تجزیه و تحلیلهای جمعیتشناختی نشان میدهد که کشور ایران پس از تجربه کاهش باروری، وارد مرحله جدیدی از تغییرات جمعیتی شده است. مشخصهی اصلی این دوره جدید تحولات جمعیتی نه تنها افزایش جمعیت نیست، بلکه کاهش مداوم و مستمر باروری کمتر از حد جانشینی در درجه اول و سپس منفی شدن رشد سالانهی جمعیت است که به مسائل مهم جمعیتی تبدیل خواهند شد. این باروری زیر سطح جانشینی اگر در طول زمان مداوم و پایدار باشد موجب بروز برخی چالشهای عمده برای کشور خواهد شد (مشفق و حسینی، ۱۳۹۱).
جدول ۱-۱ تحولات شاخصهای باروری و خانوار در ایران را بین سالهای ۱۳۹۰- ۱۳۵۵ نشان میدهد. براساس یافتههای جدول، میزان خام موالید از ۸/۴۱ در سال ۱۳۵۵ به ۴/۱۸ در سال ۱۳۹۰ کاهش یافته است. میزان باروری کل از ۰۸/۶ در سال ۱۳۵۵ به ۷/۱ در سال ۱۳۹۰ رسیده است. اندازه خانوارها از پنج در سال ۱۳۵۵ به ۵/۳ در سال ۱۳۹۰ کاهش یافته است. همچنانکه یافتهها نشان میدهد، طی ۳۵ سال گذشته شاهد کاهش میزان باروری و کوچک شدن اندازه خانوادهها هستیم.
جدول ۱-۱ تحولات شاخص های باروری و خانوار در ایران (۱۳۹۰-۱۳۵۵)
سال
میزان خام موالید
میزان باروری کل
بعد خانوار
۱۳۵۵
۸/۴۱
۰۸/۶
۰/۵
۱۳۶۵
۳/۴۳
۲۳/۶
۱/۵
۱۳۷۵
۶/۲۲
۵۲/۲
۸/۴
۱۳۸۵
۸/۱۷
۸/۱
۰/۴
۱۳۹۰
۴/۱۸
۷/۱
۵/۳
منبع: (حسینی، ۱۳۸۱؛ عباسی شوازی، ۱۳۷۹؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰-۱۳۳۵)
استمرار باروری پایین برای هیچ جمعیتی مطلوب نیست. با توجه به پیامدهای استمرار باروری زیر سطح جایگزینی، اتخاذ برنامههایی برای جلوگیری از استمرار کاهش باروری و افزایش آن، دستکم تا سطح جایگزینی، ضروری مینماید. هرگونه سیاستگذاری در راستای افزایش و یا جلوگیری از کاهش بیشتر باروری، مستلزم آگاهی و شناخت عوامل، شرایط و زمینه های باروری پایین است. شواهد نشان میدهد که در بستر تحولات بسیاری که جامعه ایران طی دهههای گذشته به ویژه بعد از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی تجربه کرده است، برخی از الگوهای تاریخی حاکم بر خانواده و به تبع آن نگرشها، رفتار و ایدهآلهای باروری دستخوش تغییر شده است.
براساس مطالعههای صورت گرفته، تغییر در ایستارهای مربوط به زندگی خانوادگی نقش تعیینکننده در روندهای جمعیتشناختی داشته است (عباسی شوازی و عسکری ندوشن، ۱۳۸۴). بنابراین بررسی ایدهآلهای باروری یکی از موضوعاتی است که برای شناخت عوامل مؤثر بر کاهش مستمر باروری در ایران اهمیت دارد.
