انتظارات جامعه از مدرسه: جامعه انتظار دارد که مدرسه افراد مقیدی به تحویل دهد. در کشور ما تعلیم و تربیت روز به روز توسعه بیشتری مییابد، ولی این توسعه اغلب کمی است نه کیفی.
برای اینکه پیشرفت کیفی تعلیم و تربیت را در جامعهای بسنجیم باید به ضوابطی عینی و قطعی متوسل شویم. مثلاً از این حقیقت که تا چه اندازه بالا رفتن درآمد سرانه افراد با افزایش رشد تعلیم و تربت آنها بستگی دارد میتوان به تأثیر واقعی تعلیم و تربیت بر روی اقتصاد آن جامعه پی برد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نباید تصور کرد که ارزش تعلیم و تربیت به بازدههای اقتصادی محدود میشود. آموزش و پرورش باید چنان تعمیم داشته باشد و برای کلیه افراد به رایگان در اختیار باشد که موجب شود تا هر فرد به حداکثر پیشرفتی که میتواند بکند برسد. باید رشد ذهنی و عاطفی افراد را قبل از این که آنها وارد بازار کار شوند توسعه داد جهان فردا پیچیدهتر از جهان دیروز و امروز خواهد بود و رشد و بلوغ ذهنی امری لازم و ضروری است.[۸۱]
شناخت دانشآموزان در راهنمایی
منظور از شناخت دانشآموز آگاهی بر استعدادها، علایق، نیازها، نارساییها و به طور کلی خصایص جسمی و روانی او است. به عبارت دیگر راهنمایی زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که دانشآموز از طرف مشاور و کارکنان راهنمایی و نیز از طرف خودش شناخته شود.
شناخت فرد از دو طریق امکانپذیر است: یکی بر اساس روشهای خارجی یعنی با توجه به معیارهایی که مشاهده کننده خارجی رفتار وی را مورد مطالعه قرار میدهد و دیگری بر اساس نظراتی که فرد نسبت به خودش دارد. لازم به یادآوری است که شناخت فرد به مراتب بالاتر از مجموعه اطلاعات و حقایق درباره او و رفتار او است واقعیتهای مربوط به فرد گاه گمراهکنند هستند و باید آنها را با توجه به سایر واقعیتها، شرایط و متقضیاتی که حاکم بر رفتار او میباشند مورد تفسیر قرار داد. شناخت فرد صرفاً از مشاهده اعمال او کیفیت رفتار و چگونگی احساساتش میسر نمیشود، بلکه آنچه در این مقوله شایان اهمیت است شناخت عواملی است که رفتار او را برانگیختهاند. در بسیاری از موارد حتی خود فرد نیز از انگیزههایی که رفتار او را سبب شدهاند کاملاً بیخبر است.
مبانی شناخت دانشآموزان: شناخت فرد مستلزم آشنایی با کیفیت اعمال و رفتار وی در موقعیتهای مختلف زندگی است. بنابراین برای آنکه دانشآموز از طرف کارکنان راهنمایی به خوبی شناخته شود باید با توجه به عوامل زیر مورد مطالعه قرار گیرد.
الف: وضع خانوادگی دانشآموز
ب: سوابق تحصیلی دانشآموز
پ: علایق و استعدادهای خاص دانشآموز
ت: بهداشت و وضع تندرستی دانشآموز
ث: فعالیتهای خارج از مدرسه دانشآموز
ج: هدف و نقشههای آینده دانشآموزان[۸۲]
تشخیص مسایل و مشکلات دانشآموزان
تشخیص مسایل و مشکلات دانشآموزان کاری بس دقیق و پیچیده است. روش علمی واحد و صریحی برای مقایسه و ارزشیابی همه اطلاعات و نیل به تمیز و تشخیص مسایل وجود ندارد. تعیین مسایل و مشکلات در مرحله اول بر عهده دانشآموز و یا مراجع است. زیرا وی مسئولیت اصلی را باید در همکاری برای تمیز مسایل و اقدام در رفع آنها عهدهدار شود. تشخیص مسایل با سنجش دقیق همه عوامل شناخته شده و ارتباط و مقایسه بین آنها میسر است. این روش برای بدست آودرن نتایج و تعیین طرحهای شاگرد و وضع انطباق و سازگاری او ضروری است. پس از تشخیص مسایل، راهنما باید اطلاعات را به نحوی برای شاگرد تشریح کند که جنبه عقلی و به اصطلاح قضاوت کلینیکی داشته باشد. نه حالت نتایج قطعی و تحمی که از هر نوع لغزش و خطایی مصون و عاری است.
