رابطه مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان با توسعه حرفهای کارکنان
۱۸۸
۳۰۸/۰
۰۰۱/۰**
* در سطح ۰۵/۰ معنادار است. ** در سطح ۰۱/۰ معنادار است.
نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی پیرسون در جدول (۱۳-۴) نشان میدهد که بین توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی با مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان در دانشگاه علوم پزشکی همدان از دیدگاه اعضاء هیأت علمی (۰۰۱/۰=p و ۳۰۸/۰=r) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ زیرا (۰۱/۰ p<). بنابراین با ۹۹% اطمینان میتوان گفت که هرچه مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان بالاتر باشد، توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی در دانشگاه علوم پزشکی همدان افزایش مییابد و بالعکس.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیر
۱-۵٫ مقدمه
تهیه و تنظیم خلاصه رساله شاید یکی از مشکلترین بخشهای رساله نویسی باشد که درآن محقق یافته ها و نتایج تحقیق خود را به صورتی منظم ارائه میدهد و با نتایج دیگران در آن زمینه، در جهت رد یا تأیید فرضیه های تحقیق خود، مورد مقایسه قرار میدهد (نادری و سیفنراقی،۱۳۹۰به نقل از دهقان و همکاران، ۱۶۱:۱۳۹۳). در این فصل ابتدا خلاصهای از تحقیق ارائه شده است. در قسمت دوم به توصیف یافتههای جمعیت شناختی(شامل: جنس، سن و …) پرداخته شده، سپس یافتههای مربوط به فرضیه ها و سوالهای پژوهش تحلیل و به بحث در زمینهنتایج آن و مقایسه آن با سایر تحقیقات انجام گرفته و در قسمت پایانی پیشنهادهای کاربردی و پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده ارائه شده است.
۲-۵٫ خلاصه پژوهش
هدف اصلی پژوهش مقایسه و شناسایی رابطه بین مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان با کارتیمی و توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی ، دانشگاه علوم پزشکی همدان میباشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان است، که تعداد آنها ۳۶۹ نفر( ۲۳۷ نفر مرد و ۱۳۲ نفر زن) بوده است. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران و با بهره گرفتن از روش تصادفی طبقهای نسبی (۱۸۸) نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از روش مطالعهای کتابخانهای، همچنین از سه پرسشنامه مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، کارول[۱۵۹](۱۹۹۱)، که شامل ۲۰ گویه میباشد و از ۴ مؤلفه مسئولیت پذیری اقتصادی، مسئولیت پذیری قانونی، مسئولیت پذیری اخلاقی و مسئولیت پذیری اجتماعی تشکیل شده است. این پرسشنامه به صورت پنج گزینهای و بر اساس طیف لیکرت تنظیم شده است. پرسشنامه کار تیمی لنچیونی[۱۶۰](۲۰۰۴)، از پنج بعد، (تعهد، اعتماد، مسئولیت پذیری، برخورد سازنده و هدفمندی) تشکیل شده است. این پرسشنامه شامل ۱۹ سوال بسته- پاسخ، به صورت پنج گزینهای و بر اساس طیف لیکرت تنظیم شده است. و پرسشنامه توسعه حرفهای نوا[۱۶۱] (۲۰۰۸)، از شش بعد (موارد آموزش، کار تیمی، مهارت سازمانی، توسعه مسیر شغلی، توسعه روابط بین فردی، ارتباطات) تشکیل شده است. این پرسشنامه به صورت پنج گزینهای و بر اساس طیف لیکرت تنظیم شده است. برای روایی این پرسشنامه ها علاوه بر اینکه هر سه پرسشنامه در پژوهشهای زیادی در داخل کشور و خارج از کشور مورد استفاده قرار گرفته است، برای تعیین روایی پرسشهای این پژوهش از روش روایی محتوایی و از دیدگاه های اساتید رشته مدیریت آموزشی استفاده گردیده است. در این پژوهش برای برآورد پایایی پرسشنامه ها در یک آزمایش مقدماتی، ابتدا تعداد ۳۰ نفر از کارکنان گروه نمونه به صورت تصادفی انتخاب گردید و پرسشنامه ها در بین آنها توزیع سپس جمعآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ضریب پایایی به دست آمده برای پرسشنامه های موجود