۱-۲- بیان مسأله
انتشار نتایج اولیه سرشماری ۱۳۹۰ کل کشور، که نرخ رشد جمعیت ایران را ۳/۱ محاسبه کرده است، موجب اظهارنظرها و ابراز نگرانیهایی درباره آیندهی جمعیت کشور شد (سروش و بحرانی، ۱۳۹۲). رشد جمعیت، حاصل سه عامل مهم جمعیتشناختی است که تحت عنوان حرکات جمعیتی بررسی میشوند: باروری[۴]، مرگ و میر[۵] و مهاجرت[۶] (شهبازی، ۱۳۷۷). امروزه با توجه به موفقیتهای جامعه بشری در زمینه کنترل قابل ملاحظهی عوامل مرگ و میر و هم چنین سیاستهای جمعیتی در خصوص کنترل و نظارت بر فرایند مهاجرت، تغییرات جمعیتی بیشتر تحت تأثیر سطح باروری است (فروتن، ۱۳۸۸). طی سه دهه گذشته، باروری در ایران به طرز چشمگیری کاهش پیدا کرد. این وضعیت سبب شد تا ایران طی سالهای ۲۰۰۶-۲۰۰۳ به جرگهی کشورهایی بپیوندد که دارای باروری در سطح یا زیر سطح جایگزینی بودند (ادارهی مدارک جمعیت[۷]، ۲۰۰۶). میزان باروری در ایران از ۷ فرزند برای هر زن در سال ۱۳۵۷ به ۸۵/۱ فرزند برای هر زن در سال ۱۳۸۵ کاهش یافت. این بزرگترین و سریعترین کاهش میزان باروری است که تا به حال در جهان به ثبت رسیده است (عباسی شوازی و همکاران، ۲۰۰۹).
هر چند تحولات باروری تا اندازهای تحت تأثیر شرایط سیاسی- اجتماعی قبل و بعد از انقلاب بوده است، اما شواهد نشان میدهد که تحولات باروری از تغییر سیاستهای جمعیتی مستقل بوده است (عباسی شوازی و علیمندگاری، ۱۳۸۹). دلایل متعددی برای تبیین انتقال باروری ایران بیان شده است: کاهش مرگ و میر کودکان، افزایش شهرنشینی، توسعه و بهبود نظام شبکه بهداشتی- درمانی، توسعه روستاها، استقرار مجدد برنامه های تنظیم خانواده در سال ۱۳۶۹، افزایش سواد و تحصیلات به ویژه سواد دختران، کاهش تعداد فرزندان دلخواه و در نهایت بهبود موقعیت و پایگاه نسبی زنان از این موارد هستند (عباسی شوازی، ۲۰۰۰؛ عباسی شوازی، ۲۰۰۲؛ آقاجانیان، ۱۹۹۲؛ میرزایی، ۲۰۰۵؛ آقاجانیان و مهریار، ۱۹۹۹).
فرایند گذار باروری[۸] در ایران، متناسب با تحولاتی بوده است که در ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی و نیز برخی از ابعاد سنتی خانواده به وقوع پیوسته و به تغییراتی در ایستارهای مرتبط با ازدواج و فرزندآوری و در نهایت رفتار و ایدهآلهای باروری منجر شده است (حسینی و عباسی شوازی، ۱۳۸۸). کاهش تمایلات باروری و تغییر در رفتار و ایدهآلهای باروری زنان، علاوه بر تأثیر قاطعی که بر میزان رشد جمعیت دارد بر ترکیب و ساختار جمعیت نیز تأثیر خواهد داشت. کاهش مستمر زاد و ولد و انتقال از باروری طبیعی به باروری کنترل شده، به تدریج ساختار سنی جمعیت را از وضعیت جوانی، خارج و به طرف سالخوردگی سوق میدهد (زنجانی، ۱۳۸۳). با این وصف به نظر میرسد مشکل کنونی کشور، نه کاهش رشد جمعیت، بلکه دغدغهی مهم، تغییر در ایدهآلها، تمایلات و رفتار باروری زنان است. با توجه به تغییرات باروری در طول سه دهه گذشته در ایران، لازم است عواملی که رفتار، ایدهآلها و تمایلات زنان را برای داشتن فرزند تحت تأثیر قرار میدهد، شناسایی و آنها را مبنای سیاستگذاری جمعیتی قرار داد (حسینی و بگی، ۱۳۹۱). هر پدر و مادری دارای باورها و ایدهآلهایی دربارهی بعد خانواده و حتی شمار فرزندان دختر یا پسری است که میخواهند داشته باشند. با توجه به اینکه اندازهی ایدهآل و مورد دلخواه خانواده نزد زوجین تأثیری تعیین کننده بر باروری خواهد داشت، در مطالعهی حاضر در پی آن هستیم تا ایدهآلهای باروری و عوامل مؤثر بر آن را در بین زنان ۴۹-۱۵ سالهی شهرستان مهر مورد بررسی قرار دهیم.