تشخیص مسایل و مشکلات تحصیلی:
تحقیق نشان داده است که گاهی اشکالات تحصیلی ناشی از مشکلات یا مسایل دیگری است. هر گاه مشکل تحصیلی دانشآموز چنین وضعی داشته باشد، راهنما نخست باید در جستجوی یافتن مسئله اصلی برآید، سپس به یاری دانشآموز در حل مسایل و مشکلات تحصیلیاش بپردازد. علل مشکلات تحصیلی ممکن است ناشی از عوامل و مسایل بدنی، مالی، شخصی، خانوادگی و نظایر آنها باشند. بعلاوه راهنما، باید بهخاطر داشته باشد که دانشآموز ممکن است به حد توانایی و استعداد خود کار کند ولی باز با مسایل دست به گریبان باشد. چنانچه راهنما بخواند بداند که دانشآموز به حد توانایی و استعداد خود کار میکند یا نه، باید به سه نوع از حقایق و اطلاعات مربوط به دانشآموز دسترسی داشته باشد: ۱- توانایی و استعداد دانشآموز که با تستهای معتبر سنجیده شده باشد. ۲- کار و طرز تحصیل وی چه به وسیله نمرات کلاسی و امتحانی و چه در صورت امکان بهوسیله تستهای معلومات. ۳- رابطه بین استعداد و معلومات شاگردانی که دانشآموز در گروه آنان قرار دارد.
گاهی دانشآموز بیشاز حد توانایی و ظرفیت خود کار میکند. در اینصورت راهنما نیز باید به بررسی حاصل تستهای استعداد با نمرات و کارنامه تحصیلی او بپردازد. ظاهراً تلاش و کوشش زیاده ازحد دانشآموز نامعقول جلوه نمیکند. اما باید دانست شاگردانی که خارج از حدود قوای ذاتی خود کار میکنند، غالباً به خستگیها و ناراحتیهای بعدی مبتلا میشوند و گاه از فعالیت بازمیمانند.
تستهای استاندارد ممکن است معلوم دارند که استعداد تحصیلی دانشآموز بیش از فعالیت و نمرات کارنامه اوست در اینحال راهنما و دانشآموز باید درصدد کشف علل برآیند. مثلاً ممکن است راهنما دریابد که دانشآموز به دروس خود رغبتی ندارد و یا به علل مادی و کار در خارج، فرصت مطالعه و توفیق در امتحانات را دارا نیست. شاید دانشآموز وقت زیادی را مصروف حاضر کردن دروس و انجام تکالیف میکند اما قادر نیست که با روش صحیح و اصولی از اوقات خود بهرهمند شود و یا از وسایل و تسهیلات نظیر کتابخانه و آزمایشگاه استفاده برد.
راهنما برای تشخیص مسایل و داوری باید پرونده تحصیلی دانشآموز را به دقت بررسی و مطالعه کند. گاهی انتخاب نادرست شغل و کار آینده در انتخاب رشته تحصیلی تأثیر میگذارد. دانشآموز به خیال آنکه در آینده مهندس یا پزشک شود، رشته تحصیلی خاصی را انتخاب میکند که با بصیرت کافی انتخاب نشده و شاید با استعدادها و علایق واقعی وی نیز وفق ندهد پس طرحهای شغلی در طرحهای تحصیلی اثر میگذارد. لذا تشخیص مشکل شغلی دانشآموز ممکن است رهنمون راهنما در تشخیص مشکل تحصیلی وی شود.
تشخیص مسایل شغلی و حرفهای:
ممکن است راهنما پس از بررسی و مطالعه به این نتیجه برسد که آخرین انتخاب شغلی دانشآموز، بنابه دلایل یا عوامل ذیل نامناسب است:
۱- انتخاب دانشآموز به استعدادهای تحصیلی بیشتر یا کمتر از آنچه وی فعلاً دارد نیازمند است.
۲- شغل منتخب به تواناییها و ظرفیتهای خاصی محتاج است که دانشآموز فاقد آن است.
۳- شغل به علایق و شخصیت دیگری نیاز دارد که با علایق و شخصیت دیگری نیاز دارد که با علایق و شخصیت دانشآموز مطابقت ندارد.
