این تپه ی باستانی در مورخه ۱۵/۱۱/۱۳۸۱ مورد بررسی باستان شناسان استرالیایی به نام های پروفسور دنیل پاتس و خانم بنادت مک کال و گروه باستان شناسان سازمان میراث فرهنگی کشور قرار گرفت و یکی از استقرارهای مهم فارس در دوران پیش از تاریخ به حساب آمد.
اثر تاریخی پشه دان در تاریخ ۱۶/۷/۱۳۷۹ شمسی به شماره ی ۲۷۸۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است(حبیبی فهلیانی،۱۳۸۴: ۱۲۲).
۴- ۳- ۶- ۲۳- تل بندو
تپه ی تل بندو در حدود ۵۰۰ متری شمال شرقی روستای عرب خاکک و ۳۰۰ متری شمال روستای تل بندو و جاده ی آسفالته ی شیراز – اهواز قرار دارد. راه منتهی به این تپه خاکی بوده که از جاده ی آسفالته ی شیراز – اهواز منشعب می گردد.
تل بندو در تاریخ ۴/۲/۸۲ به مدت یک ماه به وسیله ی هیأت ایرانی به سرپرستی احسان یغمایی، علی اتابکی و رضا نوروزی کارشناس ارشد میراث فرهنگی فارس و گروهی از دانشجویان باستان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی کازرون مورد کاوش علمی لایه نگاری و گمانه زنی قرار گرفت که گذشته از سفال های پیش از تاریخ و دوران تاریخی در عمق تراشه ۲۹ –j یک اسکلت استخوانی انسان مربوط به دوره ی عیلام میانه (۲۰۰۰ سال پیش از میلاد) که به طور چمباتمه خوابیده بود کشف گردید که از نظر تاریخی و فرهنگ دفن مردگان به صورت چمباتمه و رو به قبله، قابل تعمق و امعان نظر است(حبیبی فهلیانی،۱۳۸۴: ۱۲۵).
تل بندو در تاریخ ۲۵/۱۲/۱۳۷۹ طی شماره ی ۳۲۸۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
۴- ۳- ۶- ۲۴- تپه ی خواجه محمدی
این تپه ی باستانی واقع در بخش رستم دو و در غرب روستای کوپن قرار دارد. رودخانه ی سراب سیاه در شمال و رودخانه ی تنگ شیو در غرب آن می گذرد. طول این تپه در حدود ۱۰۰ متر و عرض آن در حدود ۹۰ متر و ارتفاع آن در حدود ۸ متر می باشد. بخش عمده ای از این تپه به وسیله ی کشاورزان بومی تخریب و تبدیل به زمین های کشاورزی گردید.
از مقایسه ی سفال های تل خواجه محمدی با سفال های تپه ی ملیان بیضا، در محدوده ی دوره ی آغاز نگارش (بانش) به این نتیجه می رسیم که ظروف این دو تمدن از یک سبک و اسلوب پیروی می کرده اند و ظروف آنها زاویه دار بوده است(طلایی،۱۳۷۴: ۱۷).
تپه ی خواجه محمدی در تاریخ ۱۶/۷/۱۳۷۹ شمسی به شماره ی ۲۷۸۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
۴- ۳- ۶- ۲۵- تپه ی تل خصم
تپه ی باستانی تل خصم در بخش رستم دو واقع گردیده است. طول این تپه ۱۲۰ متر و عرض آن ۷۰ متر و ارتفاع آن در حدود ۵/۴ متر می باشد. سطح تپه ی تل خصم همه ساله کشت می شود و به علت کشت مداوم فرسایش خاکی داشته و در چهره ی تپه دگرگونی حاصل شده است. آثاری که بر روی این تپه مشاهده گردید عبارتند از: دست آس، سنگ ساب، سفال، سنگ لاشه و سنگ کوبنده.
سفال های مکشوفه ی تل خصم را می توان با سفال های به دست آمده در قبرستان تپه ی (سیلک) کاشان و تپه ی (شاه تپه) شمال غربی گرگان و دو تپه ی (ژالیان) مقایسه نمود و آن ها را مربوط به هم دانست(طلایی،۱۳۷۴: ۱۹).
اثر تاریخی تل خصم در تاریخ ۱۶/۷/۱۳۷۹ به شماره ی ۲۷۸۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
۴- ۳- ۶- ۲۶- تل دزک کوچک
این تپه ی باستانی در بخش رستم دو واقع شده است و به فاصله ی ۲۵ کیلومتری شهر نورآباد، مرکز ممسنی و در حدود ۱۲ کیلومتری غرب شهر مصیری مرکز بخش رستم و به فاصله ی ۲۰۰ متری جنوب جاده ی آسفالته ی مصیری به پل پرین و در کنار کوه (دلو) قرار دارد. تل دزک مدور بوده و پیرامون آن در حدود ۵۰۰ متر و ارتفاع آن در حدود ۷ متر از زمین های اطراف خود بلندتر است. سطح این تپه ی باستانی به وسیله ی کشاورزان به زیر کشت گندم برده می شود. در نزدیکی سطح تل دزک چاهی از ازمنه ی قدیم حفر و سنگ چینی شده که احتمال دارد آب آشامیدنی ساکنین تپه از این چاه تأمین می شده است.
تپه ی دزک کوچک در تاریخ ۲۸/۱۲/۱۳۷۹ طی شماره ی ۳۴۴۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است(حبیبی فهلیانی،۱۳۸۴: ۱۳۵).
۴- ۳- ۶- ۲۷- تپه ی گنبد و ده کهنه
در شمال روستای کوپن سفل واقع در بخش رستم دو، دو اثر نزدیک به هم به نام های تپه ی گنبد و تپه ی ده کهنه در یک خط راست و به فاصله ی ۵۰ متری، مشرف به هم قرار دارند. هیأت این تپه ها مدور و گنبدی شکل می باشند. مصالح ساختمانی برج و باروهای این آثار گچ و سنگ بوده که هم اکنون زیر خاک مدفون می باشند و تنها گوشه هایی از این آثار از خاک بیرون آمده که آن هم به وسیله ی کشاورزان مورد تخریب قرار گرفته است تا به زمین کشاورزی مبدل گردد.
طول تپه ی گنبد در حدود ۶۵ متر و عرض آن در حدود ۵۰ متر و ارتفاع آن ۵ متر و همچنین طول تپه ی ده کهنه ۴۰ متر و عرض آن ۳۷ متر و ارتفاع آن ۴ متر از سطح زمین های اطراف خود بلندتر است.
تپه ی گنبد و ده کهنه در تاریخ ۱۲/۱۱/۱۳۸۱ طی شماره ی ۷۲۱۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است(حبیبی فهلیانی،۱۳۸۴: ۱۳۷).
۴- ۳- ۶- ۲۸- اشکفت یخه سنگر
این اشکفت به فاصله ی ۱۰ کیلومتری غرب شهر مصیری مرکز بخش رستم ودر بین رستم یک و دو واقع گردیده است. جاده ی آسفالته ی نورآباد -گچساران در کنار این اشکفت می گذرد. این اشکفت دارای دو دهانه بوده که بلندی هر دهانه در حدود ۶ متر و پهنای هر دهانه نزدیک به ۱۰ متر است. عمق یکی از اشکفت ها ۱۲ متر و دیگری ۸ متر می باشد. کف این غار انباشته از بقایای استقرار انسانی و حیوانی است.
آنچه که در این اشکفت مهم به نظر می رسد، وجود قطعات بسیار زیاد تراشه ی سنگ و ابزار سنگی در بین قطعاتدیگر می باشد. این ابزار عمدتاً از سنگ چخماق در رنگ های متفاوت به چشم می خورد. با توجه به موقعیت مکانی ویژه ی این غار، می توان آن را به عنوان مرکزی جهت تملید ابزار سنگی برای استفاده ی منطقه محسوب نمود. با این وصف احتمال می رود که این ابزار سنگی متعلق به اوایل نوسنگی یا اواسط میان سنگی بوده باشد. ابزار سنگی که در این غار مشاهده شده و با سایر نقاط پیش از تاریخ مقایسه گردیده اند، به شرح زیر بوده است:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱- خراشنده ی سنگی قهوه ای که نمونه ی مشابه آن در گنج دره (هرسین کرمانشاه) پیدا شده است.
۲- سنگ مادر که جهت ساختن تیغه ی سنگی استفاده شده است. این نوع سنگ قهوه ای بوده که نمونه های مشابه این سنگ ها در گنج دره پیدا شده است.
۳- خراشنده ی سنگ چند وجهی به رنگ قرمز جگری که نمونه ی آن از تپه ی سراب (آذربایجان شرقی)پیدا شده است.
۴- تیغه ی سنگی یک وجهی رتوش شده.
