ب- نام بردن و معین کردن مهریه در مجلس عقد سنت است.
ج- مهریه به وسیله هر مال که قیمتش اندکى بیش از یک چهارم دینار باشد صحیح است. رسولاللّه صلی الله علیه وسلم مىفرماید: “وَالْتَمِسْ وَلَوْ خَاتَمُ حَدِیْدٍ”
از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است : أن عبدالرحمن بن عوف جاء إلی رسول الله صلی الله علیه وسلم و به أثر صفره فسأله رسول الله صلی الله علیه وسلم فأخبره أنه تزوج امرأه من الأنصار، قال: کم سقت لها؟ قال : زنه نواه من ذهب، قال رسول الله صلی الله علیه وسلم أولم ولو بشاه متفق علیه. عبدالرحمن بن عوف نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آمد در حالی که آثار زردی (زعفران یا حنا) بر او دیده میشد، پیامبر صلی الله علیه وسلم از حال او پرسید، (عبدالرحمن بن عوف) در پاسخ گفت که با زنی از انصار ازدواج کردهاست. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: چقدر مهریه برایش قرار دادهای؟ گفت به اندازه وزن یک هسته خرما طلا، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : ولیمه بده اگرچه گوسفندی باشد.
د- شتاب در پرداختن مهریه و دادن آن همزمان با برگزارى عقد ازدواج صحیح است و تأخیر کل آن یا بخشى از آن نیز جایز است. خداوند مىفرماید:
“وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَهً (البقره: ۲۳۷).
و اگر آنان را پیش از آنکه با آنان نزدیکى کنید طلاق دادید، حال آنکه مهرى براى آن ها معین کرده اید”.
البته دادن بخشى از مبلغ مهریه قبل از زفاف مطلوب و مستحب است. در ابو داود و نسائى آمده است: رسول اکرم صلی الله علیه وسلم به على رضی الله عنه امر کرد تا قبل از زفاف چیزى به فاطمه زهراء بدهد. على رضی الله عنه گفت: من چیزى ندارم. رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: زره تو کجاست؟ حضرت على زره خود را به حضرت زهراء داد.
میتوان مهریه را به طور نقد یا نقد و قسط یا تمام قسط و عند المطالبه پرداخت کرد[۴۷]، برای مرد جایز است قبل از آنکه مهریهای پرداخت کند با همسرش آمیزش نماید، اگر مقدار مهریه معین نشده، مهرالمثل و اگر معین شده باشد پرداخت مقدار تعیین شده بر مرد واجب است، و از عدم وفا به شروط عقد جداً خودداری نماید، چون پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است : أحق ما أوفیتم من الشروط، أن توفوا به ما استحللتم به الفروج :سزاوارترین شروطی که باید به آن وفا کنید شروط نکاح است.
ه- مهریه در لحظه انجام عقد بر عهده شوهر تعلق مىگیرد و با دخول و زفاف واجب مىگردد. اگر بدلیلى همسر قبل از زفاف مطلقه گردید، نصف مهریه ساقط مىگردد و نصف دیگر بر ذمه شوهر باقى مىماند. خداوند مىفرماید:
“وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَهً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ (البقره: ۲۳۷).
اگر پیش از دخول و خلوت صحیحه آنان را طلاق دادید و حال آنکه مهریه براى آنان تعیین گردیده است، پس نصف مهریه از پیش تعیین شده به آنان مىرسد”.
و-اگر شوهر قبل از تماس جنسى و بعد از انجام عقد نکاح فوت شود، مهریه کامل و سهم میراث به او تعلق مىگیرد، اگر مهریهاى تعیین شده است و اگر مهریه از قبل تعیین نشده است، مهر مثل به او مىرسد و عدت وفات نیز بر وى واجب مىگردد.
از علقمه روایت است: أتی عبدالله فی أمرأه تزوجها رجل ثم مات عنها، و لم یفرض لها صداقا، و لم یکن دخل بها، قال : فاختلفوا إلیه، فقال: أری لها مثل مهر نسائها و لها المیراث و علیها العده فشهد معقل بن سنان أشجعی أن النبی صلی الله علیه وسلم قضی فیبروع بنت واشق بمثل ما قضی.
