فرایند های جبران طرحواره ممکن است بعنوان برخی از تلاش های موفق بیماربرای چالش با طرحواره هایش نیز مطرح شوند.متاسفانه جبران طرحواره ها تقریبا همیشه متضمن شکست دربازشناسی آسیب پذیری نهفته است؛درنتیجه اگر جبران طرحواره با شکست مواجه شود، درمان بدلیل عدم آمادگی بیماربرای تجربه مجدد هیجان های شدید به تعویق می افتد.علاوه براین رفتارهای طرحواره خاست که بصورت افراطی جبران میشوند، ممکن است حقوق دیگران را بصورت آشکارازیر پا بگذارندودرنهایت به پیامد های ناگوار درزندگی منجر شوند(جفری یانگ ۱۹۵۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بند چهارم) فنون شناختی طرحواره
درحال حاظر دوتکنیک برای شناسایی طرحواره ها وجود دارد۱)استفاده از پیکان رو به پایین ۲)مشاهدۀ درون مایه های مشترک فرد نسبت به خودش ودیگران. برای شناسایی باورها وطرحواره های بیماران می توان ازپرسشنامه باورهای فردی بک وپرسشنامۀ طرحوارۀیانگ استفاده کرد.
الف)پیکان رو به پایین:
بعضی از افکار منفی، درست ازآب درمی آیند. بیماری پیش بینی می کرد که درمهمانی طرد خواهد شد یا مورد بی اعتنایی بقیه قرار می گیرد. این فکر نوعی پیش گویی است اما احتمال دارد صحت پیداکند. جستجوی باورهای زیر بنایی ترس،به اوکمک می کند تا فکررا از درجۀ اعتبار ساقط کند. درمانگر درتکنیک روبه پایین، مدام درباره فکر یا واقعه از بیمار سوال می کند: اگر این فکر درست باشد، بعدش چه اتفاقی می افتد؟ یا اگر این واقعه رخ بدهد، جه معنایی برای شمادارد؟ هدف استفاده از این تکنیک شناسایی باورهای مرکزی است. همان باوری که هسته اصلی مشکلات محسوب می شود.
ب) انگیزه آفرینی برای تغییر طرحواره:
طرحواره ها ماهیتا دربرابرتغییر مقاومند. بیماران معمولا روش هایی رابکارمی گیرند تااین طرحواره ها تغییر نکنند مثل اجتناب شناختی وهیجانی، کمربند محافظتی جبران طرحواره واجتناب طرحواره (جفری یانگ،۱۹۵۰).
در روند شناسایی وفرمول بندی طرحواره رویکرد شناخت درمانی، ممکن است مقاومت دربرابر تغییر به اشکال مختلف بروزکند از جمله، ناتوانایی برای یادآوری خاطرات مهم، اجتناب ازادامۀ درمان عدم انجام تکالیف خانگی وچالش بادرمانگر. طرحواره ها خودتداوم بخش هستند و ممکن است تلاش برای اصلاح آنها کاری سخت وطاقت فرسا باشد. علاوه براین طرحواره ها سال هاست که از طریق پردازش اطلاعات انتخابی، تقویت وتایید شده اند. بعضی از بیمارن معتقدند اگر چه طرحواره هایشان حالتی دردناک وزیان بار دارند، اما باواقعیت همخوان هستند وتلاش برای اصلاح این باورهای بنیادین به معنی رها کردن راهبرد انطباقی است .بعضی از بیماران نیز معتقدند تلاش برای اصلاح طرحواره ،کاری درد ناک پایان ناپذیر است وهیچ فایده ای ندارد(شهامت و همکاران،۱۳۸۹).