اشکفت یخه سنگر در تاریخ ۲۵/۱۲/۱۳۷۹ طی شماره ی ۳۲۵۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
۴- ۳- ۷- آثار و ابنیه ی تاریخی شهرستان ممسنی
۴- ۳- ۷- ۱- نقش باستانی کورنگون (کورنگان)
در ۲۴ کیلومتری شمال غربی شهر نورآباد، مرکز ممسنی و در ۱۰ کیلومتری جنوب غربی مصیری، در حدود ۲۰۰ متری جنوب روستای ستلون، بر فراز کوهی به نام کرنگون یا کورنگون که به نقاره خانه و سگ متر هم معروف است، اثری منحصر به فرد و در خور توجه جلب نظر می نماید. نقش کورنگون در سال ۱۹۲۴ میلادی(۱۳۰۳ شمسی) به وسیله ی پروفسور ارنست هرتسفلد آلمانی کاوش گردید و قدمت تاریخی آن را مربوط به ۲۴۰۰ سال پیش از میلاد برآورد نمود. وی در کتاب تاریخ باستان شناسی ایران بر بنیاد باستان شناسی خود در خصوص نقش کورنگون چنین می نگارد:
(… بزرگ ترین این نقش ها(کتیبه ها و نقش های موجود در ایران و ممسنی)که در سال ۱۹۲۴ میلادی(۱۳۰۳ شمسی)در محلی موسوم به کورنگون کشف شده است محلی که به پرسپولیس(تخت جمشید)نزدیکتر از شوش می باشد و در قلهی کوهی بر فراز یک کمر پرتگاه مشرف به رودخانه ی فهلیان قرار گرفته است و راه وصول به آن نقوش فقط به وسیله ی پلکان کوچکی از سنگ است که از قله ی کوه سرازیر می شود. در این جا مکانی است که از قدیم محل عبادت بوده و در یک سوی سنگی این تمثال ها و نقش در صخره کنده شده است).
نقش عمده یک جفت الهه را نشان می دهد که اطراف آن ها را پرستش کنندگان احاطه کرده اند. الهه بر روی تختی قرار گرفته که عبارت است از چنبره ی ماری، ظاهراً پرستش مار در ایران و هند قدیم قبل از پیدایش آریایی ها معمول بوده است. این نقش کاملاً بومی است. بعضی جزئیات آن اصل(سومری) را نشان می دهد، مثلاً تاجی که بر سر آن الهه نقش شده با شاخ های منفصل از یکدیگر، در سومر قبل از دوره ی (آکاد) فراوان دیده شده است. این الهه ظرفی دارد که پر از آب حیات بوده و به سوی عبادت کنندگان اطراف او روان شده است. در برابر او صورتی دیده می شود که شبیه است به محراب های قوم هییت[۱۰] . اما الهه ای که به نظر محبوبتر می نماید، با این که نقش آن ناقص است معذالک به نظر می رسد که بر روی حیوانی شبیه الهه سومری نشسته است. اما از صف پرستش کنندگان فقط طرحی از آنها تشخیص داده می شود که در نقش های سمت راست صورت زن ها و در نقش سمت چپ صورت مردها می باشد. نکته قابل توجه در این جا آن است که تمام صورت ها به طور نیم رخ نقش شده است و این طرز تصویر در نزد مردم قدیم مشرق و حتی نزد مصری ها معلوم نبوده است. البته اساساً این طرز تصویر نمی تواند اختراع یک حجار واحد برای نقش معینی باشد و ثابت می کند که کتیبه ی کورنگون ممسنی، نماینده ی نقوش حجاری است که اصل آن هنوز معلوم نشده و یا به کلی گم شده و از میان رفته است. بر خلاف همه گونه حدس ها و مضنه ها که در باب مذهب و هنر این کتیبه زده شده است می گویند از سبک اول سومری استفاده کرده اند و آن تصاویر از آثار تمدن سومری است، معذالک در سبک و تعیین تاریخ آن مشکل است بعضی خصوصیات آن ها باز شبیه سبک و اسلوب دوره سارگون(۲۲۰۰ قبل از میلاد) می باشد ولی روی هم رفته، تاریخ آن ها از دوره ی گودی(گوادا پادشاه سومر در ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد) که متعاقب آن دوره است، قدیمی تر نمی باشد. تقریباً یک نمونه با نسخه ثانی از نقش کورنگون ممسنی که سابقاً وقتی وجود داشته است، در نقش رستم نزدیک تخت جمشید مدفن شاهان هخامنشی دیده می شود(هرتسفلد، ۱۳۵۵: ۲۰). دکتر سراورل استین[۱۱]، محقق و باستان شناس انگلیسی با دکتر بهمن کریمی (بهمن میرزا) مترجم خود و اکیپ همراه در سال ۱۳۱۴ شمسی جهت دیدار نقش کورنگون و آثار و ابنیه ی تاریخی ممسنی، به وسیله ی اسب از شیراز عازم ممسنی می گردند. استین در کتاب راه های قدیمی غرب ایران خود که آن را دکتر بهمن کریمی به نام راه های باستانی و پایتخت های قدیمی غرب ایران به فارس ترجمه کرده اند، مشاهدات خود را بر روی آثار باستانی شهرستان ممسنی در این کتاب درج نموده اند(استین،۱۳۲۹: ۸).
