گروه سوم از این ابتکارات مربوط به موسسات و سازمان های بین المللی مختلف ویا N.g.O های[۱۷۲] بی طرف است که در صدد یافتن راه حل هایی است که نیازهای طرفین را بر آورده کند این گروه ابتکارات مذاکره را به عنوان بهترین سازکار برای یافتن راه حلی مرضی الطرفین پیشنهاد می کند .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
از سال ۱۹۴۶ تا ۲۰۰۶ سازمان ملل متحد بیش از ۱۲۰۵ ابتکار و راه حل مختلف را ثبت کرده است . این تلاش ها و ابتکارات به صورت مشهود افزایش یافته است این تلاش ها بر پایه گفتگو ، پیغام ، مذاکره ، کنفرانس ها استوار بوده است . اما گذشته از راه حل های پیشنهادی توسط سازمان ملل ، ابتکارات بین المللی دیگری نیز در بحران خاورمیانه وجود داشته است این راه حل ها بر اساس زمان و شرایط ارائه دارای تفاوت های ماهوی به هم بوده و در زمان های خاص ، اشکال خاصی از پیشنهادات مطرح بوده است که مورد توجه افکار عمومی جهان نیز قرار داشته اند .
راه حل های ارائه شده توسط مجامع بین المللی توجه خاصی به اوضاع و احوال طرفین و اوضاع منطقه و غیره دارند تا از این طریق بتوانند که راه حل مرضی الطرفین را پیشنهاد دهند .
فهرست زیر مهمترین راه حل های پیشنهادی را نشان می دهد :
۱-کمیسیون بیل ۱۹۷۳
۲- قطعه ۱۸۱ معروف به قطعنامه تقسیم ۱۹۴۷
۳- قطعنامه خارطوم ۱۹۶۷
۴-طرح آلون ۱۹۶۷
۵-معاهده کمپ دیوید ۱۹۷۸
۶-قراردادصلح میان اسرائیل و مصر ۱۹۷۹
۷-طرح صلح ریگان ۱۹۸۲
۸-ابتکار صلح اسرائیل ۱۹۸۹
۹-کنفرانس مادرید ۱۹۹۱
۱۰-بیانیه اسلو ۱۹۹۳
۱۱-قرارداد قاهره ۱۹۹۴
۱۲-معاهده ی صلح اردن و اسرائیل ۱۹۹۴
۱۳-پروتکل پاریس
۱۴ –موافقت نامه موقت اسلو ۱۹۹۵
۱۵- تفاهم وای ریور ۱۹۹۸
۱۶- تفاهم نامه شرم الشیخ ۱۹۹۹
۱۷- کمپ دیوید ۲۰۰۰
۱۸- طرح میشل ۲۰۰۱
۱۹ –مذاکرات تابا ۲۰۰۲
۲۰ طرح بوش ۲۰۰۲
۲۱- ابتکار صلح اعراب ۲۰۰۲
۲۲- نقشه ی مسیر صلح ۲۰۰۳
۲۳- معاهده ژنو ۲۰۰۳
۲۴- طرح عدم در گیری شارون ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ [۱۷۳]
۲۵- کنفرانس صلح آناپلیس ۲۰۰۷
در این میان ، سه مورد از ابتکارات توسط اعراب ، چهار مورد از سوی اسرائیل ، هشت مورد از طرف آمریکا و چهار مورد از طرف اروپا بیان شده اند – توزیع این ابتکارات به وضوح توجه بین المللی برای بحران فلسطین را نشان می دهد این پیشنهادات تشکیل دولت مستقل فلسطینی وعده داده شده است ولی در عین حال منافع کشور اسرائیل نیز همیشه مد نظر بوده است .
اما با تلاش های صورت گرفته توسط مجامع بین المللی و حتی افراد و گروه ها هنوز راه حلی مبتنی بر ارضاء حقوق حقه ی مردم فلسطین که همان تشکیل یک دولت مستقل است به نتیجه نرسیده است . زیرا هر طرحی که پیشنهاد می شود به یکی از طرف های دیگر امتیازات بیشتر می دهد و طرف دیگر را مجبور به رد آن می کند . تلاش ها و مذاکراتی که بین دو طرف انجام می شود نیز تابعی از سیاست های داخلی طرفین بخصوص اسرائیل است . در نتیجه این طرح ها نیز استحکام خاصی برخوردار نیستند .
۳-۶-۶ آخرین تلاشهای فلسطین در عضویت سازمان ملل
همانطور که در بخشهای پیشین ذکر شد روند دولتمند شدن فلسطینیان با مشکلات و دشواری های فراوانی روبروست . اصولا در مورد فلسطین ۳ راهکار برای مستقل شدن و ایجاد یک کشور فلسطینی وجود دارد .
