تعیین توزیع فراوانی انواع نشانههای تقلیدی در مراجعه کنندگان به بخش معاینات روانپزشکی قانونی بر حسب میزان تحصیلات
تعیین توزیع فراوانی انواع نشانههای تقلیدی در مراجعه کنندگان به بخش معاینات روانپزشکی قانونی بر حسب محل تولد (روستا، شهر، شهرستان)
تعیین توزیع فراوانی انواع نشانههای تقلیدی در مراجعه کنندگان به بخش معاینات روانپزشکی قانونی بر حسب شغل
تعیین توزیع فراوانی انواع نشانههای تقلیدی در مراجعه کنندگان به بخش معاینات روانپزشکی قانونی بر حسب علت ارجاع به بخش معاینه روانپزشکی قانونی
سوالات پژوهش:
توزیع سنی و جنسی مراجعه کنندگان با علایم تقلیدی روانی در بخش معاینات روانپزشکی قانونی چگونه است؟
توزیع فراوانی انواع نشانههای تقلیدی در مراجعه کنندگان به بخش معاینات روانپزشکی قانونی بر حسب سن چگونه است؟
توزیع فراوانی انواع نشانههای تقلیدی در مراجعه کنندگان به بخش معاینات روانپزشکی قانونی بر حسب جنس چگونه است؟
توزیع فراوانی انواع نشانههای تقلیدی در مراجعه کنندگان به بخش معاینات روانپزشکی قانونی بر حسب میزان تحصیلات چگونه است؟
توزیع فراوانی انواع نشانههای تقلیدی در مراجعه کنندگان به بخش معاینات روانپزشکی قانونی بر حسب محل تولد (روستا، شهر، شهرستان) چگونه است؟
توزیع فراوانی انواع نشانههای تقلیدی در مراجعه کنندگان به بخش معاینات روانپزشکی قانونی بر حسب شغل چگونه است؟
توزیع فراوانی انواع نشانههای تقلیدی در مراجعه کنندگان به بخش معاینات روانپزشکی قانونی بر حسب علت ارجاع به بخش معاینه روانپزشکی قانونی چگونه است؟
فصل ۲- مروری بر مطالعات مشابه
Rogres و همکاران (۹) به بررسی علایم تمارض شامل علایم اختلالات روانی، اختلالات شناختی و سندرمهای بالینی و مقایسه آنها در موارد معرفی شده از دادگاه و سایر افراد پرداختند. این مطالعه نشان داد تمارض به علایم جسمی در زنان حدود ۲ برابر بیش از مردان دیده میشود (۵۰درصد درمقابل ۲۵ درصد)، با اینحال درصد بیشتری از مردان اقدام به تقلید علایم اختلالات شناختی نموده بودند (۲۲ درصد در مقابل ۶/۴ درصد).
در این مطالعه همچنین نشان داده شد در بررسی افرادی که از سوی دادگاه معرفی نشدهاند، تمارض به بیماری روانی بیشتر دیده میشود و اغلب افرادی که از سوی دادگاه معرفی میشوند، اقدام به تمارض علایم بیماریهای جسمی و یا اختلالات شناختی میکنند.
Cornell و همکاران (۱۰) در معاینه متهمینی که برای ارزیابی مسئولیت کیفری (criminal responsibility) ارجاع شده بودند، نشان دادند حتی در معاینات سرپایی که پیش از دستور مقام قضایی انجام شده، ۸ درصد افراد اقدام به تمارض نمودهاند. در مقایسه متمارضین و افرادی که واقعا دچار نوعی اختلال روانی بودهاند، متمارضین دارای سطح تحصیلات کمتر بوده بیشتر به دلیل ارتکاب جرم علیه اشخاص متهم بودند ولی جرایم مالی در آنها ازشیوع کمتری برخوردار بود. تجاوز جنسی، سرقت و درگیری بیشترین علل ارجاع این افراد از سوی مقام قضایی جهت تعیین توان پاسخگویی در دادگاه (standing trial) بود. اغلب متمارضین سابقه بازداشت قبلی بدلیل ارتکاب جرم علیه سایر افراد داشتند. توهمات شنوایی و رفتارهای افراطی بیشترین علایمی بود که مورد تقلید قرار می گرفت؛ درحالیکه علایم عاطفه نامتناسب، واژهسازی، تفکر غیر انتزاعی و بهداشت فردی نامناسب بندرت نشان داده میشد. تنها تعداد اندکی از افراد علایم واضح اختلالات روانی را نشان داده که شامل تصورات خودکشی و توهمات بینایی بود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ارتباط میان اتهام وارده، تشخیص و توان پاسخگویی در دادگاه و مسئولیت کیفری در مطالعه Cochrane و همکاران مورد بررسی قرار گرفت (۳).
این مطالعه روی ۱۷۱۰ مورد انجام شده و نشان داد حدود ۲۴ درصد از تمامی موارد، دارای شخصیت ضد اجتماعی هستند، ۳۲ درصد به نوعی از اختلالات روانی مبتلا هستند و ۱۱ درصد افراد اقدام به تمارض بیماری روانی می کنند. متمارضین اقدام به تقلید علایم سیکوز، اختلالات شناختی، اختلال شخصیت چندگانه و اختلالات حافظه مینمودند. تمارض در افرادی که متهم به سرقت یا آدم ربایی بودند بیش از سایرین دیده میشد (۲۳ درصد در آدم ربایی و ۱۷ درصد در سرقت)؛ کمترین میزان تمارض در افراد متهم به قتل دیده میشد (تنها ۴ درصد).
این مطالعه نشان داد آدم ربایی، جرایم سیاسی و قاچاق مواد مخدر نیاز به تواناییهای بالای شناختی برای طرح نقشه مناسب داشته، چنین جرایم پیچیدهای به ندرت در اختلالات روانی، ابتلا به جنون یا در محجورین دیده میشود. شیوع کمتر تمارض در افراد متهم به قتل به دلیل فشارهای شدید وارد بر متهم در نظر گرفته شد، با اینحال با توجه به شیوع بالاتر این جرم در میان سیاهپوستان، توصیه به انجام مطالعات تکمیلی جهت ارزیابی اثر تفاوتهای فرهنگی- نژادی در تقلید علایم روانی شده است.
Kucharski و همکاران (۱۱) جهت ارزیابی تمارض در دو گروه از متهمین دارای سابقه و بدون سابقه بستری در بیمارستان روانی از آزمون شخصیت چند حالتی مینسوتا (MMPI-2) استفاده کردند. این افراد جهت ارزیابی توانایی پاسخگویی در دادگاه و مسئولیت کیفری معرفی شده بودند و کسانی که پیش از آن سابقه بستری داشتند بعنوان افرادی که با احتمال بالا واقعا دچار بیماری روانی بوده و سایرین بعنوان افرادی که احتمالا اقدام به تمارض می کنند در نظر گرفته شدند. در این مطالعه نشان داده شد توهمات غیر معمول، تظاهر به علایم غیر معمول و ارزیابی کلی عملکرد فرد بهترین معیارهای افتراق بوده، تا ۹۰ درصد میتواند متمارضین را مشخص کند و عموما، عملکرد افراد طی سال قبل، بر اساس شرح حال اخذ شده از بستگان با علایم روانی که فرد نشان میدهد همخوانی ندارد.
در مطالعه دیگری که توسط Poythress و همکاران (۱۲) انجام گرفت، آزمون ارزیابی شخصیت* (PAI=Personality Assessment Inventory) جهت بررسی علایم اختلالات عمده روانی در گروهی از زندانیان (بعنوان جمعیت عمومی) که از آنها خواسته شده بود به سوالات پاسخ صحیح بدهند بعنوان “افراد صادق” و گروه دیگری از زندانیان که از آنها خواسته شده بود علایم اختلالات روانی را تقلید کنند بعنوان “متمارضین مشخص” و مقایسه با مراجعه کنندگان به کلینیک روانپزکی که از نظر بالینی برای آنها تشخیص بیماری روانی یا اقدام به تمارض مطرح بود- مورد استفاده قرار گرفت. مشخصات اختلال روانی از طریق آزمون شخصیت سایکوپات (Psychiatric Personality Inventory=PPI) مورد ارزیابی قرار گرفت.
این مطالعه نشان داد از نظر آماری میان آزمون PPI و شاخص های تمارض به افسردگی، مانیا، بدبینی و اسکیزوفرنی رابطه همبستگی دیده نمیشود و نتیجه گیری کردند بر خلاف انتظار، مبتلایان به اختلال شخصیت سایکوپات در تقلید علایم اختلالات روانی موفق تر از سایر افراد نخواهند بود.
در مطالعه Mittenburg و همکاران شیوع تمارض و افراط در بروز علایم با بهره گرفتن از آزمونهای نروسیکولوژیکال مورد بررسی قرار گرفت (۱۳). به همین منظور از ۱۳۱ عضو هیئت نروسیکولژی امریکا که در ایالات مختلف کار میکردند خواسته شد نتایج بررسی هایشان را از نظر خصوصیات دموگرافیک، مرجع استعلام کننده، میزان شیوع تمارض در مراجعه کنندگان و روش های تشخیص در اختیار مطالعه کنندگان قرار دهند.
طی بررسی یکساله مجموعا ۳۳۵۳۱ مورد معاینه انجام شده بود که از این میان تمارض یا بروز افراطی علایم در ۲۹ درصد از ۶۳۷۱ مورد خودزنی، ۳۰ درصد از ۳۶۸۸ مورد درخواست بررسی ازکار افتادگی، ۱۹ درصد از ۱۳۴۱ مورد جنایی و ۸ درصد از ۲۲۱۳۱ مورد بیماریهای طبی دیده میشد. شیوع تمارض در مناطق مختلف جغرافیایی از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشت. در موارد خودزنی و ازکار افتادگی، ارجاع از سوی شرکتهای بیمه با میزان بالاتر احتمال تمارض در افراد همراه بود. در موارد جنایی که متعاقب پیگرد قانونی ارجاع شده بودند نیز تمارض از شیوع بالایی برخوردار بود. متخصصینی که در این مطالعه همکاری کرده بودند عمدتا از چند روش از جمله آزمونهای استاندارد و مصاحبههای عمومی روانپزشکی جهت ارزیابی احتمال تمارض استفاده کرده بودند.
فصل ۳- روش بررسی
الف – جدول متغیرها
ردیف
عنوان متغیر
نوع متغیر
تعریف علمی – عملی
نحوه اندازه گیری
مقیاس
۱
سن
مستقل
کمی پیوسته
سن تقویمی فرد بر اساس سال
مشاهده شناسنامه
سال
۲
جنس
مستقل
کیفی اسمی
بر اساس فنوتیپ
معاینه بیمار
مذکر یا مونث