اثر عیلامی کورنگان در تاریخ ۳۰/۳/۱۳۱۵ طی شماره ی ۲۵۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
۴- ۳- ۷- ۲- داو دختر یا دی دوور (مادر و دختر)
در مسیر جاده ی فهلیان و در مجاورت قریه ی حسین آباد بر روی بدنه ی کوه عنا شاهد یک معماری صخره ای بدیع می باشیم که آغازی بر شیوه مقابر آرامگاهی هخامنشیان در نقش رستم است(رسولی،۱۳۸۲: ۲۲۲).
راهرسیدن به این نقش باستانی از دو طریق میسر است، یکی اینکه از طریق شهر مصیری به کوپن و از آنجا به پل پرین و سپس به منطقه ی مراسخون و از آنجا به دخمه داو دختر، و راه دوم از کوپن به حسین آباد و در غرب روستای حسین آباد با گذشتن از رودخانه ی تنگ شیو به اثر داو دختر ملحق می گردد(حبیبی فهلیانی،۱۳۸۴: ۱۶۳).
به علت عدم راه به درون دخمه، تاکنون عوامل انسانی نتوانسته تخریبی در آن ایجاد نماید. آنچه که بر اثر دی دوور (مادر دختر) تأثیر گذارده، عوامل طبیعی از جمله سرما و گرما و باد و آب و عمل فرسایش می باشد که در چهره ی ظاهری اثر تأثیر گذاشته است.
۴- ۳- ۷- ۳-کاخ و ته ستون های هخامنشی شهرک گچگران
در شرق شهرک فعلی گچگران در قطعه زمینی به طول ۷۹ متر و عرض ۵۸ متر معروف به تل کاخداداد، دو پایه ستون به سبک ته ستون های هخامنشی در تخت جمشید، در حین تسطیح زمین های کشاورزی پیدا گردید. بر طبق نظریه ی محققین، تل کاخداداد گچگران یکی از کاخ های بین راهی شاهان هخامنشی بوده که در حین مسافرت از آن استفاده می شده است. این دو پایه ی ستون دارای یک ردیف گل شبیه گل نیلوفر است که به صورت زنجیر به هم متصل اند.
بر اساس نقشه ای که آقای سید محمد تقی مصطفوی محقق و باستان شناس در خصوص بزرگ راه های شاهنشاهی هخامنشی در واشنگتن ارائه داده است از ته ستون های هخامنشی تل کاخداداد نام برده است و اذعان دارد که یک شاخه از این بزرگراه ها به طول ۸۰ کیلومتر در داخل ممسنی عبور می کرده که شوش و ایالت های جنوبی و جنوب غربی ایران را به مرکز فرمان روایی تخت جمشید متصل می ساخته است(mostafavi,1990,16). تاآنجا که به تحقیق می انجامد، در دوران هخامنشیان در حدود ۱۴ شهر و منزلگاه و مراکز دیوانی در منطقه ی ممسنی ساخته شدند که شرح آن ها در لوح های گل نبشته بارو و خزانه ی تخت جمشید به تفصیل آمده است. هم اکنون کانالی از سنگ و ساروج در بستر رودخانه ی دروغ زن مشرف به کاخ تل خداداد بیرون آمده که نشان می دهد آب لازمه ی کاخ از طریق این کانال سربسته به سوی کاخ هدایت می شده است. در زمین های زراعتی اطراف این نقطه ی باستانی گه گاه اشیاء سنگی، پایه ی ستون و خمره های سفالی منقوش بزرگ از زیر خاک بیرون می آیند که از نظر تاریخی حائز اهمیت هستند.