از طریق روش مذکور به ترتیب ۸۹/، ۹۰/، ۸۹/، است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخصهای آمار توصیفی مانند (جدول، نمودار، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و از روشهای آمار استنباطی در حد (کالموگروف – اسمیرونف، تی تکگروهی، آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیره، ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شده است. در ضمن کلیه تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرمافزاز اس پی اس اس[۱۶۲] بر روی ۱۸۸ پرسشنامه انجام گرفته است. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که، ۱۲۰ نفر (۸/۶۳) از نمونه آماری را مردان و ۶۸ نفر(۲/۳۶) از نمونه آماری را زنان تشکیل دادهاند. ازنظر سن، بیشتر اعضا هیأت علمی (۴۰-۳۱) سال (۷/۴۵ درصد) داشتند. از نظر مرتبه علمی بیشتر اعضای هیئت علمی دارای مدرک استاد یاری با ۱۰۱ نفر (۷/۵۳ درصد) میباشند. ازنظر سابقه خدمت، بیشتر اعضای هیأت علمی بین (۱۰-۱) سال سابق خدمت داشتند و از نظر دانشکده محل خدمت دانشکده پزشکی با ۱۰۱نفر(۷/۵۳درصد) بیشترین تعداد نفرات از نظر اعضای هیآت علمی را در دانشگاه علوم پزشکی همدان دارد.
در ادامه، بحث در مورد نتایج و تحلیل نتایج از طریق مقایسه آن با سایر تحقیقات انجام گرفته و در قسمت پایانی پیشنهادهای کاربردی و پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
۳-۵٫ بحث و نتیجه گیری
سؤال۱) وضعیت مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان در دانشگاه علوم پزشکی همدان، از دیدگاه اعضای هیأت علمی چگونه است؟
جدول(۷-۴) نشان میدهد که میانگین مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمانی دانشگاه علوم پزشکی همدان، از دیدگاه اعضاء هیأت علمی ۵۴/۳ با انحراف معیار ۳۳/۰ است که از میانگین آماری (۳) بزرگتر است. و همچنین میانگین مشاهده شده در خصوص انواع مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان به ترتیب، در رابطه با مسؤولیتپذیری اقتصادی (۷۴/۳)، مسؤولیتپذیری اخلاقی (۶۱/۳)، مسؤولیتپذیری قانونی (۱۱/۳) و مسؤولیتپذیری اجتماعی(۷۰/۳ )، است. نتایج حاکی از آن است که میانگین تمام انواع مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمانی بیشتر از میانگین آماری (۳) است.
نتایج این تحقیق با مطالعات طالبی و خوشبین (۱۳۹۱)، براتی مارنانی و همکاران (۱۳۹۰)، مبنی بر بالا بودن میزان مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان هماهنگ است چرا که به نتایج مشابه دست یافتهاند. این نتیجه می تواند به این علت باشد که ارائه خدمات سازمانی متناسب با ویژگیهای جامعهای که سازمانها در آن فعالیت دارند بیشترین میزان تاثیر را دارد. از سویی امروزه بحث مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان به عنوان موضوعی بسیار مهم در محافل مدیریتی مطرح می شود. سازمانها روز به روز به بحث مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان علاقهمندتر شده و توجه بیشتری را معطوف به این موضوع می کنند. سازمانها به عنوان پدیدهای قدرتمند، تاثیرات مثبت و منفی زیادی بر جوامع مدرن میگذارند. خوراک، پوشاک، مسکن، کار، نحوه زندگی، حکومت، آموزش، بهداشت، تفریحات و حتی مذهب مردم تحت تاثیر تصمیمات و اعمال سازمانها قرار دارد. بنابراین سازمانها از جمله سازمان دانشگاهی(علوم پزشکی همدان) بحث مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمانی را به عنوان یک وطیفه اصلی و بسیار تاثیر گذار در سرنوشت خود میدانند که نشان میدهد که این یک هزینه، یا کار درستی که باید انجام داد، نیست بلکه منبعی برای کسب مزیت رقابتی است. به همین خاطر امروزه مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان برای اکثر سازمانها از جمله دانشگاه علوم پزشکی همدان موضوعی مهم به شمار می رود.
