به عقیدۀ پژوهشگر، راه حل دستیابی به نوآوری، ایجاد یک نظام مدیریت دانش جهت کسب و تبادل و اشتراکگذاری (تسهیم) ایدههای جدید و تجربیات به دست آمده قبلی در بین گمرکات داخلی و خارجی به منظور درکِ بهتر دانش ضمنی و آشکارِ هر کدامِ از آن ها است.
درکشور ما نیز گمرک به عنوان یک سازمان تأثیرگذار در توسعه و بهبود وضعیت تجارتِ خارجی، علاوه برایفای نقش در عرصۀ سیاستگذاری اقتصادی و تأمین درآمد برای دولت، بطورمستقیم با مردم سروکار داشته و عملکردِ آن می تواند موجب رضایتمندی یا عدم رضایت خدمت گیرندگان شود ، ازاین رو ناگزیر از انتخاب روشها و به کارگیری شیوه هایی است که بر بستر طرحهای خلاقانه و نوآور قرارداشته باشد، تا بتواند به انتظارات ذینفعان پاسخ دهد و به همین دلیل است که گمرک به عنوان یکی از محورهای طرح تحول اقتصادی تعیین گردیده است. علی رغم تلاش های فراوان درگذشته برای ایجادِ گمرک نوین هنوز آن گونه که شایسته است این سازمان نتوانسته از بسترهای نوآور و خلاقانۀ موجود به نحو مطلوب استفاده نماید.(ویژه نامه همایش روز جهانی گمرک ۴و۵ بهمن ۱۳۹۱،ص۳)
با توجه به مطالب عنوان شده ، هدف از این تحقیق پاسخ به این سئوال اساسی است که: آیا بین قابلیت به اشتراکگذاری دانش و نوآوری سازمانی با توجه به قابلیت جذب (بالقوه وبالفعل) دانش رابطه وجود دارد؟
۱-۳) ضرورت و اهمیت تحقیق
سازمانها با سرمایه گذاری در مهارت کارکنان خود برای حل و فصل مشکلات، منافع زیادی به دست می آورند ولی با این وجود در قابلیت نوآوری کارکنان سرمایه گذاری کمی میکنند. اگرچه بیشتر سازمانها دیگر استعداد کارکنانِ خود را هدر نمیدهند، ولی هنوز سازمان های زیادی هستند که قدرت تخیل کارکنان خود و تجربیات و دانش ضمنی پرسنل را ضایع میکنند.
امروزه مدیریت دانش اهمیت فزایندهای یافته و به دلایل مختلف رواج پیدا کردهاست. برای مؤفقیت دراقتصادِ جهانی امروز، سازمانها باید مدت زمان چرخۀ تولید (یا ارائه خدمات) خود را کم کنند، و با حداقل هزینه ها و دارایی ها اجرا نمایند و بهره وری کارگر و عملکرد کارکنان را ارتقاء دهند.(وو[۵]،۲۰۰۸،ص۶)
در این راستا، درخواست برای پیشنهادِ کم خرج ترین روشِ دریافتِ ایدههای نوآورانه است، که اغلب سازمانها به آن توجهی ندارند. بنابرین برای دستیابی به این هدف، باید مهارت نوآوری را در کارکنان خود پرورش دهیم. تنها نباید از کارکنان انتظار نوآوری داشت؛ بلکه باید آن ها را برای نوآوری تجهیزکرد. در نوآوری، راز بقای سازمان های مبتنی بردانش نهفته شده است، و درآینده دانش منبع قدرت است و این قدرت منبعی مهم، اساسی و حیاتی برای سازمانها محسوب می شود، به همین دلیل میبایست آن را مدیریت کرد. زیرا که دانش مدیریت شده، از مهمترین عوامل افزایش و بهبود بهره وری و مزیت رقابتی درسازمان محسوب شده و دست یابی به اقتصاد دانش محور را به عنوان یکی از آرزوهای بزرگ جوامع بشری محقق میسازد. زیرا که نوآوری همانند یادگیری فرایندی مستمر بوده و منطبق با فرآیندهای مدیریت دانش میباشد.