این آثار در شهرک گچگران و به فاصله ی ۳ کیلومتری جنوب شهر نورآباد، مرکز ممسنی قرار دارد و از طرف شمال به شهرک گچگران و از طرف جنوب به خانه های سازمانی شرکت گچگران و از طرف شرق به رودخانه ی دروغ زن و جاده ی آسفالت شیراز – اهواز و از طرف غرب به شهرک گچگران محدود می گردد(حبیبی فهلیانی،۱۳۸۴: ۱۶۸).
این اثر در تاریخ ۲۲/۱/۱۳۵۶ طی شماره ی ۱۳۶۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
۴- ۳- ۷- ۴-آتشکده ی دیمه میل یا میل آزاد یا میل اژدها
در ۷ کیلومتری غرب شهر نورآباد در دامنه ی کوهستان، برج سنگی چهار گوشی ساخته شده از تخته سنگ های تراش و منظم دیده می شود. این اثر تاریخی به دوره ی اشکانیان تعلق دارد. بلندی این برج متجاوز از ۷ متر و پهنای آن ۴/۳ متر است. به این برج دیمه میل یا میل اژدها نیز می گویند(رسولی،۱۳۸۲: ۲۲۳).
باستان شناسانی چون پروفسور ارنست هرتسفلد آلمانی، دکتر رمان گیرشمن فرانسوی، دکتر اوزلی، دکتر استولز، لوئی و اندنبرگ بلژیکی و سید محمد تقی مصطفوی و علی سامی از این اثر منحصر به فرد دیدن کرده اند و نظرات خود را در باره ی آن ارائه داده اند.
رمان گیرشمن بر این عقیده است که برج نورآباد متعلق به دوران اشکانیان و مربوط به قرن سوم تا اول پیش از میلاد می باشد و می بایست آن را با زندان پاسارگاد و کعبه ی زرتشت در نقش رستم مقایسه کرد. وی اظهار می دارد که آتشکده ی میل اژدها مانند دو بنای مذکور آتشگاهی بوده است که آتش مقدس را در آن حفظ می کردند و از آنجا به آتش دان های موجود می بردند. گیرشمن در بیان نظریه ی خود اظهار می کند که آتشگاه زندان پاسارگاد و کعبه ی زرتشت نزدیک آتش دان ها بوده ولی برج میل اژدها ی نورآباد ممسنی، در عین حال هم آتشگاه و هم آتشدان بوده است. بر طبق این استدلال، قسمتی از این برج که در آن مراسم مذهبی انجام می گرفت، فقط بر روی روحانیون زرتشتی باز بوده و نیایش کنندگان می توانستند از دور آتش دان بالای برج را ببینند(مصطفوی،۱۳۴۳: ۱۳۱).
شادروان علی سامی، باستان شناس، ضمن رد معبد یا آتشکده بودن برج نورآباد، چنین نوشته است:
(… در زمان شاهان هخامنشی، بین سه پایتخت مهم، تخت جمشید، شوش و اکباتان، برج های بلندی در بالای کوه ها احداث نموده، پاسبان هایی بر روی آن ها می گمارده اند که در روز به واسطه ی علائمی و در شب توسط آتش، اتفاقات مهم و فوری را از اقصی نقاط، به دربار برسانند)(سامی،۱۳۳۱: ۱۰۲).
(یوزف ویسهوفر) نیز علامت دادن با آتش را در زمان هخامنشیان این چنین می نگارد:
(… سیستم ارتباطی از طریق علامت دادن با آتش یا نور، مجموعاً سیستمی را پدید آورده بودند که باعث حیرت رومیان و یونانیان شد و بر آن اثر گذاشت. شالوده ی این نظام ارتباطی مجهز، زیرساخت امپراطوری پارسی بود)(ویسهو،۱۳۷۷: ۱۰۰).
افسانه ای در خصوص میل اژدهای فعلی بر سر زبان های مردم ممسنی مصطلح است که چکیده ی آن از این قرار است:
(گویند اژدهایی در تنگه ی فعلی تنگ اژدهای آهنگری و مادر دختر بکش(دو کیلومتری جنوب غربی میل اژدها) لانه داشت. این اژدها، هفته ای یک بار از لانه ی خود خارج می شد و آنچه از آدمی و دواب را می دید، می بلعید. بر همیناساس این برج ساخته شد تا هرگاه اژدها از مکان خود بیرون آید و به سوی آبادیها سرازیر گردد، نقاره چیان بر بالای این برج رفته و نقاره های خود را به صدا درآورند تا مردم را از آمدن اژدها با خبر سازند و هرکس برای جان و حیوانات خود چاره ای بیندیشد).