عدم کارایی نرم افزار تدبیر و ره آورد نوین در زمینه ارائه اطلاعات مربوط به شرکت ها و دادن گزارش های مالی مربوط به آن ها
عدم امکان بررسی همه ی شرکت های بورسی به دلیل متفاوت بودن سال مالی
۱-۱۷٫ واژگان کلیدی پژوهش
۱-۱۷-۱٫تحلیلی پوششی دادهها :
این تکنیک یکی از اصلیترین مدلهای ریاضی برای سنجش کارایی واحد های تصمیم گیری (DMU) است .مدلهای اصلی این تکنیک شامل مدل CCR و مدل BCC می باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۱۷-۲٫ورودی (نهاده ):
عاملی است که با افزایش آن با حفظ تمام عوامل دیگر، کارایی کاهش و با کاهش آن کارایی افزایش می یابد .
۱-۱۷-۳٫خروجی (ستاده) :
عاملی است که با کاهش آن عوامل دیگر کارایی کاهش و با افزایش آن کارایی افزایش می یابد .
۱-۱۷-۴٫کارایی :
نسبت ستاده های تولید شده به دادههای لازم برای تولید ستاده ها می باشد .
۱-۱۷-۵٫بازده سهام :
بازده سرمایه گذاری در سهام عادی، در یک دوره ی معین با توجه به قیمت اول و آخر دوره و منافع حاصل از مالکیت به دست می آید .
۱-۱۷-۶٫ریسک غیر سیستماتیک شرکت :
آن بخش از ریسک کل است که منحصر به یک شرکت یا صنعت است .عواملی از قبیل مدیریت، ظرفیت، ترجیحات مصرف کننده و اعتصابات کارگری باعث نوسان در بازده های یک شرکت میشود .
۱-۱۷-۷٫تاپسیس فازی :
الگوریتم تاپسیس فازی، یکی از تکنیک های رایج تصمیم گیری است که در بسیاری از موقعیت های گوناگون تصمیم گیری مورد استفاده قرار می گیرد. در واقع تکنیک تاپسیس فازی، تعمیمی از تکنیک تاپسیس در محیط فازی است.
فصل دوم
ادبیات موضوع
۲-۱٫مقدمه :
در این فصل ابتدا بازدهی و ریسک مورد بحث قرار می گیرد و در ادامه به تعریف کارایی و انواع کارایی و هم چنین روش های مختلف اندازه گیری کارایی پرداخته میشود. در مرحله ی بعد تحلیل پوششی دادهها به عنوان یک روش غیر پارامتریک در اندازه گیری کارایی و مدلهای اساسی ارائه شده در تحلیل پوششی دادهها مورد بحث قرار می گیرد. در ادامه به مفاهیمی همچون کارایی بازار، بازار های کارا، بازده سهام و بورس اوراق بهادار اشاره میگردد و سپس روش تلفیقی تاپسیس فازی و DEA مورد بحث قرار می گیرد و در نهایت برخی از مطالعات انجام گرفته در داخل و خارج کشور که در این حوزه ی تحقیق می باشد بیان میگردد .
هدف از این پایان نامه بیان این موضوع می باشد که ریسک و بازدهی یک شرکت را میتوان از طریق میزان کارایی آن تخمین زد یا خیر. بدین منظور لازم است ابتدا مفاهیم ریسک و بازدهی تعریف گردند.
۲-۲٫ریسک و بازدهی
در ادبیات مالی ریسک و بازده دو رکن اصلی تصمیم گیری برای سرمایه گذاری اند و همواره بیشترین بازدهی با توجه به حداقل ریسک، معیاری مناسب برای سرمایه گذاری است (گالاجدرا[۳۳]، ۲۰۱۴).
ریسک به عنوان احتمال اختلاف بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار تعریف شده و به دو دسته تقسیم میگردد.
