۵- فرآیندهای سیسماتیک و اثربخش
۶- سنجه ها ( محمدی فاتح و همکاران، ۱۳۹۰: ۱۲۰و ۱۱۹ ).
۲-۳-۷٫ مدل مفهومی مدیریت دانش
جعفری و همکاران(۲۰۰۷)، نیز به توسعه یک مدل مفهومی برای مدیریت دانش با تکیه بر عوامل کلیدی موفقیت پرداخته اند. این مدل بر پایه فرهنگ سازمانی مدیریت نیروی انسانی آموزش ابعاد سازمانی پایلوت فناوری اطلاعات اندازه گیری عملکرد الگو برداری و ابعاد مدیریت دانش شکل گرفته است. شکل نشان دهنده مدل مفهومی ارائه شده می باشد (بامداد جهانیار صوفی و طاهری،۱۳۹۰: ۸۵).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
شکل شماره ۲-۴٫ مدل مفهومی مدیریت دانش با تاکید بر عوامل کلیدی موفقیت
۲-۳-۸٫ فرهنگ درمدیریت دانش
فرهنگ و ساختار سازمانی باید پشتیبان سیستم مدیریت دانش در سازمان باشد. فرهنگ و ساختار مناسب برای سازمان می تواند اینگونه تعریف شود: فرهنگ سازمانی که در آن « خلاقیت و نوآوری» یک ارزش محسوب می شود، یکی از ابعاد پیش برنده مدیریت دانش است. فرهنگ (ارزشها و باورها) توسط اعضای سازمان به اشتراک گذاشته می شود. ارزشهای سازمان، اصول و مقررات نانوشته و روشهای اجرایی، منابع فرهنگی دانش را تشکیل می دهند. محتوای فرهنگ سازمان، به عنوان منبع دانش می تواند توسط افراد، دستورالعمل ها، رویه های انجام کار و دستگاه های الکترونیکی سازمان تقویت شود ( بامداد جهانیار صوفی و طاهری،۱۳۹۰:۳۶ ).
۲-۳-۹٫ عوامل موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش
برای موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش در هر سازمان، جلب حمایت و اطمینان از تعهد مدیریت سازمان و ساختن بستر مناسب برای اعتماد و مشارکت کارکنان از مهم ترین قدمها می باشد که علاوه بر تسریع امور، موجب می شود برنامه های مدیریت دانش اجرائی تر باشند. از طرف دیگر داشتن شناخت کامل از سازمان و محیط آن می تواند تأثیر زیادی بر تهیه خط مشی، اهداف، ماموریت واقعی و استراتژی مدیریت دانش و برنامه ریزی مناسب برای مدیریت دانش بگذارد. همچنین طراحی ساختارها و فرایند های مدیریت دانش بستر مناسب را برای استقرار آن فراهم می کند و در پایان ارزیابی و بهبود برنامه ها و نتایج مدیریت دانش در سازمان، موجب بهبود عملکرد و توسعه سازمان شده و اساس بقای آن فراهم می شود ( جعفری و همکاران، ۱۳۸۸: ۲۲).
برونو و لیدکر[۳۱] اظهار می دارند که عوامل کلیدی موفقیت عبارتند از: مشخصهها، شرایط یا متغیرهایی که اگر درست مدیریت شوند می توانند اثر قابل ملاحظه ای بر موفقیت موضع رقابتی سازمان داشته باشند.
هفت عامل در موفقیت سیستم مدیریت دانش مورد شناسایی قرار گرفته است که عبارتند از : ۱) استراتژی الگوگیری و ساختار دانشی اثربخش؛ ۲) فرهنگ سازمانی؛ ۳) زیرساخت سیستم اطلاعاتی؛ ۴) درگیری و آموزش
افراد؛ ۵) رهبری و تعهد قوی مدیریت ارشد؛ ۶) محیط یادگیری و کنترل منابع؛ ۷) ارزیابی از آموزش حرفه ای و کار تیمی.
امروزه فشارهای رقابتی در بازار جهانی چنان فزاینده است که ارتقای کیفیت ، تولید کم هزینه، برآورده سازی به موقع انتظارات مشتریان و شهروندان، و پاسخگویی مدیریتی نه یک گزینه بلکه یک ضر ورت استراتژیک است محیط جهانی و رقابتی شدید باعث شده است که موضوعاتی مانند مدیریت کیفیت فراگیر، رضایت مشتری، الگوگیری، مهندسی مجدد، ساخت دهی مجدد، کوچک سازی و برون سپاری، برنامه ریزی استراتژیک، یادگیری سازمانی و مدیریت دانش کانون توجه سازمانها باشد ( رهنورد و محمدی، ۱۳۸۸: ۴۷-۳۹).
فرهنگ
مشارکتی
درگیرشدن
افراد
توسعه منابع انسانی
فرهنگ
مشارکتی
فرهنگ
مشارکتی
سیستم مدیریت دانش
الگوگیری
جهت گیری دانایی- محور
فرهنگ
مشارکتی
فرهنگ
مشارکتی
فرهنگ
مشارکتی
زیرساختهای IS
ارزیابی و انتقال دانش
شکل شماره ۲-۵٫ عوامل کلیدی موفقیت سیستم مدیریت دانش
۲-۳-۱۰٫ هفت سطح دانش درمدیریت دانش سازمانی
مدیریت دانش مجموعه ای از فعالیتها است که به شرکت کمک کرده تا دانش را از داخل و خارج سازمان به دست آورد. مدیریت دانش به فرایند تسخیر تخصصهای جمعی و بکارگیری هوشمندی در سازمان و استفاده از آنها برای پرورش نوآوری از طریق یادگیری سازمانی مستمر اشاره دارد.
جدول ۲-۱٫ هفت سطح دانش در سازمان
۱
دانش مشتری
– توسعه روابط عمیق مبتنی بر تسهیم دانش
– درک نیاز مشتری
– شناسایی فرصت های جدید
۲
روابط ذینفعان
– بهبود جریان دانش بین عرضه کنندگان، کارمندان، ذینفعان، جامعه و …
– استفاده از این دانش برای تدوین استراتژی های کلیدی