مهمترین اهداف عمران و توسعه روستاها در برنامه دوم عبارتند از (سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۷۸):
– توسعه یکپارچه فضاهای دارای ظرفیت بالقوه رشد و توسعه روستایی؛
– ساماندهی جمعیت نقاط کوچک و پراکنده روستایی در مراکز جمعیتی با امکانات توسعه؛
– اصلاح ساختار کالبدی سکونتگاههای روستایی؛
– تنوع بخشی به فعالیتهای تولیدی؛
– ایجاد شرایط لازم جهت واگذاری امور روستاها به نهادهای مدیریتی و مردمی؛
– ارتقای مهارت فنی و افزایش بهرهوری روستاییان.
از اهداف برنامه سوم (۱۳۷۹ – ۱۳۸۳) که گروه های آسیبپذیر به ویژه روستایی را در بر میگیرد، تلاش برای حفظ قدرت خرید گروه های کم درآمد، فراهم آوردن زمینه های اشتغال و تشویق سرمایهگذاری و کارآفرینی، اهتمام به توسعه و عمران روستاها و توجه ویژه به معیشت روستاییان، تأمین امنیت غذایی و خودکفایی در کالاهای اساسی با افزایش تولید داخلی به ویژه کشاورزی، گسترش و عمق بخشیدن به روحیه تعاون و مشارکت عمومی و رفع محرومیتها به خصوص در مناطق روستایی کشور است (سازمان مدیریت و برنامه ریزی، ۱۳۸۱).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بررسی برنامه های توسعه روستایی بعد از انقلاب در دوره ۱۱ ساله، از اول انقلاب تا پایان جنگ تحمیلی و از دوره بعد از جنگ تاکنون نشان دهنده ویژگیهای زیر است (عجمی، ۱۳۷۹):
۱- بررسیها نشان میدهدکه سیاستهای توسعه روستایی در بعد از انقلاب، قبل از همه واکنشی بود نسبت به سیاستها و پیامدهای نه چندان توسعهای قبل از انقلاب؛
۲- دوره اول (۱۱ ساله) دوره بدون برنامهای بود که هیچ راهبرد مشخصی چه در سطح ملی و چه در سطح روستایی درآن ارائه نشد و غالباً اقدامات در قالب رویکرد اجتماعی و نیازهای اساسی صورت گرفت. در این دوره دولت به سازماندهی مجدد مدیریت سنتی کشاورزی و ایجاد نهادهای انقلابی در اجرای برنامه های زیربنایی و… به منظور حل سریع معضل توسعهنیافتگی روستایی و کشاورزی اقدام کرد. اما این اقدامات در زمینه تولیدکشاورزی، اشتغال روستایی و افزایش سطح زندگی روستائیان موفقیت چندانی بهدست نیاورد.
۳- در دوره دوم که همراه با تدوین برنامه پنج ساله اقتصادی و اجتماعی از سال ۱۳۶۸ مشخص میشود. غالباً رشد اقتصادی و بعدها توسعه صنعتی در چارچوب برنامه های تعدیل ساختاری دنبال میشد. در برنامه اول و دوم محور توسعه بخش کشاورزی تعیین و در برنامه سوم بدان تأکید شد و بخش قابل توجهی از اهداف که در برنامه دوم تحقق نیافته بود در اهداف برنامه سوم گنجانده شد. ارزیابیها حاکی از آن است که علیرغم محوریت کشاورزی، تخصیص اعتبارات و سرمایه گذاریها، این بخش در مقایسه با سایر بخشها نوسانات زیادی تجربه کرد (قلینیا، ۱۳۷۵).
به طور کلی سیاست توسعه روستایی به ویژه کشاورزی بعد از انقلاب در افزایش تولید محصول در مقایسه با قبل از انقلاب موفق بود، اما این افزایش با تقاضای جمعیت رو به رشد مطابقت نکرد. رشد محصول بیشتر یا حرکتهای مردمی در قالب جهاد سازندگی و امثال آن صورت گرفت که از یک برنامه منسجم و پایدار توسعهای تبعیت نکرد. بعلاوه علیرغم فعالیتهای عمرانی و زیربنایی قابل توجه در روستاها، در ماهیت، این برنامه ها به ندرت در کاهش فاصله طبقاتی بین گروه ها و قشرها، افزایش درآمد، کاهش فقر و تنزل شکاف بین شهر و روستا مؤثر بودند (شکوری، ۱۳۸۴).
۲-۶- راهبردهای توسعه روستایی
راهبردهای متنوعی در مورد توسعه روستایی مطرح شده است. بسیاری از کشورهای در حال توسعه که عموماً در استمعار غرب بوده اند، پس از کسب استقلال سیاسی تلاش کردند که از راهبرد توسعه برونزا در قالب دیدگاه نوسازی برای سیاستهای توسعه خود استفاده کنند. این کشورها در زمینه توسعه روستایی الگوهای تکنوکراتیک و اصلاحطلبانه را تجربه کردند. نقطه مقابل این راهبرد، راهبردی است که معتقد به ایجاد تغییرات بنیادی در ساختارهای جوامع روستایی است. در قالب این رویکرد بدون تحول بنیادی در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، جوامع روستایی که بیارتباط با تحول ساختاری از نوع انقلاب در کل جامع نبوده و نابودی فقر و تنگدستی و رسیدن به توسعه واقعی امکانپذیر نیست (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۶). لی و چئودوری[۳۷] راهبردهای مربوط به توسعه روستایی را در چهار گروه تکنوکراتیک[۳۸]، اصلاح گرایانه، رادیکال و مبتنی بر بازار آزاد طبقه بندی کرده اند. آنها بر مبنای اهداف اصلی، بهرهبرداران و نظام بهره برداری مسلط ویژگیهای هر یک از راهبردهای با مثالهای مربوطه در قالب جدول ۲-۱ طبقه بندی کرده اند.
جدول۲ – ۱- راهبردهای توسعه روستایی
راهبرد
اهداف اصلی
بهرهبرداران
نظام بهرهبردای
مثالها
تکنوکراتیک
افزلیش تولید
مالکان بزرگ
مزارع خصوصی بزرگ، املاک بزرگ،
فیلیپین
اصلاحطبانه
توزیع مجدد دارایی و درامد افزایش تولید و تغییر اجتماعی
دهقانان متوسط،
مزارع خانوادگی، تعاونیها، طرحهای اسکان
تانزانیا، مالزی، سریلانکا
رادیکال
تغییر اجتماعی، توزیع مجدد قدرت، دارایی و تولید
دهقانان کوچک و کارگران فاقد زمین
مزارع دولتی کمونها و مزارع جمعی
چین ویتنام
مبتنی بر بازار آزاد
افزایش تولید،
مزارع بزرگ از نوع سرمایهداری