۱-۴-۱- اندازه گیری دما با بهره گرفتن از مبدلهای غیرالکتریکی
۱-۴-۱-۱- ترمومترها (حرارت سنجهای محتوی سیال)
۱-۴-۱-۱-۱- حرارت سنجهای محتوای مایعات: اساس کار این نو ع حرارت سنجها رابطۀ بین دما و حجم مایع میباشد.
VT = V0 (1+ αT + βT2 +…). (۱-۳)
مایع مورد استفاده در این نوع دستگاهها عموماً الکل، هیدروکربنها و جیوه میباشد. از آنجا که درجهبندی از طریق رویت قرائت می شود، برای قرائت و حتی محدوده مقدار بالای قرائت محدودیتهایی وجود دارد، زیرا در درجات بالاتر از نقطۀ جوش مایع بخار تولید شده، فشار متناسب با خود ایجاد می کند که موجب اشتباه در قرائت میگردد (شکل ۱-۲).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شکل ۱-۲: حرارت سنج محتوی مایعات
۱-۴-۱-۱-۲- حرارت سنجهای محتوی گاز: برای گازها در حجم ثابت و درجه حرارت متفاوت، رابطه بین دما و فشار تقریباً به صورت زیر میباشد.
. (۱-۴)
در حرارت سنجهای محتوی گاز (شکل ۱-۳) میتوان با دقت کافی، از این رابطه استفاده نمود. در حرارت سنجهای محتوی گاز عموماً از ازت و هلیوم استفاده میگردد.
شکل ۱-۳: حرارت سنج محتوی گاز
۱-۴-۱-۱-۳- حرارت سنجهای محتوی بخار: فشار بخار یک مایع، تابعی از درجه حرارت آن میباشد؛ از این خاصیت در حرارت سنجهای صنعتی (شکل ۱-۴) استفاده میگردد. سرعت زیاد پاسخ، قیمت کم، سادگی تعمیرات از مزایای این وسیله میباشد.
مایعات مورد استفاده در این نوع حرارت سنج ها الکل، اتر، متیل کلراید، سولفور و تولوئن میباشد.
شکل ۱-۴: حرارت سنج محتوی بخار
۱-۴-۱-۲- حرارت سنجهای بیمتال
در مواردی که نیاز به قرائت دما بطور مرتب نمی باشد و کنترل دما صرفاً جهت اطمینان از عملکرد سیستم به کار میرود، حرارتهای بیمتال (شکل ۱-۵) مورد استفاده میگیرد. اختلاف انبساط دو فلز تشکیل دهنده این دستگاه در اثر حرارت معیار عملکرد دستگاه میباشد. از آنجا که ضریب انبساط فلزات تشکیل دهنده عنصر حساس بیمتال کاملاً خطی نیست، درجهبندی این نوع حرارت سنجها نیز خطی نمی باشد.
شکل ۱-۵: حرارت سنج بیمتال
۱-۴-۱-۳- پیرومترها
در میان وسایل اندازه گیری درجۀ حرارت، پیرومترهای تشعشعی و نوری بزرگترین محدوده اندازه گیری را دارند و برخلاف سایر وسایل نیازی به اتصال فیزیکی با جسم مورد اندازه گیری را ندارند. اساس کار این نوع وسیله به صورت زیر است:
در پیرومترهای نوری (شکل ۱-۶) مقایسۀ دو رنگ، یکی متعلق به جسم گداخته شده و دیگری متعلق به مقاومت الکتریکی یا فیلامان پیرومتر مبنای تعیین درجۀ حرارت جسم گداخته شده میباشد. با منطبق کردن چشمی از داخل تلسکوپ پیرومتر بر روی جسم گداخته شده و تغییر شدت جریان فیلامان توسط پتانسیومتر به ترتیبی که باعث محو و عدم تشخیص آن در زمینۀ جسم گداخته گردد، درجۀ حرارت مجهول جسم گداخته شده برابر درجه حرارت معلوم فیلامان خواهد بود.
شکل ۱-۶: پیرومتر نوری
در پیرومتر تشعشعی (شکل ۱-۷) انرژی ساطع شده از جسم گرم را توسط یک لنز و یا یک مجموعه آینه بر روی عنصر حسگر دما متمرکز می کنند. این عنصر می تواند مقاومت حساس یا ترموکوپل باشد. در نتیجه برخلاف پیرومتر نوری که باید به صورت دستی تنظیم یا قرائت گردد، پیرومتر تشعشعی قابل استفاده به صورت اتوماتیک میباشد.
شکل ۱-۷: پیرومتر تشعشعی
۱-۴-۲- اندازه گیری دما با بهره گرفتن از مبدلهای الکتریکی
۱-۴-۲-۱- ترمیستور
ترمیستور نوعی مقاومت حساس به دما است که به وسیلۀ تغییرات دمایی، مقاومتش تغییر می کند. در واقع با اندازه گیری مقاومت یک ترمیستور (شکل ۱-۸)، می توان دمای آن را تعیین نمود؛ به همین دلیل این ابزار به عنوان سنسور دما مورد استفاده قرار میگیرد. ترمیستورها معمولاً از مواد نیمه رسانا تشکیل شده اند، از این رو در دماهای بالا، زودتر خراب شده و عمر کوتاهتری دارند. مقاومت اغلب آنها با افزایش دما افزایش مییابد. تغییر مقاومت ترمیستور توسط مدار پل وتستون اندازه گیری میگردد.
شکل ۱-۸: ترمیستور
۱-۴-۲-۲- ترموکوپل
ترموکوپلها از جمله ابزارهای پرکاربرد برای اندازه گیری دما به شمار میروند. این ابزار، متشکل از دو رشته سیم فلزی با جنسهای متفاوت است (شکل ۱-۹). این دو فلز غیر همجنس، از یک یا چند نقطه به یکدیگر متصل هستند، اعمال حرارت به نقطۀ اتصالی که در آن اندازه گیری صورت میگیرد؛ باعث به وجود آمدن اختلاف پتانسیل الکتریکی ضعیفی می شود که به سختی میتوان به دقت اندازه گیری دمای کمتر از رسید.
شکل ۱-۹: انواع ترموکوپلها
ترموکوپل بایستی به جسمی که میخواهیم دمای آن را اندازه بگیریم، کاملاً متصل شود. فلزات ترموکوپلی بطور کلی نسبت به قیمتی که دارند به دو گروه جداگانه تقسیم میشوند. این دو گروه ترموکوپل به ترموکوپلهای فلز پایه و ترموکوپلهای فلزات قیمتی معروفند.
امتیاز عمده ترموکوپلها محدوده وسیع اندازه گیری آنهاست که بطور اسمی از ۱۸۰- تا ۱۸۰۰+ درجه سانتی گراد را در برمیگیرد. دیگر امتیاز ترموکوپلها، عملکرد خطی آنها در محدوده اندازه گیری است.
ترموکوپلها اغلب برای مکانهایی که قرار است رنج دمای بالا (تا ) را اندازه بگیرند استفاده میشوند و برای رنج دمایی پایین و یا دقت بالا (برای مثال رنج دمایی بین ۰ تا با دقت ) از ترمیستورها و RTD ها استفاده می شود.
۱-۴-۲-۲-۱- اثر ترموالکتریک[۶]
اولین بار ترموکوپل در سال ۱۸۲۱ میلادی توسط سیبک (Seebeck) ساخته شد، بطوری که او دریافت، در اثر تماس دو فلز غیر همجنس و حرارت دادن محل تماس، یک جریان الکتریکی کوچک ایجاد میشود (شکل ۱-۱۰).
شکل ۱-۱۰: اثر ترموالکتریک
ولتاژ ایجاد شده به جنس دو فلز و میزان حرارت در نقطه تماس بستگی دارد؛ هر یک از این دو فلز هادی با توجه به مولکولها و الکترونهای آزادشان در ایجاد این ولتاژ مؤثرند، زمانی که هادی در اثر حرارت گرم میشود الکترونهای آن در اثر افزایش انرژی به حرکت و جنبش در میآید.
