۲-۳-۲ شناخت [۳۰]
سوال کلیدی این است که چه چیزی تعریف یک دارائی یا بدهی، که باید در ترازنامه شناخته شود را جامع میکند.
طبق استانداردهای حسابداری ایران، یک عنصر باید در صورتهای مالی شناسایی شود اگر:
شواهد کافی مبنی بر وقوع تغییر در دارایی ها یا بدهیهای مستتر در آن عنصر (از جمله در صورت لزوم، شواهدی مبنی بر اینکه یک جریان آتی ورودی و خروجی منافع اتفاق خواهد افتاد) وجود داشته باشد.
آن قلم را بتوان با قابلیت کافی به مبلغ پولی اندازه گیری کرد [استانداردهای حسابداری-سازمان حسابرسی-نشریه ۱۶۰-ص۵۱۸].
طبق استاندارد کمیته استانداردهای حسابداری بین المللی [۳۱](IASC) یک عنصر باید در صورتهای مالی شناسایی شود اگر:
شواهد کافی دال بر وجود یک قلم (زمان تحصیل شواهدی که نشان می دهد جریان منافع آتی خارجی یا داخلی رخ خواهد داد،) وجود داشته باشد.
یک قلم را بتوان با یک مقدار پولی با قابلیت اطمینان کافی اندازه گیری کرد.
این اصول شبیه اصولی هستند که در فصل ۴ پیش نویس بیانیه اصول، هیئت استانداردهای حسابداری (ASB) به آن میپردازد،
این جالب توجه است که معیارهای پیش گفته توسط کمیته استانداردهای حسابداری بینالمللی (IASC) با معیارهایی که در پیش نویس (E40) «حسابداری برای ابزارهای مالی» وجود دارد که به صورت زیر عنوان شده است،تفاوت دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
یک دارائی یا بدهی مالی در ترازنامه مورد شناخت واقع میشود هنگامی که:
مزایا و مخاطرات مربوط به یک دارائی یا بدهی به داخل واحد تجاری منتقل شده باشد.
بهاء یا ارزش دارائی واحد تجاری یا مقدار تعهدات تقبل شده بصورت قابل اتکاء قابل اندازه گیری باشد.
همانطور که میتوان دید مورد دوم در هر دو تعریف تقریبا مشابه است، اما مورد اول تا حدود زیادی متفاوت است.
آزمونهای شناخت اغلب بصورت انتقال مزایا و مخاطرات از یک گروه به دیگران است اما مشکل این است که مزایا و مخاطرات فوراً و یکجا منتقل نمیشوند.
بطور خلاصه اینکه منتقل ساختن مزایا و مخاطرات همیشه یک رویداد قابل تشخیص نیست. اما صرفنظر از مشکلات ثبت کردن اطلاعات مربوط در سیستم حسابداری این قابل بحث است که آیا این مبنایی معقول برای تهیه یک ترازنامه را بوجود میآورد؟ مشکل دیگر اینکه هر یک از تعهدات قراردادی تبدیل به یک بدهی خواهد شد مثل تعهدات اجارههای بلند مدت (نه فقط تعهدات اجاره های سرمایه ای شناسایی شده در ترازنامه) ، قراردادهای فروش بلندمدت مواد اولیه و پرداختهای آتی حقوق تحت قراردادهای استخدامی.
۲-۳-۳ قطع شناخت [۳۲]
قطع شناخت با این سوال ارتباط دارد که چه وقت داراییها و بدهیهایی که از قبل مورد شناخت واقع شده اند از ترازنامه حذف میشوند.
طبق استانداردهای حسابداری ایران ادامه شناخت یک دارایی یا بدهی در صورتهای مالی باید قطع شود اگر:
شواهد کافی مبنی بر دستیابی به منافع اقتصادی آتی یا تعهد انتقال منافع اقتصادی (از جمله در صورت لزوم، شواهدی مبنی بر اینکه جریان آتی ورودی یا خروجی منافع اتفاق خواهد افتاد.) دیگر وجود نداشته باشد [استانداردهای حسابداری-سازمان حسابرسی- نشریه ۱۶۰-ص۵۱۸].
هیئت استانداردهای حسابداری (ASB) در پیش نویس اصول گزارشات، معیارهای زیر را برای قطع شناسایی ارائه میکند.
شناسایی یک قلم به عنوان دارائی یا بدهی قطع میشود اگر:
آن قلم دیگر تناسبی با تعریف داراییها یا بدهیها در سرفصلهای صورتهای مالی نداشته باشد.
