انسانها که در ابتدا همپای با دیگر گونه ها در جهت ایجاد توازن در طبیعت گام برمیداشتند و سالیان سال در گروه های کوچک کوچ نشین، با گردآوری و شکار خوراک امرار معاش مینمودند، به ناگاه همچون دایناسورها داعیه برتری بر طبیعت آنها را مجاب کرد تا برای رسیدن به آسایش، جهان را مسخر خود سازند و هر آنچه مطلوب طبع است انجام دهند و با توسعه ابزار و امکانات زیستی که در جهت رفاه هر چه بیشتر انجام میگرفت، خود را به حاکم جهان تبدیل نمایند. این حرکت توسعهای ناخودآگاه انسانها را نیازمند به سه واکنش متفاوت نمود، واکنشهای بدون برنامهای که هر یک به نوبه خود نقش بسزایی در تخریب طبیعت بکر ایفا کردند. واکنش اوّل در مسیر نوآوری و توسعه رشد بیرویه جمعیت بود.[۱۲۹] دوّمین حرکت بشر در مسیر توسعه، دخل و تصرف انسان در طبیعت بکر و دستکاری و تخریب محیط بود. این دو اقدام غیرکارشناسانه در کنار جنگهای دائمی آنها در مسیر رسیدن به منابع طبیعی بیشتر، اندک اندک ضربات مهلکی را بر کالبد طبیعت وارد نمود و این فاجعه جبران ناپذیر با ورود به عصر صنعتی با رشد چشمگیری همراه بود.
نگاه اجمالی به کشورهای جنوب صحرای آفریقا نشان میدهد به لحاظ وضعیت محیط زیست در کانون بحران قرار دارند، یعنی جایی که ناامنی غذایی،افزایش فقر مطلق همواره در آن ادامه دارد و تعداد بیشماری از مردم در فقر مطلق بسر میبرند و برای تحقق اهداف زیست محیطی کمبودهای گسترده وجود دارد. آسیا منطقهای است که سریع ترین پیشرفت را دارد ولی حتی صدها میلیون نفر در فقر مطلق بسر میبرند. سایر مناطق دارای وضعیت متفاوتی هستند بویژه آمریکای لاتین، اقتصادهای در حال انتقال، و خاورمیانه و شمال آفریقا که در برخی از اهداف زیست محیطی و توسعه هزاره پیشرفت بسیار کم یا هیچ پیشرفتی نداشتهاند و نابرابریهای مداوم باعث تضعیف پیشرفت در سایر اهداف می شود. فقدان داده ها و شاخص های صحیح درباره محیط زیست مانع آشکار شدن شدت میزان تخریب محیط زیست در مناطق در حال توسعه در طی دهه گذشته شده است و برخی از کشورهای جهان را از مسیر دستیابی به پایداری محیط زیست دور نگه داشته است. امروزه کارشناسان و محققان بشر را به عنوان بزرگترین عامل تخریب و تغییر محیط زیست مطرح مینمایند و علت اصلی این اتهام را الگوی نادرست مصرف و سبک زندگی او میدانند.
