۰٫۵۸
۰٫۰۰
RI
به طور کلی:
CR=
نرخ سازگاری به ما می گوید که چقدر میان مقایسات هر تصمیم گیرنده (عضو گروه تصمیم گیری) سازگاری وجود دارد. اگر CR محاسبه شده عدد بزرگی باشد، سازگاری کم و اگر عدد کوچکی باشد، سازگاری بیشتر است. بطور کلی، اگر نرخ سازگاری کمتر یا مساوی ۱۰% باشد، تصمیم گیرنده در مقایسات زوجی سازگاری دارد. اگر نرخ سازگاری بیشتر از ۱۰% باشد، تصمیم گیرنده باید به طور جدی در جواب های اولیه خود، که به منظور به دست آوردن ماتریس مقایسات زوجی اولیه از آنها استفاده شد، تجدید نظر کند یا اینکه این فرد از گروه تصمیم گیری حذف می شود (Saaty,1994:426-447).
فصل دوم
مبانی نظری
۱-۲- ماهیت و مفاهیم گردشگری
۱-۱-۲- گردشگری به عنوان یک محصول
بسیاری از پژوهش گران گردشگری تلاش کرده اند تا ماهیت”محصول گردشگری”را تعریف کنند. برخی از این رویکردها با در نظر داشتن سمت عرضه و تقاضا گردشگری، نحوه تعامل عناصر مختلف مقصد و گردشگری را توصیف می کنند. مورفی مقصدهای گردشگری را مانند یک بازار می داند که رویارویی و تعامل وجه تقاضا و عناصر عرضه در آن، منجر به”مصرف”می شود. شاو و ویلیامز نیز محیط شهری را با تمام ویژگی هایش یک محصول تفریحی می دانند. طبقه گفته کلب محصول می تواند یک کالای فیزیکی، خدمت، یک ایده یا تجربه باشد. یک شهر به طور همزمان ترکیبی از کالا های فیزیکی خدمت و ایده است که تجربه گردشگری را شکل می دهد بناها و معماری آنها، بوستان ها، خیابان ها، امکانات فرهنگی و مذهبی، مجسمه های یاد بود و حتی سیستم حمل ونقل، برخی از محصولات فیزیکی شهرها هستند. این ویژگی ها فیزیکی، عنصر مهمی در شکل گیری تصویر ذهنی مقصد به عنوان یک شهر تاریخی، سنتی یا مدرن است. موقعیت جغرافیایی شهر بخش دیگری از محصول فیزیکی شهرمحسوب می شوند. اجرای نمایش، رقص های محلی، کنسرت ها و جشنواره ها از جمله خدماتی هستنند که شهر به گردشگران ارائه می دهد. تصویری که از مقصد در ذهن گردشگران شکل می گیرد، در واقع همان ایده شهر هستند. هنگام بازاریابی یک شهر به عنوان مقصد گردشگری باید به پیشبرد ترکیبی از کالا های فیزیکی، خدمت و ایده این محصول پرداخت. گردشگران در حین تجربه محصولات گردشگری، به ارزیابی آن ها می پردازند. آن ها محصولات را با در نظر گرفتن میزان ارضای نیاز هایشان و انتظارتشان از کیفیت محصول ارزیابی می کنند. در بحث بازاریابی گردشگری اکثر نویسندگان بین محصول و خدمات تمایز قایل نمی شوند آنها با فرض اینکه محصولات و خدمات تقریبا مترادف می باشند به محصول گردشگری اشاره می کنند و یک محصول را اینگونه تعریف می کنند”هر چیزی که بتواند برای جلب توجه، تملک، استفاده یا مصرف به بازار عرضه شود احتمالاُ نیاز یا خواسته ای ر ا ارضاء نمایند این تعریف شامل هدف های فیزیکی، خدمات و اماکن و سازمان ها و عقاید می شود (محمود ضیایی،نیلوفر عباسی،۱۳۹۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۲-۲- الگو های فضایی گردشگری
گردشگری یکی از جریانهای جهانی است که به خوبی بیانگر ترکیب امور اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است و در یک رویکرد جهانی سیطره بر تمامی فضاهای ماقبل مدرن، مدرن و پسامدرن را شکل می دهد. گردشگری میل به استفاده از فضا در اوقات فراغت با انگیزه ها و اهداف مختلفی است.گردشگری در یک کلیت در برگیرنده جریان ایجاد درآمد و اشتغال برای ساکنان محلی در عرضه فضا برای استفاده گردشگران یکی از این آثار است.
گردشگری در پردازش فضایی الگو های متفاوتی را ارائه می دهد که هرکدام از آنها ساختار و عملکرد فضایی خاصی را در پی دارد. الگوهای گردشگری دربرگیرنده گردشگری شهری،گردشگری روستایی، گردشگری عشایری و گردشگری طبیعی (طبیعت گردی) است که هریک ساختار و عملکرد ویژه ای را در زمینه گردشگری می طلبد. نتایج مثبت و منفی حاصل از گردشگری در فضای جغرافیایی با دیالکتیک گردشگری در رابطه است؛ دیالکتیک که یکی از اصول آن تضاد است.گردشگری از یک سو جهانی شدن سرمایه، انسان و فضا را دنبال می کند و از سوی دیگر امری محلی از هر لحاظ است.