سؤال۲) وضعیت کار تیمی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان، از دیدگاه اعضای هیأت علمی چگونه است؟
نتایج جدول (۸-۴) نشان میدهد که میانگین کار تیمی دانشگاه علوم پزشکی همدان، از دیدگاه اعضاء هیأت علمی ۲۱/۳ با انحراف معیار ۴۱/۰ است که از میانگین آماری (۳) بزرگتر است. میانگین مشاهده شده در خصوص انواع کارتیمی به ترتیب، در رابطه با، تعهد (۰۷/۳)، اعتماد (۱۱/۳)، مسؤولیت پذیری (۱۲/۳)، برخورد سازنده (۳۱/۳) و هدفمندی (۴۵/۳) است. نتایج حاکی از آن است که میانگین تمام انواع کار تیمی بیشتر از میانگین آماری (۳) است. نتایج این تحقیق با مطالعات آرامون و همکاران(۱۳۸۸)، از آن جهت که نشان داده اند که شرایط کارتیمی در دانشگاه یزد نامناسب میباشد، همخوانی ندارد. این نتیجه می تواند به این علت باشد که شاید یکی از دلایل اصلی آن پایین بودن شرایط برای انجام کار تیمی در دانشگاه یزد است. در شرایطی که در دانشگاه علوم پزشکی همدان زیرساختها و شرایط لازم برای انجام کار تیمی در این دانشگاه مهیا است به همین خاطر کار تیمی در سازمان دارای شرایط مناسب و مورد انتظار برآورد شد. در حالی که نتایج این تحقیق با مطالعات محفوظ پور و مژده کار(۱۳۹۰)، صلواتی و همکاران (۱۳۹۰)، فرهادی(۱۳۷۹)، برزگری (۱۳۸۹)، از آن جهت که نشان دادهاند میزان کار تیمی در سازمان در سطح بالایی قرار دارد، هماهنگ است. این نتیجه می تواند به این علت باشد که انجام کار تیمی و تعامل در گروه را می توان به عنوان اهرمی برای هم افزایی تواناییهای افراد دانست که با آموزش مهارت های کار تیمی میتوانند از مزایای آن بهرهمند شوند و از آنجا که میتوان گفت که استفاده از کار تیمی درست در سازمانهای دانشگاهی بر عملکرد موفق این سازمانها تاثیرات مثبتی دارد دانشگاه علوم پزشکی همدان امروزه به اهمیت کار تیمی پی برده است و همه تلاش خود را برای انجام کار تیمی و گسترش کارتیمی در سطح دانشگاه به کارگرفتند و سعی در تقویت آن در دانشگاهمی کنند.
