۱) ترجمه بیت: اگربنده ای از مولا و سرور خود دنیا را بخواهد بوجود خواهد آورد، امّا به خاطر او به شایسته ترین روش آن را به وجود می آورد.
۲) نکات بلاغی: مولا با اولی: کلمه قافیه است، «تلمیح به حدیث حضرت رسول الله دارد که میفرماید: «أَلدُّنیاخُضْرَهٌ حُلْوَهٌ، مَنِ اکْتَسَبَ فیهامالاًمِنْ حَلِّهِ وَأَنْفَقَهُ فی حَقِّهِ أَثابَهُ اللهُ عَلَیْهِ، وَأَوْرَدَهُ جَنَّتَهُ» دنیا سرسبز و شیرین است. هرکسی دردنیا ثروتی ازحلال آن به دست آورد وآن را درست هزینه نماید، خدا به اوپاداش میدهد، و او را به بهشت خود در می آورد». (نهج الفصاحه، ۱۳۸۳: ۳۰۴)
۳) شرح مفاهیم عرفانی: دنیا: «در برابر آخرت و به دیدهی عارفان دلبستگی به آن از جمله مهالک است، حضرت امیر فرمودند: دنیا خانه کسی است که او را خانه ای نباشد، و مال کسی است که او را مالی نباشد. باباطاهر گوید: دنیا صورت آخرت است و جمیع آنچه در آخرت است در دنیا مشهود است». (سجادی جعفر، ۱۳۸۹: ۳۹۳)
بد محالی جست کو دنیا بجست
نیــک حالی جست کـــوعقبی بجست
مکـرهـا در کـسب دنیـا بـاردست
مـکرهـــا در تـــرک دنیـــا واردست
(مثنوی۱/۹۹۵-۹۹۶)
چیسـت دنیـا از خدا غـافــل بدن
نــی قمـــاش و نــی زر و فرزند و زن
(مثنوی۱/۹۹۹)
چـُـون خَــالِقْ مَدَاحِ ذَاتِ عَلِیَّن
مَــدَاحِــی عَلِــی شِــرْکِ جَلِیَـــــن
۱) ترجمه بیت: چون که خداوند باری ـ تعالی ـ حضرت علی علیه السلام را مدح و ستایش فرموده است پس ستایش کردن حضرت علی شرک آشکار است. (زیرا به خاطر این است که انسان نمیتواند آن طورکه شایسته است وی را ستایش کند).
۲) نکات بلاغی و دستوری: اشاره به سوره مبارک المائده آیه (۵۵): (إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ)، عَلیَن باجَلینَ قافیه و جناس اختلافی است، به غزوه احد: تلمیح دارد. «شرک [serk] (ع) (امص) برای خدا شریک قایل شدن و در عبادت ریا کردن است. شرک بردوقسم است: خفی وجلی، شرک جلی عبادت اصنام است، وخفی ملاحظه خلق». (مشیری، ۱۳۸۲: ۱۱۴۱)
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳) شرح مفاهیم عرفانی: ذات: در ابیات قبل توضیح داده شده است، شرک: شریک داشتن برای خداوند. کافر شدن باشد بسبب آن که برای خدا شریک قایل شدن، «شرک: چند خدایی اعتقادبه رب النوع ها. خواجه عبدالله گوید: شرک دو گونه است جلی: عبادت اصنام که از بهشت و درجات محروم و خفی: ملاحظه خلق به چشم اعظام این روح مناجات است». (سجادی جعفر، ۱۳۸۹: ۵۰۳)، شرک دو گونه: است عام وخاص، شرک عام شرک اکبر، شرک کردگار بزرگ است، و برای آفریدگار ازلی شریک قرار دادن است و شرک خاص شرک اصغر: ریا در اعمال و رفتار و اخلاص که عارفان به آن توجه دارند. (ر. ک، همان: ۵۰۳) اسفندیار و اسعد غضنفری امرایی: این عارف وارسته را علی الهی معرفی کرده اند، که این جای تأمل دارد، چرا؟ این عارف خدایی را علی الهی گفته اند، درصورتی که ایشان به کلام وحی وقوف کافی وکامل داشته است. این ازانصاف بدور است، ملاپریشان حضرت امیر را به خدایی ستوده باشد، این برچسب لایق وشایسته این عارف رّبانی نیست ونخواهد بود.
ذَاتِ حَــقْ بِــی عِــلْمُ واِرَادَهْ نِیَــــنْ
کِــی ذَاتِ بِــی عِـــلْمُ و اِرَادَه دِیَـــنْ
۱) ترجمه بیت: ذات باری ـ تعالی ـ بدون علم، آگاهی و اراده نیست پس چه وقت ذات و هستی بدون علم و دانش و اراده وآگاهی را می توان دین گفت؟
۲) نکات بلاغی: نِیَنْ بادِیَنْ قافیه، ذات و اِرَادَه تکرار.
۳) شرح مفاهیم عرفانی: ذات حق: ملا در این بیت اشاره دارد، که بدون علم و آگاهی وارد بحث ذات حق نشوید که گمراه می شوید. دلیل ایشان وجود حدیث نبوی «تَفَکَّرُوا فِی آلاءِ وَ لَا تَفَکَّروا فِی اللهِ و همچنین تَفَکَّرُوا فِی کُلِّ شَیءٍ وَ لاتَفَکَّرُوا فِی ذَاتِ اللهِ» حاکی از عجز انسان در زمینه شناخت ذات حق میباشد. و این بیانگر آن است که تفکر در ذات حق انسان را از تزکیه نفس باز میدارد، ودر رسیدن انسان به کمال مانع ایجاد کرده، ولیکن آنچه از ذات حق در تفکر انسان جای میگیرد، به همان اندازاه از درک وفهم اوست که آن هم محدود است. امام صادق علیه السلام میفرمایند: «کُلَّمَا مَیّز تُموَهُ بِأوهَامِکُم فِی أدَقَّ مَعَانِیُمْ فَهُوَ مَخْلُوقٌ مِثْلِکُمْ مَرْدُوْدٌ عَلَیکُمْ» با توجه به احادیث فوق انسان حاجب وحایل حق هم قرار میگیرد، و میتواند از طریق تفکر و علم از ماسوی به سوی ماورا سیر کند. و آنچه موانع برای شناخت حق ایجاد میکند
وسواسهای درونی انسان است، که سالک حق را از رسیدن به کمال بازمی دارد. و تا زمانی جاذبههای درونی خود را رها نکند به ذات حق نمیرسد. خداوند در سوره جاثیه آیه (۲۳) میفرماید: (أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَهً فَمَن یَهْدِیهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ) اینان از هوای نفس پیروی کرده و خداوند هم بر دلشان مهر زده است، و حجاب و پردهای بر روی دیدگانش کشیده، پس هیچ کس نباید تصوری را که خود از ذات حق دارد از تصور دیگران درست تر بداند. و دیگران را به سبب تفاوت در عقیده تکفیرنماید. و حتی صوفیه از باب تمثیل میگویند «لَونُ الْمَاءِ لَونُ اِنَائِهِ» چون هر کس در حد فهم ودرک خویش تصوری از ذات حق دارد، پس در این مورد بر هیچ کسی نمیتوان طعن واعتراضی کرد. (ر. ک. زرین کوب، ۷۳۰-۷۳۲)