شواهد کافی کمتری وجود دارد مبنی بر اینکه واحد تجاری دسترسی به منافع اقتصادی آتی دارد و یا یک تعهدی که منافع اقتصادی را منتقل می کند (شامل جایی که شواهدی مبنی به وجود یک جریان داخلی یا خارجی آتی از منافع اتفاق خواهد افتاد)
پیش نویس کمیته استانداردهای حسابداری بین المللی (IASC) درباره ابزارهای مالی ضوابط نسبتا ساده تری را برای عدم شناسایی داراییها و بدهیهای مالی دارد. این شرایط شامل موارد زیر است:
مزایا و مخاطرات وابسته به دارایی یا بدهی به سایرین منتقل شده باشد.
حقوق یا تعهد واقعی اعمال شده تسویه شده است، فسخ شده است و یا منقضی شده است.
اما اشکالی که این تعاریف دارند این است که آیا همه مزایا و مخاطرات ملزم به انتقال است یا تنها هر کدام که با اهمیت تر است و آیا مزایا و مخاطرات به عنوان یک مجموعه در نظر گرفته میشود یا بطور اختصاصی.
۲-۳-۴ تهاتر [۳۳]
بر طبق مفاهیم نظری گزارشگری مالی استانداردهای ایران تهاتر زمانی مناسب است که واحد تجاری قادر باشد بر تسویه حساب از طریق پرداخت مبلغ خالص یا عدم پرداخت و الزام دیگری به پرداخت مبلغ خالص اصرار ورزد و این توان تضمین شده باشد. در چنین حالتی بدهی واحد تجاری یعنی تعهد انتقال منافع اقتصادی تنها به اندازه مبلغ خالص میباشد [استانداردهای حسابداری-سازمان حسابرسی- نشریه ۱۶۰-ص۵۱۱].
تهاتر دو یا چند قلم دریافتنی و پرداختنی تنها زمانی مناسب است که توان واحد تجاری برای تسویه حساب از طریق پرداخت مبلغ خالص یا عدم پرداخت و الزام دیگری به پرداخت مبلغ خالص، تضمین شده باشد. این تضمین مستلزم وجود حق قانونی تهاتر است و اینکه چنین حقی در صورت ناتوانی دیگری در ایفای تعهد همچنان برقرار باشد. در غیر اینصورت معمولاً این امکان وجود دارد که واحد تجاری به ایفای تعهد ملزم شود، بدون آنکه بتواند به منافع اقتصادی آتی دارایی دست یابد [استانداردهای حسابداری-سازمان حسابرسی- نشریه ۱۶۰-ص۲۱].
متن پیشنهادی گزارشگری مالی شماره ۴ (FRED4) روشن میسازد که داراییها و بدهیهایی که واجد شرایط شناخت هستند باید بطور جداگانه در صورتهای مالی آورده شوند نه به صورت خالص (تهاتر شده) .
متن پیشنهادی تنها جایی روش خالص (تهاتر) را مجاز شمرده است که مانده های بدهکار و بستانکار واقعاً داراییها و بدهیهای جداگانه نیستند.
متن پیشنهادی در موارد زیر تهاتر را مجاز شمرده است.
واحد گزارشگر ادعا میکند که توانایی تصفیه حساب خالص بدهیها را دارد. برای تشخیص این مورد هیچ حسابی که جزء بدهیهای احتمالی شرکت است نباید در تسویه حساب خالص لحاظ شود (مگر اینکه رویدادهای احتمالی در تاریخ ترازنامه به وقوع پیوسته باشد). برای مثال حق یک بانک برای اینکه فشار بیاورد برای تسویه حساب یک وام پرداختی به مشتری و ودیعهای که مشتری نزد بانک دارد و با احتمال اینکه مشتری از شرایط وام تخلف کند، در این مورد بانک نباید ودیعه و وام را در ترازنامه خود تهاتر کند مگر اینکه شرایط وام در تاریخ ترازنامه نقض شده باشد.
واحد گزارشگر با اطمینان توانایی تسویه حساب نهایی داشته باشد، این با اهمیت است که هیچ امکانی وجود نداشته باشد که شرکت تحت فشار قرار گیرد تا منافع اقتصادی را به گروهی منتقل کند در حالیکه از دسترسی به منافع اقتصادی خودش ناتوان باشد.