۴- کارآموزی و یا تحصیلات ویژهای را لازم دارد که دانشآموز نمیتواند آن دوره را طی کند.
اخذ تصمیم درمورد سه عامل اول، بستگی به اطلاعات کافی و معتبر از نقاط ضعف و قدرت دانشآموز و نیز شرایط و خصوصیات شغل دارد. لازمه اظهارنظر درمورد عامل چهارم، داشتن اطلاعات از سابقه و وضع خانوادگی دانشآموز و قدرت مالی و امکانات تحصیلی اوست. اگر انتخاب شغلی دانشآموز به علل فوق نامناسب است، باید تعیین شود منبع و سرچشمه اخذ چنین تصمیم نادرستی چیست؟ اصرار خانواده دانشآموز در انتخاب رشته خاص، اطلاعات ناقص دانشآموز یا خانواده او، اطلاعات غلط درمورد حقوق، مزایا و فرصتهای شغلی و تأثیر دوستان و رفقا میتوانند منشأ اتخاذ تصمیم دانشآموز باشند.
اگر دانشآموز اصولاً انتخابی ننموده است، این امر ممکن است ناشی از یک یا چند عامل باشد:
۱- از نظر روانی و رشد و بلوغ عاطفی آماده انتخاب شغل نیست.
۲- از خصایص، قوا، علایق خود و شرایط و امکانات شغلی اطلاعاتی ندارد.
۳- قادر به اخذ تصمیم و برگزیدن یک یا چند انتخاب ممکن نیست.
تشخیص مسایل و مشکلات مالی و مادی:
در تشخیص مسایل، مشکلات مادی نیازی به تستها نیست. پرسشنامه، سوالیه، خصوصاً مصاحب حقیقتیابی وسایل مطمئنی برای تعیین اینگونه مسایل هستند. مسایل و مشکلات مالی و مادی دانشآموزان میتوانند شامل موارد زیر باشند:
۱- وضع خانواده: نخستین مشکل مادی و مالی دانشآموز مربوط به وضع خانواده اوست. فقر و یا کمبود درآمد خانواده میتواند محدودیتهای زیادی در وضع تحصیلی و یا ادامه تحصیل دانشآموز داشته باشد.
۲- کار خارج: یکی از راههای جبران فقر و کمبود درآمد خانواده، برای دانشآموزان و یا دانشجویان نیازمند، کار در خارج است.
۳- مشکلات مالی موقت: گاه برای دانشآموز یا دانشجو از لحاظ ادامه تحصیل و یا خرید وسایل و لوازم مشکلات مالی موقتی پیشمیآید.
تشخیص مسایل و مشکلات بدنی:
راهنما باید به علایم و نشانههای بیماری و یا ناسلامتی دانشآموز توجه کند. این علایم عبارتاند از: غیبتهای متوالی یا متناوب از مدرسه، سرماخوردگیهای زیاد، بیحالی و بیحسی، خستگی سریع، اضطراب و عصبانیت، سنگینی گوش، نزدیکبینی و ضعف بدنی که علایم و نشانههای مزبور غالباً قابل مشاهده و رویت هستند.
هرگاه راهنما به چنین نشانههایی برخورد کند باید دانشآموز را به پزشک یا بهداری آموزشگاهها معرفیکند تا آنان اقدامات لازم را بهعمل آورند. گاهی لازم میآید که دستورات پزشکی برای مدت زیادی بهکار بستهشود. در اینحال بهتر است راهنما و اولیای مدرسه و والدین دانشآموز از تجویزهای پزشک مطلع باشند و در اجرا و انجام آن نظارت کنند. منبع اصلی پیبردن به اشکالات بدنی و ناسلامتی دانشآموز، سوالیه و پرونده تحصیلی است. اگر گزارشهای غیبت زیاد باشد و یا دانشآموز در امتحانات به علت غیبت نمرات کمی گرفته باشد جای آن دارد که علل غیتبها بررسی شوند. مصاحبه حقیقتیابی میتواند در اینمورد منشأ اثر و اخذ نتیجه قرارگیرد.
تشخیص مسایل اجتماعی و شخصی:
علل و علایم مسایل اجتماعی و شخصی، همانند خود مسایل، غالباً بسیار متنوع و مبهماند. برخی از مشکلات و مسایل مربوط به سازگاری و خصوصیات شخصیتی قابل ملاحظه و بحث دقیق هستند:
۱- گوشهگیری: گوشهگیری و عدم تمایل به شرکت در اجتماعات و گروهها یکی از مسایل جدی برای دانشآموز است.