سؤال۳) وضعیت توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان، از دیدگاه اعضای هیأت علمی چگونه است؟
جدول (۹-۴) نشان میدهد که میانگین توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان، (۳۰/۳) با انحراف معیار ۴۸/۰ است که از میانگین آماری (۳) بزرگتر است. میانگین مشاهده شده در خصوص انواع توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی به ترتیب، در رابطه با، آموزش (۳۷/۳)، کار تیمی (۳۵/۳)، مهارت سازمانی (۲۹/۳)، توسعه مسیر شغلی (۲۲/۳)، توسعه روابط بین فردی (۲۳/۳) و ارتباطات (۳۳/۳)، است. نتایج حاکی از آن است که میانگین تمام انواع توسعه حرفهای بیشتر از میانگین آماری (۳) است. که نتایج حاصل از این تحقیق با نتایج پژوهش شاه پسند و همکاران(۱۳۸۵)، فرهنگی و همکاران (۱۳۹۰)، از آن جهت که میزان توسعه حرفهای اعضا در سازمانها در حد بالایی بود، هماهنگ است. نتیجه این پژوهش می تواند به این علت باشد که علت توجه به توسعه حرفهای اعضا در سازمانها این است که در دنیاى معاصر، سرمایه گذارى بر منابع انسانى توسعه یافته، رسالتى ملى و فراملى محسوب مى گردد. علاوه بر این، تاکید بر توسعه دانش و شایستگیهاى فردى و آمادگى براى عصر تغییر و کارآفرینى مراکز علمى و پژوهشى، از مؤلفه هاى جوامع بالنده است. بنابراین دانشگاه علوم پزشکی همدان با توجه به اهمیت متغیر توسعه حرفهای و نقشی که در پیشرفت و بهره وری کلی این دانشگاه دارد تلاش می کند با بالا بردن میزان توسعه حرفهای اعضای خود، سطح کارایی و اثر بخشی کلی دانشگاه علوم پزشکی همدان را بالا ببرد.
با توجه به نتایج حاصل از سؤال اول، دوم و سوم پژوهش میزان مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، کار تیمی و توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی بالاتر از میانگین آماری حد متوسط(۳) است و این بدان معنی است که سازمان به مؤلفه های مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، کار تیمی و توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی توجه بالایی دارد. مدیران میتوانند با ایجاد شرایط لازم برای ایجاد مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، در محیط کار و بهره گیری از کار تیمی و توسعه حرفهای در نیروی انسانی، این احساس را در افراد خود بوجود آورند که کار آنان هدف دار و معنی دار است و این زمینه موفقیت سازمان را فراهم میسازد. با به وجود آمدن مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان در محیطهای کار این احساس را در افراد سازمان به وجود آورند که آنها خود را عضوی از سازمان احساس کنند و بدانند توسط سازمان حمایت میشوند و اهداف شان را با سازمان همسو کنند. کارکنان با این شرایط برای پیشرفت در کار تیمی و توسعه و رشد حرفهای و افزایش دانش فنی خود میکوشند و در رسیدن به اهداف سازمان تلاش می کنند.
سؤال۴) کدام یک از مولفههای مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، پیش بینی کننده بهتری برای کار تیمی در دانشگاه علوم پزشکی همدان، از دیدگاه اعضای هیأت علمی می باشد؟
اطلاعات جداول(۱۰-۴)، نشان میدهد که برای اندازه گیری میزان مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان همدان از دیدگاه اعضای هیأت علمی، اقدام به آنالیز رگرسیون چندمتغیره از نوع گام به گام گردید. در ابتدا کار تیمی به عنوان متغیر ملاک و مؤلفههای مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان (مسؤولیت پذیری اقتصادی، مسؤولیتپذیری اخلاقی، مسؤولیتپذیری قانونی و مسؤولیتپذیری اجتماعی) به عنوان متغیرهای پیشبین در نظر گرفته شدند. نتایج آزمون نشان داد در گام اول مسؤولیتپذیری قانونی بیشترین تأثیر را در رگرسیون چندمتغیره داشته و وارد مدل گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان و کار تیمی ارتباط مثبت و معناداری دارند یعنی با افزایش یا کاهش مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، میزان کار تیمی افزایش و یا کاهش خواهد یافت. نتایج این پژوهش با پژوهش های، قلاوندی و همکاران(۱۳۹۳)، هردت و همکاران(۲۰۰۹)، از آن جهت که نشان دادهاند که مؤلفه مسئوولیتپذیری قانونی با بیشترین درصد پیش بینی کننده کار تیمی در سازمان می باشد، هماهنگ است. این نتیجه می تواند به این علت باشد که مسؤولیت پذیری حقوقی در بر گیرنده یک مجموعه از دستورالعمل های اخلاقی است که برای تجارت عادلانه، توسط قانون گذاران وضع شده است. این نوع از مسؤولیتپذیری سازمان را در اصل می توان لایهی دوم از هرم مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان بر شمرد. ولی همچون مسؤولیت اقتصادی از نوع پایداری و اجباری میباشد که در صورت عدم پرداخت به آنها موجب زوال سازمان میگردد. از آنجا که این نوع از مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان؛ سازمان را به رعایت اصول اخلاقی در چارچوب قانون دعوت می کند و باعث می شود که افراد در کار تیمی و گروهی با رعایت اصول اخلاقی و انجام وظایف خود شرایط را برای کار تیمی در سازمان فراهم کنند و موجب میگردد که افراد به کار تیمی در سازمان تشویق شوند و انگیزه لازم را برای انجام کارتیمی در سازمان پیدا کنند که این خود باعث می شود که کار تیمی در مقابل کار انفرادی در سازمان برای افراد جذابتر و کاراتر باشد. سپس به ترتیب مؤلفههای مسؤولیتپذیری اجتماعی و مسؤولیتپذیری اخلاقی وارد مدل گردید. نتایج نهایی آنالیز رگرسیون گام به گام، به همراه ضرایب متغیرهای مؤثر در مدل، در زیر آمده است. مدل نهایی عبارت است از:
(مسؤولیت پذیری اجتماعی) ۰۲/۱۸+ ( مسؤولیت پذیری قانونی) ۰۳/۶۴ + (مسؤولیت پذیری اخلاقی) ۰۳/۱۳+ (مقدار ثابت) ۲۱/۱
با توجه به نتیجه حاصل از این پژوهش میتوان به این نتیجه رسید که هر چه سطح مسؤولیتپذیری قانونی، مسؤولیتپذیری اجتماعی و مسؤولیتپذیری اخلاقی در سازمان بیشتر باشد میزان کار تیمی در سطح سازمان بیشتر و شرایط برای انجام کار تیمی درسطح سازمان به شکل بهتر فراهم می شود.
سؤال۵) کدام یک از مولفههای مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، پیش بینی کننده بهتری برای توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی در دانشگاه علوم پزشکی همدان، میباشد؟
به منظور بررسی تأثیر مؤلفههای مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان بر توسعه حرفهای کارکنان دانشگاه علوم پزشکی همدان از دیدگاه اعضای هیأت علمی، اقدام به آنالیز رگرسیون چندمتغیره از نوع گام به گام گردید. در ابتدا توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی به عنوان متغیر ملاک و مؤلفههای مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمانی(مسؤولیت پذیری اقتصادی، مسؤولیتپذیری اخلاقی، مسؤولیتپذیری قانونی و مسؤولیتپذیری اجتماعی) به عنوان متغیرهای پیشبین در نظر گرفته شد. نتایج آزمون رگرسیون گامبهگام، نشان داد در گام اول مسؤولیتپذیری قانونی بیشترین تأثیر را در رگرسیون چندمتغیره داشته و وارد مدل گردید و سپس مؤلفه مسؤولیتپذیری اجتماعی وارد مدل گردید. و مشخص شد سایر مؤلفه های مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان تأثیر چندانی بر مدل رگرسیون نداشته و از مدل حذف شدند. بنابراین نتایج جدول (۱۱-۴) بیانگر آن است که در گام نخست ۰۹/۰ درصد از تغییرات توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی توسط مؤلفه مسؤولیتپذیری قانونی و در گام دوم ۱۱/۰ درصد از تغییرات توسعه حرفهای کارکنان توسط مؤلفههای مسؤولیت پذیری قانونی تبیین میگردد. همچنین در گام نخست سهم مؤلفه مسؤولیت پذیری قانونی در پیش بینی توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی ۰۴/۲۹ و در گام دوم سهم مؤلفههای مسؤولیتپذیری اجتماعی ۰۵/۱۴میباشد. نتایج نهایی آنالیز رگرسیون گام به گام، به همراه ضرایب متغیرهای مؤثر در مدل، در زیر آمده است. مدل نهایی عبارت است از:
