خویش، اسلام اختیار کرد، ولی رفیقش ابی او را ملامت و تحریک نمود تا از اسلام برگردد. او نیز سخن رفیقش را پذیرفت و با اهانت به پیامبر اکرم(ص) از دین اسلام برگشت و مرتد شدو سرانجام در جنگ بدر کشته شد.(نهج البلاغه،۶۳۴).
قرآن از زبان «عقبه» در روز قیامت چنین میگوید:
وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا(فرقان:۲۷) یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا ﴿ فرقان :۲۸﴾ لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا ﴿ فرقان :۲۹﴾ ؛
و (به خاطر آور) روزی را که ستمکار دست خویش را به دندان میگزد و میگوید: «ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم. وای بر من!کاش فلانی را دوست انتخاب نکرده بودم! او مرا از یاد حق گمراه ساخت، پس از آنکه بسویم آمد (مکارم شیرازی،۱۳۷۴: ۶۲).
-
- خطرناکترینها:
همان طور که رفیق خوب و متدین در شکلگیری شخصیت صحیح و منطقی انسان نقش به سزایی دارد، دوست نامناسب نیز در تخریب شخصیت اخلاقی انسان بسیار مؤثّر و خطر ساز است.
این خطر عظیم را از مقایسه دو سوره «فلق» و «الناس» به خوبی میتوان یافت. در سوره فلق از چهار خطر بسیار بزرگ و مهلک به پناهگاهی عظیم، یعنی «رب فلق» پناه میبریم:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (۱) مِن شَرِّ مَا خَلَقَ (۲) وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ (۳) وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ(۴) وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ(۵) (فلق:۱-۵)؛
بگو پناه میبرم به پروردگار سپیده صبح(۱) از شرّ تمام آنچه آفریده(۲) و از شر هر موجود شر در هنگامی که شبانه وارد شود(۳) و از شر آنها که با افسون (و سحر) در گرهها میدمند (هر تصمیمی را سست میکنند) (۴) واز شر حسود هنگامی که حسد میورزد(۵).
ولی در سوره «ناس» از خطر رفیق بد و ناباب به پناهگاه بسیار محکمی پناه میبریم که در واقع از سه رویه مستحکم برخوردار است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ(۱) مَلِکِ النَّاسِ (۲) إِلَهِ النَّاسِ (۳) مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (۴) الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ (۵) مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ (۶) (ناس:۱-۶)؛
بگو پناه میبرم به پروردگار مردم(۱) به مالک و حاکم مردم (۲) به معبود مردم(۳) از شر و وسوسه گر پنهان کار(۴) که در درون سینه انسانها وسوسه میکند(۵) خواه از پریان باشد یا از انسان(۶).
مقایسه این دو سوره که در اولی از چهار خطر عظیم به یک پناهگاه به نام «ربّ فلق» پناه میبریم و امّا در دومی از بیم خطر یعنی وسوسه گران پنهان کار از آدمی باشد یا جنیان، به یک پناهگاهی بسیار مستحکمکه در واقع از سه لایه و مانع برخوردار است پناه میبریم نشان میدهد که رفیق بد از خطر مار و عقرب و دزدانی که شبانه میآیند، و هر خطر دیگری چون: سحر و حسادت و چشم زخم و… و خلاصه از هر خطری که قابل تصور است خطرناکتر، وحشتناکتر و شکنندهتر است.
۳٫زیبا دیدن زشتی ها:
وَقَیَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاء فَزَیَّنُوا لَهُم مَّا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ کَانُوا خَاسِرِینَ ﴿فصلت : ۲۵﴾؛
(مکارم ) : ما برای آنها همنشینان (زشت سیرتی) قرار دادیم، و آنها زشتیها را از پیش رو و پشت سر در نظرشان جلوه دادند، و فرمان الهی درباره آنها تحقق یافت، و به سرنوشت اقوام گمراهی از جن و انس که قبل از آنها بودند گرفتار شدند، آنها مسلما زیان کار بودند.
- دخول در آتش جهنم: