پیشینه نظریهی فیض را در نظریهی بهرهمندی افلاطون و آرای غنوصیان (گنوسیستها) فلوطرخوس و فیلون یهودی دانستهاند، اما بیگمان توفیق طرح مدون و روشن آن نصیب نوافلاطونیان و در رأس آنها فلوطین و پس از او پروکلس شده است.
بسیاری از فلاسفهی مسیحی، مسلمانان و یهودی نظریهی فیض را تلقی به قبول و آن را با آرای خود تکمیل و تعدیل کردهاند. از مسلمانان فارابی، ابنسینا، خواجهطوسی و صدرالمتالهین و از مسیحیان اسکات اریگنا، آکویناس و مایستر اکهارت با صبغهای از نظریهی بهرهمندی افلاطون و از یهودیان ابنمیمون و صاحب کتاب زهر آن را پذیرفتهاند. اگرچه برخی دیگر نظیر ابنرشد و نیز غالب متکلمان، نظیر غزالی و غالب اشاعره به آن سخت تافتهاند.
این نظریه سیر تکمیلی خود را به تدریج در فلسفهی اسلامی طی نموده و به جوابهای شایسته و قابل قبولی در برابر شبهات گوناگون دست یافته است که در این میان ابنسینا و به خصوص صدرالمتالهین سهم بهسزایی را در تبیین فلسفی این مسئله داشتهاند. لذا شایسته است دیدگاه هریک در این مسئله بررسی و مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. برای دست یافتن به این مقصود باید ببینیم فلاسفهی موردنظر تا چه حد در ایننظریه از فلاسفه و مکاتب فکری فلاسفهی گذشته متاثر بودهاند و درچه زمینههایی مطالب ابتکاری ارائه نمودهاند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
البته دلیل انتخاب ابنسینا و صدرالمتالهین در بررسی تطبیقی حاضر در بحث فیض، علاوه بر عمق و غنای فلسفی این دو متفکر، این است که ابنسینا معمولاً بهعنوان نمایندهی مکتب مشاء اسلامی محسوب میشود و صدرالمتالهین نیز موسس و نمایندهی حکمت متعالیه به حساب میآید که با بررسی نظریات این دو فیلسوف بهطور غیرمستقیم دیدگاه تابعان و پیروان این دو مکتب نیز بررسی میشود. با توجه به این مطلب در تفسیر و توضیح بیشتر دیدگاههای ابنسینا و صدرالمتالهین درباب موضوع مورد نظر، از نظریات پیروان، شارحین و حاشیهنویسان بر آثار این دو فیلسوف از جمله خواجهنصیرالدین طوسی، استاد مطهری، علامه طباطبایی، آیتالله جوادیآملی و آیتالله مصباحیزدی و سیدجلالالدین آشتیانی و … در این اثر استفاده خواهد شد.
ب ) اهمیت و ضرورت پژوهش
پژوهش دربارهی موضوع مورد بحث یعنی بررسی تطبیقی مسئلهی فیض از دیدگاه ابنسینا و ملاصدرا از این جهت اهمیت دارد که مشاهده میشود از جانب مسلکهای متفاوت اعتقادی اعتراضات و اشکالاتی بر نظریهی فیض و نحوهی ارتباط بین مبدأ متعال با ماسوای او وارد میشود. از متکلمان که در سودای تکفیر فلاسفه این نظریه را هدف انتقادات خود قرار دادهاند تا فلاسفهای که به هدف تصحیح و پالایش روش موروث از ارسطو بدین نظر تاختهاند و یا عرفایی که آن را با وحدت شخصی وجود ناسازگار مییابند و دیندارانی که آن را مغایر آموزههای مذهبی در باب خلقت و آفرینش دانستهاند تا مادهگرایانی که این نظریه را (در کنار نظریهی خلق از عدم) به عنوان امور غیرعقلی ارزیابی کرده و در صدد حذف و طرد آن برآمدهاند، هر یک طیفی از منتقدان نظریهی فیض را تشکیل میدهند.
لذا برای پرهیز از اشکالات و پاسخگویی بدان ها، بررسی دیدگاههای فلاسفهی اسلامی از جمله ابنسینا (که از نمایندگان مهم مکتب مشاء در جهان اسلام محسوب میشود) و صدرالمتالهین (که موسس حکمت متعالیه میباشد) که نظریهی فیض در فلسفه آن ها رفته رفته سیر تکمیلی خود را طی نموده و به ویژه نظریهی فیض صدرا که در جواب گویی به شبهات کارآتر شده است ضرورت پیدا میکند.
البته انگیزهی حکما و اندیشمندان ابتدا برای پرهیز از اشکالات وارد بر نظریهی حدوث عالم و ازلی بودن مبدأ و نیز نظریهی ازلی بودن ماده و جهان بود که به نظریهی فارابی که موسس نظریهی صدور و فیض در فلسفه اسلامی بود روی آوردند و این عقیده را به منظور توجیه صحیح آفرینش عالم برگزیدند، زیرا فارابی متوجه شده بود که در پرتو این نظریه خدا و کمال او، بلندی مرتبه و مقام او که در دین هم بر آن تصریح شده بود حفظ میگردد و اشکالاتی چون پیدایش کثرت از وحدت از خداوند سبحان و همچنین ارتباط حادث با قدیم، مادی با مجرد و … به وجود نیامده و همهی این اشکالات حل و فصل میشود.
ابنسینا نیز که به مانند فارابی به جمع و اتفاق میان دین و فلسفه اهتمام بسیار داشت، با نیروی علم و ایمان به حل این مشکل همت نهاد، در حالیکه به عقاید اسلاف یونانی و اسلامی خود توجه داشت نه از نظرات فلاسفهی یونانی کاملاً تبعیت کرد، و نه یکباره تسلیم عقاید متکلمین گردید، بلکه در نظریهی ارسطو تغییراتی داده، با توجه به مبانی فلسفی و اصول و مبادی اسلامی توجیه و تبیین صدور موجودات از صانع جهان پرداخته و نظریهی خود را در این زمینه اظهار نموده است.
نظریهی فیض پس از فارابی و ابنسینا در عالم اسلام رشد و گسترش پیدا کرد که قائلان به این نظریه با بررسی و تلاش در جهت پاسخ به انتقادات، بر غنای تعقلی و استدلالی آن افزوده و موجب تعمیق و تحکیم پایههای این نظریه شدهاند. این آموزهها مراحل پختگی خود را در حکمت متعالیه به دست آورده و به جوابهای شایسته دست یافته است این جوابها متکی بر مبانی وجودشناسی پیریزی شدهاند که به مراتب از طرح آغازین نظریه و پایههای آن به وسیلهی فلوطین فراتر رفته و میتوان گفت این نظریه در حکمت متعالیه به دلیل ابتناء بر مبانی و اصولی چون اصالت وجود و تشکیک در مراتب و مظاهر آن، حرکت جوهری ، امکان فقری، وجود ربطی و اضافهی اشراقی و … اغلب شبهات را حل و فصل کرده است.
بنابراین، وجود این بحثها راجع به نظریهی فیض در بین اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان همگی نشان از اهمیت هرچه بیشتر این موضوع در طول تاریخ فلسفه دارد. بدین جهت لازم است کارهای بیشتری در این زمینه به خصوص در حیطهی فلسفه اسلامی صورت پذیرد تا ابداعات و نوآوریهای این فلاسفه نیز در مقایسه با فلاسفهی یونانی مشخص شود و بر این نکته تاکید شود که برخلاف عقاید برخی مورخان فلسفه، فلاسفهی اسلامی در مسئلهی فیض (و مسائل فلسفی دیگر) مقلّد محض نظامهای فکری یونانیان نبودهاند. بدین جهت، تحقیق حاضر تا حدی در راستای چنین هدفی شکل خواهد گرفت چرا که هدف از تنظیم آن تبیین نظریهی فیض و بررسی تطبیقی آن در فلسفه ابنسینا و ملاصدرا است که البته هدف اصلی نشان دادن اشتراکات و اختلافات این دو فیلسوف در نظریهی مزبور میباشد که با برآورده شدن این هدف، هدف اولیه نیز محقق میشود. با توجه به این مطلب، پژوهش حاضر به بررسی تطورات و تغییرات صورت گرفته در نظریهی فیض ابنسینا توسط ملاصدرا و ابداعات خود صدرا در این زمینه اشاره خواهد داشت. همچنین در طول این تحقیق تفاوت فهم این دو فیلسوف از هم در نظریهی مزبور و توالی و فروعات آن مشخص شده و همچنین میزان تاثیرگذاری ابنسینا بر تفکر ملاصدرا و تاثیرپذیری صدرا از دیگر مکاتب اشراقی و عرفانی و آموزههای دینی در نظریهی مزبور و توابع آن و نیز میزان تاثیرپذیری ابنسینا از مکاتب فکری قبل از خود از جمله نظام فکری ارسطو و نوافلاطونیان در زمینهی صدور کثرت از وحدت از جمله مسائلی هستند که نگارنده در تحقیق حاضر به بحث و بررسی دربارهی آنها خواهد پرداخت.
ج) بیان فرضیات و سؤالات تحقیق
فرضیاتی که در رابطه با موضوع پژوهش میتواند مطرح شود، عبارت اند از:
-
- ابن سینا و صدرالمتالهین هر یک با توجه به مبانی و اصول فلسفی خاص خود، به تبیین مسئله فیض و فاعلیت وجودی و خالقیت واجب نسبت به ممکنات پرداختند به طوری که در فلسفه یونان از آن خبری نبوده است.
-
- ابن سینا در طرح نظریهی فیض به دلیل قائل شدن به تباین بین علت و معلول و استقلال آن دو نسبت به هم به عناصری چون وجود رابطی، اضافهی مقولی و امکان ماهوی که به دلیل رسوخ لحاظ استقلالی به ماهیت در باب علیت رخ داده، تکیه دارد اما صدرالمتالهین در این زمینه با تکیه بر عناصری چون وجود رابط، اضافهی اشراقی و امکان وجودی و فقری در پرتو نظریهی انحصار جعل به وجود نظریهی خاصی در باب مسئلهی فیض ارائه میدهد که در نهایت منجر به طرح نظریهی تجلی و ظهور در دیدگاه نهایی او میشود.
-
- در سلسلهی صدور کثرت از وحدت، ابنسینا با تأثر از نظام ارسطویی و نوافلاطونی، نظام سلسله مراتب صدوری و عقول ده گانه را برای پیدایش نظام هستی ترسیم میکند اما صدرالمتالهین در این مسئله سلسله مراتب وجودی و نظریهی فیض منبسط را برای پیدایش هستی ترسیم میکند که برگرفته از آثار عرفاست اما صدرا به گونهای فلسفی از آن بحث میکند.
با توجه به فرضیات گفته شده تحقیقات و مطالب رساله در پی پاسخگویی به سه پرسش اصلی است:
-
- «فیض» در نزد ابنسینا و صدرالمتالهین به چه معنا بوده و اصول و مبانی هر یک در این مسئله چیست؟
-
- تفاوت فهم ابنسینا و صدرالمتالهین در مسئلهی فیض در چه مولفهها و عناصری است؟
-
- در مسئلهی صدور کثرت از وحدت هر یک از دو فیلسوف تا چه میزان از آراء و مبانی گذشتگان بهره جستهاند؟
-
- روش تحقیق
روش این تحقیق روش توصیفی ـ تحلیلی میباشد. در این روش عناصر و مطالب مورد نظر گرد آوری و طبقهبندی شده و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. بنابراین، ابتدا به شناخت مسئله و تعریف آن، تدوین فرضیه، تنظیم و طبقهبندی اطلاعات، تجزیه و تحلیل و سپس به نتیجهگیری میپردازد؛ یعنی مطابق فرآیندی منظم پیش میرود.
هـ) ادبیات یا پیشینه تحقیق
با توجه به بررسیهای انجام شده در زمینهی پیشینه و سوابق موضوع مورد نظر؛ «یعنی بررسی تطبیقی مسئلهی فیض از دیدگاه ابنسینا و صدرالمتالهین» تا به حال تحقیقی تحت این عنوان انجام نشده است.
اما از جمله آثاری که میتواند با موضوع مورد نظر مرتبط باشد و نگارنده نیز در نگارش رسالهی خود از آنها استفاده کرده میتوان به کتاب«فیض و فاعلیت وجودی از فلوطین تا صدرالمتالهین» اثر سعید رحیمیان اشاره کرد. در این کتاب، نویسنده دیدگاه فلوطین و صدرالمتالهین را در مسئلهی فیض و فاعلیت وجودی و اشتراکات و اختلافات این دو را از هم مشخص نموده است.
همچنین تاثیرپذیری یا عدم تاثیرپذیری صدرا و فیلسوفان اسلامی را از مکتب فکری فلوطین و به خصوص کتاب اثولوجیا مورد تحقیق و ارزیابی قرار داده است.
آنچه اثر حاضر را از کتاب فوقالذکر کاملاً متمایز میسازد برجسته ساختن تمایلات عرفانی صدرالمتالهین و تاثیرپذیری وی در این مسئله از مکتب عرفاست، که کار بدیعی در این زمینه محسوب میشود.
علاوه بر اثر مذکور، میتوان به کتاب«تبیین فلسفی وحی از فارابی تا ملاصدرا» اثر موسی ملایری اشاره کرد. آنچه در این کتاب برای نگارندهی رساله مورد توجه بوده، تصریح بر ارتباط مسئلهی وحی از جهت هستیشناختی با مباحث واسطههای فیض، سلسلهی عقول و نفوس فلکی و نحوهی علم آنها به حوادث ارضی و سماوی بوده است که نویسندهی کتاب فوق در این زمینه به دیدگاه ابنسینا و صدرالمتالهین اشاره نموده و آنها را باهم مقایسه کرده است. همچنین در این کتاب دیدگاه فلاسفهی فوق در زمینهی اتحاد و اتصال نفس با عقل فعال مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته است.
همچنین پایاننامهای با عنوان «مطالعهی تطبیقی مسئلهی صدور کثرت از وحدت از دیدگاه ابنسینا، سهروردی، صدرالمتالهین» نوشتهی باقر حسینلو، به راهنمایی دکتر احمد بهشتی در دانشگاه تربیت مدرس موجود است. در این اثر راهحل ابنسینا، سهروردی و صدرالمتالهین در مسئلهی صدور کثرت از وحدت ارائه شده و اختلافات و اشتراکات هریک در این زمینه توسط نگارنده رسالهی فوقالذکر مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است.
دو مقاله از دکتر عینالله خادمی با عناوین «تاثرات ملاصدرا از مکتب اشراقی در بحث نظام فیض» چاپ شده در شمارهی چهلوچهار خردنامهی صدرا و «چگونگی پیدایش کثیر از واحد (نظام فیض) از نظر عرفان» چاپ شده در شمارهی چهلم خردنامهی صدرا، در این زمینه موجود است. نویسنده در این مقالات، چنانچه از عناوین آنها پیداست تاثیرپذیری صدرالمتالهین را در مسئلهی فیض از مکتب اشراقی و عرفانی بیان نموده است.
البته علاوه بر موارد ذکر شده، مقالات دیگری نیز مرتبط با موضوع مورد بحث موجود بوده که نگارنده در بخش کتابنامه و کتابشناسی به آنها اشاره خواهد کرد.
«و منالله التوفیق»
نو نیز وریا این فلاسفه نیز در متعالیغازین نظریه و پایه های آن به وسیله فلوط
بخش اول
بیان مفاهیم و سیر تاریخی
نظریهی فیض
فصل اول
بیان مفاهیم
مقدمه
در رسالهی مورد بحث که نگارنده درصدد تقریر دیدگاههای ابنسینا و ملاصدرا در باب مسئلهی فیض و صدور است، شایسته است قبل از هر چیز به تعریف و توضیح اهم مسائل، مفاهیم و واژههایی که در تبیین مسئلهی فیض ضروریاند پرداخته تا از این طریق دیدگاه روشنتری نسبت به مباحث مطرح شده در رساله داشته باشیم.
فیض
الف) فیض در لغت: فیض معادل (emanation) در زبان انگلیسی و معادل آپوراین واکلامسیس در زبان یونانی است. این واژه در زبان فارسی به معانی گوناگونی به کار رفته است. در لغت نامهی دهخدا فیض به معانی زیر به کار رفته است: بسیار شدن آب چندانکه روان گردد، پر شدن ظرف، آشکار کردن راز، روان شدن اشک، ریزش، جوشش، بخشش، عطا، لطف و ….(دهخدا، ۱۳۳۰، ج۳۱، ص۳۶۲-۳۶۳) سجادی در این زمینه در فرهنگ اصطلاحات فلسفی و عرفانی خود میگوید: فیض در لغت به معنی ریزش و اعطا کردن و باران آمده است. (سجادی، ۱۳۶۰، ص۱۸۵؛ ۱۳۶۱، ص۴۵۳)
همچنین در فرهنگ فلسفی ذیل واژهی فیض میخوانیم: فیض یعنی زیادی آب، میگویند آب فایض شد؛ یعنی آنقدر زیادتر شد که از محل خود جاری شد. چشم فایض شد؛ یعنی اشک آن جاری شد. این لفظ را مجازاً به جریان امور معنوی اطلاق کردهاند. مثلا گفته میشود: خیر فایض شد؛ یعنی پراکنده و منتشر شد. انسان فیاض یعنی بسیار بخشنده. (صلیبا، ۱۳۸۵، ص۵۰۸)