با این حال نبایدنقش دولت را در شکل گیری سرمایه اجتماعی از نظر دور داشت. شکل گیری هر پدیده اجتماعی احتیاج به شرایط خاصی دارد. به عبارت دیگر انسانها نمیتوانند به صورت کاملاً ارادی تحت هر شرایطی هر نوع جامعهای را که خواستند ایجاد کنند بلکه باید زمینههای عینی و ذهنی لازم برای شکل گیری نوع خاصی از جامعه و پدیده اجتماعی وجود داشته باشد. مهیا کردن این زمینهها عمدتاً بر عهده دولتهامی باشد.در این جهت تغییر نگاه دولتمردان به مردم ضروری است: افراد و مردم را باید به عنوان کسانی دید که فعالانه ـ با اعطای فرصتها ـ درگیر شکل دادن به سرنوشت خودشان هستند و نه فقط به عنوان دریافت کنندگان منفعل ثمرات برنامههای فریبکارانه توسعه.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بعلاوه آماده سازی محیط قانونی و سیاسی زیربنایی، تأمین منابع مالی و فیزیکی، ایجاد کانالهایی جهت ابراز شرایط توسط افراد و گروهها و تعیین هنجارهای مشترک، دسترسی به سرمایه اجتماعی را امکان پذیر می کند. برای افزایش سرمایه اجتماعی میبایست تشکلهای داوطلب مردمی را مورد حمایت قرار داد. با تقویت و افزایش تشکلهای غیر دولتی همبستگی اجتماعی تکثیر شده و عمق مییابد و با افزایش این شاخص کارکردهای اجتماعی و اقتصادی سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی نمایان میشود.
به گفته آلکسی دوتوکویل: ‹‹ جامعه و فرهنگی که از ابتدا به افراد خود میآموزد که نسبت به سرنوشت خود حساس بوده و در آن شرکت کنند و افراد از ابتدا میآموزند که برای هر امری از ساختن یک بیمارستان گرفته تا تصمیم گیری نسبت به سرنوشت یک جنگ به شور و مشورت بپردازند؛ در چنین جامعهای مردم آزاد اندیش بوده و دمکراسی بنیان نهاده خواهد شد. روشهای مبتکرانهای برای اندازهگیری سرمایه اجتماعی وجود دارد. با این حال اندازهگیری واقعی آن به دلایل مختلف امکان پذیر نیست. اول آنکه، جامعترین تعریف سرمایه اجتماعی، تعریفی چند بعدی است که چند واحد تحلیل را شامل میشود.
دوم آنکه برای اندازهگیری مشخصات مفاهیم غیر ملموس مانند جامعه، شبکه و رکن مشکلات زیادی وجود دارد و سومین دلیل این است که روشهای علمی اندکی برای اندازهگیری سرمایه اجتمای وجود دارد و این باعث شده تا محققین معاصر مجبور شوند شاخصهای نزدیک به آن چه واقعیت است را در نظر بگیرند؛ مثل اعتماد به دولت، تمایل به رأی دادن، نرخ رشد شرکت مردم در انتخابات، عضویت در نهادهای مدنی،ساعات فعالیت داوطلبانه افرادو… راه دیگر اندازهگیری سرمایه اجتماعی سنجش نبود سرمایه اجتماعی است. برای تخمین ذخیره سرمایه اجتماعی ملت به جای سنجش و اندازهگیری سرمایه اجتماعی به عنوان یک ارزش مثبت میتوان نبود سرمایه اجتماعی یا به عبارت دیگر انحرافات اجتماعی از قبیل میزان جرم، جنایت، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، طرح دعاوی و دادخواهی، خودکشی، فرار از پرداخت مالیات و موارد مشابه را اندازه گیری کرد. .( زکایی :۱۱) فرض بر این است که چون سرمایه اجتماعی وجود هنجارهای رفتاری مثبتی بر تشریک مساعی را منعکس میکند؛ انحرافهای اجتماعی نیز بالفعل بازتاب نبود سرمایه اجتماعی خواهد بود( همان). مسائل اجتماعی ـ مانند ساختهای اقتصادی نامطلوبی که موجب نابرابریهای بزرگ میشود ـ باعث میگردند که اقشار اجتماعی مبتلا به این مسائل فاقد تعلق و دلبستگی و هویت نسبت به کل جامعه شوند و این آغاز بی هویتی و از خود بیگانگی در بین اقشار جامعه میشود .( آلمال :۱۳۸۳) با این که سرمایه اجتماعی عموماً به عنوان ارزشهای مثبت تعریف میگردد؛ اما میتوان سرمایه اجتماعی منفی را نیز در تحلیل خود مورد محاسبه قرار داد و در یک جمع جبری با سرمایههای اجتماعی مثبت به میزان سرمایههای اجتماعی مطلوب دست یافت.( همان) تشکیل یک سازمان غیر دولتی مستلزم آن است که ارزشها و هنجارهای مشترک (چه مثبت و چه منفی) میان افراد وجود داشته باشد تا موجب گردد این افراد در جهت تحقق بخشیدن به این اهداف و هنجارها در سطح جامعه اقدام به سازماندهی و تشکیل گروه نمایند. همانطور که ذکر گردید یکی از شاخصهایی که برای اندازهگیری میزان سرمایه اجتماعی در جامعه مورد استفاده قرار میگیرد حجم فعالیت داوطلبانه افراد است. از آنجائیکه فعالیت داوطلبانه افراد عمدتاً از طریق مشارکت در گروههای غیر دولتی رسمی و غیر رسمی صورت میپذیرد میتوان ازحجم و گستردگی فعالیت سازمانهای غیر دولتی به عنوان معیاری در جهت سنجش میزان سرمایه اجتماعی استفاده نمود.میتوان گفت اگر جامعه مدنی را بسان یک اتومبیل فرض کنیم، سرمایه اجتماعی به مثابه سوخت این اتومبیل به شمار میآید که بستگی به مقدار سوخت میتوان پیش بینی کرد که چه مسافتهایی را میتوان طی کرد، سازمانهای جامعه مدنی مانند خیریهها، سازمانهای غیر دولتی و غیره به مثابه موتور این اتومبیل به شمار میآید، که هر چه قدرتمند باشد میتواند سربالاییهایی با شیبهای زیاد را هم طی کند. همبستگی بین سرمایه اجتماعی و سازمانهای جامعه مدنی در این مثال به خوبی پیداست. .( نشریه داوطلب : ۱۱ )
دکتر غلامعلی توسلی جامعهشناس معتقد است : ‹‹ توسعه سازمانهای غیر دولتی یکی از اقداماتی است که به شکل گیری جامعه مدنی کمک میکند.›› .( توسلی :۱۳۸۳؛۵۲) با افزایش تشکلهای غیر دولتی همبستگی اجتماعی تکثیر میشود و عمق مییابد.به طورکلی می توان گفت ایجاد سرمایه اجتماعی مستلزم عوامل زیر است: ( نشریه داوطلب ؛ همان)
۱ـ شهروندانی فعال و مطلع به عنوان بازیگران
۲ـ شبکهای غنی از سازمانهای داوطلب و آژانسها
۳ـ مجمعهایی برای مشورت عمومی به عنوان فرصت
۲-۵ حکمرانی و ابعاد آن
مفهوم حکمرانی با برخورداری از قدمت چند هزار ساله، همواره در بین جوامع بشری، نمود عینی داشته است. اغراق نیست که اگر مدعی شویم که این مفهوم به پیشینگی تمدن بشری است. این مفهوم به عقیده «صانعی» در دولت شهر های آتن نیز رواج داشته است. به عقیده او زمانی که دولت در نظر شهروندان بهعنوان نهادی مستقل مطرح میشود (به جای اینکه یک فرایند باشد)، نیاز به حکمرانی بهعنوان مفهومی جدای از دولت خود را آشکار می نماید. گفته می شود که در آتن باستان که بهعنوان مهد دموکراسی شناخته شده است، شهروندان در بازار شهر همدیگر را ملاقات می کردند تا به مسائل مورد توجه جامعه و نحوه رفع آن بپردازند. در چنین شرایطی، دولت فرایندی برای پرداختن به مسائل و رفع آن بود( صانعی، ۱۳۸۵: ۲۷).
معنای ساده حکمرانی در تعبیر سازمان ملل، فرایند تصمیم گیری و اجرا تصمیمات است و دولت یکی از بازیگران مهم آن به حساب می آید که در بطن آن بازیگران دیگری نیز وجود دارند که با توجه به وابستگی شان به سطوح مختلف حکومت متفاوت هستند که این وضعیت در مناطق شهری پیچیده تر است (سازمان ملل متحد:۱). پیچیدگی برتابی مفهوم حکمرانی در سطوح خرد حاکمیت، عمدتا بواسطه وجود خرده لایه های دولت یا سازمان های غیر دولتی در قالب بازیگران محلی یا غیر رسمی است و از آنجا که دولت یکی از بازیگران عمده حکمرانی محسوب می گردد، سطح دخالت دیگر بازیگران حکمرانی بسته به میزان وابستگی با مقوله حکمرانی دولت است که این امر محل مناقشه و بحث را در این خصوص فراهم آورده است(همان). در خصوص مفهوم حکمرانی تا اکنون مباحث گسترده ای مطرح گردیده است و نویسندگان زیادی سعی کرده اند که ابعاد آن باز شود. این مفهوم در دهه های اخیر محبوبیت فراوانی در بین سازمان های خیریه ای، دانشمندان علوم اجتماعی، بشردوستان و جامعه مدنی پیدا کرده است. این محبوبیت ناشی از این واقعیت است که می توان مفهوم حکمرانی را به طیف گسترده ای از مسائل، روابط و رسومات دخیل در فرایند مدیریت عمومی و امور مربوط به حوزه خصوصی به کار برد (سازمان ملل متحد، ۲۰۰۶: ۳).
۲-۵-۱ – تعاریف حکمرانی
واژه حکمرانی از لغت یونانی(kybernan) و (kybernetes) گرفته شده است و معنی آن هدایت کردن و راهنمایی کردن و یا چیز ها را در کنار هم نگه داشتن است(نوبری و رحیمی، ۱۳۸۹: ۵) اما با این همه، این مفهوم از مفاهیمی است که از آن تعاریف گوناگونی ارائه گردیده است. گسترده گی جنبه های مفهومی آن الزامی است تا نویسندگان و پژوهشگران همواره در راستای ارتقاء نظام سیاستگذاری، آن را مد نظر داشته باشند. برخی از نویسندگان از مفهوم حکمرانی تعبیر به اعمال اقتدار اداری، اقتصادی و سیاسی در روابط بین دولت و جامعه مدنی و دیگر نهاد ها با دولت نموده اند. و برخی نیز مانند آقای «کاظمیان» از حکمرانی تعبیر به فرایند می کند. از دید او حکمروایی نوعی فرایند است که متضمن نظام به هم پیوسته ای است که هم حکومت و هم اجتماع را در بر می گیرد(کاظمیان،۱۳۸۶ ۵:). حکمرانی همچنین را میتوان “نفوذ هدایت شده در فرایند های اجتماعی” تعریف کرد که مکانیسم های مختلفی در آن درگیر هستند، برخی از این مکانیسم ها بسیار پیچیده اند و فقط از بازیگران بخش دولتی سرچشمه نمی گیرند( صانعی، پیشین: ۲۷). اگر بخواهیم در خصوص مفهوم حکمرانی به تعابیر دقیقتری رجوع کنیم جدل زیر کمک گسترده ای به ادامه بحث در خصوص مفهوم حکمرانی می کند.
نام نویسنده
مفاهیم، تعاریف و ویژگی های حکمرانی
سازمان ملل«کمیته اقتصادی و اجتماعی آسیا و اقیانوسیه»[۴]
(بی تا:۱-۲)
۱-تعریف: فرایند تصمیم گیری و اجرای تصمیمات
۲-ویژگی های حکمرانی:
مفهوم جدیدی نیست؛
در چند زمینه مختلف همچون حکومت اندام وار، حکومت بین المللی، حکومت ملی و حکومت محلی به کاربرده می شود؛
این مفهوم بر بازیگران رسمی و غیر رسمی درگیر در تصمیم گیری و اجرای تصمیمات و ساختار های رسمی و غیر رسمی که برای موفقیت و انجام تصمیمات طراحی شده اند، متمرکز می شود؛
در این مفهوم حکومت یکی از بازیگران آن به حساب می آید. دیگر بازیگران عبارتند از :
در سطح روستایی: زمینداران با نفوذ ، انجمن کشاورزان روستایی ، تعاونی ها ، سازمان های غیر دولتی ، موسسات پژوهشی ، رهبران مذهبی ، نهادهای مالی، احزاب سیاسی ، نظامی و..
در سطح شهری: وضعیت در مناطق شهری بسیار پیچیده تر است. بازیگران این سطح عبارتند از: فقرای شهری، طبقه متوسط شهری، کارگران و کارمندان، مافیا، نخبگان شهری، تصمیم سازان سطوح ملی، استانی و محلی، مقامات محلی، بنگاهها، مقامات دولتی سطوح میانی، متخصصان و آموزش دهندگان ملی و محلی
در سطح ملی: علاوه بر بازیگران فوق ، رسانه ها ، لابی ها ، اهدا کنندگان بین المللی ، شرکت های چند ملیتی و غیره.
سازمان ملل« کمیته اقتصادی و اجتماعی»[۵](سازمان ملل، ۲۰۰۶: ۳)
حکمرانی به عنوان “بکاربردن قدرت اقتصادی ، سیاسی و اداری برای مدیریت امور مربوط به یک کشور در تمام سطوح” تعریف شده است. حکمرانی شامل مکانیسم ها، فرآیندها، رسومات که از طریق آن شهروندان و گروه های به بیان منافع، حقوق و تعهدات خود می پردازند، می شود.
مک کاولی[۶](۲۰۰۵: ۱)
حکمرانی بر حسب وجود تعاریفی که از آن وجود دارد عبارت است از:
فرایندی که در آن دولت انتخاب می کند، کنترل می کند و تغییر می دهد؛
سیستمی از تعامل بین دولت ، قوه مقننه و قوه قضائیه؛
توانایی دولت برای ایجاد و اجرای سیاست های عمومی؛
به مثابه مکانیسم هایی برای ارتباط، تعامل و تعریف منافع میان شهروندان، گروه ها و نهادهای قدرت.
لغت نامه آکسفورد
شیوه یا عمل حاکم بر حکومت یا سازمان های آن و … که بواسطه آن کارایی بیشتری از حکومت انتظار می رود.
کتاب آکسفورد مدیریت عمومی[۷]
(فرلیه[۸] و همکاران، ۲۰۰۵: ۲۸۲)