گردشگری پسامدرن بیش از هر صنعت دیگری امکان رعایت عدالت جغرافیایی یا عدالت فضایی را به وجود می آورد. عدالت جغرافیایی یکی از عمده ترین زیر ساخت های عدالت اجتماعی است.گسترش استفاده از فضاهای مختلف امکان توزیع زیرساختها، توزیع خدمات و رفاه و توزیع درآمد را در همه فضا ها به وجود می آورد. استفاده از طبیعت به معنی وسیع کلمه در گردشگری موجب آن می شود که کل کره زمین به فضای جغرافیایی تبدیل شود.گردشگری پسامدرن با بهره گرفتن از کل این فضا می تواند در توزیع درآمد در فضای جغرافیایی و در نتیجه در عدالت اجتماعی نقش اساسی داشته باشد (مافی وسقایی،۱۳۸۵: ۱۸۸).
۳-۱-۲- گونه شناسی گردشگری
این حقیقت که گردشگران از جنبه های مختلف با یکدیگر تفاوت دارند از دیرباز مورد توجه صاحب نظران و متولیان گردشگری بوده است. همین تفاوت ها و تاثیر آن در رفتار و روابط گردشگران با محیط های فیزیکی، فرهنگی و افراد در طی سفر و در مقصد، باعث شده است که دسته بندی ها یا نوع شناسی های متعددی از آنان ارائه شود. اصولاُ گونه شناسی ها از این نظر مفیدند که با ارئه طبقه بندی ساده از پدیده های پیچیده، امکان درک آن ها را فراهم می کنند. اریک کوهن نخستین کسی بود که به صورت علمی و تحلیلی به گونه شناسی و دسته بندی گردشگران مبادرت کرد. او ابتدا گردشگران را به دو دسته گردشگران سازمان دهی شده و سازمان دهی نشده تقسیم بندی کرد. منظور او از بکار گیری لفظ سازماندهی شده این بود که مشخص سازد تا چه حد برنامه و مراحل سفر گردشگری به سازمانها و موسسات گردشگری وابسته است. دسته اول شامل ” گردشگران انبوه سازمان یافته” و ” گردشگران انفرادی سازمان یافته” و دسته دوم شامل ” گردشگران اکتشافی” و ” گردشگران آسانگرد” می شود به نظر کوهن هر کدام از این دو دسته تقاضا های مختلفی از مقصد دارند.
نوع شناسی گردشگران انبوه(کوهن)
گردشگران انبوه سازمان یافته این نوع گردشگری به شدت به سازمانهای خدماتی مرتبط با
صنعت گردشگری وابسته اند. ویژگی آنها دنبال کردن
تعطیلات به صورت از پیش برنامه ریزی شده و آماده است.
برنامه های مسافرتی آنان معمولا از طریق سفرگذاریها و گشت
پردازها طراحی و اجرا می شود و صرفا از محیطهای مصنوعی
ایجاد شده ویژه گردشگران بازدید می کنند.
گردشگران انفرادی سازمان یافته این گروه از گردشگران نیز از تسهیلات ویژه سیستم گردشگری
استفاده می کنند (برنامه پروازها، حمل ونقل و جایابی و…) و سعی
می کنند تا حد امکان قبل از ترک خانه، برنامه سفرشان مشخص
باشد. شاید بازدیدشان از همان مکان هایی باشد که گردشگران گردشگران
انبوه سازمان یافته از آنها دیدن می کنند، اما این کار را مستقلا انجام می دهند.
گردشگران اکتشافی این گروه کسانی اند که بدنبال مقاصد جدید و ناشناخته می گردند.
بیشتر علاقه دارند که مقصد خود را نه از طریق بروشورهای تبلیغاتی
، بلکه از درون مقالات و کتابهای مربوط به مسافرت پیدا کنند.
اینان در پی یافتن جا و مکانی آشنا، راحت و بی دردسر نیستند.
گردشگران آسانگرد این نوع گردشگران، در پی چیزهای نو و جدیدند و در این راه
هزینه ها و حتی سختیها و خطرهای سفر متقبل می شوند. آنان
سعی می کنند تا آنجا که امکان دارد با سایر گردشگران و مسافران
تماس نداشته باشند. هدف کلی آنان دست یافتن به پدیده های تازه
است. از لحاظ الگوی هزینه ای، ترجیح می دهند نیازمندیهای خود
را به جای شرکت های مسافرتی، مستقیما از محلیها تأمین کنند.
از دیدگاه صنعتی، دسته بندی دیگری در مورد گردشگران وجود دارد که یکی از موسسات امریکایی آن را مطرح کرده است. این موسسه به منظور درک بهتر رفتار مصرف کنندگان در حین سفر، به مطالعه بازار پرداخته است. در این مطالعه، بیش از ۶۵۰۰ پاسخ دهنده آمریکایی، انگلیسی، آلمانی و ژاپنی شرکت داشته اند. نتایج این بررسی تجربی در جدول زیر آمده است که می توان آن را با رویکرد علمی کوهن مقایسه کرد.
طبقه بندی گردشگران از دیدگاه امکس
گردشگران ماجراجو این گروه افرادی ورزیده و آموزش دیده و در پی کسب تجارت نو و
ملاقات با مردمان و زمین های جدیدند. سفر در زندگی آنها نقش مهمی دارد.
گردشگران محافظه کار کسانی اند که اعتماد به نفس لازم برای سفرهای دشوار یا طولانی را