یوهانسون و واهلن اظهار می دارند که فاصله روانی، دائمی نیست و با توجه به توسعه بازرگانی، سیستم ارتباطی و… قابل تغییر است. با این حال انتظار میروند که تغییرات به آرامی صورت بگیرد آن ها اظهار می دارند هنگامی که بحث بر سر توسعه در کشورها به میان میآید، فاصله روانی تنها عامل مهم در عملکردهای بینالمللی محسوب نمی شود. بلکه همان طور که در بسیاری از کتاب های مرتبط با تجارت بینالمللی نوشته شده است اندازه بازار احتمالی، مهمترین عامل در عملکردهای بینالمللی محسوب می شود (یوهانسون و واهلن[۴۰]، ۱۹۹۰).
۲-۱-۳-۲-۲-مدل های مبتنی بر نوآوری
مدل های رفتاری که در اواخر ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ در آمریکای شمالی رخ نمودند، توسعه فعالیت های صادراتی را سیکل تطابق نوآوری قلمداد کردند (رید[۴۱]، ۱۹۸۱) یا آن را یک «منحنی یادگیری» در نظر می گرفتند. این مدل ها ارتباط نزدیکی با مدل های آپسالا دارند (اندرسن[۴۲]، ۱۹۹۳). مضمون مشترک تمامی این مدل ها رویکرد مرحله ای افزایش توسعه صادرات بوده و اغلب آن ها از مفهوم فاصله- روانی حمایت میکنند. مدل های مبتنی بر نوآوری مانند مدل های آپسالا توسعه تدریجی صادرات را به دو دلیل نسبت میدهند.
-
- نبود دانش ،علی الخصوص دانش تجربی شرکت
- عدم قطعیت در تصمیم گیری درباره بینالمللی سازی (قنات آبادی،۲۰۰۵)
رویکرد مبتنی بر منابع
رویکرد مبتنی بر منابع، کم و بیش دیگر رویکردها را تکمیل میکند. دارا بودن مزایایی مانند توانایی سازمانی و توانایی کارآفرینی ،در دسترس بودن متصدی تغییر، دانش بازاریابی بین الملل و تجربه، اطلاعات بازار و شبکه های تجاری و اجتماعی و غیره انگیزه های مهمی در بینالمللی سازی محسوب میشوند. اغلب محققان فعال در این حوزه بر رویکرد مبتنی بر منابع پن روز تأکید میکنند (روتشوبیا و جنسون[۴۳]، ۲۰۰۴).
نظریه های معاصر- مدل التقاطی
رویکرد التقاطی مدیون تحقیقات دانینگ بین سال های ۱۹۷۷ و ۱۹۸۸ برای تشریح ماهیت شرکت های چند ملیتی و محرک های توسعه و رشد آن ها میباشد. مدل دانینگ بر مبنای سه پیش فرض استوار است:
مزیت مکان، مزیت مالکیت، مزیت های بینالمللی سازی
دانینگ بر این باور است که شرکت های چند ملیتی به دلیل ماهیت فعالیت هایشان از این سه مزیت برخوردار هستند. این شرکت ها دارایی های ملموس و غیرملموس زیادی در اختیار دارند (دارایی های فنی، بازار و بازاریابی).این شرکت ها از مزایای مکانی زیادی برخوردار هستند و میتوانند فعالیت های خود را به صورتی بهینه درونی سازی نمایند. بنابرین تصمیم ورود به بازار خارجی تحت تأثیر سه متغیر قرار دارد. پیچیدگی این مدل هم مورد تحسین و هم مورد نقد قرار گرفته است (اندرسون[۴۴]، ۱۹۹۳).
۲-۱-۳-۲-۳-نظریه های معاصر- تولد جهانی[۴۵]
نظریه ها که تاکنون ذکر شد، به دلیل این که شرکت هایی را که سریعاً بینالمللی میشوند یا شرکت هایی که به صورت بینالمللی تأسیس میشوند را پوشش نمی دهد مورد نقد قرار گرفته اند. با پیشرفت فن آوری اطلاعات و ارتباطات حمل و نقل و زیر ساخت های لازم اکنون شرکت ها میتوانند بدون گذراندن مراحل و پروسه های مندرج در نظریه های سنتی بینالمللی شوند. این فرایند مفهوم فاصله روانی مندرج در نظریه های سنتی را زیر سؤال برده است .
در دهه گذشته تحقیقات گسترده ای در مورد شرکت هایی که به سرعت پس از تأسیس بینالمللی میشوند (تولد جهانی) صورت گرفته است. بینالمللی شدن این شرکت ها تناسبی با فرایند پیشنهادی مکتب آپسالا ندارد. اگرچه نام های مختلفی مانند شرکت های بینالمللی نوزاد، شرکت های بینالمللی نوین یا شرکت های تأسیس شده به صورت بینالمللی به این نوع شرکت ها اطلاق شده است اما در همه این تحقیقات به این اشاره می شود که در آن شرکت ها بدون اینکه بازار داخلی مستحکمی پیدا کنند به تحقیقات در عرصه بینالمللی می پردازند (موئن و دیگران[۴۶]، ۲۰۰۴).
به نظر میرسد شرکت های تأسیس شده به صورت بینالمللی ویژگی های منحصر به فردی دارند: این شرکت ها نسبتاً جوان بوده و از حیث مالکیت و مدیریت کارآفرین تلقی میشوند و اغلب ادعا میکنند از بدو شروع بینالمللی بوده اند و منابع این گونه شرکت ها در بازار بینالمللی شکل گرفته است نه در بازار داخلی. این شرکت ها منتظر توسعه افق های خود نشده و فوراً بینالمللی میشوند. این شرکت های چند ملیتی از ابتدا بینالمللی میشوند و به این صورت الگوی افزایشی را زیر سؤال میبرند و آن طور که در نظریه مرحله ای سنتی گفته می شود به دلیل افزایش آگاهی بینالمللی نمی شوند (کوروت و توستیگا[۴۷]، ۱۹۹۹).
موئن، این گونه نتیجه گیری میکند که شرکت های تأسیس شده به صورت بینالمللی دارای مدیریتی با جهت گیری بینالمللی هستند و بازار صادراتی برای آن ها جذاب تر از بازار داخلی میباشد. این گونه شرکت ها معمولاً از حیث فن آوری از مزایای رقابتی بالایی برخوردار هستند.
مک دو گال و دیگران[۴۸] (۲۰۰۳)، شانزده فرضیه در ارتباط با ویژگی های شرکت های تأسیس شده به صورت بینالمللی را مورد بررسی قرار دادند. آن ها به این نتیجه رسیدند که این شرکت ها اهداف توسعه ای بزرگ داشته و اولین شرکت هایی هستند که بینالمللی میشوند. این گونه شرکت ها معمولاً بیش از شرکت های سنتی بر تمایز توأم با ابتکار، کیفیت و خدمات تأکید میکنند. از آن جا که این شرکت ها معمولاً محصولات جدید ارائه میکنند لازم است مشتریان خود را آموزش دهد و برای این کار به بازاریابی قوی نیاز دارند. از دیگر ویژگی های این شرکت ها می توان به فعالیت های آن ها در کانال های توزیعی فراوان اشاره کرد. ریالپ- کاریادو و دیگران[۴۹] (۲۰۰۲)، در بررسی کتب و مقالات خود لیستی از ۱۰ ویژگی مشتری این گونه شرکت ها ارائه کردهاند. دیدی جهانی، تجربه بی المللی، مدیریت متعهد، شبکه های فردی و تجاری و دانش بازار و تعهد از مهمترین این ویژگی ها هستند. از دیگر ویژگی های این شرکت ها می توان به دارایی های منحصر به فرد در آمیخته با دانش، ایجاد ارزش افزوده با تمایز محصولات، بازارهای پنهان، مشتریان خاص و در نهایت انعطاف پذیری اشاره کردو علی رغم توسعه پدیده شرکت های تأسیس شده به صورت بینالمللی هنوز هم نظریه جامعی در باب ماهیت این شرکت ها ارائه نشده است.