۷.۱۱
۷۶.۹۲
۳.۹۹
۴۳.۱۲
۲.۷۳
۲۹.۵۱
۶.۷۰
۱۳
۸.۳۹
۹۰.۷۶
۶.۴۸
۷۰.۱۲
۵.۸۳
۶۳.۰۳
۷.۶۰
۱۴
۵.۱۲
۵۵.۴۱
۱.۷۵
۱۸.۹۶
۱.۳۹
۱۴.۹۸
۴.۸۰
۱۵
آنالیز آماری انجام شده میان دو تولید پیش بینی شده و مشاهده شده نشان می دهد که بین این دو تولید برای گندم در سطح یک درصد برای هر سه مدل، رابطه رگرسیونی خطی معنی داری برقرار است (شکل های۴-۱۷، ۴-۱۸، ۴-۱۹).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شکل ۴-۱۷ رابطه تولید پیش بینی شده مدل استوری با تولید مشاهده شده برای گندم آبی
شکل ۴-۱۸ رابطه تولید پیش بینی شده مدل ریشه دوم با تولید مشاهده شده برای گندم آبی
شکل ۴-۱۹ رابطه تولید پیش بینی شده مدل کالوگیرو با تولید مشاهده شده برای گندم آبی
وجود ارتباط معنی دار در سطح یک درصد، بین تولید پیش بینی شده و مشاهده شده، بر انتخاب درست فاکتورها و روش مناسب ارزیابی دلالت دارد. و بیان می کند تغییر در پیش بینی های مدل ها با تغییرات عملکرد واقعی با احتمال ۹۹ درصد، از لحاظ هندسی یکسان و هم جهت برآورد شده است.
ضریب همبستگی برای گندم آبی در منطقه مورد مطالعه به روش های استوری، ریشه دوم و کالوگیرو به ترتیب ۷۹/۰، ۸۵/۰و۹۶/۰ می باشد که بیان کننده آن است که پیش بینی مدل کالوگیرو به نسبت دو مدل دیگر هم راستاتر به عملکرد واقعی است ( ایوبی ۱۹۹۷، محنت کش ۱۹۹۷).
این ضریب همبستگی بالا نشان می دهد که فاکتورهای خاکی دخیل در شاخص خاک محاسبه شده در هر مدل و فاکتورهای استفاده شده در برآورد پتانسیل گندم در منطقه توانسته اند میزان تغییرات عملکرد در واحدهای اراضی را به درستی محاسبه کنند و با برازش معادله رگرسیونی مدل، به عملکرد واقعی از طریق تولید پیش بینی شده دست یافت. از آنجا که شاخص اقلیم در روش استوری و ریشه دوم برابر با صد می باشد شاخص اراضی و شاخص سرزمین یکسان است و در روش کالوگیرو چون شاخص اقلیم ۹۸ می باشد اختلاف بسیار ناچیز و قابل اغماض بین شاخص سرزمین و شاخص خاکی وجود دارد.
شکل ۴-۲۰ گراف تولید پیش بینی شده مدل های پارامتریک و تولید مشاهده شده
با توجه به شکل ۴-۲۰ نزدیکترین تولید پیش بینی شده به تولید مشاهده شده به ترتیب مربوط به مدل کالوگیرو، مدل ریشه دوم و مدل استوری است. که نشان دهنده این است که مدل کالوگیرو به نسبت دو روش دیگر پیش بینی نزدیکتری به تولید واقعی داشته است. در مجموع می توان از مدل کالوگیرو به عنوان روشی جهت تخمین عملکرد در منطقه مورد مطالعه استفاده کرد. البته این مدل در واحدهایی که تنها یک فاکتور با محدودیت خیلی شدید دارد برازش معقولانه ای نمی دهد و این به دلیل ماهیت ریاضی آن می باشد.
مقایسه نتایج حاصل از روش های پارامتریک نشان دهنده آن است که روش استوری به دلیل ضرب پی در پی معکوس درجه خصوصیات اراضی و اقلیمی در یکدیگر، نتایج را سختگیرانه و بسیار ضعیف تر از واقعیت نشان می دهد، در حالیکه در روش ریشه دوم علی رغم ارائه متعادل تر نتایج نسبت به روش استوری، همچنان نتایج انطباق مناسبی با شرایط واقعی منطقه ندارد. در مجموع می توان اظهار نمود که روش پارامتریک کالوگیرو نسبت به روش های استوری و ریشه دوم در منطقه مورد مطالعه از دقت عمل بیشتری برخوردار است و می توان به عنوان روشی کارآمد در مطالعه ارزیابی کیفی اراضی مورد استفاده قرار گیرد (جلالیان و همکاران ۱۳۸۵، فرج نیا ۱۳۸۴، باقرزاده و معین راد ۱۳۹۰، ایوبی و علیزاده ۱۳۸۵، شاهرخ و ایوبی، ۱۳۸۹، ایوبی و گیوی ۱۳۸۰).
فصل پنج
نتیجه گیری کلی و پیشنهاد
فصل پنج
نتیجه گیری کلی و پیشنهاد
۵-۱ نتیجه گیری کلی
ارزیابی تناسب اراضی یکی از مقوله های بسیار مهم و قابل توجه در ایران و جهان می باشد که در پی استفاده بهینه و پایدار از اراضی، بدون تخریب آن می باشد. روش ارائه شده در این تحقیق می تواند یکی از روش های بسیار مناسب در کشور به واسطه قدرت و توانایی آن در انجام ارزیابی دقیق تناسب اراضی معرفی گردد. استفاده از فناوری GIS سبب مدیریت بهتر و اندیشمندانه تر اراضی شده و در اجرای روش های مختلف کشاورزی دقیق می تواند کمک بسیار زیادی نماید. نقشه های تناسب کیفیت اراضی بیانگر آن بوده که برخی از اراضی دشت ایذه از حیث مشکل آهکی بودن و عمق خاک در تناسب بحرانی و یا حتی نامناسب قرار گرفته اند. همچنین عوامل محدود کننده ی دیگری مانند CECو ESP و ماده آلی نیز تا حدودی منجر به مشکلاتی در منطقه شده اند. تناسب خصوصیات خاکی فاکتور های بافت و ساختمان خاک، EC، pH، درصد گچ، درصد سنگ ریزه و درصد ماده آلی با محصولات مورد ارزیابی نشان دهنده این بوده است که منطقه مورد مطالعه از حیث این پارامتر ها مشکل بارزی ندارد. نقشه های تناسب کیفیت اراضی بیانگر آن بوده که برخی از اراضی دشت ایذه از حیث مشکل آهکی بودن و عمق خاک در تناسب بحرانی و یا حتی نامناسب قرار گرفته اند.
پهنه بندی اکولوژی کشاورزی با بهره گرفتن از سامانه اطلاعات جغرافیایی نشان داد که بانک داده های اراضی به منظور برنامه ریزی ، مدیریت منابع اراضی و اختصاص دادن اراضی به کاربردهای مناسب با توجه به میزان تناسب برای هر یک از استفاده های خاص بسیار ارزشمند و گرانبها هستند و به طور وسیع و گسترده ای امکان ارزیابی و بر همکنش بین سطوح مختلف مدیریت اراضی منطقه و اخذ تصمیمات درست را فراهم کند. و همچنین استفاده از فناوری GIS سبب مدیریت بهتر و اندیشمندانه تر اراضی شده و در اجرای روش های مختلف کشاورزی دقیق می تواند کمک بسیار زیادی نماید.
ارزیابی تناسب اراضی برای منطقه مورد نظر نشان داد که بارزترین عامل محدود کننده در منطقه مازاد کربنات کلسیم می باشد که اثر آن در ارزیابی پنبه و ذرت علوفه ای بیشتر از گندم و سورگوم و یونجه بوده است (بازگیر ۱۳۷۶، محسنی ۱۳۸۴، دادگر و همکاران ۱۳۸۸).
نتایج مطالعات کیفی نشان می دهد که اقلیم منطقه برای ذرت دارای محدودیت متوسط و برای گندم، یونجه، پنبه و سورگوم هیچ محدودیتی بوجود نمی آورد. در نهایت بر اساس نتایج بدست آمده از روش استوری پارامتریک، به ترتیب اولویت محصولات گندم، یونجه، سورگوم، ذرت و پنبه و در روش ریشه دوم گندم، سورگوم، ذرت، یونجه و پنبه و در روش کالوگیرو گندم، سورگوم، یونجه، پنبه و ذرت توصیه می گردند (ملکیان و جعفرزاده ۱۳۸۸، سرمدیان و همکاران ۱۳۸۲،محنت کش ۱۳۷۸، دادگر و همکاران ۱۳۸۸).
مقایسه نتایج حاصل از روش های پارامتریک نشان داد که روش پارامتریک کالوگیرو نسبت به روش های استوری و ریشه دوم در منطقه مورد مطالعه از دقت عمل بیشتری برخوردار است و می توان به عنوان روشی کارآمد در مطالعه ارزیابی کیفی اراضی مورد استفاده قرار گیرد (باقرزاده و معین راد ۱۳۹۰).