درفرآیند به کارگیری این تکنیک، بهتر است از رویکرد ابهام زدایی استفاده کرد. به جای اینکه بیماران برداشت کنند که مادرحال سفر پر پیچ خم به نواحی تاریک و ناخودآگاه ذهن آنها هستیم وبه یاددرمان های ترسناک روان کاوی بیفتند، شناخت درمانگر رویکردی صادقانه اتخاذ می کند. شناخت درمانگر با طرحواره ها نیز همانند سایر افکار برخورد خواهد کرد : یعنی می توانیم آنها را با کمک بیمار بشناسیم ودر معرض واقعیت آزمایی قراردهیم.طرحواره ها می توانندبه طورموقت با باورهای جایگزین جابه جاشوند،به گونه ای که بتوانیم آن ها رادربافتار زندگی واقعی بیمارن آزمون کنیم . با این حال،برای انجام چنین کاری،بابد دربارۀ انگیزه بیماربرای تغییرطرحواره به بحث وتبادل نظر پرداخت. در این مرحله می توان چنین اقداماتی انجام داد:توضیح دقیق عملکرد طرحواره هابه بیماران ،بررسی ترس ها یا بیمناکی بیماران دربارۀدستیابی به خاطرات اولیه چالش با نگرش بیمار وتاکید بررویکرد کاربردی ومبتنی برعقل سلیم در شناخت درمانی. یکی ازمشکلات عمدۀ بیماران درروند تغییرواصلاح طرحواره ها، اشتباه گرفتن شناخت درمانی با روان کاوی است. تغییرواصلاح طرحواره هامی تواند بدون هیچ گونه اشاره ای به ناخودآگاه وسایر مفاهیم روانکاوی صورت بگیرد ما به بیماران تاکید می کنیم که (۱)روند واصلاح طرحوار ه ها ساختارمند است(۲)درمانگر به بیما ر تکالیف خانگی خود یاری می دهد،(۳)برای هر جلسه،دستور جلسه خواهیم داشت و(۴)تمرکز اصلی ما برچالش ،آزمون وحتی عمل کردن برخلاف طرحواره است( تورس ۲۰۰۲ ).
مشکل متداول دیگر،ناامیدی بیماردربارۀ اصلاح طرحواره است.بیماران ممکن است تغییر شخصیت خودرادرفرایند درمان ،امری غیرواقع بینانه بدانند چون سالهاست با این روش رفتار کرده اند. درمانگر می تواند خاطر نشان سازد که هدف درمان تغییر شخصیت آنها نیست، بلکه تغییر اثر طرحواره ها برزندگی آ ن هاست ودرطی فرایند درمان آن ها باز هم همان فرد قبلی خواهند ماند.بااین حال اگر روند درمان را به درستی پشت سربگذارند،اثرات منفی طرحوار ها برزندگی آنها کمترمی شود. البته در ابتدا ی درمان هیچ گو نه تضمینی برای موفقیت در اصلاح طرحواره های منفی وجود ندارد وچون بیمار تلاشی برای اصلاح طرحوار ه انجام نداده است،بنابراین به موفقیت این کاربادیده شک وتردید نگاه می کند بیماران راتشویق می کنیم که نگرشی آزمایشی اتخاذ کنند: بگذاراین کاررا انجام دهم تاببینم باعث تغییر من می شود یا خیر . علاوه براین،بیمارراتشویق می کنیم که توقعات واقع بینانه ای از درمان داشته باشد.به عنوان مثال :فکر نکنند درطی درمان یابطور کامل خوب می شوند یااینکه اصلا تغییر نمی کنند.همانطور که مدت هاوقت لازم است تابتوانید از طریق تمرین وتکراربه تناسب جسمی دست پیدا کنید،برای تغییر طرحواره زمان زیادی لازم است. فرایند تغییر همه یا هیچ نیست، بلکه روی یک طیف درجه بندی می شود.تغییرات هر چند اندک در میزان اعتقاد به طرحواره یاهیجان ها نیز می توانند به عنوان تغییر در نظر گرفته شوند.حتی آگاهی از نحوه ی شکل گیری عملکرد طرحواره نیز نوعی تغییر محسوب می شود( تورس ۲۰۰۲ ).
ج) بررسی زندگی از چشم انداز یک طرحوارۀ مثبت تر:
ما اغلب سرگذشت زندگی خود رابه گونه ای تجربه می کنیم که انگارتنها واقعیت ممکن بوده اند.فردی که درذهنش طرحوارۀ بی کفایتی شکل گرفته باشد،ممکن است تجارب زندگی خود را عین واقعیت در نظر بگیرد.دنبال نکردن کار های چالش آفرین یا اهمال کاری با طرحوارۀ او همخوان هستند، ایجاد چشم اندازی متفاوت به سرگذشت زندگی ودر نظر گرفتن فرصت های انتخاب و حوادث زندگی به عنوان عوامل تداوم بخش طرحواره می تواند به افراد کمک کند تا به چگونگی اثرات طرحواره، بهتر پی ببرند. در این تکنیک ازبیماران خواسته می شود که اگر در زندگی از طرحواره ای مثبت استفاده کنند، درانتخاب های خود چگونه عمل می کنند(شهامت و همکاران،۱۳۸۹).
پیشینه و تاریخچه تحقیق
در بررسی پژوهش های انجام شده در رابطه با موضوع این رساله ، پژوهش ها و نتایج آن را در دو بخش پژوهش های خارج از مراجع تحقیقاتی و علمی ایران و در بخش دیگر پژوهش های انجام شده داخل ایران را مورد بررسی قرار خواهیم داد .
الف – پژوهش های انجام شده در داخل از ایران
احمدی، (۱۳۹۲) در مطالعه ای با عنوان ” بررسی مولفه های موثر بر بزهکاری اطفال ” به بررسی عوامل و مولفه های موثر در بزهکاری اطفال پرداخت. نتایج این مطالعه نشان داد عواملی همچون: عوامل اقتصادی، خانوادگی، محیط اجتماعی و همسالان نقش اساسی در بروز رفتار بزهکارانه ی اطفال دارد.
مهدوی و نیکزاد (۱۳۹۱)، در مقاله ای با عنوان “خانواده، کنترل اجتماعی و پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان” به بررسی نقش پیشگیرانه ی خانواده در بزهکاری اطفال و نوجوانان پرداختند. نتایج این تحقیق رابطه بین اختلال در نقش کنترلی خانواده و بروز خطر گرایش به بزهکاری در کودکان و نوجوانان را اثبات نمود.
نوری(۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان” بررسی تاثیر خانواده نابسامان در گرایش فرزندان نوجوان به بزهکاری در شهر اهواز “به بررسی و شناخت عوامل خانوادگی موثر بر بزهکاری نوجوانان پرداخت. نتایج حاصله نشان میدهد که شیوه تربیتی مستبدانه و یا سهلگیرانه توأم با غفلت و بیتوجهی والدین در گرایش نوجوانان به بزهکاری موثر میباشد.همچنین عواملی مانند تعداد اعضاء خانواده(بعد خانوار)،تحصیلات پائین والدین،نوع شغل والدین، میزان درآمد و هزینههای زندگی،وضعیت نامناسب اقتصادی،فضاهای کوچک زندگی،زندگی در محلههای شلوغ،نوع تملک مسکن،جدایی والدین،فوت والدین و انحرافات مجرمانه والدین یا نزدیکان و نیز میزان پایبندی خانواده به مسائل مذهبی در گرایش نوجوانان به بزهکاری موثر میباشد.همچنینی عواملی مانند ترک تحصیل نوجوان،اشتغال به کار نوجوان در سطوح پائین،(که خود تابعی از وضعیت اقتصادی خانواده آنان میباشد)و نیز نوع نگرش نوجوان به انسانها و جامعهء پیرامونی،و نیز داشتن دوستان ناباب از دیگر عوامل موثر در گرایش نوجوانان به بزهکاری میباشد.معهذا وجود یا عدم وجود اختلاف و مشاجره بین والدین و یا اعتیاد و عدم اعتیاد والدین در گرایش یا عدم گرایش نوجوانان به بزهکاری تأثیری نداشته است.همچنین نتایج حاصله نشان میدهد که وجود یا عدم وجود پیوند عاطفی متقابل میان فرد و خانواده و نیز میان فرد و جامعه از سوی دیگر در گرایش نوجوان به بزهکاری تأثیری نداشته و یکی از عوامل بزهکاری آنها محسوب نمیشود.
علیوردی نیا و همکاران(۱۳۸۷)، در مقاله ای با عنوان ” سرمایه اجتماعی خانواده و بزهکاری ” به بررسی تجربی فرضیه رابطه بین سرمایه اجتماعی خانواده و بزهکاری نوجوانان دختر و پسر پرداختند. یافته های تحقیق نشان داد که سرمایه اجتماعی شناختی درون خانواده ، در بین پاسخگویان
پسر بیشترین قدرت تبیین کنندگی بزهکاری را داشته است، در صورتی که سرمایه اجتماعی ساختاری درون خانواده ، بیشترین قدرت تبیین کنندگی بزهکاری را در بین پاسخگویان دختر نشان داده است. همچنین در بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی خانواده، صمیمیت اعضاء خانواده و حمایت اجتماعی رابطه معناداری با بزهکاری پسران داشته است، در حالی که در بین پاسخگویان دختر، آگاهی والدین و عضویت والدین در نهادهای اجتماعی با رفتارهای بزهکارانه رابطه معناداری را نشان داده اند.
علیودی نیا و مهر(۱۳۸۶) در مقاله ای با عنوان “فعالیت های ورزشی و بزهکاری: آزمون تجربی نظریه پیوند اجتماعی هیرشی” به بررسی تاثیر ورزش بر بزهکاری نوجوانان پرداختند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی چندمتغیره حاکی از آن است که متغیرهای دلبستگی،باور و عزت نفس رابطهی معکوس و معناداری با بزهکاری داشتهاند.درحالیکه با افزایش مشغولیت ورزشی،بزهکاری افزایش و با کاهش آن،کاهش نشان داده است.بین تعهد تحصیلی و بزهکاری نیز رابطهی معناداری مشاهده نشده است.همچنین مقایسهی ورزشهای تیمی و انفرادی بیانگر این است که ورزشهای تیمی و بزهکاری رابطهی معناداری با یکدیگر نداشتهاند.حال آنکه با مشغولیت هرچه بیشتر در ورزشهای انفرادی،بزهکاری افزایش نشان داده است.
مشکانی( ۱۳۸۱ ) در مطالعه ای با عنوان” سنجش تأثیر عوامل درونی و بیرونی خانواده بر بزهکاری نوجوانان (آزمون تجربی نظریه ترکیبی کنترل اجتماعی وپیوندافتراقی)” به بررسی میدانی موضوع بزهکاری نوجوانانی که به جرم بزهکاری در تهران بزرگ در سال ۱۳۷۱ دستگیر شده بودند پرداختند. چارچوب نظری این بررسی یک نظریه تلفیقی است که از تلفیق دو نظریه کنترل اجتماعی هیرشی و پیوندهای افتراقی ساترلند و کرسی به وجود آورده تا در تعیین علت ها هم عوامل درونی و هم بیرونی موثر در بزهکاری را به حساب آورده شود اجرای یک تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تنها سه عامل بر شدت بزهکاری اثر دارند و می توانند آن را تببین کنند. این سه عامل عبارت بودند از: عامل وابستگی نوجوان به خانواده، باورها و نگرش ارتباط با بزهکاران. یافته ها نشان می دهند که هر قدر وابستگی نوجوان به خانواده قوی تر باشد، از شدت عمل بزهکارانه کاسته می شود. باورهای مذهبی عامل بازدارنده بزهکاری اند و نگرش های منفی نسبت به قانون، مجریان قانون، و هنجارهای اجتماعی باعث تقویت بزهکاری می شوند. سرانجام ارتباط با بزهکاران به صورت صمیمی و مستمر قویا نوجوان را به سوی بزهکاری سوق می دهد.
ب – پژوهش های انجام شده در خارج از ایران
سلمی و کیویوری[۳۶](۲۰۰۹)، در مقاله خویش تحت عنوان” همبستگی بین سرمایه اجتماعی و جرم جوانان (نقش شاخص های فردی و ساختاری)” با کنترل شاخصهای سطح فردی و ساختاری سرمایه اجتماعی به بررسی رابطه این دو متغیر پرداخته اند. این تحقیق در یک نمونه ۵۱۴۲ نفره از نوجوانان۱۵-۱۶ ساله انجام گرفته است. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد، هنگامی که متغیرهای سطح فردی و ساختاری (مثل خودکنترلی)کنترل شده باشد، پایین بودن حمایت از سوی والدین، پایین بودن کنترل از سوی معلم و پایین بودن اعتماد بین اشخاص، با رفتار بزهکارانه همبستگی دارد. کنترل از سوی والدین، حمایت معلمان و پیوند بین نسلی با بزهکاری، تنها در مدلهای دو متغیره همبستگی دارد. به نظر میرسد پیوندهای ضعیف والدین که باعث پیوند نوجوانان به بازار کار پاره وقت میشود او را در مقابل خطر بزهکاری حمایت نمی کند.
رایت و همکاران[۳۷](۲۰۰۱) رابطه بین سرمایه اجتماعی خانواده و رفتارهای بزهکارانه را بررسی کرده اند. با استناد به نظریه کلمن یافته های آنان نشان میدهد که سرمایه اجتماعی خانوادگی در طول زمان، میزان بزهکاری را کاهش می دهد و تأثیرات بد رفتاری را تعدیل میکند. همچنین تلاش والدین بر حسب مدت زمان صرف شده و میزان توجه آنان احتمال ارتکاب رفتارهای بزهکارانه و جامعه پذیری توسط همسالان بزهکار را کاهش می دهد. آنها همچنین نشان داده اندکه سرمایه اجتماعی خانواده کنش متقابل و سطح وظایف را افزایش میدهد و اساسی را برای کنترل اجتماعی غیر رسمی فراهم می سازد.
پارسل و همکاران(۱۹۹۳) در تحقیقی با عنوان “سرمایه اجتماعی خانواده و مشکلات رفتاری کودکان” به بررسی رابطه بین این دو متغیر پرداخته اند. آنان معتقدند که سرمایه اجتماعی خانواده باید با جامعه پذیری هنجارهای اجتماعی در کودکان همبستگی داشته باشد. همچنین وضعیت اشتغال والدین باید با سازگاری اجتماعی کودکان در ارتباط باشد. این مطالعه به بررسی مشکلات رفتاری کودکان ۶-۸ ساله در خانواده هایی که والدین حضور داشتند، در یک نمونه ۵۲۴ نفری پرداخته است. یافته ها نشان می دهدکه سطح بالایی از اقتدار و داشتن محیط خانوادگی مثبتتر، فرزندان را در برابر مشکلات رفتاری حمایت میکند. تجزیه و تحلیل تغییرات در مشکلات رفتاری نشان می دهد که سختی کار پدر در خارج از خانه، در صورت اشتغال مادر در خارج از خانه و همچنین تعداد زیاد فرزندان، کودکان را در معرض خطر قرار می دهد. آنها همچنین معتقدند که مکانیسم ویژهای وجود دارد که سرمایه اجتماعی خانواده از طریق انتقال بین نسلی ارتقاء می یابد.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
مقدمه
بشر در گذشته های دور از طریق روش های مختلف به دنبال پاسخ سوالات خود بوده است. اما این روش ها در طول زمان تغییر نموده و از اوایل قرن بیستم میلادی، روش علمی به عنوان مطمئن ترین روش جهت پاسخ به سوالات متنوع جای خود را در جوامع باز کرده است. در دنیای امروز، پژوهش علمی به عنوان عنصر کلیدی در حل مسائل مدیریتی، مالی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و آموزشی و نظایر آننقش بسزایی دارد. بنابراین درک مفاهیم پژوهش علمی، محقق را قادر خواهد ساخت تا بتواند از طریق روش ها و ابزارهای مناسب به اطلاعات مفید و سودمندی برای حل مسائل دست یابند(احمدی، ۱۳۹۱)
جان دیویی پژوهش را عبارت از فرایند جستجوی منظّم برای مشخص کردن یک موقعیت می داند . بنابراین پژوهش فرایندی است که از طریق آن می توان درباره ناشناخته ها به جستجو پرداخت و نسبت به آنها شناخت لازم را کسب کرد . در این فرایند، از چگونگی گرد آوری شواهد و تبدیل آنها به یافته ها تحت عنوان روش شناسیً یاد می شود. روش علمی یا روش پژوهش علمی ، فرایند جستجوی منظم برای مشخص کردن یک موقعیت نامعیّن است . (مقیمی ،۱۳۸۰)
در انجام دادن پژوهش به منظور کسب شناخت باید مجموعه ای از گزاره ها « فرضیه ها یا سؤال های تحقیق » را تدوین کرد، سپس آن ها را مورد آزمون قرار داد یا پاسخ آنها را فراهم آورد.این امر فرایند پژوهش را هدایت کرده و پژوهشگر را در به دست آوردن شناخت یاری می دهد. براین اساس روش های پژوهشی، مجموعه فعالیت هایی است که در جریان پژوهش برای رسیدن به هدف و پی بردن به واقعیات بکار می رود. پژوهش های مختلف از نظر ماهیت موضوع و اهداف متفاوت هستند. به همین دلیل در هر پژوهشی، پژوهش گر باید تلاش کند تا مناسب ترین روش را برای رسیدن به اهداف و پی بردن به واقعیات برگزیند. در واقع هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که محقق مشخص نماید چه شیوه و روشی را اتخاذ کند تا او را هر چه دقیق تر آسان تر سریع تر و ارزان تر در دستیابی به پاسخ یا پاسخ هایی برای پرسش یا پرسش های تحقیق مورد نظر کمک کند. انتخاب روش تحقیق تا حد زیادی بستگی به هدف ها و ماهیت موضوع تحقیق و امکانات اجرایی آن دارد (دلاور، ۱۳۷۶).
در این فصل به معرفی و بحث پیرامون نوع و روش انجام تحقیق، جامعه آماری، نمونه، تعیین حجم نمونه، ابزار جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز تحقیق، شرح پرسشنامه، متغیر ها و روش های تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته شده است.
ب) روش تحقیق
پژوهش حاضر از حیث هدف از جمله تحقیقات کاربردی می باشد. تحقیقات کاربردی تحقیقاتی هستند که در پی ارائه شناخت سودمند و قابل کاربرد درباره ی حل مسائل سازمانی بکار می روند همچنین از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی-پیمایشی می باشد. و از نظر ارتباط بین متغیر ها از نوع علی می باشد.
پ )جامعه آماری
جامعه آماری عبارت است از مجموعه ای از افراد، اشیاء و یا چیزهایی که حداقل دارای یک صفت مشترک می باشند، که محقّق می خواهد به تحقیق درباره آنها بپردازد . معمولا در هر پژوهش، جامعه مورد بررسی یک جامعه آماری است که محقّق مایل است درباره صفت یا صفات متغیّر واحد های آن به مطالعه بپردازد(مقیمی ،۱۳۸۰ ).
بدیهی است برای پاسخگویی صحیح به سوالات تحقیق می بایست جامعه آماری را به گونه ای انتخاب کرد که بتوان اطلاعات مورد نظر را با اعتماد و اطمینان بیشتری جمع آوری کرد.
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان حاضر در مراکز بازپروری و اصلاح و تربیت شهرستان گرگان می باشدکه این تعداد برابر ۴۰ نفر می باشند.بنابراین با توجه به مقدار جامعه محدود این تحقیق، دیگر نیازی به نمونه گیری نیست و کل جامعه را مورد بررسی قرار می دهیم .
ت)روش جمع آوری اطلاعات
روش های گردآوری اطلاعات در این پژوهش را به طور کلی می توان به دو دسته کتابخانه ای و میدانی تقسیم نمود. در خصوص جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق از روش های کتابخانه ای (اینترنت، کتب، مقالات، پایان نامه ها و گزارشات…) و در خصوص جمع آوری اطلاعات برای پاسخ به سوالات پژوهش از روش میدانی (ابزار پرسشنامه استاندارد و آزمون مربوط به پایایی و روایی بر روی آن انجام شد) استفاده شده است.
ث) ابزار جمع آوری اطلاعات
اطلاعات را می توان به روش های گوناگون، در مکان های مختلف و از انواع منابع گردآوری کرد. روش های گردآوری اطلاعات مشتمل است برمصاحبه حضوری، مصاحبه تلفنی، مصاحبه رایانهای، پرسشنامه های حضوری، پستی یا الکترونیکی، مشاهده افراد یا رویداد با ضبط (یا بدون ضبط) صوتی یا تصویری و انواع سایر فنون انگیزشی همچون آزمون های برون فکنی(سکاران، ۲۰۰۳، صفحه ۲۴۳).
نکته قابل ذکر اینکه، در تحقیقات مدیریتی در ایران، به احتمال زیاد روش پرسشنامه بهتر میتواند نیازهای اطلاعاتی پژوهش گران را تأمین نماید (آذر، ۱۳۷۳، ۲۸).
لذا، جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش از ابزار پرسشنامه برای یافتن نقش نهاد خانواده در بزهکاری اطفال استفاده شده است و با بهره گرفتن از داده های حاصل از پرسشنامه های استاندارد ، سوالات و فرضیات تحقیق مورد ارزیابی و آزمون قرار گرفتند.
ج) اجزای پرسشنامه الگوهای ناسازگار اولیه یانگ
پرسشنامه به عنوان یکی از متداول ترین ابزار جمع آوری اطلاعات در تحقیقات پیمایشی، عبارت است از مجموعه ای از پرسش های هدف دار که با بهره گیری از مقیاس های گوناگون نظر، دیدگاه و بینش یک فرد پاسخگو را مورد سنجش قرار می دهد (خاکی،۱۳۷۸).
پرسشنامه استاندارد الگوهای ناسازگار اولیه یانگ برگرفته از فرم کوتاه ۷۵ آیتمی مدل جفری یانگ (۱۹۹۰) بوده و شامل ۷۵ سوال می باشد که بر اساس فرایند پنج گزینه ای لیکرت پایه گذاری شده اند(جدول۳-۲).
جدول۳-۱- کدگذاری و امتیاز دهی سوالات براساس مقیاس ۵ گزینهای لیکرت