واحد گزارشگر نباید ریسک با اهمیتی را که مرتبط باشد با مبالغ ناخالص تحمل کند. بنابراین لازم است که اقلام از یک نوع باشند، بنابراین تغییرات در مقدار منافعی که در جریان است از طرف یکی بازتابی باشد از تغییرات در مقدار منافع در جریان دیگری.
۲-۳-۵ نحوه ارائه اقلام مرتبط با هم[۳۴]
متن پیشنهادی گزارشگری مالی شماره ۴ (FRED4) ایده جدیدی را ارائه کرده است که در پیش نویسهای قبلی توصیه نشده بود. این ایده تحت عنوان نحوه ارائه اقلام مرتبط با هم بدین معنی که در جایی که یک دارایی کلاً از تامین مالی بوجود میآید، قلم مزبور در ترازنامه به عنوان رقم کاهنده دارائی که به آن مربوط است نشان داده شود، بجای اینکه در بخش بدهیهای ترازنامه بیاید، مشروط بر اینکه ضوابط قانع کننده ای فراهم باشد.
در واقع سوال این است که چطور این داراییها و بدهیها در ترازنامه نشان داده میشود؟ بنابراین، آن مشابه قطع شناخت اقلام نیست، متن پیشنهادی گزارشگری مالی شماره ۴ (FRED4) تصریح میکند که مفهوم نحوه ارائه اقلام مرتبط با هم، نشان دادن آن مزایا و مخاطرات با اهمیت حفظ شده در ارتباط با دارائیهاست و اینکه ادعای تامین کننده منابع مالی تنها به وجوهات نقدی ایجاد شده توسط آن محدود شده است چرا که آن مبالغ ناخالص دارائی را نشان میدهد که از منافع آن دارائی در شرکت باقی مانده است.
متن پیشنهادی بیان می کند که نحوه ارائه اقلام مرتبط با هم هنگامی باید مورد استفاده قرار گیرد که یک دارائی که از تامین مالی بوجود آمده است شرایط زیر را داشته باشد.
بازپرداخت تامین مالی تنها از عواید ایجاد شده بوسیله آن قلم خاص که تامین مالی شده است، صورت گیرد.
واحد تجاری تعهدی مبنی بر حفط آن قلم برای بازپرداخت تامین مالی یا باز خرید آن در هر زمان نداشته باشد.
بخش دوم روشن میکند که ماهیت استقراض دارائی تامین مالی شده برای توجیه نحوه ارائه ارتباط اقلام کافی نیست شرکت باید با اختصاص دادن آن داراییها برای بازپرداخت وامها از کنترلش روی دارایی ها صرفنظر کند.
۲-۳-۶ معاملات مرتبط[۳۵]
بعضی وقتها ارزیابی ارتباط معاملات پیچیده و به هم فشرده که فقط در یک معامله منفرد نیست، مشکل است. متن پیشنهادی گزارشگری مالی شماره ۴ (FRED4) بیان می کند که لازم است بجای پرداختن به حسابداری برای هر معامله بطور جداگانه مفاد و ماهیت همه معاملات تعیین شود. این ضروری است که این گونه معاملات از دیدگاه نتایج احتمالی بوسیله مورد ملاحظه قرار دادن انگیزه همه بخشهای معامله و سناریوهایی که طرفین معامله کننده ممکن است در مورد آنها توافق کرده باشند، مورد توجه قرار گیرند. به نظر می رسد این تنها راهیست برای اینکه حقیقت انگیزه و نتایج این توافقات و ترتیبات شناسایی شود.
گفتار سوم:
۲-۴ چارچوب گزارشات مالی
کمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC) [۳۶] مسئولیتهایی تحت قوانین اوراق بهادار بر عهده دارد تا طبق آن استانداردهای قابل قبولی برای فراهم آوردن صورتهای مالی تعیین کند. بدین منظور کمیسیون این ماموریت را به هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی (FASB) [۳۷] واگذار کرد. هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی، استانداردهای حسابداری، در بسیاری از حوزه ها را انتشار داده است و هم چنین یک چارچوب مفهومی برای حسابداری و گزارشگری مالی خلق کرده است که در وضع استانداردهای حسابداری از آن استفاده می کند. این چارچوب اهداف گزارشگری مالی را مشخص میکند که قرار است اطلاعات مفیدی برای سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در فرایند تصمیم گیری آنها فراهم کند.
اصولاً گزارشات مالی شامل چهار بخش عمده می باشد: