همانطوریکه جامعه نیاز به اداره کردن دارد ما نیز باید خودمان را اداره کنیم، مانند حکومت باید بر اساس اولویتها تصمیم گیری کنیم ومنابعیرابدان اختصاصدهیم و نسبت به تغییرات پاسخگو باشیم(استرنبرگ، ۲۰۰۷ ترجمه سعیدی،۱۳۹۱).
کنش های خودگردانی به سه دسته تقسیم میشوند:
الف) قانون گذاری ب)اجرایی ج) قضایی
ویژگی های والدین
الف: والدین دارای فرزند پروری قانونگذار
والدین دارای اینگونه فرزند پروری مایلند کارها را به شیوه ای که ترجیح میدهند انجام دهند و خود تصمیم بگیرند که چه کاری انجام دهند و دوست دارند قوانین را وضع کنند و به مسائلی بپردازند که قبلا طرح ریزی و سازماندهی نشده باشند. سبک قانونگذار عملا به خلاقیت می انجامد زیرا به این مبحث علاقه دارند(اصغری،۱۳۸۴).
ب:ویژگی های افراد دارای فرزند پروری اجرایی
افراد دارای این سبک فرزند پروری مایلند از مقررات پیروی کنند و کارهایی انجام دهند که قبلا طرح ریزی و سازماندهی شده است، و نقش خود را به جای خلق ساختارهای نو، دردرون ساختارهای موجود ایفاء نماید. فشار گروه همسالان کودک را تشویق به پذیرش سبک فرزند پروری اجرایی و احترام به هنجارهای گروهی میکند بنابرین فشارهایی که از سوی بسیاری از منابع وارد می شود دانش آموزان را به پذیرفتن این سبکفرزند پروری هدایت میکند. به ویژه در مدارس امروزی سرزمین ما که این سبکفرزند پروری را تقویت میکند که در آن سی الی چهل دانش آموز را در آن جای میدهند که نقش معلم در آن به علت کثرت شاگردان و محتوای درسی به عنوان راهنما کاهش یافته و از روش کم هزینه سخنرانی استفاده میکند( اصغری،۱۳۸۴).
ج: ویژگی های والدین دارایفرزند پروری قضاوت نگر
والدین این گروه ازفرزند پروری مایلند قوانین و برنامه ها را ارزیابی کنند، آن ها اموری را ترجیح میدهند که در آن عقاید و امور موجود ارزیابی شود فردی که قضاوت نگر استفعالیت هایی مانند نوشتن مقالات انتقاد آمیز، ارائه عقاید، قضاوت در مورد افراد و کارهای آنان و ارزیابی برنامه ها را ترجیح میدهد، و مدارس ایران برای این سبک فرزند پروری ارزش بسیار کمی قائل هستند
انواع خود گردانی ذهنی
۱ – فرد سالار، فردی با اراده و مصمم بوده و به کسی اجازه نمی دهد که در حل مسائل و مشکلات در کار او دخالت کند، او تصور میکند که ممکن است که دیگران ذهنیات خود را به او القاء کنند. کودکان فرد سالار در مدرسه با مشکلات مواجه هستند آن ها مایلند کار دیگری به جزء آن چه به آن ها گفته میشوند انجام دهند و هنگامی که تصور می شود در حال گوش دادن به حرف های معلم هستند احتمالا فکرشان جای دیگر است.
۲- فرد مرتبه سالار و پایورسالار، هدف ها را به صورت سلسله مراتب تنظیم میکند و نیاز به اولویت بندی هدفها را درک میکند و چون همیشه تمامی هدفها تحقق پیدا نمی کند فرد پایورسالار درمقایسه با فرد سالار بیشتر پیچیدگی ها را می پذیرد و نیاز به بررسی همه جانبه مسائل را تشخیص میدهد اولویت ها را مشخص میسازد. این افراد مایلند خود را با سازمان ها وفق دهند چون نیاز به اولویت ها رادرک میکنند با این حال مایلند اولویت ها را بر اساس میل خود سازماندهی کنند نه سازمانها( منصوری،۱۳۸۶).
۳- دسته سالار(جرگه سالار)، این افراد علاقه دارند امور را در همان زمان تعیین شده انجام دهند ممکن است در مواردی برانگیخته شوند، اغلب مطمئن نیستند چه کاری را اول باید شروع کنند یا چه زمانی را صرف انجام یک کار کنند.
۴- هرج و مرج طلب، این افراد از طریق تنوع نیازها و هدف ها و هدف هایی که طبقه بندی اولویت آن ها مشکل است برانگیخته شود، مسائل را به صورت یک امر تصادفی در نظر می گیرند و از سیستم ها به طور جدی دوری میکنند و با آنچه سیستم ارائه میدهد مقابله میکند و فقط محدوده ی کار خود را در نظر می گیرند و در انطباق با کلاس درس با مشکل مواجه هستند بخصوص اگر محیط جدی و منظم باشد خلاقیت آن ها ممکن است نسبت به دیگران بیشتر باشد زیرا از هر موضوعی جزئیاتی را در نظر می گیرند و غالبا اجزاء متنوع و اطلاعات و عقاید را به شیوه ای خلاق در کنار هم قرار میدهند(حسینی،۱۳۸۵).
سطوح حیطه ها وتمایلات خود کنترلی ذهنی افراد کلی نگر: مسائل را در حد بسیار وسیع و انتزاعی مورد بررسی قرار میدهند و به جزئیات توجه ندارند دوست دارند درختان در متن جنگل توجه کنند. آن ها اغلب مجموعه درختان را که جنگل را تشکیل میدهند را از نظر دور می دارند.
افراد جزئی نگر روی جزئیات مسائل تأکید میکنند و مایلند به جهت های علمی یک موقعیت هدایت شوند و اهل عمل هستند خطری که این افراد را تهدید میکند این است که توجه به درخت باعث می شود که جنگل را نبینند.
افراد درون نگر: این افراد با امور درونی سر و کار دارند و به درون توجه میکنند آن ها به درون نگری، وظیفه مداری، کناره گیری از دیگران و نا آگاهی اجتماعی گرایش دارند و مایلند به تنهایی کار کنند.
افراد برون نگر: این افراد به محیط بیشتر گرایش دارند و مردم دارند، دارای حساسیت اجتماعی هستند و از آن چه برای دیگران اتفاق می افتد اگاهی دارند و با دیگران کار میکنند.
افراد آزاد اندیش: این افراد دوست دارند فراتر از قانون و برنامه های موجود فکر کنند و به دنبال حداکثر تغییر هستند و موقعیت های پیچیده و مبهم را دنبال میکنند و از نظر سیاسی آزادی خواه نیستند فردی که از نظر سیاسی محافظه کار است ممکن است در عمل سبکفرزند پروری آزاد اندیش داشته باشد.
افراد محافظه کار: این افراد به قوانین و برنامه های موجود وفا دارند و به دنبال حداقل تغییر هستند از برخورد با موقعیت های نا شناخته اجتناب میکنند و به موقعیت های آشنا در زندگی و کار تمایل دارند و از هر محیط سازمان یافته و قابل پیشبینی راضی هستند( محمدی،۱۳۸۴).
الگوهای والد- فرزند در دیدگاه دو سویه
رویکرد بازتابی یا آینه گونه” تأثیر کودکان بر والدین”