نقش اولیهی بازارهای مالی کمک به قرض گیرندگان[۸] و قرض دهندگان[۹] از طریق تسهیل جریان وجوه، از افراد و واحدهایی که وجوه اضافی در اختیار دارند به افراد و سازمانهایی که نیاز به وجوه دارند میباشد. در اقتصادهای توسعهیافته، بازارهای مالی به تخصیص بهینهی وجوه اضافی (از پساندازکنندگان) به افراد و سازمانهایی که نیاز به وجوه، جهت سرمایهگذاری یا مصرف دارند، کمک مینمایند. هر اندازه که فراگرد انتقال جریانات نقدی کاراتر باشد، اقتصاد، هم بر حسب تولید و هم بر حسب تأمین مالی، بهرهورتر می گردد(راعی، ۱۳۸۹).
در مواردی که تأمین مالی به صورت مستقیم صورت میگیرد (خط پایینی در نمودار۱-۲) گیرندگان وام به صورت مستقیم در بازارهای مالی از طریق فروش اوراق قرضه اقدام به گرفتن وام میکنند و این اوراق باعث میشود که افراد ادعاهایی نسبت به درآمدها یا داراییهای وامگیرنده پیدا کنند. اگرچه این اوراق برای کسی که اوراق قرضه میخرد، به صورت دارایی در میآید، اما برای فرد یا شرکتی که این اوراق را میفروشد (منتشر میکند) چیزی جز اقلام بدهی تلقی نمیشود( میشکین[۱۰]، ۱۳۸۹).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تأمین مالی به صورت غیرمستقیم
واسطههای مالی
وجوه
بازارهای مالی
گیرندگان وام
شرکتها
دولت
خانوارها
خارجیها
وام دهندگان
خانورها
شرکتها
دولت
خارجیها
وجوه
وجوه
تأمین مالی به صورت مستقیم
نمودار ۱-۲: جریان وجوه از طریق سیستم مالی
۲-۱-۲-۲) واسطههای مالی[۱۱]
چنانچه نمودار «۱-۲» نشان میدهد میتوان پولهای وامدهنده را به وامگیرنده منتقل کرد. این شیوهی تأمین مالی را تأمین مالی غیرمستقیم مینامند، زیرا بین پسانداز کننده (وامدهنده) و مصرفکننده (وامگیرنده) یک واسطهی مالی قرار میگیرد و در انتقال پول از یک گروه به گروه دیگر کمک میکند. واسطهی مالی برای انجام دادن این کار از پسانداز کننده یا وامدهنده پولهایی را به عنوان وام میگیرد و سپس به مصرفکننده قرض میدهد. برای مثال، ممکن است که یک بانک از مردم بخواهد پولهای خود را در آنجا پسانداز کنند و بعد خود او با بهره گرفتن از این پولها به شرکت جنرال موتورز وام بدهد یا اوراق قرضهی آن شرکت را خریداری کند. نتیجهی نهایی این خواهد بود که بانک باعث شده است که پولهای مردم (پسانداز کننده و وامدهنده) به شرکت جنرال موتور (مصرفکننده و وامگیرنده) منتقل شود ( میشکین[۱۲]، ۱۳۸۹).
با بودن واسطههای مالی در اقتصاد، روند جریان پساندازها از سوی پساندازکنندگان به سوی استفاده کنندگان وجوه، غیرمستقیم انجام میگیرد. واسطههای مالی در برگیرندهی سازمانهایی مانند بانکهای تجاری، شرکتهای بیمه عمر[۱۳] و صندوقهای بازنشستگی[۱۴] میباشد. این واسطهها با تبدیل کردن درخواستهای مستقیم به درخواستهای غیرمستقیم، وامدهندگان را به وامگیرندگان پیوند میدهند. آنها اوراق بهادار جدید را میخرند، و در عوض، اوراق بهادار خود را منتشر میکنند. اوراق بهادار جدید که یک بانک میخرد، یک ورقهی قرضه، یک وام بازرگانی [۱۵]، یک وام مصرفی، درخواست غیر مستقیم صادر شده یک سپرده دیداری [۱۶]، یک حساب پسانداز [۱۷] و یا یک گواهی پول سپرده[۱۸] است(دستگیر، ۱۳۸۸، ۲۶۹).
واسطههای مالی، وجوه را به گونهای در میآورند که کشش بیشتری داشته باشد. از یک سو، اوراق بهاداری که به گونهای غیرمستقیم به وامدهندگان نهایی داده میشود، کششی بیش از انتشار مستقیم اوراق بهادار یا اوراق بهادار جدید دارد. به ویژه این درخواستهای غیرمستقیم، به خوبی با پساندازکنندگان خرد، سازگار شده است. از سوی دیگر وامگیرندهی نهایی، میتواند اوراق بهادار جدید خود را با شرایطی بهتر از فروش مستقیم آن به وامدهندگان نهایی، به یک واسطهی مالی بفروشد. واسطههای مالی، خدمتها و فرایندهای اقتصادی گوناگونی که دگرگون سازی درخواستها را برای مشتریان پرکشش میکند، فراهم میآورند.
۲-۲-۲) ساختار و منابع اصلی تأمین مالی
تأمین منابع مالی از جمله مهمترین مباحث در مدیریت مالی است. آگاهی مدیران مالی از شیوه های مختلف تأمین مالی موجب میگردد که تداوم فعالیت شرکتها امکانپذیر شود و ساختار مالی شرکت کمتر ضربهپذیر گردد و جریان عملیات تسهیل یابد. در بعضی از موارد تأمین منابع مالی با تعهد و پرداخت هزینه همراه است. ارزیابی روشهای مختلف تأمین مالی با ارزیابی هزینههای مالی مرتبط با آنها در تعامل است. بنابراین ضروری است این دو مقوله به صورت نظاممند، مد نظر قرار گیرد(نیکو مرام و همکاران، ۱۳۸۸).
آگاهی از منابع مختلف تأمین مالی در مدیریت مالی از چنان اهمیتی برخوردار شده است که بدون توجه به آن، سیاستها و برنامههای تأمین مالی، کارآمد و اثر بخش نخواهد بود. بنابراین ضرورت دارد تا مدیران مالی نسبت به این موضوع آگاهی یابند و بر اساس آن برنامهریزی مالی مناسبی را طرحریزی کنند.
نمودار زیر درخت تصمیمگیری مربوط به شیوههای مختلف تأمین مالی را نشان میدهد(مصطفوی مقدم، ۱۳۸۶، ۳۴۲):
تأمین مالی از منابع داخلی
بر اساس منبع
تأمین مالی از منابع خارجی
روشهای تأمین مالی
تأمین مالی کوتاه مدت
تأمین مالی بلند مدت
تأمین مالی میان مدت
بر اساس مدت
نمودار ۲-۲: طبقهبندی روشهای تأمین مالی
۱-۲-۲-۲) تأمین مالی بر اساس منبع
شرکتها برای تأمین نیازهای مالی کوتاهمدت و بلندمدت خود از دو منبع استفاده میکنند:
منابع داخل شرکت، که عمدتاً شامل موارد زیر است:
کاهش داراییهای جاری
فروش داراییهای ثابت اضافی
سود انباشته
اندوخته و سود تقسیم نشده
منابع خارج از شرکت (بازارهای پول و سرمایه)
اخذ وام از بانکها و مؤسسات اعتباری
خریدهای نسیه و اقساطی
به تعویق انداختن (افزایش) بدهیها
صدور و انتشار اوراق قرضه، سهام عادی و سهام ممتاز( عالی و معروفانیاصل، ۱۳۸۱، ۴۷).
آیا شرکتها بیش از حد بر وجوه داخلی تکیه مینمایند؟