دسته اول شامل ریسک هایی است که به عوامل داخلی شرکت مربوط هستند مانند ریسک مدیریت، ریسک نقدینگی، ریسک ناتوانی در پرداخت بدهی ها و … که به آن ریسک غیر سیستماتیک یا غیر نظام مند (کاهش پذیر) گفته میشود و دسته دوم ریسک هایی هستند که مربوط به شرایط کلی بازار نظیر شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و … می باشند و تحت عوامل ریسک سیستماتیک یا نظام مند (B) شناخته میشود. سرمایه گذاران در بازار سرمایه سعی دارند منابع خود را به سمتی سوق دهند که بیشترین بازدهی و کمترین ریسک را داشته باشد. از اینرو آگاهی از میزان ریسک شرکت ها، میتواند نقش بسزایی در تصمیم گیری افراد داشته باشد (چن و همکاران[۳۴]، ۲۰۱۳).
۲-۲-۱٫بازارهای مالی :
شرکت های بازارگانی برای تامین مالی فعالیت خود به حجم بالایی از سرمایه نیاز دارند. این شرکت ها برای اینکه بتوانند رشد و توسعه کنند نیازمند سرمایه گذاری بالایی هستند.
دولتها نیز به منظور ارائه بهتر خدمات و کالاها به مردم نیازمند این هستند که حجم بالایی پول وام بگیرند. بازارهای مالی این امکان را برای شرکت ها و دولتها فراهم می سازند که آنها بتوانند از طریق فروش اوراق بهادار نیاز های خود را برطرف سازند. سرمایه گذاران نیز از طریق خرید اوراق بهادار بازده و رفاه خود را افزایش می دهند .
بازارهای مالی نیز بازارهایی هستند که در آنها دارایی های مالی مبادله می شوند. دارایی های مثل سهام و اوراق قرضه هستند که ارزش آنها به ارزش تولیدات و خدمات ارائه شده توسط شرکت های منتشر کننده آنها وابسته است. تفاوت دارایی های مالی با دارایی های واقعی در این است که در دارایی های واقعی ماهیت فیزیکی دارند مانند اتوموبیل، املاک و مستغلات و ….
در اقتصاد بازار مالی به مکانیزمی اطلاق میشود که امکان خرید و فروش سهام، کالا یا هر محصول تبادلی را برای مشارکتکنندگان با هزینه ای پایین فراهم می آورد (سعیدی و افخمی، ۱۳۹۱).
بازارهای مالی چند سده اخیر رشد قابل توجهی داشته و بطور مستمر در حال تکامل و افزایش نقدینگی در جهان است. وظیفه بازارها گردآوری خریداران و فروشندگان علاقمند به مشارکت در بازار است.
در واقع تمامی بازارهای مالی در پی گردآوری سرمایه و برقراری ارتباط بین جویندگان سرمایه (قرض گیرندگان ) و دارندگان سرمایه (قرض دهندگان ) هستند .
۲-۲-۲٫توزیع خطر و مدیریت ریسک :
بازارهای مالی علاوه بر تخصیص سرمایه پولی، خطرات اقتصادی را نیز توزیع میکنند. در واقع ریسک اشتغال به فعالیت های اقتصادی و سرمایه گذاری، از طریق ایجاد و توزیع اوراق بهادار از هم تفکیک و توزیع میشود. به عبارت دیگر بازارهای مالی (بازار پول و سرمایه ) در ابعاد وسیع ریسک افرادی که در فعالیت های اقتصادی بزرگ و پر مخاطره اشتغال دارند به پس انداز کنندکان که حاضر به پذیرش ریسک یک بازده غیر مطمئن هستند، منتقل و بین آنها توزیع میکنند.
بازارهای مالی علاوه بر تفکیک ریسک اشتغال و سرمایه گذاری، افراد را قادر به ایجاد تنوع در سرمایه گذاری میکند. ایجاد تنوع در سبد دارایی منجر به کاهش ریسک میشود. کل ریسک به این علت کاهش میباید که زیان در بعضی از سرمایه گذاری ها توسط منافع ناشی از سایر سرمایهگذاریها جبران میشود. بازارهای مالی همچنین ریسک عدم نقدشوندگی را کاهش می دهند. نقدشوندگی عبارتند از سهولت تبدیل دارایی ها به قدرت خرید در قیمت های مورد توافق است. هزینه های مبادلاتی و عدم تقارن اطلاعاتی باعث کاهش نقدشوندگی شده و ریسک را افزایش می دهد. بازارهای مالی از طریق انتشار و تحلیل اطلاعات و تسهیل داد و ستد ها به کاهش ریسک عدم نقدشوندگی کمک میکنند (سعیدی و افخمی، ۱۳۹۱).
۲-۲-۳٫ریسک :
زندگی امروز در حالی ادامه میباید که سایه افکنی شرایط عدم اطمینان بر کلیه امور به علل مختلف فرایند تصمیم گیری را به کلی متحول ساخته است. تغییرات قیمت کالاهای اساسی، تغییر نرخ ارز، تغییر نرخ سود و هم چنین تغییر قیمت سهام، مواردی هستند که سازمان های امروزی دائما با آنها دست به گریبانند. این تغییرات در کنار سایر تغییرات محیطی سازمان ها باعث ظهور نظریات جدید علمی در حوزه مدیریت شده است، تا آنجا که نظریه آشوب مطرح گردید. سازمان ها را در محیطی مملو از پیچیدگی و در عین حال قابل مدیریت تصویر کرده است. در جامعه امروزی تقریبا تمام افراد به نحوی با این مفهوم آشنایی دارند و اذعان میکنند که کلیه شئونات زندگی با ریسک مواجه است. ریسک در زبان عرف عبارتند از خطری که به علت عدم اطمینان در مورد وقوع حادثه ای در آینده پیش می آید و هر چقدر این عدم اطمینان بیشتر باشد اصطلاحا گفته میشود ریسک زیادتر است. ریسک در تعریف عام، احتمالی است که یک کنش یا بی کنشی مشخص منجر به زیان یا بروندادها و پیامدهای ناخوشایند و ناخواسته گردد. تقریبا همه ی کوشش های بشری دربردارنده درجاتی از ریسک است. با این حال برخی از آنها ریسک های بیشتری را به همراه دارند. در ادبیات مالی ریسک را میتوان به صورت رویداد های غیر منتظره که معمولا به صورت تغییر در ارزش دارایی ها یا بدهی ها می باشد تعریف کرد.
با مراجعه به منابع مختلف علمی تعاریف متعددی از ریسک میتوان یافت که هر کدام از این تعاریف بسته به بعد یا زاویه دید خود، تعاریف متفاوتی از ریسک ارائه کرده اند .
فرهنگ وبستر ریسک را “در معرض خطر قرار گرفتن ” تعریف کرده است. فرهنگ لغات سرمایه گذاری نیز ریسک را زیان بالقوه سرمایه گذاری که قابل محاسبه است می داند. گالیتز[۳۵] (۱۹۶۰) ریسک را هر گونه نوسانات در هر گونه عایدی می داند تعریف مذکور این مطلب را روشن میکند که تغییرات احتمالی آینده برای یک شاخص چه مثبت و چه منفی ما را با ریسک مواجه می سازد. گلیپ[۳۶] (۱۹۸۰) ریسک را این چنین معرفی میکند. هر پدیده ای که بتواند نتیجه ای حاصل از آنچه سرمایه گذار انتظار دارد را منحرف سازد ریسک نامیده است. اولین بار هری مارکویتیز [۳۷] (۱۹۹۱) بر اساس تعاریف کمی ارائه شده شاخص عددی برای ریسک معرفی کرد. وی ریسک را انحراف معیار چند دورهای یک متغیر تعریف کرد. در فرهنگ مدیریت رهنما در تعریف ریسک آمده است :ریسک عبارتند از هر چیزی که با حال و آینده دارایی یا توان کسب در آمد شرکت، موسسه یا سازمانی را تهدید میکند. وستون و بریگام (۲۰۰۱) در تعریف ریسک دارایی نیک[۳۸] لز (۲۰۰۴) مفهوم ریسک را ابعاد مختلف مد نظر قرار داده و ان را از نظر مفهومی به دو دسته تقسیم میکند. وی معتقد است واژۀ ریسک به احتمال ضرر، درجه احتمال ضرر، و میزان احتمال ضرر اشاره دارد. در این راستا ریسک احتمال خطر هم احتمال سود و هم احتمال زیان را در بر می گیرد. در حالی که ریسک خالص، صرفا احتمال زیان را در بر می گیرد و شامل احتمال سود نمیشود. مانند احتمال وقوع آتش .
لذا با توجه به مجموعه تعاریف فوق میتوان ریسک را به صورت زیر تعریف کرد :
ریسک عبارتند از احتمال تغییر در مزایا و منافع پیشبینی شده برای یک تصمیم، یک واقعه یا یک حالت در آینده، منظور از احتمال این است که اطمینانی به تغییرات نیست، در صورتی که اطمینان کافی نسبت به تغییرات وجود داشت، تغییرات مطمئن در چارچوب منافع و مزایای پیشبینی شده پوشش پیدا میکرد، در حالی که عدم امکان پیشبینی ناشی از احتمالی بودن تغییرات، ان را به ریسک حاکم بر منافع و مزایا تبدیل کرده است. تغییر اشاره به هر گونه کاهش با افزایش در منافع دارد. به این معنا که صرفا تغییرات نامطلوب نیست که در چارچوب ریسک پوشش پیدا میکند، بلکه تغییرات مطلوب نیز در این معنا در چارچوب ریسک قرار دارد (مارکوویتز، ۲۰۰۸) .
با توجه به تغییرات مداوم در عوامل محیطی و سیستم های اقتصادی هر روز ریسک های متفاوتی بر ساختار مالی موسسات مختلف اثر می گذارند، موسسات مختلف از جمله شرکت های صنعتی، تولیدی و خدماتی، موسسات پولی و مالی و حتی دولت ها با توجه به حوزه عملکرد خود با ریسک های خاصی مواجه می شوند. ریسک در یک معنای عام عبارتند از تغییرات قیمت که با این قیمت خود شامل نرخ های ارز، نرخ های سود، نرخ های کالا و نرخ های بازدهی سهام می باشد. در هر حال تغییر این متغیرها به علت تغییر در بسیاری از عوامل است که هر یک به صورت سطوح مختلف ریسک وارد می شوند .
۲-۲-۴٫منابع ریسک :
ریسک کلی دارایی های مالی تابعی است از چندین عامل که در ذیل به آن اشاره می کنیم :
۲-۲-۴-۱٫ریسک نوسان نرخ بهره :
ریسکی است که یک سرمایه گذار به هنگام خرید اوراق قرضه بهره ثابتی را می پذیرد. قیمت چنین اوراق قرضه ای در صورت افزایش نرخ بهره در بازار کاهش میباید و دارنده ی آن در صورت فروش اوراق قرضه ی خود قبل از سررسید متحمل زیان میشود قیمت اوراق بهادار با نرخ بهره رابطه معکوس دارد، به عبارت دیگر با افزایش نرخ بهتره قیمت اوراق بهادار کاهش و با کاهش نرخ بهره، قیمت اوراق بهادار افزایش می یابد. تأثیر ریسک نوسان نرخ بهره بر روی اوراق قرضه خیلی بیشتر از سهام عادی است و بیشتر مورد توجه دارندگان اوراق قرضه خیلی بیشتر از سهام عادی است و بیشتر مورد توجه دارندگان اوراق قرضه است. با تغییر نرخ بهره، قیمت اوراق قرضه در جهت معکوس تغییر میکند .
۲-۲-۴-۲٫ ریسک بازار[۳۹]
ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است. همه ی اوراق بهادار در معرض ریسک بازار هستند، اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک است .ریسک بازار میتواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر توجیهات مشتریان باشد .