چنانچه در اثر افزایش حرارت یک سر هادی گرم شود این گرما به الکترونهای آزاد منتقل شده و سرعت گردشی آنها بیشتر میشود و در نهایت الکترونها از آن سر هادی که گرم شده است دور میشوند و به سمت دیگر هادی که سرد است منتقل میشوند. به عبارتی آن سر از هادی که در معرض حرارت قرار گرفته مثبت و سر دیگر که خنک است و الکترونها در آن تجمع کردهاند قطب منفی میباشد (شکل ۱-۱۱).
شکل ۱-۱۱: انتقال حرارت در یک هادی
این مسئله علت انتقال گرما در یک فلز میباشد؛ در اثر حرکت الکترونهای درون فلز نیز انرژی گرمایی در طول فلز منتقل میشود.
حال اگر یک فلز دیگر از همان جنس، در محل اتصال به فلز اولیه متصل شود در این فلز جدید نیز یک اختلاف پتانسیل ایجاد میشود ولی اختلاف پتانسیل ایجاد شده در هر دو فلز یکسان است. اگر ولتاژ انتهای آنها را اندازه بگیریم عملاً اختلاف پتانسیل صفر را مشاهده خواهیم کرد.
اگر یک فلز غیر همجنس با فلز اولیه را به آن متصل کنیم، اختلاف پتانسیل ایجاد شده در دو سر آزاد فلزها دیگر صفر نبوده و این اختلاف توسط یک دستگاه اندازه گیری قابل مشاهده خواهدبود (شکل ۱-۱۲).
شکل ۱-۱۲: اتصال دو فلز غیر همجنس
۱-۴-۲-۲-۲- روشهای استفاده و اندازه گیری دما[۷]
همانطور که گفته شد، دو رشته سیم تشکیل دهندۀ ترموکوپل، در یک یا چند نقطه میتوانند به هم متصل شوند. در شکل ۱-۱۳ شمای سادهای از یک ترموکوپل را مشاهده میکنید که در آن دو فلز با جنسهای متفاوت، در یک نقطه به یکدیگر متصل شده اند. به این نقطه که در معرض حرارت قرار میگیرد، اصطلاحاً اتصال گرم یا Hot junction گفته می شود. دو سر دیگر سیمهای ترموکوپل به وسیلۀ اندازه گیری الکتریکی، همانند تراشههای ویژه (MAX6675)، ترمیستور، ولت متر و… متصل شده است؛ این نقطۀ نیز اتصال سرد (Reference junction یا Cold junction) نامیده می شود.
شکل ۱-۱۳: اتصال سرد و گرم در ترموکوپل
ولتاژی که بین دو رشته سیم فلزی به وجود می آید، به دمای نقطۀ اتصال سرد و اتصال گرم و جنس دو فلز بستگی دارد. از آنجایی که ترموکوپل یک ابزار اندازه گیری تفاضلی (Differential measurement) است، لازم است که دمای نقطۀ اتصال گرم نسبت به یک دمای مرجع سنجیده شود. این دمای مرجع همان دمای نقطه اتصال سرد است که باید با دقت بسیار خوبی بدست آید. اصطلاحاً به، بدست آوردن دمای نقطۀ مرجع، جبران سازی نقطۀ سرد (Cold-Junction Compensation) اطلاق می شود.
همچنین برای اندازه گیری دمای یک ترموکوپل نمی توان به صورت مستقیم سیمهای مولتیمتر را به ترموکوپل وصل کرد زیرا در محل اتصال دو سیم ترموکوپل و مولتیمتر یک حالت ترموالکتریک دیگری به وجود می آید که باعث اندازه گیری اشتباه می شود، برای مثال در شکل ۱-۱۴ ترموکوپل نوع T را مشاهده میکنید که به یک ولت متر متصل است و در نقاط اتصال J2 و J3 دو ولتاژ V2 و V3 به وجود آمده است.
شکل ۱-۱۴: مدار معادل اتصال مولتیمتر به ترموکوپل
چون در نقطه J3 هر دو فلز یکسان هستند طبق رابطه Seebeck ولتاژ V3=0 می شود. در نتیجه ولت متر ولتاژ V1-V2 را میخواند یا به عبارت دیگر به جای اندازه گیری دمای J1 تفاضل دمای J1 و J2 را محاسبه می کند. در نتیجه، تا وقتی که دمای J2 را نداشته باشیم دمای J1 را نمیتوانیم محاسبه کنیم.