پیشرفتهای چشمگیر امکانات و ابزار بشری به خصوص در عصر صنعتی با بر هم زدن توزان میان میزان گازهای موجود در هوا، اضافه شدن گازهای سمی و آلوده بر آن و… صدمات جبران ناپذیری بر هوا وارد نمود، به نحوی که بر طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی[۱۳۰] تنها در اروپا افزایش بیش از حد گوگرد در روز، سالیانه باعث مرگ ۶ تا ۱۳ هزار نفر از اشخاص بالای ۶۵ سال و ایجاد ناراحتیهای حاد تنفسی برای ۸۹ تا ۲۰۳ هزار نفر میگردد. این گزارش می افزاید که بر اساس افزایش بیش از حد مقدار اکسیدهای ازت، سالیانه ۵۸ تا ۹۹ هزار نفر بر تعداد کودکان مبتلا به ناراحتیهای دستگاه تنفسی افزوده شده و سالیانه ۶۰ میلیون نفر دچار ضعف عملکرد دستگاه تنفسی میشوند.[۱۳۱] در کنار بر هم خوردن توازن گازهای موجود در هوا، دو خطر عمده اثرات گلخانهای[۱۳۲] و تخریب لایه ازن[۱۳۳] نیز در سالهای اخیر سلامت هوا را مورد تهدید قرار داده اند. کلروفلروکربن جزء طبقهای از مواد شیمیایی است که توسط شرکت جنرال موتورز در سال ۱۹۳۱ کشف شد و به طور گسترده ای در دستگاههای خنک کننده، تهویه هوا، و عایق کاری به کار گرفته شد. در واقع کلرین موجود در کلروفلروکربن باعث شکاف ملکولهای لایه ازون می شود و توانایی این لایه را برای جلوگیری از رسیدن اشعههای مضر فرابنفش تحلیل میبرد. این مسأله تهدیداتی علیه کل محیط زیست دارد.[۱۳۴] آلودگی خاک و به دنبال آن آبهای زیرزمینی از دیگر معضلات زیست محیطی به حساب میآیند. بر طبق تحقیقات به عمل آمده سالانه ۶ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی سراسر جهان به بیابانزایی برگشت ناپذیری دچار می شود یعنی هر سال منطقهای با حدود دو برابر مساحت کشور بلژیک از دست میرود، بدون این که عملاً امیدی برای بازیافت آن موجود باشد. به علاوه هر سال حدود ۲۰ هکتار زمین دیگر هم آن قدر فقیر می شود که، دیگر کشاورزی یا چرا در آن سودآور نیست.[۱۳۵]
از معظلات زیست محیطی دیگر، آلودگی و کاهش مایه حیات انسان، حیوانات و گیاهان یعنی آب است. به طور کلی ۴۰ هزار کیلومتر مکعب مقدار آبی است که در مدار آب در طبیعت در گردش و با وجود میزان زیاد آن، بسیار است.[۱۳۶] امروزه مصرف آب نسبت به اوایل قرن بیستم ۱۷ برابر شده است.[۱۳۷] مناطق جهان به علت آلودگی و یا هدر رفتن آب با کم آبی مواجهند به نحوی که در برآورد اخیر سازمان ملل تا اواسط قرن ۲۱ به دلایل ذکر شده تا ۷۰ درصد جمعیت کل دنیا یعنی ۷ میلیارد نفر با کمبود آب شیرین مواجه شوند و حتی در صورت اجرایی نشدن تدابیر لازم در طول ۲۰ سال آینده آب قابل مصرف برای هر انسان در جهان به دوسوم سطح کنونی کاهش خواهد یافت.[۱۳۸]
شتاب فزاینده سیر تخریب محیط اعم از تالابها و جنگلها، تحولات آب و هوایی و آلودگیهای محیط زیستی از جدیترین چالشهای پیش روی جامعه بشری است و از عدم آگاهی کشورها نسبت به آثار ماندگار تخریب محیط زیست، حاکم نبودن استانداردها، ضوابط و قانون جامع برای حفاظت از محیط طبیعی و اندیشه های سرمایهداری به عنوان عواملی است که منجر بهاین اتفاق ضد بشری شده است. امروز برخی کشورها با فروش سلامت مردم و محیط زیست ثروت اندوزی میکنند و بیشترین تخریبهای محیط زیست توسط کسانی انجام می شود که پیرو اندیشه سرمایهداری و انسان بریده از اخلاق و آسمان هستند.
برخی اخبار و گزارشهای دولتی و مستقل از وضعیت محیط زیست در ایران نیز نگران کننده بوده است[۱۳۹]: از خشک شدن تالابها و دریاچههایی مانند پارک ملی ارومیه تا ادامه تخریب و بهره برداری از جنگلها و آلودگی هوای شهرهای بزرگ که نشانگر فقدان برنامه و سیاستهای مشخص است[۱۴۰]؛ از معضل کاهش سطح آبهای زیرزمینی تا نابودی حیات وحش و تخریب مناطق حفاظت شده؛ از عدم تحمل نقد و تضعیف فرصتها برای سازمان های مردم نهاد تا ضعفهای ساختاری و مدیریتی و ناکارآمدی دستگاههای اجرایی و بالاخره ضعف اعتقاد برخی از مسئولین و صاحب منصبان به موضوع محیط زیست و عدم پرداخت جدی به معضلاتی که روز به روز در شکل پیچیدهتری نمایان می شود.این در حالی است که مدیریت صحیح محیط زیست یکی از مؤلفه های مهم حکمرانی مطلوب به شمار میرود.
فصل سوم: