هنوز این مطلب روشن نشده که آیا این مهرها کار جواهر سازان یونانی مقیم ایران بوده و یا کار هنرمندان کار آزموده ایرانی که یونانی ها از آنها فرا گرفته و بعداً به یونان برده اند . از این رو نباید امکان این را هم که ممکن است کار هنرمندان و جواهرسازان بین النهرین بوده باشند نادیده گرفت .[۱۱۱]
اشیاء مکشوفه ای که در سال های اخیر به بازار آمده عبارت از جام ها و ظروف فلزی مثل ظرف شراب خوری با دسته های لوله ای شکل و جام های دو دسته و رایتون یا جام شاخی بوقی شکل و تکه فلزهائی که در مبل ها به کار می رفته و تزئینات روی لباس یا گوشواره و گردنبند و غیره کاسه های سنگی مجسمه هائی از لاجورد ، ظروف شیشه ای و پارچه ها . علاوه بر آنچه از انواع اشیاء مذکور که در ایران کشف شده اخیراً تعداد بسیاری در کشفیات یونان ، ترکیه ، بابل ، سیبریه ، جبال قفقاز و اطلس و به علاوه در مصر و فلسطین و سوریه و پاکستان از خاک در آمده که بیشتر ظروف غذاخوری از طلا و نقره حکاکی شده اند و تحقیق در هنر حکاکی هخامنشی سرآمد همه بوده اند .
در الواح خزانه تخت جمشید مصری ها و مادی ها را مسئول طلا و نقره کاری ها ذکر کرده . در حقیقت نقره را از مصر می آورده و طلا از باختر و سارد و در شوش ساخته می شده .
گرچه نفوذ سبک کار مصر را در فلز کاری هخامنشی از جهات مختلف می توان یافت ولی تاکنون هیچ ظرف و یا جام شراب کم عمق و پهن که رابطه مستقیم با سلیقه هخامنشی داشته باشد و حکاکی آن شکل برگ گل و گیاه داشته در مصر به دست نیامده است . فکر استفاده از جام های شراب نقره که به شکل برگه نیلوفر آبی و پهن ساخته می شده از سلسله هیجدهم فراعنه شروع شده بین صنعت ظرف سازی هخامنشی و مصری فاصله زیادی وجود دارد . [۱۱۲]
۳-۳-۶ تأثیر پذیری از نقوش جانوران :
مادها که از سویی مردمانی جنگجو ، سلحشور و سوارکارانی ماهر و از سوی دیگر ، کشاورز و شبان بوده اند ، از نیروی جسمانی فراوانی برخوردار و دارای قامت و چهره ای برازنده و زیبا بوده اند .
سلاح مادی ها ، ابتدا عبارت بود از نیزه و سپری مربع شکل که پس از شکل گیری حکومت ، سلاح های دیگری چون خنجر به آن اضافه شد . اسب که از جمله لوازم زندگی مادها در امور کشاورزی ، حمل و نقل و مسافرت بود ، کارسازترین سلاح آنان نیز به شمار می رفت . یکی از مهمترین نمونه های هنر مادی ، آلات و ابزار مخصوص اسب بوده است که به خصوص برای پادشاهان و بزرگان ساخته می شد . آلات زرین و سیمین ، زیور آلات تزیین شده از سنگ های گوناگون قیمتی ، آلات مفرغی و زرین که در ساخت آنها از حیوانات چون شیر ، بز کوهی ، گوزن و پرندگان شکاری ، گل و بوته و درختان الهام گرفته می شد ، از آثار این دوره است .
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
سکاها که در عهد مادی در امور گوناگون زندگی مردم تاثیر گذاشتند و برعکس ، تاثیر پذیرفتند ، در هنر این دوره نیز بی تاثیر نبوده اند .
مهمترین مشخصه هنر سکایی گوزن نر است ، که این حیوان در سرزمین های سرد شمالی یافت می شود و در بیشتر آلات منقوش و تصاویر گوناگون آنان مشاهده می گردد . گوزن نر یک نماد قبیله ای بود و واژه «سکه» احتمالاً به معنی « گوزن نر» بوده است . نقوش گل و بوته و حیوانات شکاری دیگر نیز در هنر آنان استفاده می گردید ، که از طلا و مفرغ و آهن ساخته می شد و در هنر زیویه اوج آن را مشاهده می کنیم . در گنجینه زیویه تلفیق هنر سکایی و مادی به گونه ای است که تشخیص و تفکیک آن دو از یکدیگر بسیار مشکل می نماید و می توان چنین نتیجه گرفت که مادها از هنر سکاها که از سرزمین های اولیه با خود به ایران آورده اند ، بهره گرفته اند . به عبارت دیگر ، سکاها که در سرزمین آریایی های اولیه در مجاورت مادها به سر می بردند ، می توانستند در تبادلات هنری با یکدیگر موثر باشند . سرانجام این هنر تلفیقی ، سبکی خاص در تمدن مادها به وجود آورد .
بنابراین ، هنر مادی با تجسم بخشیدن به حیوانات حقیقی و تخیلی ، گل و بوته ها ، نه تنها تصویرگر زندگی های روزمره ، بلکه نمایانگر تعبیرات کائناتی و ماوراء الطبیعی است .
مادها ، تمدنی را به وجود آوردند که پایه و مایه تمدن دوره هخامنشی شد ؛ چنانکه شاهنشاهی هخامنشی را نیز باید دنباله و توالی فرمانروایی مادها دانست .[۱۱۳]
عموماً سلیقه هخامنشی در تقلید از شکل حیوانات بیشتر به طرف سبک اورارتی که حیوانات را به حال نیمه خوابیده یا روی دست و پا نشسته تمایل داشته تا به سبک اشکال حیوانی آسوری ترسیم شکل شیردال و هیولای شیر شاخدار مخصوصی سبک اورارتی بوده و با اینکه حیوانات نقوش اورارتی غالباً بدون بال تجسم شده ولی بر روی لوحه ای که از آلتین تپه به دست آمده نقش شیر بال دار به چشم می خورد . از اینکه سبک شیر بالدار از ماد به اورارتی رفته شواهد دقیقی در دست نداریم ولی کشف گنجینه زیویه اثر هنر را به روی هنرهای مانائی و مادی کامل آشکار نموده است از روی اکتشافات لرستان می توان دریافت که طرح ترسیم حیوانات هنر هخامنشی مرهون مادها بوده که خود از اورارتی ها این سبک را تقلید و به هخامنشی منتقل کرده اند و این مدعا از مهرهائی که از زمان های اولیه ایجاد شوش به دست آمده به خوبی معلوم است ، ولی در حقیقت باید دانست که در هنرهای جزئی تر اشیاء کوچک به هیچ وجه استفاده از شکل حیواناتی که دو نیم تنه دارند مرسوم نبوده است .
در اشیاء مکشوفه تازه در همدان از این گونه کارهای هنری تعدادی به دست آمده که مدال های وسط آنها با بز کوهی و گاو نر تزئین یافته و تاریخ آنها ظاهراً مربوط به اواخر قرن ششم است . مدال میانه یکی از آنها نقش عقابی را در حال پرواز نشان می دهد و اهمیت این شکل در این است که در ساخته های هخامنشی کمتر از شکل پرندگان استفاده می شده و بیشتر در صنایع سکاها رواج داشته است .
در جام هائی از مفرغ که در نواحی شمال غربی ایران پیدا شده عواملی از هنر اورارتی به چشم می خورد .
اشیائی که در زیویه و همچنین همدان به دست آمده ارتباط مستقیم بین بازوبندهای بادبزنی شکل آشوری و هخامنشی را می رسانند . بازوبندهائی که از دو حیوان که روی به روی هم قرار گرفته و صفحه مدوری که روی آن نقش گل کنده کاری شده و نظیر آن در نقوش سنگی قصور آشوری زیاد به چشم می خورد مشابه این بازوبندها عیناً در کارهای ساخت هخامنشی نیز دیده می شود .
بخش چهارم
۴-۳ تأثیر هنر معماری ملل تابعه بر معماری هخامنشی :
از روی کشفیات تازه چنین به نظر می رسد که محتملاً ذوق هخامنشی که تمایلش به سوی تقارن و توازن بوده و منادیگری و سمبول سازی را ترجیح داده اشاره به این می نماید که این روش را از هنرهای مادی به ارث برد .[۱۱۴]
در خصوص هنر پارسی می توان گفت که عنصر آن از خارج به عاریه گرفته شده بود . شکل خارجی قبر کوروش از لیدیا گرفته شده ، ستون های باریک نظیر ستون های آشوری است که آنها را تکمیل کرده اند . ردیف بندی ستون ها و نقش برجسته ها خود گواهی می دهد که از تالارهای ستون دار مصر و نقوش آن الهام گرفته شده است . سر ستون ها به شکل جانورانی است که از نینوا و بابل به پارس سرایت کرده بود ولی آنچه مایه امتیاز هنر پارس است و آن را مشخص کرده است ، جمع شدن این عناصر مختلف و هماهنگ ساختن آنها با یکدیگر بوده است .[۱۱۵]
پرفسور پوپ صفات خاص هنر ایران را به شرح زیر برمی شمارد :
از همان آغاز هنرمندان ایرانی خواسته اند نقش هائی را که کنایه و نشانه ای از اشکال و امور خارجی است بنگارند و این گونه نقش ها تنها اشیا را به صورت انتزاعی نشان می دهد بلکه جنبه عاطفی آنها را نیز جلوه گر می سازد . بین این نقوش و آداب مذهبی رابطه ای عمیق است .
هنر ایران مقام خدایی و شاهی را می ستاید و می توان گفت که هنر ایران هنریست سلطنتی که بیشتر تحت حمایت شاهان که نسبت به هنر دلبسته بوده اند قرار داشته و هنرمندان بیشتر چیزی که مورد توجه حامیانشان بوده جلوه می داده است .
انواع هنر ایران با یکدیگر پیوسته بوده اند و معماری کمال این هنرها بوده است . نقاشی ، حجاری ، کاشی کاری ، گچ بری ، زینت های رنگی ، نقاشی و وسایل منبت کاری مکمل این معماری ها بودند .
میدان هنر ایرانی در موضوع و اسلوب بسیار وسیع است . ریزه کاری در آن اهمیت دارد . مهرهای ظریف هخامنشی مقدمه و آغاز هنر ریزه کاری ( مینیاتور) به شمار می رود . هنر ایران قاعده ایجاد آثار قوی و عظیم است.
در پاتالی پوترا پایتخت موریا در هندوستان از سه قرن قبل از میلاد یک تالار ستون دار سبک هخامنشی شده که دارای در حدود ۸۰ ستون از سنگ شفاف به همان بلندی ستون های تخت جمشید بوده است و سر ستون ها نیز مشخص می کند که از ستون های تخت جمشید اقتباس شده است . در همین دوره در سرنات یک ستون دیگر به دست آمده که تصویر یک اسب سوار را نشان می دهد و برخی پایه های تخت که به صورت حیوان با بدن شیر و سر عقاب با بال دیده می شود که منشاء ایرانی دارد .[۱۱۶]
در ساختمان ها از سبک اورارتویی و استفاده از قلوه سنگ های بزرگ رواج داشت که علت آن همسایگی و همجواری با آنها قبل از مهاجرتشان بود که این روش برای ایرانیان خصوصاً جنوب ایران بی سابقه و ناآشنا بود .[۱۱۷]
ساختن بنا روی بلندی و استفاده از خشت به جای آجر نیز از آشوری ها تاثیر گرفته شده است . در مقابر و تزئینات بالای شاه نشین ها تقلیدی از مصری ها و معابد زیرزمینی آنهاست . استفاده از کاشی نیز به تقلید از بابلی ها بوده است البته بنای ایران سه ویژگی خاص را دارا هستند :
ترکیب شیوه های کهن
عظمت و بزرگی بناها
کثرت تجملات و تزئینات [۱۱۸]
بخش پنجم
۵-۳ بررسی حجاری های باج آورندگان در ملل دیگر تا زمان هخامنشی :
۳-۵-۱ رژه های خراجگزاران در خاور باستان :
در شرق نمایش اقوام تابع و خراجگزار به کهنترین نمایش قدرت سلطنتی بستگی می یابد . هنگامی که رژه زندانیان دراز است و هدیه ها سنگین و تابعان از اقوام گوناگونند ، شاه را مایه سرافرازی فراهم است و هیبت وی پیش فرمانروایان دیگر فزونی می گیرد . ریشه تصاویر روایت نمایی که بر آن تابعان پادشاه یکی پس از دیگری نموده می شوند ، چنانکه گفتی در صف بی پایان باشند ، برای این نمایش قدرت پیروز سلطنتی به ویژه مناسب بود . نمونه کهنی از این تصویرپردازی ، آنست که به « درفش گورستان شاهی اور» شهرت یافته و قدمتش به نیمه یکم هزاره سوم پیش از میلاد می رسد . بر روی آن فرمانروایی یکی از شهرهای سومری ، در سه ردیف بر فراز هم موضوعات جنگ ، پیروزی و کامیابی بر دشمنان را روایت می نماید . از تکه های باریک موزائیکی ، که هر کدام با تزئینات همانند از هم سوا می شوند ، سه عدد به صحنه های جنگ و سه تای دیگر به صحنه های صلح اختصاص داده شده اند . در روی زمینه جنگ ، نبرد به وسیله گردونه جنگی بر نوار پائینی و رژه سپاهیان پیروزمند و گروهی زندانی بر نوار میانی و دسته هائی از اقوام تابع که به وسیله سربازان منفرد از هم متمایز گشته اند و نزد پادشاه هدایت می گردند ، بر بخش بالائی مصور می باشند . بر پائین ترین بخش زمینه صلح رژه خراجگزاران می آید و ظاهراً سه گروه را شامل می شود که هر کدام به وسیله یک حاجب رهبری می گردد . دو گروه کوچک جلوئی از باجپردازان گور خر کوچک رنگارنگ یا اسب به همراه می برند و هر کدام از آنان کوله باری و محموله ای که بر یک چهارچوب نهاده شده ، می آورند . احتمال می رود این محموله ظرف بزرگی باشد که با دقت بسته بندی گردیده . آورنده آن بمانند باربران کنونی شرق ، بند محموله را دور پیشانی بسته است . در رشته تصاویر بخش میانی «زمینه صلح» جانوران گوناگون نمودار شده اند که یا آنها را هم باید به عنوان خراج اقوام تابع به شمار آورد و یا اینکه از جمله وسائل بزم شاهانه که در رشته تصاویر نوار بالائی نمایش داده شده ، انگاشت .
در جلو صف یک گاو نر سرخ جل را می یابیم و سپس یک بز بلند موی و یا گوسفندی با شاخ های تیز و پیچان .
پس از آن دو گوسفند گرد شاخ می آیند . در گروه بعدی ، مردی چهار ماهی می آورد و گاو نر سرخ جلی و یک قوچ گرد شاخ دیگر که پشم صاف دارد ، در دنبالش روانند . شخص ماقبل آخر این ردیف ، جانوری شبیه به بز کوهی را به همراه می آورد . یکایک پیکره های اشخاص از نیمرخ ، اما به نحوی که هر دو بازو و تنه را از روبرو بتوان دید ، تصویر شده اند . درست به همانگونه که بعداً در تخت جمشید می بینیم افراد یکدیگر را نمی پوشانند و تنها بخشی از اندام آورندگان گاو نر و قوچ به وسیله آن جانوران پوشیده مانده است . مکرر نشان دادن جانوران و باربران بایستی بالطبع فراوانی هدیه باج وار را برساند .[۱۱۹]
این گونه تجسم سان خراجگزاران در بین النهرین باز هم تکامل بیشتری یافت و در مصر نیز پیدا شد . آن به فرمانروایان این سرزمین ها فرصت می داد که قدرتشان را برخ دیگران بکشند و به پیروزی هایشان هیبت روشن و موثر ببخشد . زندانیان و غنیمت آوران یا باجگزاران بیشتر بر روی یک تصویر نموده می شوند . در زیر چند نمونه از سرزمین های بین النهرین آورده خواهد شد .
زندانیان زنجیر شده از منطقه ناصره در کنار باج و غنیمت آوران بر روی یک تکه سنگ نبشته دار منقوش مربوط به امپراتوری آکدی تصویر شده اند . ویژگی های نژادی این زندانیان و طرز آرایش مویشان به نحو دقیقی نشان داده شده و هدیه های آورده شده نیز با دقت مصور گشته اند . در این نمونه تسمه هائی که اسلحه از آن آویزانست و ظرف بزرگی که به وسیله دسته اش حمل کرده می شود ، وجود دارد . این ظرف به احتمال از فلز گرانبها بوده زیرا بعید می نماید که مردم در رژه غنائم ظرف گلین خالی با خود برده باشند .
ستون هرمی شکل منقوش سیاه سلمانصر سوم (۸۵۸ تا ۸۲۴ ق . م ) مثال متاخرتری است که در چهار مجلس ، شکست دادن اقوام گوناگون و خراج ستاندن از آنان را نمایش می دهد . پهلوی این مجالس کتیبه هائی است که هم هویت مردمان تابع را باز می گوید و هم نوع و مقدار باج تعیین شده را . بر این نمونه مطالب زیر نمایش داده شده اند : شکست دادن شاه سوا از گلزان ، خراج این منطقه مشتمل بر نقره ، زر ، سرب ، ظروف مسین ، چوبدست شاهان اسبان و شتران دو کوهانه . سپس شاه یهو اسرائیلی را می بینیم که خود را تسلیم می کند و خراجی مشتمل بر نقره ، طلا ، قلع ، یک پیاله زرین ، یک جام دسته دار بزرگ زرین ، جام های زرین ، آبخوریهای طلائی ، عصای شاهی و یک شیئ چوبین ، عرضه می شود . باج سرزمین موسری عبارتست از شتر دو کوهانه ، گاومیش ، گاومیش آبی ، غزال سیه پشت هندی فیلان و میمون ها . خراج مردوک آپال اوسور سوخی شامل نقره ، طلا ، جام دسته طلائی ، عاج ، نیزه ها و جامگان می باشد . باج هیتی مشتمل است بر نقره ، طلا ، سرب ، ظروف مسین ، عاج و چوب سرو پیداست که اجناس فراوان این فهرست ها غنائمی است که در یک فعالیت جنگی به دست آورده شده است . این غنائم بیشتر مشتمل بر فلز ، هم فلز بهادار و هم نیمه بهادار و مصالح ساختمانی است به علاوه دام ها و وسایل گوناگون را شامل می شود . اینکه حیوانات غیر بومی چون میمون و فیل و بز کوهی که بدرد کار کردن نمی خورند بخشی از باج را تشکیل می دادند جالب توجه است . از سوی اقوام شاهنشاهی نیز چنان هدیه هائی جدا از خراج سالیانه مرسوم ، به شاه بزرگ پارسی اهدا می شود .
در حالی که ستون های منقوش نبشته داری که شاهان بنا بر سنت بر پای می ساختند ، به خاطر محدودیت سطح مصورشان جای به نسبت کمی برای نمایش جزئیات رژه های خراج عرضه می کردند ، رویه دیوارهای بزرگ کاخ های آشوری ، به چنان موضوع هائی جای کافی می دادند . مطالب مفصل حماسی حجاری ها در این موقعیت تکامل پذیرفته اند و همین هایند که الگوی بی واسطه کنده کاری های هخامنشی شده اند .[۱۲۰]
رژه های باج به همراهی صحنه های نبرد و نمایش نخجیر در نقوش برجسته روایت پردازی که در و دیوارهای مساکن سلمانصر سوم لشکر کشی های سال های ۸۶۰ تا ۸۴۹ را روایت می کند . هر یک از این مجالس نقوش برجسته ، به وسیله نوارهای گل دار از همدیگر جدا کرده شده ، درست به همانگونه که در تخت جمشید می بینیم . این گل ها ، روی میخ هائی که صفحه فلزی منقوش را به در چوبی وصل می کند جای دارد .
میتوان دید که صحنه هائی که پیاپی از نوع تا اندازه ای سنتی هستند ، بدین معنی که عزیمت و حمله سپاه آشوری ، دفاع و شکست دشمن ، مغلوب هستند ، بدین معنی که عزیمت و حمله سپاه آشوری ، دفاع و شکست دشمن ، مغلوب کردن و به بند کشیدن اقوام و سرانجام رژه های زندانیان و عرضه خراج ها پی در پی نشان داده می شود . هنرمندان که در مشخص کردن دشمن به وسیله جامه و خراج نیک موفق شدند . تماشاگر به نحو موثر و روشنی از گوناگونی نژادی و خصوصیات اقوام تابع آگاهی می یابند . بر همین منوالست که مردم پادشاه اونکی به دامن های تا به زانو رسیده که پائینش حاشیه سه گوشه دار دارد ملبس می باشند . دو تن از این خراجگزاران ظرف بزرگی پر را به وسیله یک چهارچوب حمل می کنند . دیگران بسته های گران بر دوش گرفته می آورند . به علاوه کیسه هائی که بر دوش حمل می شود ، یک دیگ پایه دار را می توان تشخیص داد . چند تن سبدهای پهنی را به حالت تعادل روی سر نگه داشته اند . اسبان هم بخشی از خراج هستند.[۱۲۱]
رژه باجپردازان امیر کارکمیش در ناحیه علیای فرات ، شامل مردانی با خفتان بلند است . از جمله چیزهائی که به عنوان هدیه خراجی آورده می شود اینهاست : دیگ های بزرگ که بر دوش حمل می گردد ، گوسفندان ، بزهای کوهی ، گاو و اسب . در رژه باجگزاران شهر تیر مردان قبای تنگ چسبانی که در جلو چاک دارد و پس رفته پوشیده اند و بر سر عمامه ای مخروطی دارند . هدایا مشتمل است بر : سبدهای روباز که روی سر حمل می شود ( اینها احتمالاً از خواروبار پر شده اند ) . دیگر های فلزی بزرگ که روی سر گذاشته شده اند و بسته هائی که بر شانه آورده می شوند . این هیئات با کشتی هائی که وسیله مشخص کردن بندرند ، آمده اند بنابراین میتوان احتمال داد که یا شاه این گروه را نزدیک ساحل پذیرفته و یا هنرمند بدین وسیله اشاره می کند که این دسته قسمتی از راه را با کشتی درنوردیده است .
در کاخ سارگن دوم در خرساباد نمونه های دیگری از تجسم رژه باجپردازان یافت شده است .
یک قطعه نقش برجسته در لوور ، هیئاتی را نشان می دهد که به عنوان نشانه تابعیت شهرستان نمونه های کوچکی از دیوار شهر را می آورند و نیز اسبان بسیار آراسته به شاه عرضه می کنند . مردان این گروه به وسیله ردای پوستی به عنوان بیگانگان مشخص کرده شده اند . نمونه دیگری شبیه به این موجود است که به وسیله تصاویر بزرگتر از حد طبیعی شاه را محصور در میان درباریان ، در حال بار دادن به آشوریان هدیه آور و هیئات های نمایندگی بیگانه مجسم میکند . حجاری های خرساباد با واقع گرائی کامل و تحرکی حقیقی نمایش داده شده اند . به طوری که نقوش برجسته تخت جمشید در برابر آنها خشک و رسمی مینماید . اما آخرین حد پیشرفت هنر حجاری بین النهرین در موضوعات شکار و نبرد آشور با نیپال به ظهور می رسد .[۱۲۲]
در اینجا باید متوجه بود که از قدیم نمایش سان خراج و زندانیان به موضوعات هنر حجاری و نقاشی مصری نیز تعلق دارد . این که دولت اخیر تا چه اندازه بر کنده گران هخامنشی تاثیر گذاشته ، مسئله ایست که در اینجا نمیتوان به میان کشید . در هر حال درک خصائص نژادی اقوام بیگانه به همان حدی از تکامل که در نقوش برجسته کاخ های آشوری به چشم می خورد ، رسید . این قضاوت برای تماشاگر آرامگاه هارم هپ نزدیک سکارا یا معبد آمون در کارناک به حق جلوه می کند .
در همه این تجسم های سان خراج گزاران که تاکنون بررسی کرده ایم ، باج عرضه شده به نحو تمثیلی منعکس گشته است . بدان معنی که چند گوسفند مظهر یک گله اند و سه نفری که توپ پارچه می آورند ، بایستی گروه بسیار بزرگتری از خراج گزاران را بنمایانند . به خاطر محدودیت زمینه حجاری ها و نیز به علت موانع هنری هرگز نمیشد تصویری حقیقی از وسایل عرضه شده و باجپردازانی که در رژه اند ، ارائه داد . اما اندازه واقعی و نوع خراج ها بدان گونه که بر اقوام سرشکن شده بود ، در دیوان ها کتباً معین گشته بود . دیوان های هخامنشی در شوش ، تخت جمشید و همدان صورت بسیار دقیقی از خراج ها را دارا بودند که از آنها اشارات فراوانی در فهرستی که هرودوت از استان ها به دست می دهد ، به جای مانده است . اینکه در سنت بین النهرین و شرق باستان هم یک چنین شروح دیوانی با حجاری های باجگزاران همراه است ، برای بررسی ما اهمیت دارد .
سنگ نوشته ها و الواح گلین ، آگاهی به نسبت دقیقی از حساب و کتاب باج امپراتوری های بین النهرین به ما می دهند . این اسناد چندی پیش به وسیله و . ی . مارتین در مجموعه ای گردآوری گشت که ما پائین تر مطالبی چند از آن اخذ خواهیم کرد .
میتوان چند نوشته سومری را که از تحویل چوب به وسیله اقوام تابع یاد می کنند به عنوان نمونه هائی همطراز درفش اور به شمار آورد . چوب در جلگه بی جنگل سومر ماده ساختمانی خواهان دار بود ، همانسان که تنه درختان زاگرس ، کلیکیه و لبنان در دوره پسین تری پرخواستارترین واردات بین النهرین به شمار می رفت یک متن سومری دیگر از خراج فراوانی مشتمل بر حبوبات حکایت می کند که می توان غنائم یک لشکر کشی اش دانست .
اسناد خراج مصری نیز توصیف مصور را اضافه می کرده اند . از این گذشته مقررات باج در بسیاری از عهدنامه های دولتی هیتی به دقت شرح داده شده است. چنان می نماید که این گونه مقررات خراج جزئی از مشخصات پیمان نامه ها می بوده اند . این استنتاج به ویژه از آن جهت اهمیت دارد که از سرزمین هیتی هیچ گونه نقشی که خراج را مجسم کند بر جای نمانده است .[۱۲۳]