-
- انسجامسازی بین استعدادها
-
- برقراری تناسب بین جنبه های مختلف انسان
-
- برقراری تعامل در استعدادهای انسانی
-
- بسترسازی برای تولید فکر
فلسفه و برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی
تولید تناسب
-
- تفکر استراتژیک
-
- دانش استراتژّیک
-
- بهره وری پایدار
- رفتار استاندارد و استراتژیک
شکل شماره ۴-۲: فلسفه برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی (سلطانی، ۱۳۸۶: ۸۷).
الزامات اساسی مدیریت منابع انسانی
فعالیتهای مدیریت منابع انسانی باید بر نیازهای اساسی زیر تأکید ورزند:
-
- حمایت از استراتژیها و اهداف سازمانی؛
-
- تأکید بر برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی برای دستیابی به اهداف استراتژیک سازمان؛
-
- اتخاذ راهکارهای تبدیل فعالیتهای منابع انسانی به ارزش افزوده و تضمین این راهکارها؛
-
- تغییر فرهنگ سازمان همسو با اهداف استراتژیک سازمان؛
-
- کشف و توسعه استعدادهای نهفته کارکنان؛
-
- طراحی فرایندهایی که موجب حداکثر شدن میزان مشارکت کارکنان شود؛
-
- فراهم آوردن فرصتهای ارتقای شغلی برای کارکنان مستعد؛
-
- تأکید مستمر بر آموزش و توسعه کلیه افرادی که در سازمان مشغول به کار هستند؛
-
- طراحی، اجرا و مدیریت سیستمهایی برای امکان دسترسی به تجارب مربوط؛
-
- ارائه آموزشهای حرفهای خاص؛
-
- جذب نیروی آموزشدیده و ترکیبی مناسب از کارکنان با دانش فنی خاص و مهارت های گسترده و دیدگاه های مورد نیاز برای تامین نیازهای در حال تغییر سازمان؛
- طراحی، اجرا و مدیریت سیستمهای پاداش و مدیریت عملکرد که موجب ترغیب کارکنان برای همکاری فردی و گروهی در جهت اجرای اولویتهای سازمان و کسب نتایج مورد نظر(آرمسترانگ، ۱۳۸۱، ۴۴-۴۳).
مدیریت منابع انسانی برای اطمینانیافتن از اینکه منابع انسانی در راه بهره مندی افراد، سازمان و جامعه بهگونه ای اثربخش و عادلانه به کار گرفته می شود، چهار وظیفه و فعالیت اصلی را بر عهده دارد که عبارتند از: جذب و استخدام نیروی انسانی مورد نیاز، آموزش و بهسازی کارکنان، حفظ و نگهداری منابع انسانی و نهایتاًً کاربرد و استفاده اثربخش از منابع انسانی است.
نگرش عمومی مدیریت منابع انسانی
نگرش عمومی مدیریت منابع انسانی که همانند بسیاری دیگر از مفاهیم و ابعاد اندیشه مدیریت مبتنی بر نظریه های اندیشمندان آمریکایی است (۳)، نظام منابع انسانی سازمان را (شکل ۱) به صورت سیستم اصلی مرکب از چهار سامانه (سیستم) فرعی، تحت تاثیر محیط پویا، قوانین و مقررات دولتی، بازیگران روابط کار و اندیشه های مدیریتی و صنعتی برآمده از صنعت، جامه و دانشگاه (شکل ۲) مینگرد (۱).
سامانه نگهداری
سامانه آموزش و بهسازی
سامانه بهکارگماری
سامانه جبران
مدیریت منابع انسانی
شکل ۵-۲٫ چهار سامانه فرعی نظام مدیریت منابع انسانی (فتح آبادی، ۱۳۷۳: ۶۸)
محیط پویا و استراتژیک
روابط کار
قوانین دولتی
عمل و اندیشه
مدیریت منابع انسانی
شکل ۶-۲- عوامل اثرگذار بر مدیریت منابع انسانی سازمان (فتح آبادی. ۱۳۷۳: ۶۹)
فرایند مدیریت منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی به عنوان فرایند “جذب، آموزش، به کارگیری و نگهداشت نیروی کار مستعد به منظور تحقق هدفها، مأموریتها و استراتژی های سازمان تعریف می شود” (Verheul, 2002, 440).
الگوهای مدیریت منابع انسانی به دو دسته کلی تقسیم میشوند: ۱٫ الگوهایی که بر ارتقای سطح تعهد کارکنان تمرکز دارند ۲٫ الگوهایی که میزان کنترل مدیران و مالکان را بر کارکنان و فرایندهای تولید افزایش می دهند (Boselie, 2002, 45).
فرایندهای کسب و کار مربوط به منابع انسانی می تواند به دو سطح فرایندهای عملیاتی و فرایندهای کنترل مدیریتی طبقه بندی شود (جدول ۱-۲ را ببینید). فرایندهای سطح عملیاتی شامل ایجاد و نگهداری مشاغل، اجرای فرایند انتخاب و بهکارگماری متقاضیان کار میباشد. سایر فعالیتهای مهم در سطح عملیاتی شامل تهیه گزارشهای دولتی، مدیریت حقوق و دستمزد و مدیریت عملکرد است (Schultheis and Sumner, 1998).
جدول ۱-۲: فرایندهای کسب و کار مربوط به منابع انسانی (مری، ۱۳۸۷: ۱۹۸)
سطح
فرایند
عملیاتی
اطلاعات کارکنان، کنترل مشاغل، انتخاب/بهکارگماری درخواستهای کار، اطلاعات مدیریت عملکرد، تهیه گزارشهای دولتی، اطلاعات حقوق و دستمزد
کنترل مدیریتی
طراحی و تجزیه و تحلیل شغل، اطلاعات استخدام، پاداش و مزایا، آموزش/توسعه کارکنان
مدیران جهت تصمیم گیری در مورد تخصیص منابع انسانی به صورت اثربخش و رسیدن به اهداف سازمان به اطلاعات احتیاج دارند. این به معنی لزوم تعریف و طراحی مشخصه های مشاغل است که سازمان را در استخدام و نگهداری افراد لایق و واجد شرایط توانمند می کند. طراحی سیستم تشویق و تنبیه در جذب و نگهداری کارکنان و دستیابی به اهداف سازمان بسیار مهم است. همچنین آموزش کارکنان و توسعه قابلیت های تخصصی آنان در حفظ مجموعه مهارت ها در سطح مناسب، بهبود بهره وری و حفظ روحیه وظیفه شناسی و صداقت کارکنان امری بسیار حیاتی است.
برنامه ریزی نیروی کار آینده، مستلزم تعیین احتیاجات نیروی کار آینده و مهارت های مرتبط میباشد. اختلاف بین خصوصیات نیروی کار فعلی با نیازمندیهای مهارتی در آینده بایستی تجزیه و تحلیل شود تا اینکه بتوان مهارت های پرسنل را در راستای نیازمندیها توسعه داد. این امر به معنی آموزش مجدد داوطلبین درون سازمانی، به کارگیری متخصصین برونسازمانی و برونسپاری فعالیتها میباشد (مری، ۱۳۸۷: ۹-۱۹۸).
از آنجا که مدیریت منابع انسانی مستلزم تصمیم گیریها و رایزنیهایی است که کارکنان؛ یعنی، مهمترین منبع سازمان را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار میدهد، مدیران منابع انسانی، همیشه با مسأله ادراک عدالت کارکنان روبهرو هستند (Skarliki & Folger, 2003: 1).
محیط سازمانی
چشم اندازها و اهداف سازمان
شکل۷-۲: فرایند مدیریت منابع انسانی (قهرمانی، ۱۳۸۸: ۳۶)
مسائل موجود در منابع انسانی