۲- زیادهروی در فعالیتهای اجتماعی: به همانگونه که گوشهگیری و انزواطلبی نامطلوب است، زیادهروی در فعالیتهای اجتماعی نیز ممکن است مشکلی برای تحصیل دانشآموز باشد.
۳- خودنمایی و تظاهر: این نوع دانشآموزان عملیات و رفتاری دارند که از عدم اعتماد و اطمینان به خود و یا کمبود و فقدان امنیت خاطر سرچشمه میگیرد.
۴- هیجان و عکسالعملهای شدید: هرگاه راهنما یا معلم شواهدی دال بر هیجان و بروز عکسالعملهای شدید در اعمال و رفتار روزانه دانشآموز مشاهده کنند باید آن را نشانهای از مسایل و مشکلات عاطفی و شخصی بدانند.
تشخیص مسایل خانوادگی:
رشد و بلوغ شاگرد و نحوه انطباق وی با محیط و کسب استقلال فردی خصوصاً در سنین جوانی گاهی به تضاد و تعارض بین جوان و والدین او منجر میشود. والدین درقبال فرزندان مسئولیتهایی دارند که نمیتوانند از قبول آنها روی برتابند. انتخاب دوستان، توجه به رفتار اخلاق فرزندان، فراهم کردن وسایل تحصیل، نظارت در انجام تکالیف تحصیلی و جلب همکاری آنان در زندگی خانواده از وظایف و مسئولیتهای والدین است. وقتی که والدین به ایفای وظایف و یا اجرای مسئولیتهای خویش میپردازند، ممکن است فرزندان تصور نمایند که والدین به اعمال قدرت و یا تحقیر آنها مبادرت میکنند. در اینحال استبعادی ندارد که دانشآموز از وضع خویش در خانواده آشفته گردد. مسائل و مشکلات دیگر خانوادگی میتوانند از رقابت بین برادران و خواهران، تفرقه و نفاق بین والدین، بیکاری و نابهسامانی نانآور خانواده ناشی شوند.
نمونههایی از مسایل و مشکلات فوق در زیر بررسی میشوند:
۱- تسلط والدین: گاهی والدین به تصور کمک یا حمایت از فرزندان، در همه کارهای آنان دخالت میکنند.
۲- تبعیض و تفاوت: این مشکل وقتی بروز میکند که والدین برای ایجاد رقابت بین فرزندان، غالباً به مقایسه آنها با فرزندانی که باهوشترند میپردازند.
۳- کنترل دختران دربرابر پسران: چون عرف و آداب اجتماعی کنترل بیشتری را برای دختران در مقام مقایسه با پسران معمول میدارد غالباً والدین به اعمال، رفتار و طرز لباس پوشیدن دختران توجه بیشتری دارند و به خردهگیری و عیبجویی یا سرزنش بیشتری از آنان میپردازند.
۴- نفاق و اختلاف والدین: در برخی خانوادهها، غالباً والدین خود با هم نزاع و اختلاف دارند درنتیجه کودک ممکن است دچار عدم تأمین خاطر، شرم و خجلت، احساس گناه و تقصیر شود و به رفتارهای نابههنجار مبتلا گردد.
۵- طلاق و متارکه: متأسفانه متارکه و طلاق بین والدین و وجود پدر و مادر ناتنی، اثراتی فوقالعاده عمیق در روحیه و رفتار شاگردان دارد. عکسالعملهای دانشآموز در اینمورد گاهی بهصورت پریشانی، غمگینی، افسردگی و گوشهگیری و عزلت جلوهگر میگردد.
روشهای برخورد با مشکل مراجع
مشاور برای برخورد با مشکلات رفتاری مراجع روشی را دنبال میکند که محصول فلسفه و نظریهای است که به آن معتقد است.
جهتگیری نظری، در جامعه ایران بیشتر به سمت انسانگرایی و خداگرایی است و طبعاً روشهایی را میطلبد که با این جهتگیری مخالف نباشد. اصولاً برای بهرهوری بیشتر از روشهای مشاوره باید به نظام ارزشی و زمینه فرهنگی جامعه توجه شود در غیر این صورت روشها با موانع ارزشی و فرهنگی برخورد میکند و کارآیی خود را از دست میدهد. در ایران روشهای مشاوره و رواندرمانی، معمولاً با موانع زیر مواجه است: