لو و نیسیم (۲۰۰۶)، دریافتند که اندازه رابطه منفی بین اقلام تعهدی و بازده های غیرعادی آتی در طول زمان کاهش نمی یابد. این نتایج از این جهت قابل توجه هستند که موضوع نابهنجاری اقلام تعهدی یک دهه است که به خوبی مستند شده است و محققان از آن آگاهی دارند.
وبر و همکاران (۲۰۰۶)، معاملات خرید و فروش ۳۰۷۹ سرمایهگذار آلمانی را بررسی کرده و عنوان نمودند که گریز از شناسایی زیان، یک اشتباه مشترک در بین سرمایهگذاران است در حالی که درمورد شناسایی سود، عدم تجانس زیادی وجود دارد.
چن و همکاران[۱۶۱](۲۰۰۶)، آنان در مطالعه ای رابطه ارقام تعهدی (تفاوت بین سود و جریان های نقدی) با بازده آتی سهام را بررسی و نشان دادندکه شرکت های با ارقام تعهدی زیاد در دوره بعد از گزارشگری اطلاعات مالی، بازده سهام آنها کاهش می یابد .یک تفسیر از این نتایج این است که شرکت های با کیفیت سود پایین (یعنی شرکت هایی که ارقام تعهدی بالایی دارند) در دوره پس از گزارشگری سود، دچار افت بازدهی می شوند، زیرا سرمایه گذاران به مسأله کیفیت سود پایین شرکت ها پی برده و قیمت سهام را متناسب با آن تعدیل می کنند. این موضوع به وسیله تفکیک اجزای ارقام تعهدی و نیز دسته بندی براساس ارقام اختیاری و غیراختیاری انجام شده و نتایج مشابهی به دست آمد.
چن و همکاران(۲۰۰۷)، حساب معاملاتی ۴۶۹۶۹ سرمایهگذار چینی را بررسی کردند که از این بین، ۲۱۲ حساب معاملاتی مربوط به سرمایهگذاران نهادی بوده است. آنها نشان دادند سرمایهگذاران چینی تمایل بیشتری دارند که سهام در سود را بفروشند و تا حد ممکن از فروش سهام در زیان خودداری کنند. افزون بر آن سرمایهگذاران حقیقی بیشتر تحت تاثیر اثر زیانگریزی قرار دارند.
بِیکر و همکاران (۲۰۰۹)، به بررسی نقطه مرجع و رابطه آن با قیمت خرید و ادغام در بازار سهام آمریکا پرداختند. آنها در تحقیق خود حداکثر قیمت در۵۲ هفته گذشته را به عنوان نقطه مرجع در نظر گرفته و بررسی کردند که آیا این نقطه با قیمت ارائه شده برای خرید و ادغام رابطهای دارد یا خیر. این محققین از نمونه ای شامل ۷۴۹۸ خرید و ادغام در فاصله زمانی سالهای ۱۹۸۴ تا۲۰۰۷ استفاده کردند. نتایج نشان داد که قیمت خرید و ادغامها بالاتر از حداکثر قیمت در یکسال گذشته میباشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
زنگ[۱۶۲](۲۰۰۹)، وی در بررسی این موضوع که کدامیک از مدیران از مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی و کدام یک از مدیریت سود از طریق فعالیتهای واقعی استفاده میکنند و اثبات نمود که دستکاری فعالیتهای واقعی از نظر زمانی مقدم بر دستکاری اقلام تعهدی میباشد. او هزینههای بالقوه دستکاری حسابداری (اقلام تعهدی) را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و در نهایت بیان داشت، شرکتهایی که دارای ریسک بیشتر طرح دعوی قضایی هستند، تمایل بیشتری به دستکاری فعالیتهای واقعی دارند. همچنین او دریافت که مدیران شرکتها از دستکاری فعالیتهای واقعی و دستکاری اقلام تعهدی به عنوان جایگزینی برای هم استفاده میکنند. دستکاری فعالیتهای واقعی رابطه مثبتی با هزینه دستکاری اقلام تعهدی و دستکاری اقلام تعهدی رابطه منفی با دستکاری فعالیتهای واقعی دارد.
زاروین[۱۶۳](۲۰۱۰)، در این پژوهش، محقق با تمرکز روی دستکاری فعالیتهای واقعی و دستکاری اقلام تعهدی به بررسی مدیریت سود در زمان عرضه سهام پرداختند. نتایج نشان میدهد که شرکتها علاوه بر دستکاری اقلام تعهدی از دستکاری فعالیتهای واقعی نیز در زمان عرضه سهام استفاده میکنند. به اعتقاد او انتخاب مدیران از بین این دو روش تابعی از توانایی شرکت برای استفاده از مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی و نیز هزینه آن است. همچنین وی دریافت که هزینههای مدیریت سود از طریق فعالیتهای واقعی حداقل در زمینه عرضه فصلی سهام بیشتر از مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی خواهد بود.
جینو و همکاران[۱۶۴](۲۰۱۰)، در پژوهش خود نشان دادند که شرکت ها در واکنش به تغییرات نرخ بهره، اقلام تعهدی را تعدیل می کنند. زمانی که نرخ بهره کاهش می یابد، اکثر پروژه ها سودآور شده، اقلام تعهدی افزایش می یابد، ولی بازده های آتی کاهش می یابد؛ زیرا نرخ تنزیل پایین به معنی بازده مورد انتظار پایین در آینده است و زمانی که نرخ تنزیل افزایش می یابد، پروژه های کمتری سودآور شده، اقلام تعهدی کاهش می یابد، ولی بازده آتی باید افزایش یابد؛ زیرا نرخ تنزیل بالا به معنی بازده های مورد انتظار بالا در آینده است . بین اقلام تعهدی و بازده سهام رابطه منفی وجود دارد.
پولت و ویلسون )۲۰۱۰)، به بررسی رابطه بین همبستگی متوسط و بازدهی بازار سهام پرداختند. اگر نقد رول مهم است، تغییرات در واریانس بازار سهام می تواند صرفاً تا حد کمی مرتبط با تغییر ریسک تجمعی و بازده اضافی بازار سهام باشد. با این حال، از آنجا که بازده سهام یک نوع مشخصی از حساسیت را نسبت به تغییرات آنی بازده بازار ارائه می دهند، ریسک های تجمعی بالاتر تنها توسط ارتباطات بین سهام می توانند آشکار شوند. به علاوه، هر تغییر در واریانس بازار سهام که بر ریسک تجمعی بی تأثیر باشد، می تواند بر ریسک بازار سهام بی تأثیر بوده و یا تأثیر معکوس داشته باشد. در این مقاله نشان داده می شود که ارتباط متوسط بین بازده روزانه سهام می تواند بازده غیرعادی چهار ماهه را پیش بینی نماید. به علاوه، نشان داده می شود که تغییر در ریسک بازار سهام می تواند توسط تغییرات در واریانس متوسط سهام انفرادی پیش بینی شود. این نوع تغییرات یک تأثیر منفی بر بازده غیرعادی آینده در بازار دارند.
رابرت رسوتک[۱۶۵](۲۰۱۱)، در پژوهش خود تحت عنوان”بازده های نامشهود،اقلام تعهدی و بازده معکوس” به بررسی عوامل موثر بر ایجاد اقلام تعهدی خلاف قاعده پرداختند. نتایج پژوهش نشان می دهد در دوره ی چهار ساله تا شناسایی اقلام تعهدی، قیمت سهام به صورت نا مناسبی به سمت بازده های نامشهود یا بازده هایی که توسط معیارهای حسابداری توضیح داده نمی شوند، گرایش دارند. در نتیجه ارتباط بین بازده های نامشهود دوره ی قبل و بازده های دوره ی آتی، رابطه بین اقلام تعهدی دوره ی جاری و بازده آتی را استنتاج می کند. بنابراین آنها نتیجه گرفتند، اقلام تعهدی خلاف قاعده و ارزش/رشد خلاف قاعده وابسته به مکانیزم های خارجی و بازده های آتی توسط اقلام تعهدی خلاف قاعده تبیین نمی شود.
ویریا (۲۰۱۱)، هدف از این تحقیق بررسی تاثیر نظر سرمایهگذار و واکنش بازار نسبت به اخبار تغییر سود سهام میباشد. مولف از اطلاعات موجود و راهنمای عقاید اقتصادی اروپا، از مدیرکل امورمالی و اقتصادی بعنوان پراکسی استفاده کرده است و با به کارگیری روششناسی (متدولوژی) دادهای گروه، بر واکنش بازار به اخبار تغییر سود سهام تمرکز دارد.
جانسون و زهو(۲۰۱۲)، در یک نمونه ۲۲۰۳ تایی به بررسی رابطه بین سودهای غیر منتظره و واکنش قیمت بازار سهام در زمان اعلام سود پرداختند آنها با بسط مطالعات بورگاستلر و مارتین[۱۶۶](۲۰۰۱)، به این نتیجه رسیدند که بین سودهای غیر منتظره(مثبت و منفی) و واکنش قیمت سهام رابطه معنی دار و منفی وجود دارد یعنی هر چه سودهای غیر منتظره بیشتر شود واکنش سرمایهگذاران بیشتر میشود.
۲-۴-۲- تحقیقات داخلی
محمود معتصمی(۱۳۷۶)، در تحقیقی با” عنوان بررسی اثر هموار سازی سود بر بازار سهام” ،محقق ضمن تشریح فواید مشارکت مردم در خرید و فروش سهام از طریق بازار اوراق بهادار، تحقق این امر را در گرو ارائه گزارش های مالی مطمئن جهت تشویق سرمایه گذاری می داند و ادامه می دهد ،” مدیران تصور می کنند سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در شرکتی که دارای جریان هموار سود است ،حاضرند مبلغ بیشتری بپردازند. این امر خصوصا در میان شرکت های پذیرفته شده در بورس، با هدف اثر گذاری بر قیمت سهام می تواند بیشتر مطرح باشد.” وی در ادامه به تعاریف مختلف از هموار سازی سود می پردازد و هدف تحقیق خود را در موارد زیر خلاصه می کند: ۱) شناساندن تعدادی از عوامل و بازار های موثر در امر هموارسازی سود.۲) بررسی اثر هموارسازی سود بر بازار سهام. ۳) آشنا نمودن خریداران سهام با پدیده هموارسازی سود جهت تصمیم گیری آگاهانه تر. ۴) آشنایی با تحقیقات پیشین و قطعی یا غیر قطعی بودن آنها. ۵) آشنا نمودن سایر استفاده کنندگان از صورت های مالی با هموار سازی سود. محقق ضمن تقسیم نمونه ی آماری به دو گروه هموارساز و غیر هموارساز و ارائه ی یک فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی، انتظار داشت که شرکت های هموارساز،به صورت معناداری دارای بازده متوسط سالیانه کمتر و بتای کمتری نسبت به شرکت های غیر هموارساز باشند، اما در این تحقیق، فرضیات فوق رد شدند.
جهانخانی و صفاریان (۱۳۸۲)، دریافتند که، تغییرات قیمت سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار ناشی از عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی و روانی است.یکی از عوامل موثر بر روند قیمت سهام یک شرکت نشانه ها و علایمی است که به صورت اطلاعات و پیش بینیهای مختلف از داخل آن شرکت انعکاس می یابد و در دسترس سهامداران و سرمایهگذاران قرار می گیرد.
همتی(۱۳۸۲)، به بررسی عوامل موثر بر مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۸۰-۱۳۷۶ بود. نتایج نشان میدهد که به طور میانگین بین نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و دستکاری سود ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. بررسی ارتباط متغیر اندازه (کل فروش) و دستکاری سود نشان داد که بر خلاف نتایج تحقیقات در کشورهای غربی، با افزایش اندازه شرکت مدیریت انگیزه بیشتری برای افزایش سود برای ارائه تصویری بهتر از عملکرد خود به سهامداران و مسئولان دارد. یکی دیگر از متغیرهای مورد استفاده برای بررسی اثر فشارهای سیاسی در رابطه با مدیریت سود، تعداد کارکنان شرکت بود. نتایج نشان داد، شرکتهای دارای کارکنان بیشتر، فشارهای سیاسی بیشتری را تحمل میکنند؛ در نتیجه مدیریت این واحدها برای کاهش فشار، اقدام به کاهش سود می کند. نتیجه آزمون فرضیههای متغیر پاداش و مالکیت حاکی از عدم ارتباط معنادار بین این متغیرها و دستکاری سود است.
ایرج نوروش و سحر سپاسی (۱۳۸۴)، به بررسی رابطه ارزشهای فرهنگی با هموارسازی سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختهاند و در این تحقیق تأثیرات احتمالی فرهنگ بر هموار سازی سود را مورد مطالعه قرار دادند. در این تحقیق ارزشهای فرهنگی فردگرایی، فاصله قدرت، اجتناب از عدم اطمینان و مرد گرایی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که بین ارزشهای فرهنگی و هموار سازی سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
بیتا مشایخی و همکاران (۱۳۸۴)، نقش اقلام تعهدی اختیاری در مدیریت سود شرکتها را مورد بررسی قرار دادند.نتایج تحقیق آنان حاکی از این بود که در شرکتهای مورد مطالعه این تحقیق مدیریت سود اعمال شده است در واقع مدیریت شرکتهای مورد بررسی در تحقیق آنان، به هنگام کاهش وجوه نقد حاصل از عملیات که بیانگر عملکرد ضعیف واحد تجاری بوده است، به منظور جبران این موضوع اقدام به افزایش سود از طریق افزایش اقلام تعهدی اختیاری کرده است.
فلاح شمس و عزیزی (۱۳۸۴)، تحقیقی تحت عنوان بررسی عوامل تاثیر گذار بر قصد سرمایه گذاری سرمایه گذاران حقیقی در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. تمامی یافته های این تحقیق، گویای اهمیت بسیار بالای انتشار اطلاعات (اطلاعات عمومی بازار و اقتصاد و اطلاعات مالی و حسابداری شرکتها) بر قصد سرمایه گذاری سرمایه گذاران حقیقی در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.البته تحقیقات در زمینه مالی رفتاری با وجود نو پا بودن در کشور ما، دارای منابع متعددی است، لذا در حال حاضر مورد توجه قرار گرفته است.
مهرآرا و عبدلی (۱۳۸۵)، طی تحقیقی تحت عنوان «نقش اخبار خوب و بد در نوسانات بازدهی سهام در ایران» به بررسی نوع خبر بر بازده سهام در بورس اوراق بهادار در ایران پرداختند. در این تحقیق رابطه میان تکه های بازدهی با قیمت سهام و نوسانات شرطی و فرضیه عدم تقارن نوسانات مورد آزمون قرار گرفته شد که شواهدتجربی حاصل از بکارگیری مدلهای نوسان برای اوراق بهادار تهران نشان داد که تأثیر تکه های قیمتی منفی و مثبت بر نوسانات آتی قیمت به لحاظ آماری متفاوت نیست. مهمترین دلایل احتمالی نتیجه مذکور را می توان به جوان بودن بورس اوراق بهادار تهران، کند بودن جریان اطلاعات و محدودیت های نهادی و سازمانی تفسیر نمود.
خوش طینت و فلاح (۱۳۸۵)، به بررسی میزان تأثیر گذاری سود غیر منتظره بر بازده غیر نرمال با تأثیرپذیری از اهرم مالی به عنوان شاخصی از ساختار سرمایه و حضور متغیر های ریسک سیستماتیک و نرخ فرصتهای رشد که مؤثر بر ضریب واکنش سود شناخته شده اند به عنوان متغیر های توضیحی و کنترلی استفاده کردند.آنها در تحقیق خود دو تعریف از اهرم مالی ارائه کردند:
۱) نسبت ارزش دفتری کل بدهی ها به ارزش دفتری کل داراییها و
۲) ارزش دفتری کل بدهی ها به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام.
نتایج تحقیق نشان داد که در تعریف نخست اهرم مالی و در سطح پایین اهرم هیچگونه رابطه ای بین اهرم مالی و ضریب واکنش سود وجود ندارد. در سطح کل نمونه و در سطح بالای اهرم، مشاهده شد که اهرم مالی به شکل منفی بر ضریب واکنش سود موثر است. در تعریف دوم اهرم و در سطح کل نمونه و سطح پایین اهرم هیچگونه رابطه ای بین اهرم مالی و ضریب واکنش سود وجود ندارد ولی در سطح بالای اهرم ارتباط ضعیفی بین اهرم و ضریب واکنش سود وجود دارد.
پور حیدری و افلاطونی(۱۳۸۵)، بررسی انگیزههای مدیران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به منظور هموارسازی سود با بهره گرفتن از اقلام تعهدی اختیاری هدف اصلی تحقیق ایشان بوده است. اندازه شرکت، مالیات بر درآمد، نسبت بدهی به کل دارایی ها (قرار دادهای بدهی)، انحراف در فعالیتهای عملیاتی، و نوسان پذیری سود، انگیزههای مورد بررسی می باشد. برای آزمون مدل ارتباط بین رفتار هموارسازی سود و پنج عامل که فرض میشود روی رفتار هموارسازی سود تاثیر میگذارند، از تحلیل رگرسیون استفاده شدهاست. برای دوره تحقیق دادههای جمع آوری شده به دو صورت مقطعی برای هر یک از سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳ و تجمعی چهار ساله برای سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳ مورد آزمون قرار گرفته است. یافته ها نشان میدهد که هموارسازی سود با بهره گرفتن از اقلام اختیاری توسط مدیران شرکتهای ایرانی صورت میگیرد و مالیات بر درآمد و انحراف در فعالیتهای عملیاتی محرکهای اصلی برای هموارنمودن سود با بهره گرفتن از اقلام تعهدی اختیاری میباشند. بر خلاف یافتههای محققین غربی اندازه شرکت، نسبت بدهی به کل داراییها (قرار دادهای بدهی) و نوسانپذیری سود به عنوان محرکهای هموارسازی سود از اهمیت چندانی برخوردار نمیباشند.
بهارمقدم (۱۳۸۵)، رابطه ساختار مالی (اهرم مالی)، ساختار مالکیت، عرضه عمده سهام، میزان پاداش مدیران، کیفیت کار موسسات حسابرسی، میزان رشد و اندازه بنگاه اقتصادی با مدیریت سود را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش در مورد جامعه آماری شرکتهای پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار تهران در یک قلمرو زمانی یازده ساله صورت پذیرفته و یک نمونه آماری تصادفی شامل چهل شرکت انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین ساختار مالی (اهرم مالی) و کیفیت کار موسسات حسابرسی با مدیریت سود رابطه معنادار و مثبت و بین ساختار مالکیت، میزان پاداش مدیران و اندازه بنگاه اقتصادی رابطه معنادار و منفی وجود دارد. همچنین بین عرضه عمده سهام و میزان رشد بنگاه اقتصادی با مدیریت سود، رابطه معنادار و مثبتی وجود ندارد.
محمدزادگان (۱۳۸۵)، به تعیین چگونگی رابطه بین قابلیت اتکای اقلام تعهدی با پایداری سود و قیمت سهام پرداخت و به این نتیجه رسید که سرمایه گذاران در مورد اقلام تعهدی با قابلیت اتکای پایین، برآورد دقیقی از پایداری این اقلام ندارند و در نتیجه خطای ارزشیابی در مورد این اقلام بیشتر از سایر اقلام است.
عرب مازیار یزدی و همکاران (۱۳۸۵)، محتوای اطلاعاتی جریان های نقدی و تعهدی در بازار سرمایه ایران را مورد بررسی قرار داده و دریافتند سود نسبت به جریان های نقدی عملیاتی محتوای اطلاعاتی افزاینده دارد.
کردستان و رودنشین (۱۳۸۵)، به بررسی میزان مربوط بودن اجزای نقدی و تعهدی سود حسابداری نسبت به ارزش بازار شرکت پرداختند. یافته های تحقیق آنها حاکی از این بود که جزء نقدی سود حسابداری توان پیش بینی ارزش بازار شرکت را دارند، اما اجزای تعهدی سود فاقد توان پیش بینی و قدرت توضیح ارزش بازار شرکت هستند.
ابراهیمی کردلر و حسنی آذر داریانی (۱۳۸۵)، این تحقیق در زمینه مدیریت سود در زمان عرضه اولیه سهام به عموم در ایران است. در این تحقیق مدل تعدیل شده جونز در مورد ۳۰ شرکت عرضه کننده اولیه سهام به عموم در طی سال های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۰ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که مدیران، سود شرکت ها را در سال قبل از عرضه اولیه و سال عرضه اولیه سهام به عموم مدیریت می کنند. هم چنین تأثیر مدیریت سود بر عملکرد بلندمدت قیمت سهام شرکت عرضه کننده اولیه سهام به عموم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین اقلام تعهدی جاری اختیاری سال اول شرکت ها و عملکرد بلندمدت قیمت سهام در سه سال آتی رابطه مثبت وجود دارد.
ابزری و همکاران ( ۱۳۸۷)، دریافتند، اهمیت سرمایهگذاری در رشد و توسعهی اقتصادی و اجتماعی به اندازهای است که آن را یکی از اهرمهای قوی برای رسیدن به توسعه کرده است: اما باید به یاد داشت که به همان میزان که توجه به این امر می تواند باعث شود اقتصاد رشد یابد و شکوفا شود، توجه نکردن به آن میتواند موجب شود افت اقتصادی پیش آید: بنابراین باید گفت که رشد اقتصادی و افزایش رفاه عمومی، در بلند مدت، بدون توجه به سرمایه گذاری و عوامل مهم موثر بر آن ممکن نیست. مطالعهی دقیق تجزیه وتحلیل سرمایهگذاری و عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایهگذاران می تواند از یک طرف موجب شود حجم نقدینگیهای سرگردان و تورم کاهش یافته، اشتغال افزایش یابد و از طرف دیگر، باعث شود مدیریت بهتر شده، ثروت سرمایهگذاران افزون گردد.
ولی زاده لاریجانی(۱۳۸۷)، جامعه آماری این تحقیق شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵ است. هدف، بررسی تاثیر مدیریت سود از طریق فعالیتهای واقعی بر عملکرد عملیاتی آتی است. مدیریت سود از طریق فعالیتهای واقعی با بهره گرفتن از معیارهای کاهش هزینههای اداری، عمومی و فروش، افزایش سود غیرعملیاتی حاصل از فروش داراییهای بلندمدت و تولید بیش از حد شناسایی گردید. عملکرد عملیاتی با بهره گرفتن از بازده داراییها و جریانهای نقدی عملیاتی سنجیده شد. نتایج نشان داد که بین عملکرد عملیاتی آتی و مدیریت سود از طریق فعالیتهای واقعی رابطه معناداری وجود ندارد.
قالیباف اصل و صادقی باطانی(۱۳۸۸)، نیز به بررسی نقاط حداکثر و حداقل قیمت گذشته قیمت سهام به عنوان نقطه مرجع طی سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۶ پرداختند. بر اساس نتایج این تحقیق حجم معاملات با عبور قیمت هفته مورد مشاهده از حداکثر قیمت گذشته به طور معنیداری افزایش پیدا میکند و این در حالی است که حجم معاملات با عبور قیمت از حداقل قیمت گذشته تغییر معنیداری پیدا نمیکند.
کردستانی و آشتاب (۱۳۸۹)، در این پژوهش رابطهی بین خطای پیش بینی سود و بازده غیرعادی سهام شرکت های جدیدالورود به بورس اوراق بهادار تهران بر اساس دادههای ۱۰۴ شرکت طی دوره ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۴ بررسی شده است. اهمیت انتخاب این دوره از نظر گسترش چشمگیر بازار بورس طی آن سال ها و نیز تعداد زیاد شرکت هایی است که برای اولین بار سهام خود را در بورس اوراق بهادار عرضه نمودهاند. نتایج پژوهش با بهره گرفتن از تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره نشان میدهد، بین خطای پیش بینی سود و بازده غیرعادی سهام شرکتهای جدیدالورود رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
محمدی و همکاران (۱۳۸۹)، دریافتند، رفتارجمعی سرمایهگذاران در بازار سرمایه نوعی تورش رفتاری است که می تواند تأثیرات مخربی بر عملکرد بازار سرمایه داشته باشد. روشها و مدلهای مختلفی توسط پژوهشگران و صاحبنظران جهت سنجش و اندازه گیری رفتارجمعی سرمایهگذاران در بورسهای مختلف جهان ارائه گردیده است که هریک از این روشها برای شرایط خاصی مناسب هستند.
محمودی و همکاران (۱۳۹۰)، دریافتند، که سرمایهگذاران نسبت به اطلاعات دریافتی ، واکنش منطقی بروز میدهند، اما مشاهدات بسیاری نشان میدهد واکنش سرمایهگذاران نسبت به اطلاعات دریافتی عقلایی نیست. در بسیاری از مشاهدات ، واکنش سهامداران بیش از حد مورد انتظار و در بسیاری دیگر،واکنش سهامداران کمتر از حد مورد انتظار گزارش شده است. تحقیق به بررسی واکنش سهامداران نسبت به دریافت اطلاعات و اخبار مثبت و منفی پیرامون سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می پردازد.
فصل سوم
مواد و روش ها
۳-۱- مقدمه
روش تحقیق به عنوان قانونی برای درک رابطه علت معلولی است. اگرچه مشاهدات تجربی مبنای نظریه علمی هستند، لکن باید به طور منطقی، منظم و مرتبط باشند. روش تحقیق، مبنای علمی دانش را به طور منطقی توضیح میدهد و در تجزیه وتحلیل و کشف رابطه علت و معلولی، منطق را رعایت میکند. قواعد مربوط به به تعاریف، طبقهبندی و استنباط، تئوریهای احتمالات، روش های نمونهگیری، نحوه محاسبه، نحوه اندازه گیری و سنجش، از جمله وسایل و ابزار منطقی محققین و دانشمندان علوم اجتماعی است (ایران نژاد، ۱۳۷۸).
روش های پژوهشی مورد استفاده پژوهشگران و طبقهبندیهای صورت گرفته در این زمینه مبتنی بر
مباحث نظری روششناسی میباشد. آشنایی با مباحث روششناسی در پژوهشهای علمی از آن جهت مهم است که مبانی نظری و فلسفه روش های پژوهشی مورد استفاده، نقاط قوت و ضعف آنها و….در این قلمرو علمی مورد نقد و بررسی قرار میگیرند. روش شناسی تعیین حدود و معیارهای است که میبایست در فرایند پژوهش علمی مورد توجه قرار گیرد (ازکیا و دربان آستانه،۱۳۸۲).
در فصول قبل به بیان مبانی نظری پرداخته شد. در ادامه به ذکر معیار های مدیریت سود پرداخته شد. سپس نحوه محاسبه هر یک مورد بحث قرار گرفت و در ادامه پژوهشهای انجام شده در خارج و داخل ایران در زمینه مدلهای ارزیابی عملکرد نیز ارائه شد. در این فصل، به تشریح روش پژوهش شامل تعریف پژوهش، فرضیههای پژوهش،روش گردآوری و تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته خواهد شد.
۳-۲- روش تحقیق
از آنجا که این نوشتار به توصیف آنچه که هست یا توصیف شرایط موجود بدون دخل و تصرف (و نه به الزام و توصیه خاص ) می پردازد و با توجه به آن که قضاوتهای ارزشی در این تحقیق کمرنگ است ، پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کمی در محیط بازار سرمایه و جزء تحقیقات توصیفی حسابداری به شمار می رود . به علاوه با توجه به اینکه از اطلاعات تاریخی در آزمون فرضیات آن استفاده شده ، از نظر بعد زمانی گذشتهنگر و در گروه تحقیقات شبه آزمایشی طبقهبندی میگردد . همچنین از آنجا که هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین افشای اختیاری و انحراف حق رای از حق وجوه است ، با در نظر گرفتن ماهیت و روشی که در این مطالعه استفاده می شود . نوعی تحقیق توصیفی- همبستگی به شمار می رود . به عبارت دیگر نوشته پیش رو به لحاظ معرفتشناسی از نوع تجربه گرا ، سیستم استدلال آن استقرایی و به لحاظ نوع مطالعه میدانی – کتابخانهای میباشد . نوشتار پیش رو از منظر گرایشی بعنوان تحقیقهای تصمیمگرا طبقهبندی میشود و به لحاظ تحلیل آماری ، از تکنیک رگرسیون استفاده خواهد نمود ، بنابراین از جمله تحقیقات علی محسوب می شود.
۳-۲-۱- قلمرو تحقیق
در تحقیق پیش رو واکنش سرمایه گذاران و مدیریت سود مورد مطالعه قرار می گیرد.
۳-۲-۱-۱- قلمرو زمانی تحقیق
قلمرو زمانی تحقیق شامل یک دوره زمانی شش ساله براساس صورتهای مالی سال های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۱ شرکت های نمونه است.
۳-۲-۱-۲- قلمرو مکانی تحقیق
قلمرو مکانی این تحقیق شامل شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران در کشور جمهوری اسلامی ایران می باشد.