اول – اینکه فلسطینیان دارای یک جمعیت ، دولت و قلمرو به عبارت دیگر دولتمندی با قدرت باشند تا بتوانند فارغ از هرگونه دخالت یا نفوذ و تسلط هرگونه دخالت خارجی به استقلال دست یابند .
دوم – اینکه به دلیل عوامل عینی بتوانند نظر مثبت اسرائیل را در برخورداری از یک استقلال به دست آورند .
سوم – اینکه بتوانند با حمایت بین المللی ، کمبودهای خود را پوشش دهند و با کمک مجامع بین المللی به استقلال دست یابند .
از سه گزینه فوق ، گزینه اول و دوم ناممکن به نظر می رسد ، زیرا فلسطینیان به دلیل استعمار و عقب ماندگی فاقد قدرت لازم برای تبدیل شدن به یک کشور مستقل هستند و دیگر اینکه اسرائیل هیچگاه به فلسطینیان این اجازه را نخواهد داد که به عنوان یک کشور مستقل عرض اندام کنند .
تنها راه و بهترین راه برای فلسطینیان آن است که از طریق مجامع بین المللی و با کمک آنها بتوانند مشروعیت و موجودیت پیدا کنند . در مورد استفاده از مجامع بین المللی ، برای میان استقلال و ایجاد یک کشور مستقل می توان به نمونه اسرائیل توجه نمود که این رژیم با حمایت سازمان ملل دارای مشروعیت و موجودیت گردید حال چگونه است که فلسطینیان نتوانند بر همین اساس به دولتمندی دست پیدا کنند ، زیرا بر اساس قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل متحد ایجاد یک کشور مستقل یهودی ملازمه با ایجاد یک کشور فلسطینی دارد.
۳-۶-۷ عضویت در سازمان ملل
بر اساس منشور ملل متحد کشورهای صلح جو که تعهدات مندرج در منشور را بپذیرند و به تشخیص سازمان قادر به اجرای آن باشند می توانند به عضویت سازمان ملل متحد در آیند [۱۷۴]و نیز پذیرش اعضای جدید منوط به تصمیمی است که مجمع بنا بر توصیه شورای امنیت اتخاذ می کند .[۱۷۵]بر این اساس دولت جدید باید صلح جو باشد و نیز بتواند با تعهدات مندرج در منشور عمل نماید . اما همواره عضویت در سازمانهای بین المللی و نیز مورد شناسائی قرار گرفتن به عنوان یک عمل سیاسی پذیرفته شده فارغ از اینکه عوامل حقوقی در آن تأثیرگذار باشند به ویژه بعد از تأسیس سازمان ملل متحد و در دوران جنگ سرد که شناسائی بیشتر تحت تأثیر موازنه شرق و غرب انجام می شد .[۱۷۶]
درست است شناسائی را یک عمل کاملا سیاسی بدانیم اما این سیاسی بودن به این معنا نیست که این عمل فاقد هرگونه پیامدهای حقوقی است . کشورها با عضویت در سازمانهای بین المللی واجد یک شخصیت بین المللی می شوند که بر طبق آن می توانند به مشروعیت در صحنه بین الملل دست پیدا کنند .
سازمان ملل متحد نیز یکی از این سازمانهای بین المللی و نیز مهمترین آنهاست که عضویت در آن دارای پیامدهای خاص خود است . این پیامدها را می توان به عنوان خلاصه اینطور بیان کرد که اولا کشورها با عضویت در سازمان ملل مورد حمایت این سازمان قرار می گیرند و ثانیا سایر اعضا مکلف می شوند که با این موجودیت جدید مطابق منشور رفتار نمایند .
۳-۷ شناسائی
شناسائی کشورهای جدید الورود به سازمان ملل یکی از دشوار ترین و پیچیده ترین مفاهیمی است که تاکنون قالب خاص برای آن ارائه نشده است . شناسائی را می توان یک عمل سیاسی دانست که ناشی از اراده دولتهاست و یک رفتار سیاسی تلقی می شود .
شناسائی بر طبق تعریف ارائه شده توسط کمیسیون حقوق بین الملل عملی است که بر اساس آن کشورهای قدیمی وجود یک واحد سیاسی مستقل مستقر در سرزمین معین را که قادر به رعایت حقوق بین الملل است تصدیق می نماید و بدینوسیله اراده خود را مبنی بر شناسائی آن به عنوان عضو جامعه بین المللی اعلام می دارند. [۱۷۷]