از عبدالله درباره زنی که مردی با او بدون تعیین مهریه ازدواج کرده و قبل از آنکه با او رابطه زناشویی برقرار کند فوت کرده، سؤال شد، (علقمه) گفت: درباره او اختلاف کردند، عبدالله گفت: به نظر من مهرالمثل به او تعلق میگیرد، ارث میبرد و باید عده را بگذارند، معقل بن سنان اشجعی در همانجا گواهی داد که پیامبر صلی الله علیه وسلم درباره بروع بنت واشق مانند عبدالله حکم کردهاست.
اولین حقی که زن بر مرد دارد حق گرفتن مهریه است. مهریه یعنی کابین ، صداق ، پول یا چیز دیگر که هنگام عقد بر ذمه مرد مقرر می شود[۴۸]. در قرآن در چندین مورد از این حق زنان سخن به میان آمده و با بیانات مختلف ولی مترادف درباره مهریه زنان سفارشهای اکیدی شده است .
“و إن طلقتموهن من قبل أن تمسوهن…”[۴۹]
ز- مهریه یک پشتوانه اجتماعی و اقتصادی برای زن است زیرا در صورت جدایی از یکدیگر لطماتی که بر مرد وارد می شود ازنظر روحی ، اجتماعی و مالی کمتر از زن است زیرا مرد با استعداد و توان بدنی خود در جامعه بهتر میتواند به کار و تلاش بپردازد . و مهریه کمکی است به زن در تأمین معاش و حافظ عفت و احترام اوست. ازآن گذشته امکان تشکیل زندگی مجدد برای مرد بیشتر فراهم است تا زن مطلقه ، پس مهـریه در واقع جبران خسارات و لطمــات وارده بر زن را تاحد کمی انجــام میدهد. [۵۰] مهریه زنی هم که در قید همسری است دلگرمی و اندوخته ای است که موجب می شود که او بهتر در خانه به کار و تلاش. مهر با حیا و عفاف زن یک ریشه دارد . زن به الهام فطری دریافته است که عزت و احترام او به این است که خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد. همین ها سبب شد که زن توانسته با همه ناتوانی جسمی مردرا به عنوان خواستگار به آستانه خود بکشاند، مردها را به رقابت با یکدیگر وادار کند، با خارج کردن خود از دسترس مرد عشق رمانتیک به وجود آورد و آنگاه که تن به ازدواج با مرد میدهد عطیه و پیشکشی از او به عنوان نشانه ای از صداقت او دریافت دارد.[۵۱]
در تفسیر مجمع البیان مهریه به عنوان یک عطیه الهی از طرف خداوند بیان شده میگوید:” مهر زنان را که بخشش از جانب خداوند است به آن ها بدهید. بدیهی است که زن و مرد و هر دو از یکدیگر تمتع میبرند و زن در برابر تمتعی که به شوهر میرساند خود نیز متمتع می شود بنابرین حق مهر ندارد لیکن خداوند متعال مهر را برای زن قرار داد تا از این عطیه الهی برخوردار گردد”[۵۲].
در شرع مقدس اسلام برای مهر میزان مقرر و حد معینی تعیین نگردیده است بلکه میزان و حد آن را به رضایت زن و شوهر قرار دادهاند که به هر اندازه اگر توافق کردند و راضی شدند درست خواهد بود اگر چه مقدار آن خیلی کم باشد. .
و اما بهترین مهریه و صداق همانا تعلیم علوم الهی و آموختن تعالیم دین است که خداوند آن را به عنوان مهر حضرت حوا برآدم قرار داده است .
قیاس نکاح به بیع غیر موجه است . زیرا همان طور که مکررا گفته شده مهر در مقابل بضع قرار نمی گیرد و نکاح معاوضه ای عادی نمی باشد و لذا به هیچ وجه مانعی ندارد که در عقد، نکاح مهر را شخص ثالثی غیر از زوج و زوجه بعهده گیرد.[۵۳]