سنجاری
میشرا، دونگووک
کیم، دی هان لی
۱۹۹۶
نظرسنجی از ۱۴۴ مدیر بازاریابی درباره ۲۸۸ محصول جدید موفق و ناموفق
بررسی آن ها نشان میدهد که اطلاعات بازار، سازگاری محصول یا سازمان، طبیعت ایده محصول برخاسته از بازار یا تکنولوژی تلاش برای پرتاب، ویژگیهای خود محصول جدید میزان نوآوری و تکنولوژی از اهمیت برخوردارند
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
رابرت کوپر،
الکو
کلینزشمیت
۱۹۹۵
۱۶۱ پرسشنامه که ۱۳۵ عدد از آن ها پاسخ دادهشده، در چندین کشور
شناسایی نه عامل (فرایند توسعه باکیفیت – استراتژی مناسب در سازمان – منابع کافی – تعهد مدیران عالی – جو کارآفرینانه
– مسئولیت پذیری مدیران عالی – تمرکز استراتژیک و هم افزایی – تیم مناسب – و تیم چندوظیفهای (در پنج بخش (فرایند، سازمان دهی، استراتژی، فرهنگ و تعهد که بر موفقیت توسعه محصول تاثیرگزار هستند. شناسایی موفقیت به واسطه ۱۰ متغیر و ارائه ماتریس تقسیم بندی عملکرد سازمانها
میتزی
منتایا ویز،
راجر
کلانتون
۱۹۹۴
استفاده از تحلیل متا
برای جمع بندی
تحقیقات گذشته
لیست از عوامل شناسایی شده در تحقیقات پیشین تهیه کرده و با کمی تغییرات هجده عامل که در چهار شاخه قرار میگیرند را به شکل یک مدل ارائه میکند: ۱. عوامل استراتژیک ۲. عوامل محیط بازار ۳. عوامل فرایند توسعه ۴. عوامل سازمانی
ماشین لی،
دوهینگ نه
۱۹۹۴
انجام پرسشنامه توسط مدیران پروژه در دو
سازمان فعالدر صنعت الکترونیک ویک سازمان در صنعت شیمی
نتایج تحقیق آن ها نشان میدهد که وجود قهرمان محصول در نوآوری های رادیکال حیاتی است. درحالیکه پشتیبانی مدیران بالای سازمان تحقیق و توسعه، تولید، توانایی های مالی و جمع آوری اطلاعات درمرحله توسعه با موفق بودن رابطه دارند.
مارک پری،
مایکل سانگ
۱۹۹۴
اقدام به نظرسنجی از ۱۲۹ مدیر در کشور چین
تحلیل آن ها نشان میدهد که داشتن برتری در محصول و اطلاع از بازار با موفقیت محصول جدید همبستگی بالایی دارند.
چی منگ
یپ، ویم
سوندر
۱۹۹۴
تحقیق او نشان میدهد که این سازمانها برای حداکثر کردن موفقیت خود باید نسبت به سازمانهای بزرگ استراتژی های متفاوتی را به کار بگیرند. او درباره موفقیت سازمانهای کوچک در ارائه محصول جدید به نکات دقیقی اشاره میکند. در آخر او نتیجه میگیرند که ۱. انتخاب پروژههایی که هم افزایی بالایی دارند. ۲. توسعه. محصولاتی که رقابت کمتری دارند. ۳ استفاده از منابع باکیفیت. ۴. ارتباط میان بخشها در سازمان. ۵. درگیری مدیران بالای. سازمان. ۶. داشتن محصولات قهرمان. ۷ انتخاب نکردن تکنولوژی هایی که نیاز به تغییر رفتار مصرفکننده دارند. باعث افزایش نرخ موفقیت در سازمانها میروند.