در گمرک نیز با نوآوری و تحت یک سامانه جامع با تمام سازمان های مرتبط با امر تجارت می توان ارتباط الکترونیکی برقرار نمود تا از این طریق از مراجعات حضوری مراجعان و تبادل مدارک کاغذی کاسته شود زیرا که تعدد بخشنامههای گوناگون باعث اخلال در کار گمرک می شود (گزارش همایش روز جهانی گمرک، ۴و۵ بهمن ۱۳۹۱، ص ۲۵) و از طرفی ایجاد اینگونه ارتباطات باعث رضایتمندی صاحبان منافع و ارتقای سطح تعاملات با سازمان های همجوار و گمرکات بینالمللی و نیز توسعه همکاری های بینالمللی شده و نیز باعث ارتقاء رضایت شغلی کارکنان از طریق حذف یا کاهش وظایف تکراری و روزمره و در نتیجه ایجاد فرصت برای پرداختن کارکنان به امور مثبت، رضایت بخش و ارزشمند می شود. از سوی دیگر با ایجاد تسریع و شفاف سازی در نظام وصول درآمد گمرکی موجبات جلوگیری از قاچاق کالا، تخلفات و تقلبات گمرکی فراهم آورده و افزایش درآمدهای گمرکی و کاهش هزینه های اجرایی وصول درآمدهای گمرکی را به همراه دارد.(گزارش عملکرد گمرک جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۰، ص ۱۳)
۱-۴) اهداف تحقیق
هدف کلی در تحقیق حاضر، سنجش رابطۀ بین قابلیت به اشتراک گذاری دانش و نوآوری سازمانی با توجه به قابلیت جذب(بالقوه و بالفعل) دانش میباشد و اهداف ذیل نیز مد نظر است:
-
- سنجش میزان قابلیت به اشتراک گذاری دانش درگمرکات جمهوری اسلامی ایران
-
- سنجش میزان قابلیت جذب بالقوه دانش در گمرکات جمهوری اسلامی ایران
-
- سنجش میزان قابلیت جذب تحقق یافته (بالفعل) دانش درگمرکات جمهوری اسلامی ایران
-
- سنجش میزان قابلیت نوآوری سازمانی درگمرکات جمهوری اسلامی ایران
-
- سنجش رابطه بین قابلیت به اشتراک گذاری دانش و قابلیت جذب بالقوه دانش
-
- سنجش رابطه بین قابلیت جذب بالقوه و قابلیت جذب بالفعل دانش
-
- سنجش رابطه بین قابلیت جذب بالفعل و قابلیت نوآوری سازمانی
- آزمون مدل تحقیق
۱-۵)چارچوب نظری تحقیق:
چارچوب نظری بنیادی است که تمامی تحقیق بر آن استوار می شود. این چارچوب شبکه ای است منطقی، توصیفی و پرورده مشتمل بر روابط میان متغیرهایی که در پی اجرای فرایندهایی چون مصاحبه، مشاهده و بررسی پیشینه شناسایی شدهاند. این متغیرها ناگزیر با مسئله تحقیق مرتبط هستند. پس از شناسایی متغیرهای مناسب باید شبکه ای از روابط میان متغیرها تدوین شود تا بتوان فرضیه های مرتبط با آن ها را پدید آورد و سپس آزمود. نتایج آزمون فرضیه ها (که متضمن تأیید یا عدم تأیید است)، درجه حل شدن مشکل به یاری یافته های تحقیق آشکار می شود. بدین ترتیب چارچوب نظری گام مهمی در فرایند تحقیق به شمار می آید. (سکاران،۱۳۸۸)
-اشتراک گذاری دانش به عنوان فرایند مبادله یا انتقال حقایق، نظرات، ایده ها، اصول و مدلها در درون و بیرون سازمان ازجمله آزمایش و خطا، بازخورد و تعدیل همزمان و متقابل از هر دو فرستنده و گیرندۀ دانش است. (زولانسکی[۶]،۱۹۹۶)
-کوهن و لوینتهال[۷](۱۹۹۰) توانایی جذب را اینگونه تعریف میکنند: «توانایی شناسایی ارزش اطلاعات جدید، درک و به کارگیری آن اطلاعات برای دستیابی به اهداف سازمان» و بعبارت دیگر قابلیت جذب دانش (به عنوان متغیرتعدیل کننده) را، توانایی شرکت برای شناسایی، جذب و بهره برداری دانش ازمحیط خارجی تعریف نموده ،که شامل قابلیت جذب بالقوه دانش[۸] و قابلیت جذب تحقق یافته یا بالفعل دانش[۹] است.
-نوآوری سازمانی تمایل یک سازمان به توسعۀ محصولات وخدمات پیشرفته و جدید و ارائه آن ها به بازار برای کسب مؤفقیت است.(گوموسلاگلو و ایلسو[۱۰]،۲۰۰۹،ص۴۶۴)
با توجه به تعاریف فوق چارچوب نظری تحقیق حاضر بر مبنای تحقیق اَندراوینا و گُوینداراجو[۱۱](۲۰۰۹) بوده و مدل تحقیق به صورت ذیل میباشد:
H1
H3
H2
قابلیت اشتراک گذاری دانش
قابلیت نوآوری
قابلیت جذب بالفعل
قابلیت جذب بالقوه
شکل (۱-۱) مدل عملیاتی تحقیق
۱-۶) فرضیات تحقیق