شاعران میتوانند بسیاری از معارف دینی را در قالب دعا برای کودکان مطرح کنند زیرا احساسات معنوی کودکان را برمیانگیزد و در صورت جذاب بودن در ذهن کودک جای میگیرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۲-۱-۱-بررسی نماز و دعا در اشعار
با جستجو در شعرهای بررسیشده در دهه هشتاد در شورای کتاب کودک در شعر ۱۳ شاعر مضمون نماز و دعا یافت شد که در پیوست شمارهی « ۴ » آورده شدهاند.
اکنون با توجه به نظر روان شناسان(پیاژه و گلدمن) درباره مراحل رشد تفکر مذهبی و ذهنی کودکان به بررسی چند شعر درباره نماز و دعا از ۴ شاعر منتخب میپردازیم.
فریدون اروجلو
از این شاعر دو کتاب شعر در دهه هشتاد بانام « باغی از گل » و «اینجا مهد کودکه» در سال ۸۲ و ۸۴ بررسیشده است که مضمون « باغی از گل » دربارهی نماز و دعا است که در این مجال به بررسی این کتاب میپردازیم.
چادرنماز
روز جشن تولد من بود/ آخرین روز ماه فروردین
خانه را به شکل زیبایی/ پدرم بسته بود آذین
دوستان و همکلاسیها/ دیدنم آمده بودند
هرکدام هدیهای در دست/ با سلام و با گل و لبخند
مادرم بانگاه پرمهرش/ هدیهای را به دستم داد
بوسه بر صورتم نشاند و گفت/ دخترم تولدت مبارک باد
صورت چون گلش بوسیدم/ بستههای هدیه را نمودم باز
هدیه قشنگ مادر من/ چادری بود برای نماز
سحر
سحر خوب و باصفاست/ بهترین وقت دعاست
وقت راز و نیاز/ فرشتههاباخداست
سحر یعنی گل و نور/ سپیده و شوق و شور
سحر یعنی صدای/ اذان شنیدن از دور
سحر یعنی دستباز/ لحظه خوب پرواز
سحر یعنی رسیده/ موقع خوب نماز
شوق نماز
صبح زود است و با پدرم/ مثل هرروز نماز میخواند
رو بهسوی خالق یکتا/ نام آن بینیازمیخواند
با صدای نماز او من هم/ میشوم ز خواب خوش بیدار
زیر لب با خوداینچنین گویم/ باخدا گشته وعده دیدار
جانمازی آنطرف پیش پدر/پهن گشته کنار سجاده
به گمانم فرشتهای آن را/ از برایم نموده آماده
میگذارم نماز همراه پدر/ سوی حق پرکشد جانم
شور و شوق است سراپایم / شادم از اینکه من مسلمانم (اروجلو ، ۱۳۸۲ : ۸-۱ )
مجموعهی « باغی از گل » شامل ۴ قطعه شعر در قالب چهار پاره با عنوانهای« چادرنماز، سحر، جشن، عبادت و شوق نماز » است که مضمون آنها درباره نماز و دعاست.
در تمام شعرها مضمونی مذهبی بابیانیبزرگ سالانه سروده شده است. زبان شعر مستقیم و غیر شاعرانه است و تخیل و عاطفه شاعرانه در آنها بکار نرفته است. وزن اشعار با اشکال روبروست و روان و ریتمیک نیست و کودک را در وقت خواندن با مشکل مواجه میکند در کل ،اشعار از حد گروه سنی «الف و ب » فراتر است و برای این گروههای سنی کسالتآور هستند.
به نظر میرسد شاعر با مراحل رشد ذهنی و مذهبی کودکان این گروههای سنی آشنایی ندارد و بدون هیچ اطلاعی در این مورد و حتی آشنایی با ساختار شعر به سرودن شعر برای کودکان این گروههای سنی پرداخته است.
مصطفی رحمان دوست
۲۴ کتاب شعر از این شاعر در دهه هشتاد در شورای کتاب کودک بررسیشده است ، که از بین این کتابها در ۲ کتاب از ایشان مضمون نماز و دعا وجود داشت، یکی کتاب « بازی با انگشتها » که یکی از شعرهای آن دارای این مضمون بود و یکی کتاب « ترانههاینوازش » که در ۲ قسمت از شعرها مضمون دعا وجود داشت ، که به بررسی این اشعار میپردازیم.
بازی با انگشتها
پنج نفر توی یکخانه زندگی میکردند، یک روز:
اولی گفت: وقت نمازه بچهها، وقت دعا
دومی گفت: برای چی؟ چرا نمار؟ دعا چرا؟
سومی گفت: برای تشکر از خدا
چهارمی گفت: خدای مهربانی که دست و دهان و چشم و پا داده به ما
انگشت شست خم شد و سجده کرد و گفت:
خدایا دوستت داریم/ تو خیلی مهربانی
ما بچهها مثل گلیم/ تو مثل باغبانی
(رحمان دوست ، ۱۳۸۳ :۶ )
ترانههای نوازش
السون و ولسون/ خدا باباشو برسون
بابا که بیاد می خنده/ سرده درو می بنده