به منظور بهینه سازی شرایط نگهداری یعنی جهت حداقل نمودن کاهش وزن و تبخیر و تعیین بهترین شرایط نگهداری میوه انگور از نقطه نظر دما و رطوبت نسبی آگاهی از خواص فیزیکی پوست میوه اهمیت زیادی دارد. در این تحقیق مهمترین خواص کمی و کیفی و فیزیکوشیمیایی میوهی پنج رقم انگور شامل: بیدانه سفید، بیدانه قرمز، قزل اوزوم، ریش بابا و صاحبی تعیین و مورد بررسی قرار میگیرد.
فصل دوم
بررسی منابع
۲-۱- طبقه بندی محصولات باغبانی بر اساس ساختار میوه
میوه تخمدان رشد کرده است و به طور کلی از سه لایه مختلف برون بر، میان بر و درون بر به وجود می آید که هر سه لایه را فرابر میوه مینامند. میوه ها را میتوان به سه گروه مختلف طبقه بندی نمود:
۲-۱-۱- میوههای ساده
این نوع میوه ها از یک گل بوجود میآیند و بر اساس ساختار خود به گروه های زیر قابل تقسیم هستند: میوههای دانهدار، میوههای هستهدار، میوههای خشک شکوفا، میوههای خشک ناشکوفا، میوههای سته. ستههای حقیقی دارای فرابر گوشتی بوده و دانهها در داخل درون بر قرار میگیرند. انگور، انگور فرنگی، گوجه فرنگی، فلفل، بادمجان و سیب زمینی از ستههای حقیقی به شمار میآیند (جلیلی مرندی، ۱۳۹۱).
۲-۲-۲- میوه های مرکب
میوه های مرکب یا چندگانه از گلهای متعدد که روی یک گل آذین قرار گرقتهاند و هر گل دارای مادگی ساده است، تشکیل میشوند. نظیر میوههای آناناس و انجیر و توت.
۲-۱-۳- میوه های مجتمع
میوههای مجتمع یا تودهای از یک گل که حاوی مادگیهای متعدد که روی یک نهنج مشترک قرار دارند، به وجود میآیند نظیر تمشک و توت فرنگی (جلیلی مرندی، ۱۳۹۱).
۲-۲- طبقه بندی محصولات باغبانی بر اساس الگوی تنفسی
محصولات باغبانی را از نظر شدت تنفسی به دو گروه تقسیم می کنند:
۲-۲-۱- میوههای فرازگرا[۲۴]
در گروه معینی از میوه ها شامل انبه، موز، سیب و گلابی همزمان با رسیدن میوه، نوعی افزایش در تنفس دیده می شود. این میوه ها معمولا پس از برداشت نیز مرحله رسیدن را ادامه می دهند. گاز اتیلن در این میوه ها سبب تحریک و شروع رسیدن می شود (راحمی، ۱۳۸۴).
۲-۲-۲- میوههای نافرازگرا[۲۵]
رسیدن میوه، در اثر شمار زیادی از تغییرات فیزیکی و شیمیایی قبل از برداشت صورت میگیرد که تعیین کننده کیفیت میوهای است که از سوی مصرف کننده خریداری می شود. بسیاری از این تغییرات شیمیایی نتیجه تغییرات پیچیدهای است که شاید مستقل از یکدیگر انجام میشوند (راحمی، ۱۳۸۴). در گروهی از میوه ها مثل گیلاس، خیار، لیمو، پرتقال، زردآلو و انگور فرایند رسیدن پس از برداشت ادامه پیدا نمیکند و رسیدن کامل این میوه ها روی گیاه امکان پذیر میباشد. بنابراین این میوه ها را بایستی پس از رسیدن کامل و بدست آوردن کیفیت مطلوب برداشت کرد. گاز اتیلن در رسیدگی این میوه ها نقش چندانی ندارد و عمل رسیدن آن فقط بر روی بوته مادری امکان پذیر است و در انگورهای رسیده، تقریبا نشاستهای جهت تبدیل شدن به قندهای ساده وجود ندارد. بنابراین در طول نگهداری در سردخانه، افزایشی در میزان قند ناشی از تجزیه نشاسته دیده نمی شود (Kader, 1985). انگور جزء میوههای نافرازگرا میباشد و خصوصیات کمی و کیفی میوه متاثر از تعداد زیادی فاکتورهای زنده و غیر زنده میباشد. بنابراین هر گونه تلاشی که بتواند انجام شود برای حفظ میوههای انگور با خصوصیات کیفی بالا مانند: اندازه حبه، وزن، استحکام، شدت رنگ و یکنواختی خوشه، پس از برداشت و در طول بازار یابی برای تولید کنندگان در جهت بازگشت سرمایه مهم خواهد بود (Marzouk and Kassem, 2011).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۳- عوامل موثر در شدت تنفسی محصولات باغی
شدت تنفسی، شامل مقدار اکسیژن مصرف شده و یا دی اکسیدکربن تولید شده در واحد زمان است که به میزان اکسیژن یا دی اکسیدکربن موجود در محیط بستگی دارد. با افزایش دمای محیط، سرعت تنفس نیز افزایش مییابد. عوامل داخلی و یا خارجی در شدت تنفسی محصولات موثر هستند و در صورت کنترل آنها میتوان عمر انباری محصول را افزایش داد (جلیلی، ۱۳۹۱). برخی از عوامل موثر در شدت تنفسی محصولات به شرح زیر است:
۲-۳-۱- شرایط رشد و نوع بافت محصول
در میوههای جوان شدت تنفسی بیشتر از میوههای رسیده و یا پیر است. شدت تنفسی در پوست و یا گوشت میوه به دلیل اختلاف ترکیبات شیمیایی، متفاوت است. در بافتهای آبدار مقدار شدت تنفسی بیشتر است. وجود لایه کوتیکول در پوست میوه تبادلات گازی را کاهش داده و شدت تنفسی محصول کمتر می شود.
۲-۳-۲- میزان ماده اصلی در بافت محصول
سرعت و شدت تنفس محصول به میزان ماده اصلی موجود در بافت بستگی دارد. در بافتهایی که میزان قند آنها کمتر است، از سرعت تنفس کمتر برخوردار هستند.
۲-۳-۳- اندازه محصول
سرعت تبادل گازهای درون بافت با محیط، به سطح تماس محصول با فضای اطراف آن بستگی دارد. بنابراین نسبت سطح به حجم محصول در سرعت تنفس موثر است.
۲-۳-۴- میزان رطوبت محصول
مقدار رطوبت محصول اثر به سزایی در سرعت تنفس آن دارد. به طور معمول، با کاهش رطوبت محصول، سرعت تنفس و فعالیتهای متابولیکی آن کاهش مییابد.
۲-۳-۵- لایه های مومی سطح محصول
دیواره سلولی در درجه اوّل شامل یک پلیمر چربی، کوتین و انواع ترکیبات آلی محلول در حلال ها که در مجموع واکس نامیده میشوند. مخلوط واکس یا موم معمولا پیچیدهتر و متغیرتر از کوتین است اما بطور گسترده شامل مجموعه ای از چربیهای آسیل، مشتق از اسیدهای چرب با زنجیره بسیار بلند و انواع دیگر از متابولیتهای چربی دوست است (Rose et al., 2012). واکسها همرا با کوتین در ماتریکس به عنوان کوتیکول درونی تجمع مییابند، همچنین آنها روی سطح بیرونی بصورت کریستالهای اپی کوتیکول رسوب می کنند (Buschhaus and Jetter, 2011). چربیهای آسیل شامل آلکانها، اسیدهای چرب، الکل و موم استرها است که در بین گونه ها و در طول دوره رشد مقدار و فراوانی آنها متفاوت است (Jenks and Ashworth, 1999). در طول ۴۰۰ میلیون سال گذشته تنوع قابل توجهی روی مورفولوژی و ترکیب کوتیکول رخ داده است (Jeffree, 2006). با این حال، تلاش برای همبستگی این تغییر با ویژگیهای عملکردی کوتیکول موفقیت آمیز بوده است (Rose et al., 2012). اپیدرم برگ سبزیها و میوههای گوشتی، به دلیل داشتن لایه های مومی به نام کوتیکول، برای تبادل گازی مانع ایجاد می کند. اما مقدار کمی از بخار آب، از شیارهای ایجاد شده در لایه کوتیکول می تواند خارج شود. ضخامت لایه کوتیکول در کاهش اتلاف آب اهمیت زیادی دارد. عقیده بر این است که کوتیکول ضخیم نسبت به انواع نازک آن، مانع موثری در برابر اتلاف آب است. اما نتایج بررسی نشان میدهد که این موضوع نادرست است. کوتیکولها از سه جزء کوتین، مومها و سوبرین ساخته شده است (جلیلی، ۱۳۹۱). کوتیکول، اپیدرم هوایی از گیاهان را پوشش میدهد و نقش اساسی در تنظیم آب و حفاظت در برابر تنشهای خارجی دارد. در ساختار و ترکیب اجزای سازنده آن، کوتین و موم در گونه های یک گیاه تنوع قابل توجهی وجود دارد (Rose et al., 2012). ضخامت و شکل لایه کوتیکول نسبت به گونه های گیاهی و شرایط اقلیمی متفاوت بوده و حدود یک میکرومتر است. اپیدرم قسمت های مختلف گیاه را که با اتمسفر در تماس هستند، با لایه کوتیکول که مواد چرب مانند دارد پوشانده می شود. در ضمن این لایه علاوه بر کاهش تلفات آب، مانع ورود باکتری ها و قارچ ها به لایه های داخل بافت می شود. مومهایی که شکل ورقهای دارند، نسبت به مومهای بیشکل مقاومت بیشتر در مقابل بیماری زنگار دارند (Buneman, 2003). کوتین مولکول پلیمری است که از تعداد زیادی زنجیره طویل اسیدهای چرب هیدروکسی بوده و با پیوندهای استر به یکدیگر متصل شده و شبکه محکم سه بعدی را تشکیل می دهند. مومها مولکول درشت ندارند اما مخلوط پیچیدهای از لیپیدهای آزاد با زنجیره طویل هستند و به شدت آب گریز هستند. مومها از طریق منافذ دیواره های سلولی و به صورت قطره مانند سلولهای اپیدرمی را ترک می دهند. سوبرین پلیمری شبیه کوتین است که اسیدهای دارای زنجیره طویل، اسیدهای هیدروکسی و الکلها را شامل می شود. ورود و خروج گازها از راه عدسک، روزنه، خراش و بریدگی سطحی، زخم و روزنههای دیگر بیش از سایر سطوح محصول است. پوشش طبیعی موم یا کوتینی، از نفوذپذیری گازها، تعرق و پژمردگی جلو گیری می کند. پوشش مومی همیشه به اندازهای نیست که نفوذپذیری را کنترل نماید، ولی اغلب این پوشش مقاومت مطلوبی در محصولات، دارد و غلظت اکسیژن داخل بافت را کاهش و دی اکسید کربن را افزایش میدهد (جلیلی مرندی، ۱۳۹۱).
۲-۳-۶- رطوبت نسبی
تاثیر رطوبت نسبی محیط در شدت تنفسی محصولات به طور کامل واضح نیست. در صورت افزایش رطوبت نسبی، ابتدا شدت تنفسی افزایش یافته و سپس کاهش مییابد. اما در اثر کاهش رطوبت نسبی محیط، میزان آب محصولات کمتر می شود. در این شرایط به پوست میوه آسیب رسیده و در نتیجه تبادلات گازی کاهش مییابد (جلیلی مرندی، ۱۳۹۱). .
۲-۴- مرحله رسیدن میوه و سبزی
رسیدن یا بلوغ محصول، مرحله ای است که میوه یا سبزی مراحل مختلف رشد و نمو خود را به اتمام رسانده و متقارن با رسیدن کامل و یا رسیدن قابل خوردن است. مرز مشخصی بین سه مرحله تکامل، یعنی رشد، بلوغ و پیری یا از بین رفتن محصول وجود ندارد، زیرا اغلب گذر از یک مرحله به مرحله دیگر، با کندی و بدون تغییر مشخص صورت میگیرد. اندازه گیری سرعت تنفس و مقدار اتیلن مانند سایر ترکیبات مانند نسبت قند به اسید، روش مناسبی برای تعیین رسیدگی یا بلوغ محصولات است. برخی از تغییرات که همزمان با رسیدن میوههای مختلف به وجود می آید، شامل تغییرات ظاهری میوه، از جمله تشکیل عدسک در پوست میوه، بلوغ و تکامل دانه، تغییرات رنگ (تجزیه کلروفیل، بروز رنگیزههای موجود و سنتز رنگیزههایی مثل آنتوسیانین، لیکوپن و بتا-کاروتن)، تغییر اندازه و شکل سلول، تشکیل پوشش مومی برروی پوست میوه نظیر انگور و سیب، جدا شدن و ریزش میوه از درخت است. اگر برخی از میوه ها نظیر انگور، توت و تمشک نارس چیده شوند، بعد از برداشت قادر به رسیدن نیستند و باید بعد از رسیدن کامل از درخت چیده شوند (جلیلی مرندی، ۱۳۹۱). .
۲-۵- عوامل موثر در رسیدن میوه انگور
دمای محیط در رسیدن حبهها نقش اساسی دارد. از زمان گلدهی تا رسیدن میوه واحد حرارتی مورد نیاز در ارقام زود رس بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ درجه روز و در ارقام دیر رس ۳۰۰۰ درجه روز میباشد. در سالهای خنک میوه ها دیرتر از سالهای گرم میرسند. در ضمن رقم انگور، محل و موقعیت تاکستان، سن بوتهها، مراقبتهای زراعی، شدت هرس بوته و نوع خاک در زمان رسیدن محصول موثر می با شد (جلیلی مرندی، ۱۳۸۶).
۲-۶- تغییرات شیمیایی ترکیبات حبه انگور در حین رسیدن
در مرحله اول رشد و نمو حبه میزان اسیدهای آلی بیشتر بوده و در مرحله دوم رشد به ویژه میزان اسید تارتاریک و اسید مالیک به حداکثر میزان خود میرسد. میزان اسید تارتاریک (اسید غالب انگور) نسبت به ارقام مختلف انگور ۸۰-۴۰ درصد می باشد و به طور کلی ۹۰ درصد اسیدهای آلی حبه انگور را اسید تارتاریک و اسید مالیک تشکیل داده و در حدود ۰۵/۰-۰۱/۰ درصد مربوط به اسید سیتریک میباشد (جلیلی مرندی، ۱۳۸۶). در بسیاری از ارقام، مرحله اول رشدی با یک دوره تاخیری همراه است. مدت زمان این دوره بویژه برای ارقام مختلف انگور قابل توجه است. بعد از این دوره تاخیر رشد، مرحله دوم دوره رشدی همزمان با شروع رسیدگی اتفاق میافتد. کلمه فرانسوی Veraison برای توصیف تغییرات در رنگ پوست حبه استفاده می شود، که شروع رسیدگی را نشان میدهد و به عنوان توصیف آغاز رسیدگی پذیرفته شده است. بیشترین تغییرات در ترکیبات حبه انگور در طی مرحه دوم رشد یا مرحله رسیدگی اتفاق میافتد. حبهها از یک حالتی که کوچک، سخت و اسیدی، با قند کم هستند به یک حالتی که بزرگ، نرم، شیرین، اسید پایین و خوش طعم و رنگی هستند تغییر مییابند. عطر و طعم انگورها اساسا در نتیجه تعادل اسید به قند است و سنتز آنها و ترکیبات آروماتیک یا پیش مادهها در این زمان اتفاق میافتد. توسعه این خصوصیات کیفیت نهایی محصول را تعیین خواهد کرد (Boss and Davies, 2001). این مرحله رسیدگی در مرداد ماه در نیم کره شمالی شروع می شود و نسبت به شرایط محیطی، حدود ۴۵ روز طول میکشد (Carlos et al., 2007). روی هم رفته اندازه حبهها بین زمان تغییر رنگ حبهها تا برداشت تقریبا دو برابر می شود. بسیاری از مواد جامد تجمع یافته حبه انگور در طی محله اول رشد در زمان برداشت باقی میمانند ولی به علت افزایش حجم حبه غلظت آنها به طور معنی داری کاهش مییابد. به هر حال برخی از ترکیبات تولید شده در مرحله اول رشد بر اساس هر حبه در طی مرحله دوم رشد کاهش مییابند. از جمله آنها مالیک اسید است که متابولیسم شده و به عنوان منبع انرژی در طی مرحله رسیدگی اتفاق میافتد که غلظت آن بعد از تغییر رنگ حبه ها تقریبا ثابت باقی میماند. همچنین تاننها بعد از تغییر رنگ حبهها بر اساس هر حبه، بطور قابل توجهی کاهش مییابند. ترکیبات آروماتیکی تولید شده در طی مرحله اول رشد همچنین در طی رسیدگی میوه کاهش مییابند. این ترکیبات شامل چندین ترکیب متوکسی پیرازین[۲۶] هستند که در خصوصیات گیاهی تعدادی از انگورها مثل Sauvigonon Cabernet and Sauvigonon Blace شرکت می کنند (Hashizume and Samuta, 1999). کاهش پیرازینها در خوشه ها با شدت نور همبستگی دارد. در صورت نامطلوب بودن این ترکیبات، میتوان با مدیریت تاج بوتهها، میزان این ترکیبات را کاهش داد. گرچه دوره رشد اولیه در کیفیت نهایی حبه موثر است، اما افزایش زیاد در ترکیبات بویژه گلوکز و فروکتوز به عنوان تغییر بیوشیمیایی کل در نحوه رسیدگی میوه در دوره دوم رشد اهمیت زیادی دارد (Carlos et al., 2007). در حبههای در حال رسیدن میزان قند ها تدریجا افزایش افزایش یافته و میزان قند گلوکز بیشتر از فروکتوز است. اما هنگام رسیدن میوه میزان هر دو قند ذکر شده تقریبا برابر میباشد. در میوه های بیش از حد رسیده میزان فروکتوز نسبت به گلوکز افزایش مییابد. گلوکز و فروکتوز ۹۹-۹۸ درصد از قندهای حبه را تشکیل می دهند که معادل ۱۷-۱۶ درصد وزن میوه میباشد. قندهای دیگر به مقدار کم در حبه ها موجود میباشد (جلیلی مرندی، ۱۳۹۱). کوتیکول قبل از گلدهی بصورت بسیار سازمان یافته شروع به تشکیل می کند. در طول دوره گسترش سریع، مواد کوتیکولی روی سطح انگور پخش می شود (Casado and Heredia., 2000). رسیدن انگور یا فاز سوم منحنی سیگموئید مضاعف نشان دهنده توسعه و تغییرات عمیق در ویژگیهای حسی میباشد. در این فرایند، پوست نقش محوری در سنتز بسیاری از ترکیبات مفید ( به عنوان مثال آنتوسیانینها و مواد معطر) ایفا می کند (Negri et al., 2008). میزان ترکیبات معطر، مواد ازتدار و ترکیبات رنگی نظیر فنولها افزایش مییابد. میزان پکتین در میوههای در حال رشد و نمو تدریجا افزایش یافته، در حین رسیدن میوه پکتینهای نا محلول به پکتینهای محلول تبدیل شده و موجب نرم شدن حبهها میشوند (جلیلی مرندی، ۱۳۸۶).
۲-۷- آب در حبه انگور
آب به عنوان جزء اصلی ترکیبات حبه، به فراوانی موجود میباشد و مقدار آن در میوه انگور ها ۷۵ تا ۸۵ درصد تعیین شده است. آب به عنوان حلال ترکیبات فرار و ترکیبات شیمیایی عمل می کند (Blouin and Cruege, 2003). رشد و توسعه حبه انگور ارتباط نزدیکی با آب قابل دسترس خاک دارد. حجم حبه انگور که تولید را محدود می کند، به تعداد حبه و حجم آب هر حبه بستگی دارد. در تاکستانهای تجاری، اندازه حبه فاکتور متغییری است (Delrot et al., 2001). حجیم شدن میوه ها در نتیجه تجمع آب و تعادل بین انتقال آب و مواد جامد از طریق بافت آوندی در سطح سلولها است. بر اساس یک نظریه هنگامی که شیب مناسبی از پتانسیل کل آب، بین میوه و دیگر بخشهای گیاه وجود داشته باشد، رشد میوه اتفاق میافتد. این شیب توسط تعرق و شیب اسموتیک ایجاد می شود (Matthews and Shackel, 2005).
بطور کلی کمبود آب به دلیل بازدارندگی تقسیم سلولی منجر به ایجاد حبههای کوچک و بویژه توسعه کم سلول می شود. اندازه حبه یک فاکتور تعیین کننده کیفیت انگور است. با حجیم شدن حبهها، نسبت سطح به حجم حبه کاهش مییابد و پس از آن آنتوسیانین و ترکیبات فنولی در پوست تجمع مییابند (Coombe et al., 1987). به طور نسبی حبههای کوچکتر مواد جامد بیشتری نسبت به حبههای بزرگتر دارند. به هر حال اثرات وضعیت آبی انگور روی ترکیبات میوه مستقل از اختلافات اندازه حبه است. اثر وضعیت آبی انگور روی تانن و پوست بیشتر از تاثیر بر روی اندازه میوه در واریتههای یکسان است (Roby et al., 2004). مکانیسم اولیه مسئول برای آن، احتمالا واکنشهای مختلف رشدی پوست و بافت درونی مزوکارپ در نتیجه کمبود آب است (Roby and Matthews, 2003). جذب آب و تعرق هر دو در دوره توسعه حبه کاهش می یابد، یعنی رسیدن به یک حداقل در دوره بلوغ. با پاک کردن کوتیکول حبه، مقدار جذب و تعرق افزایش یافت که نشان میدهد کوتیکول مانع اصلی در حرکت آب به سطح حبه است (Becker and Knoche., 2011). تنش آبی همچنین در تجزیه شیمیایی یا تشکیل اسیدهای مهم حبه و عطر و طعم موثر است و همچنین تنش آبی تبدیل کارتنوئیدها به ترکیبات آروماتیک را افزایش میدهد. کاهش سایه اندازی میوه از اثرات غیر مستقیم تنش آبی است (Goodwin, 2002; Keller, 2005). آب از طریق آوند چوب و آبکش وارد میوه می شود. قبل از تغییر رنگ حبهها بیشترین افزایش حجم حبه به علت ورود آب از آوندهای چوب و بعد از تغییر رنگ حبهها به علت ورود آب از آوندهای آبکش است (Ollet et al., 2002; Keller et al., 2006).
۲-۸- انتقال و تجمع قند در حبه
برای تولید مطلوب محصول توسط گیاه، جذب و استفاده کافی از مواد غذایی اهمیت دارد. حبههای انگور به عنوان اندام های مقصد فیزیولوژیکی بوده و از کربوهیدراتهای تولید شده از فتوسنتز برای رشد و توسعه خود استفاده می کنند. انتقال و تخصیص قند بین منبع و مقصد فیزیولوژیکی تعیین کننده اصلی رشد و باروری گیاه است (Kingston-Smith, 2001). با گذشت زمان و رشد میوه و افزایش درجه بریکس آن، مقدار سفتی حبهی کامل کاهش مییابد. این کاهش می تواند ناشی از کاهش ضخامت پوست و همچنین ناشی از ویسکوز شدن بافت داخلی باشد (اسمعیلی و همکاران، ۱۳۹۰).
۲-۹- ترکیبات فنلی در حبه انگور
ترکیبات فنلی به صورت بیولوژیکی و به عنوان بازدارندگان رشد دیگر سیستم های زنده از گیاهان محافظت می کنند. بعلاوه این ترکیبات در رنگ، عطر و طعم مواد غذایی شرکت می کنند. از این رو فعالیت آنتی اکسیدانی خیلی قوی دارند و نقشهای مهمی را در سیستمهای زنده بازی می کنند (Wetson, 2005). کاتشین، تانین و آنتوسیانین، آنتی اکسیدانهایی هستند که به طور طبیعی در انگور قرمز وجود دارند (Mattivi et al, 2002). ترکیب شیمیایی و ویژگی ساختاری اجزای ماکرومولکولی پوست انگور قرمز مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از آنالیز شیمیایی مقدار اصلی ترکیبات نشان داد که پلی ساکاریدهای ساختاری (سلولز، ۸/۲۰ %و همی سلولز، ۵/۱۲ %) از فراوانترین اجزای پوست انگور هستند و به دنبال آن پروتئین (۸/۱۸%)، تانن (۸/۱۳%)، قند (عمدتا گلوکز و فروکتوز، در مجموع ۳/۱۲%)، ترکیبات آلیفاتیک (اسیدهای چرب، موم،کوتین و … در مجموع ۱۴%) و خاکستر (۸/۷%) قرار دارند (Mendes et al., 2013). پوست حبه انگور شامل تانن و رنگدانه است، گوشت میوه شامل آب میوه است و رنگدانه ندارد و بذر شامل تاننها است. از لحاظ بیولوژیکی، کوتین نامحلول اپیدرم و لیگنین نامحلول پوشش سخت بذر از ترکیبات فنولیکی هستند (Admas, 2006).
۲-۱۰- عوامل موثر در فیزیولوژی بعد از برداشت و حفظ کیفیت انباری میوه ها
میوه ها و سبزیها را می توان اساسا به صورت آبی در نظر گرفت که در بستههای ویژه و گران بها قرار دارند، این آب ارزش آن را دارد که در این نوع بستهها قرار گیرد. از دست دادن آب، یعنی کاهش وزن قابل فروش و به طور مستقیم از دست دادن میزان فروش است. بر این اساس اعمال روشهایی که باعث به حداقل رساندن کاهش رطوبت و آلودگی بعد از برداشت میشوند، سودمند و با ارزش هستند. کاهش وزن به مقدار ۵ درصد باعث خواهد شد، بسیاری از میوه ها و سبزیها به صورت پژمرده و چروکیده درآیند و باعث از دست رفتن تردی و تغییرات نامناسبی در رنگ آنها می شود. کیفیت میوههای نافرازگرا مانند انگور بعد از نگهداری در سردخانه، هیچگاه نمیتواند از کیفیت اولیه میوه قبل از انبار کردن بهتر باشد. بنابراین لازم است که سالمترین و مطلوبترین میوه ها جهت نگهداری در سردخانه انتخاب شوند تا در طول مدت نگهداری از کیفیت آنها کاسته نشود (راحمی، ۱۳۸۴).
۲-۱۱- ترکیبات و محتوای آنتوسیانین در پوست حبه انگور