۲۲۵/۲+ (مقدار ثابت) ( مسؤولیت پذیری اجتماعی) ۰۵/۱۴ + (مسؤلیت پذیری قانونی )۰۴/۲۹ +
که نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که مسؤولیتپذیری قانونی دارای بیشترین درصد برای پیش بینی توسعه حرفهای اعضا می باشد. این یافته با نتایج تحقیق یغمایی سابق (۱۳۹۱)، آزیتا زند و همکاران (۱۳۹۰)، وینگ (۲۰۰۴)، فرهنگ و حسینزاده (۱۳۸۸)،آرونز(۲۰۱۰)، از آن جهت که نشان داده شد که عومل محیطی مثل مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان با تاثیرگذاری خود بر توسعه حرفهای اعضا می تواند رابطه مثبت و تاثیرگذاری بر توسعه حرفهای افراد در سازمان داشته باشد هماهنگ است. این نتیجه می تواند به این دلیل باشد که چون جامعه از بنگاهها فقط نمی خواهد که تنها سود ده باشند بلکه همچنین میخواهد مطابق با قوانین و مقررات رفتار نمایند، به عبارت دیگر در (قرارداد اجتماعی) بین جامعه و بنگاههای اقتصادی، جامعه از بنگاهها وسازمانهای اقتصادی میخواهد که در یک چارچوب حقوقی و قانونی سود ده باشند و رفتار عادلانه در چارچوب قانونی را رعایت کنند. که این نوع رعابت قانون و توجه به همه افراد در چارچوب قانون باعث ایجاد عدالت شده و در نتیجه ایجاد عدالت، در سازمان و توجه به همه افراد در سازمان، افراد برای توسعه حرفهای خود و افزایش کیفیت کاری خود در سازمان(دانشگاه علوم پزشکی همدان) انگیزه بیشتری پیدا کرده که این خود به تشویق بیشتر افراد برای توسعه حرفهای خود و کارایی بیشتر در سازمان منجرشده است.
فرضیه اول: بین مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان با کار تیمی در دانشگاه علوم پزشکی همدان از دیدگاه اعضای هیأت علمی رابطه وجود دارد.
جدول (۱۲-۴)، نشان میدهد که بین مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان و کارتیمی اعضای هیأت علمی رابطه مثبت معناداری وجود دارد؛ فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه بین مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان با کار تیمی از نظر اعضای هیأت علمی(۰۰۱/۰=p و ۵۹۵/۰=r) رابطه وجود دارد، تأیید شد. بنابراین با افزایش و یا کاهش مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، میزان کار تیمی افزایش و یا کاهش مییابد. این یافته با نتایج تحقیق قلاوندی و همکاران (۱۳۹۳)، جبارزاده و بایزدی (۱۳۸۹)، قاضی زاده و همکاران (۱۳۹۲)، هردت و همکاران(۲۰۰۹)، از آن جهت که نشان دادهاند که متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان می تواند به طورمثبت و معنیدار کار تیمی را پیش بینی کند، هماهنگ است، چرا که به نتایج مشابه دست یافتهاند.در نتیجه حاصل از این پژوهش میتوان گفت که هر چه سطح مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان بیشتر باشد باعث می شود افراد سازمان در بحث درباره مسائل پرشور باشند، حالت دفاعی نداشته باشند، برای کار تیمی انگیزه بیشتری داشته باشند و اگر سازمانها بخواهند میزان کار تیمی را توسعه دهند، مدیران باید مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمانی را در سطح سازمان افزایش دهند. علاوه بر این جوی ایجاد شود که مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمانی تشویق شود. سازمانها باید شرایطی را ایجاد کنند که با ایجاد مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، افراد را به کار کردن کنار هم و باهم تشویق کنند که کار تیمی را در سطح سازمان گسترش دهد تا بتوانند در رسیدن به اهداف سازمانی به صورت سریعتر و بهتر کار کنند.
با توجه به نتایج داده های مورد مطالعه، می توان گفت ایجاد شرایط لازم برای مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان منجر به افزایش کار تیمی در سطح سازمان می شود و از آن جا که انجام فعالیتها به صورت تیمی منجر به افزایش کیفیت نتایج، افزایش میزان انجام فعالیتها و افزایش میزان خروجی کارها، کاهش زمان انجام کارها، افزایش انگیزه کار و بهره وری سازمان می شود. بنابراین با افزایش میزان مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی همدان از نقطه نظر اعضای هیأت علمی میزان کار تیمی در سطح سازمان(دانشگاه علوم پزشکی همدان) افزایش یافته است.
فرضیه دوم: بین مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان با توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی در دانشگاه علوم پزشکی همدان از دیدگاه اعضای هیأت علمی رابطه وجود دارد.
جدول (۱۳-۴)، نشان میدهد که بین مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان و توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی در دانشگاه علوم پزشکی همدان از نظر اعضای هیأت علمی رابطه مثبت معنیداری وجود دارد؛ در نتیجه فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه بین مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان و توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی در دانشگاه علوم پزشکی همدان از نظر اعضای هیأت علمی رابطه وجود دارد، تأیید شد. بنابراین میتوان گفت که هرچه مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان بالاتر باشد، میزان توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی در دانشگاه علوم پزشکی همدان افزایش مییابد و بالعکس. این یافته با نتایج تحقیق تقیزاده و ذبیحی(۱۳۹۲)، پور قاز و بلوچ (۱۳۸۹)، مهلوجی و همکاران(۱۳۸۷)، جوینر و همکاران (۲۰۰۶ )، از آن جهت که نشان دادهشد که راهبردهای محیطی مثل مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان با توسعه حرفهای رابطه مثبت دارد، هماهنگ است. در نتیجه هر چه مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. اعضای هیأت علمی در دانشگاه برای افزایش کیفیت فنی خود و توسعه تواناییهای خود بیشتر تشویق می شوند که این مسئله باعث می شود که دانشگاه از اعضای با کیفیت بهتر برخوردار شود و سطح بهرهوری دانشگاه بالاتر رود و در نتیجه به افزایش کارایی کلی دانشگاه علوم پزشکی همدان منجر می شود.
با توجه به نتیجه به دست آمده این تحقیق میتوان گفت از آنجا که توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی دانشگاه بدون ایجاد یک فضای مثبت کاری توأم با مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمانی، که در آن اعضای هیأت علمی در دانشگاه مسؤولیتپذیر و قابل اعتماد باشند و دانش و اطلاعات خود را در اختیار هم قرار دهند و یک محیط آزمایشگر و چالشی که اعضا در کنار یکدیگر به یادگیری میپردازند، اتفاق نمی افتد، لذا نقش مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان نیز در توسعه اعضای هیأت علمی در دانشگاه علوم پزشکی همدان از اهمیت ویژهای برخوردار است. که با توجه به فضای مناسب موجود در دانشگاه علوم پزشکی همدان و ایجاد شرایط لازم و تعیین کننده مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمانی، فضای مناسب برای توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی در دانشگاه به خوبی فراهم شده است.
۴-۵٫ نتیجه گیری کلی
از بررسی نتایج سؤالات و فرضیه های پژوهش و بحثهای مربوط به هر یک از آنها میتوان نتیجه گرفت که وضعیت مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان بیشتر از حد متوسط (۳) است. و همچنین وضعیت کار تیمی و توسعهحرفهای بیشتر از حد متوسط (۳) قرار دارد و از طرفی بین مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان با کار تیمی رابطه مثبت معناداری وجود دارد و همچنین بین مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان و توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی در دانشگاه نیز رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بنابراین هر چه سطح مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان بالاتر باشد، میزان کار تیمی و توسعهحرفهای بالاتر و بالعکس. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین مؤلفه های مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، مؤلفه های مسؤولیتپذیری قانونی، مسؤولیتپذیری اجتماعی و مسؤولیت پذیری اخلاقی توان پیش بینی کار تیمی را دارد. از سویی دیگر بین مؤلفه های مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان، مؤلفه های مسؤولیت پذیری قانونی، و مسؤولیت پذیری اجتماعی، توانایی پیش بینی توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی را از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان دارند.
بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش به این نتیجه میرسیم که زمانی که در دانشگاه مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان در اولویت قرار میگیرد و به این بعد در دانشگاه توجه می شود اعضای هیأت علمی در دانشگاه احساس تعلق پیدا می کنند و انگیزه و علاقه بیشتری برای اظهار نظر و ارائه راحل برای حل مسائل دانشگاه پیدا می کنند، در تصمیم گیریهای دانشگاهی نقش فعالتری دارند و تلاش افراد به علت مسئول بودن دانشگاه در قبال افراد خود، پررنگتر می شود، در نتیجه احساس مسئولیت پذیری سازمانی در دانشگاه، به نیازهای شخصی و روابط افراد توجه بیشتر می شود، تشریک مساعی به صورت داوطلبانه و آزاد صورت میگیرد و این منجر به تلاش و پشتکار بیشتر افراد در دانشگاه علومپزشکی همدان شده و در نتیجه همکاری بین افراد در کار تیمی سازمان پررنگ تر شده است و زمینه را برای افزایش کار تیمی در دانشگاه فراهم کرده است که این انجام کار به صورت تیمی، در ضمن همکاری اعضاء با یکدیگر، باعث شده که عملکردهای ضعیف در دانشگاه زود تشخیص داده شوند و با همکاری هم برای رفع مشکلات تلاش کنند، و در نتیجه همکاری و مشارکت در همه سطوح دانشگاه تقویت شود، که این بیانگر این مطلب است که با افزایش سطح مسئولیت پذیری اجتماعی سازمانی در دانشگاه میزان کارتیمی و در نتیجه سطح توسعه حرفهای و رشد دانش فنی را در بین نبروی انسانی سازمان بالا میبرد. و چون رسیدن به اهداف سازمان بستگی به توانایی کارکنان در انجام وظایف محوله و انطباق با محیط متغیر دارد، توسعه حرفهای نیروی انسانی سبب می شود تا افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیط به طور مؤثر فعالیتشان را ادامه داده و بر کارایی خود بیفزایند. ازطرفی از مهمترین خصیصه سازمانهای امروزی تغییر و تحول می باشد، درچنین شرایط محیطی پیچیده و متنوع با تحولات سریع، اگر نتوانیم متناسب با این تغییرات،دانشگاه، مدیران و کارکنان را همگام سازیم، قربانی آن خواهیم شد. لذا نیاز به توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی در دانشگاه، امروزه به خوبی در تمامی سطوح دانشگاه ثابت شده است. و از آنجا که نیروی انسانی مهمترین سرمایه در دانشگاه می باشد و هر چه این سرمایه از کیفیت بالاتری برخوردار باشد، احتمال موفقیت، بقاء و ارتقای دانشگاه بیستر خواهد بود لذا هر چقدر دانشگاه به مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان و اعضایش بیشتر توجه کند، میزان علاقه و انگیزه را در بین اعضای خود برای توسعه حرفهای و رشد فنی آنها در دانشگاه علوم پزشکی همدان افزایش می دهد.
در نتیجه بر اساس مبانی نظری و تجربی پژوهش میتوان گفت که بین مسئوولبتپذیری اجتماعی سازمان با کارتیمی و توسعه حرفهای اعضای هیأت علمی در دانشگاه علوم پزشکی همدان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.