دادگستری در حوزه رسیدگی به اختلافات خانوادگی
سازمان تبلیغات اسلامی در حوزه تبلیغات و آگاهی بخشی
مراکز علمی-دانشگاهی و پژوهشی در حوزه انجام طرح های مطالعاتی و تحقیقاتی
شهرداری ها در حوزه ایجاد اماکن تفریحی مخصوص زنان
فصل دوم
ادبیات تحقیق
۲-۱٫ مقدمه
دومین فصل تحقیق در برگیرنده مبانی نظری و سوابق تجربی تحقیق است. بررسی و مطالعه تحقیقات و پژوهش های صورت گرفته در زمینه موضوع مورد مطالعه به محقق خط فکری و دید تازه می دهد تا از ابعاد مختلف به موضوع خود بنگرد. از این رو در این فصل ابتدا پیشینه تاریخی و سپس پیشینه تجربی تحقیقات داخلی و خارجی در راستای موضوع مورد مطالعه آورده شده است. سپس به جنبه نظری کار پرداخته و نظریه های مرتبط ذکر گردیده است و در ادامه با بهره گرفتن از نظریه ها و مرور پیشینه به تدوین مدل نظری و استنباط فرضیات از دل آنها می پردازد.
۲-۲٫ پیشینه تاریخی نقش زنان
۲-۲-۱٫ قرآن و ضرورت حضور زن در جامعه
در قرآن، آیاتی وجود دارد که بیانگر فعّالیت اجتماعی زنان م یباشد، از جمله:
۲-۲-۱-۱٫ بیعت زنان با پیامبر)ص) (حضور سیاسی(
ای پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند در حالی که با تو بیعت کنند که هیچ چیز را شریک خدا قرار ندهند و دزدی نکنند و زنا نکنند و فرزندانشان را نکشند و هیچ تهمتی را نیاورند که آن را بین دست هایشان و پاهایشان بربافته اند و در هیچ دستور پسندیده ای نافرمانی تو را نکنند، پس با آنان بیعت کن و برای آنان از خدا طلب آمرزش کن که خدا بسیار آمرزنده و مهرورز است «سوره ممتحنه آیه ۱۲».
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
آیه بالا به مسئله بیعت با حکومت، این بارزترین مظهر عمل سیاسی، اشاره و ضمن بیان حکم بیعت زنان مؤمن با رسول خدا، شروطی را برای آنان تعیین می کند که بعضی میان زنان و مردان مشترک است، مانند شرک نورزیدن و نافرمانی نکردن از رسول خدا در کارهای نیک و بعضی بیش تر به زنان ارتباط می یابد، مانند دوری جستن از سرقت، زنا، کشتن اولاد و فرزندان دیگران را به شوهر نسبت دادن (طباطبایی، ۱۳۷۴: ۱۹).
بیعت پیامبر با زنان نشا ن می دهد که برخلاف ادعای مخالفان اسلام که می گویند: اسلام برای زنان ارزشی قائل نشده، دقیقاً آن ها را در مهمترین مسایل ازجمله مسئله بیعت به حساب آورده است، آنان نیز دراین امر مهم شرکت نمود ه اند و شرایط مربوط به آ نرا پذیرفته اند.
۲-۲-۱-۲٫ مهاجرت زنان
یکی دیگر از مسایلی که حضور زنان را در اجتماع در صدر اسلام نمایان می کند، شرکت زنان در نهضت بزرگ اجتماعی – سیاسی هجرت می باشد.
مهاجرت در صدر اسلام برای گسترش پایگا ه های اسلام و حفظ دین بسیار حائز اهمیّت بوده است و دراین امر بین زن و مرد هیچ تفاوتی نبوده است و پیامبر، هم از زنان و هم از مردان می خواستند که هجرت کنند. در آیات ۹۸ و ۹۷ سوره نسا، به موضوع هجرت می پردازد که از حرکت های اجتماعی و سیاسی می باشد. در هجرت مسلمانان به حبشه و مدینه، زنان نیز هم پای مردان حضور داشتند (مهریزی،۱۳۷۷: ۱۰۳).
۲-۲-۱-۳٫ کسب و تلاش اقتصادی )استقلال اقتصادی زنان(
اسلام به زن، استقلال اقتصادی بخشیده است تا وی، مانند مردان از حقّ مالکیت و تصرّف در اموال خویشتن، بدون نظارت و قیمومیّت کسی، بهره ببرد و با اختیار خویش ثروتش را در راهی که نیاز می داند، صرف کند.
قرآن کریم دراین زمینه در آیه ۳۲ سوره نسا می فرماید:
“برای مردان از آنچه کسب کرده اند، بهره ای است و برای زنان نیز از آنچه کسب کرده اند، بهره ای است”.
این آیه کسب و تلاش اقتصادی و مالکیت مردان و زنان را که از مصادیق مشارکت اجتماعی است تأ یید می کند و این تصور غلط را که مالکیت و کسب و تلاش اقتصادی منحصر به مردان است، از بین می برد.
۲-۲-۲٫ سیر تحول نقش زنان در ایران
مهمترین ویژگی زنان دریک قرن اخیر ایران این استکه زنان دربسیاری ازجنبشهای سیاسی و اجتماعی شرکت داشته اند. این ویژگی، موقعیت آنان را با سدههای پیش از آن متمایز می کند. از طرف دیگر چون ایران در میان کشورهای خاورمیانه پیشتاز تحول بوده، حتی بعضی از مورخان، انقلاب هندوستان و یا انقلاب اکتبر روسیه را هم متأثر از تحولات ایران و انقلاب مشروطه میدانند.
به همین دلیل میتوان گفت همانگونه که ایران در خاورمیانه پیشگام مدرنیزاسیون و تحولخواهی بوده، زنان ایرانی نیز نسبت به زنان خاورمیانه در جنبشهای اجتماعی پیشتاز بوده اند. برای بررسی نمونههای عینی مشارکت زنان در جنبشهای اجتماعی به دوره قاجاریه نگاهی میاندازیم: ساختار جامعه ایران تا دوره قاجاریه، ساختاری سنتی ـ مذهبی بود و این دنباله ساختی بود که در دوره صفویه به وجود آمده بود. در این دوره، اقتصاد جامعه، مبتنی بر کشاورزی بود. اگرچه موقعیت اقتصادیـاجتماعی زنان ایرانی برحسب وضع محل و عرف و سنن محلی متفاوت بود ولی به طور کلی میتوان گفت که زنان از موقعیت و منزلت پائینی برخوردار بودند و فعالیت آنان به فرزند آوردن و انجام کارهای خانگی و گاهی کشاورزی محدود میشد و زنان در خارج از خانه مسئولیتی نداشتند (بهنام، ۱۳۵۶: ۱۳). در دوره قاجاریه، گسترش ارتباط ایران با تمدن صنعتی غرب باعث تغییر در ساختار اجتماعیـاقتصادی جامعه و در نتیجه دگرگونی در زندگی و موقعیت اجتماعی زنان پایتخت و شهرهای بزرگ گردید ولی موقعیت اجتماعی زنان روستایی به دلیل دور ماندن آنها از ارزشهای غربی تغییرات عمدهای نکرد (تکمیل همایون، ۱۳۵۴: ۲۹).
به تدریج اقتصاد روستایی حاکم بر شهرها جای خود را به مشاغل جدید داد و واحدهای اقتصادی جایگزین، موجب رفتارهای تازهای در روابط اقتصادی گردید و سرمایه گذاری داخلی و خارجی توسعه یافت. پیدایش تقاضاهای فراوان برای تولیدات کشاورزی و صنایع دستی توسط زنان، روش زندگی آنها را تا حدودی تحت تأثیر قرار داد. اگرچه اضافه شدن نقش آنها در تولید بر نقشهای سنتی مادری و همسری مسئولیت زنان را سنگینتر کرد ولی مشارکت در تولید، قدرت آنها را در خانواده بیشتر کرد و میزان جدایی دنیای زنان را از مردان کاهش داد. البته اشتغال زنان به مفهوم برابری حقوق اجتماعی آنان با مردان در این دوره نبوده است، بلکه درمقایسه با گذشته فقط آنان توانستند به طور محدودی عهدهدار مشاغلی خارج از خانه گردند.
یکی از بزرگترین وقایع ایران در قرن اخیر، انقلاب مشروطیت بود که قانون اساسی آن در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی به امضای مظفرالدین شاه رسید. این انقلاب تحول عظیمی در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران به ویژه در وضع زنان بوجود آورد. براساس اصل هشتم قانون اساسی، تمامی ملت ایران دارای حقوق مساوی بودند (جاراللهی، ۱۳۷۲: ۲۶۳). در این دوران تأسیس چند مدرسه دخترانه و انتشار روزنامه و مجله و نشریه توسط زنان آزادیخواه در روشنگری زنان تأثیرگذار بود. به این ترتیب علاوه بر مشاغلی که زنان در قرن ۱۹ عهدهدار آن بودند، تأسیس احزاب و انجمنها و انتشار روزنامهها و نشریهها و تأسیس مدارس از جمله فعالیتهای جدیدی بودند که زنان در اوایل قرن بیستم به آن اشتغال ورزیدند. این فعالیتها در جامعه از رویارویی زنان با تمدن اروپایی ایجاد شده بود. گسترش تحصیلات عمومی برای دختران از سال ۱۳۰۴ با دایر شدن دبیرستان موجب شد تا زنان در دستگاههای دولتی برخی از مشاغل را عهدهدار شوند. توسعه اقتصادی و به دنبال آن ملی شدن صنعت نفت موجب تغییرات اساسی در اقتصاد ایران و بالتبع در موقعیت زنان گردید. این تغییرات موجب پیدایش فرصتهای استخدامی برای زنان را در کارخانهها و سطوح بالاتر شغلی فراهم کرد (جاراللهی، ۱۳۷۲: ۲۶۴).
ایجاد فرصتهای روزافزون برای اشتغال زنان منجر به عدم مخالفت خانوادهها با تحصیل علم و اشتغال آنان گردید. به این ترتیب طی دو دهه قبل از وقوع انقلاب اسلامی، نگرش جامعه ایران نسبت به زنان دربرگیرنده تغییرات اساسی ولی کند بود. اما مهمترین تحولات در زمان پیروزی انقلاب اسلامی روی داد. شرکت زنان در تظاهرات گسترده و عظیم بر ضد رژیم گذشته حاکی از آن بود که زنان نقش خود را تنها محدود به فعالیتهای درون خانه ندانسته، بلکه مشارکت در فعالیتهای اجتماعی را نیز از حقوق خود تلقی می کنند. به این ترتیب، واقعه مهمی که در قرن اخیر در موقعیت اجتماعی زنان جامعه تحولی اساسی ایجاد کرد، وقوع انقلاب اسلامی در بهمن سال ۱۳۵۷ بود. موقعیت زنان در جامعه در چند دهه اخیر تغییرات و تحولات زیادی پیدا کرده است. جامعه ایرانی طی این سالها شاهد حضور فراگیر زنان در موقعیتهای فراوان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بوده است.
حضور روزافزون زنان در دستگاههای اجرایی و حتی حضور چشمگیر آنان در آزمون دانشگاهها و پذیرفته شدن آنها در رشته های مختلف دانشگاهی، تصویری متفاوت از جامعه ایرانی به دست می دهند و به نظر میرسد روند تحولات اجتماعی همچنان به سمت گسترش حضور و اهمیت نقش زنان پیش میرود. با ورود زنان جامعه ما به عرصه های مختلف علمی، اداری، آموزشی، صنعتی و حتی نظامی و انتظامی میتوان انتظار داشت که شرایط و موقعیتهای جدیدی برای زنان پا به عرصه وجود گذارند و هریک از این موقعیتها، سایر موقعیتها یا نقشهای مختلف زنان در خانواده و اجتماع را تحتالشعاع خود قرار دهند. این شرایط، زنان را علاوه بر نقشهای همسری و مادری به ایفای نقشهای جدید اجتماعی وا داشته و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی را در کنار مسئولیت همسرداری و خانهداری قرار داده است. بررسی روابط و مناسبات درون خانواده نشان میدهد که با زیر سؤال رفتن پارهای از ارزشها و هنجارهای سنتی، نقش زن با تغییراتی روبرو شده است و حاصل این تغییرات بسط و توسعه زمینه فعالیتهای اجتماعی اوست (زمانی، ۱۳۸۸: ۲۳۵-۲۳۶).
۲-۲-۳٫ سیر تحول جایگاه زنان در امر اشتغال
اشتغال زنان در خارج از خانه همانند سایر پدیده های اجتماعی طی دوره های مختلف حیات بشری متحول گردیده است. زن از دوران گذشته تا به امروز غیر از به عهده گرفتن وظایف خانهداری، در امور مختلف کشاورزی، دامپروری، صنایع دستی و حتی امور نظامی همراه مردان به فعالیت اشتغال داشته است. ولی در دورههایی که خانواده یک واحد اقتصادی نیز محسوب میشده، فعالیتهای تولیدی زن که در خانه و یا نزدیک آن انجام میشده، جزء امور خانگی به حساب آمده و در ازای انجام آن مزدی دریافت نمیکرده است. با وقوع انقلاب صنعتی در اروپای غربی و تبدیل کارگاههای خانگی به کارخانه و گسترش نیروی ماشینی، تحولات اساسی در شکل و مفهوم کار به وجود آمد و فعالیت اقتصادی زن از خانه به کارخانه کشیده شد (جاراللهی، ۱۳۷۲: ۲۴۹). در اوایل قرن بیستم با وقوع جنگ جهانی اول تعداد زیادی از زنان در کارخانههای اسلحهسازی فرانسوی و انگلیسی به کار گمارده شدند تا جانشین مردانی شوند که به جبهههای جنگ اعزام شده بودند. دراین زمان دیگر تمایز نقشهای مردانه و زنانه فراموش شده بود. در دوران جنگ جهانی دوم نیز در انگلستان و ایالات متحده، به علت فعالیت زنان در کارخانههای نظامی بود که مردان توانستند در جبهههای جنگ به نبرد بپردازند.
با گذشت دو دهه پس از جنگ جهانی دوم، زنان همچنان در خدمت رفع نیازهای تولیدی جامعه و کارهای خانگی بودند. کشورهایی که در زمان جنگ از خدمات زنان در تولید و در ارتش استفاده میکردند، پس از جنگ به فکر رشد استعدادهای بالقوه زنان نبوده و زمانی که دیگر به آنها احتیاج نبود آنها را روانه خانه ساختند (میشل، ۱۳۷۲: ۱۱۷ ـ ۱۱۲). توجه بین المللی نسبت به حمایت از زنان از سال ۱۹۱۹ میلادی یعنی تاریخ انتشار اولین دیباچه اساسنامه سازمان بین المللی کار آغاز شده است و مفاد این دیباچه بعدها پایه و اساس تنظیم مقاوله نامههای متعدد بین المللی قرار گرفته است (کار، ۱۳۸۴ :۱۹۵). اصل عدم تبعیض در بند ۲ اعلامیه فیلادلفیا سال ۱۹۴۴ (که ضمیمه اساسنامه بین المللی کار میباشد) بدین ترتیب است: “کلیه افراد بشر صرف نظر از نژاد و عقیده و جنسیت حق دارند که ترقیات و پیشرفتهای مادی و معنوی خود را در عین آزادی و احترام با برخورداری از امنیت اقتصادی و تساوی احتمال موفقیت ارائه دهند”.
در سال ۱۹۴۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر با اشاره به تساوی حقوق زن و مرد در موارد مختلف بر تساوی مزد در برابر کار مساوی و حمایت از مادران تأکید کرده است. این اعلامیه در ماده ۲ خود اعلام میدارد: “هر کس میتواند بدون هیچ گونه تمایز مخصوصاً از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی و یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر از تمام حقوق و کلیه آزادیهایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده بهره مند گردد.” در همین ارتباط، به موجب ماده ۲۳، همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی در مقابل کار مساوی اجرت مساوی دریافت دارند (کار، ۱۳۸۴: ۱۹۷). مجمع عمومی ملل متحد در سال ۱۹۶۷ در اعلامیهای تحت عنوان اعلامیه رفع تبعیض از زنان، تساوی حقوق زنان را در حیات اقتصادی و اجتماعی و به ویژه عرصه بازار کار مورد تأکید قرار داد. در سال ۱۹۷۹ بر مبنای اعلامیه مزبور، کنوانسیونی تحت عنوان «مقاوله نامه رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» به تصویب رسید که براساس آن هر نوع تفاوت، محرومیت و محدودیت مبتنی بر جنسیت که نتیجه آن به خطر افتادن حقوق انسانی در مورد زنان بود، تبعیض محسوب میشد (عراقی، ۱۳۶۷: ۴۲۹ ـ۴۲۸).
از طرف دیگر، سازمان ملل متحد چندین کنفرانس جهانی را برای ترویج و تقویت حقوق زنان اختصاص داد. هدف تمامی این کنفرانسها، ارائه راهبردهایی جهت ایجاد برابری حقیقی میان زنان و مردان در تمامی عرصه ها و رفع کلیه جلوههای تبعیضآمیز در مورد آنان بود. برخی دیگر از معیارهای بین المللی مجموعا حاوی مقررات حمایتی دیگری است که به موجب آن زنان در عین قبول مسئولیتهای خانوادگی در امور اجتماعی و شغل خویش همانند مردان از حمایتهایی برخوردارند. ازجمله در چهارمین کنفرانس جهانی زنان در پکن در سال ۱۹۹۵ بر اهمیت اقدامات ضروری برای تأمین پیشرفت زنان تأکید شد و مشارکت همه جانبه آنان در فرایند توسعه، بهبود وضعیت آنها در جامعه و فراهم کردن امکانات فزاینده آموزشی برای آنان مورد تأکید مجدد قرار گرفت (لوین، ۱۳۷۷: ۶۳ـ۶۲). امروزه این اصل که زنان و مردان در تمامی جهات اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مساوی هستند در قوانین اساسی بسیاری از کشورها ذکر گردیده است. اصل تساوی حقوق زن و مرد در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، مشروط به رعایت موازین اسلامی ذکر گردیده و مورد تأکید واقع شده است.
۲-۳٫ پیشینه تجربی پژوهش
هدف از بررسی پیشینه تجربی تحقیق، آشنایی با تحقیقات انجام شده پیرامون موضوع مورد بررسی است. گرچه مطالعات و تحقیقات مربوط آسیب شناسی نقش زنان در جامعه از سابقه چندان زیادی برخوردار نیست، اما این مسئله در زمینه علوم مختلف مورد بررسی و پژوهش قرار دارد و بیشتر پژوهش های صورت گرفته در حوزه اشتغال زنان و … قرار دارد. در این بخش تحقیقات انجام شده در خصوص نقش زنان و تحول آن و پدیده اشتغال و تاثیر آن بر خانواده در دو قسمت پیشینه داخلی و پیشینه خارجی مطرح میشود.
۲-۳-۱٫ پیشینه داخلی
خواجهنوری و همکاران (۱۳۹۲)، در پژوهشی تحت عنوان جهانی شدن فرهنگی و نگرش مردان به نقش زنان به فرایند جهانیشدن فرهنگی و نگرش مردان به نقش زنان در جامعه پرداختهاند. در این پژوهش، ترکیبی از نظریه های گیدنز و رابرتسون به منزله چارچوبنظری استفاده شدهاست. پرسش اصلی این است که آیا جهانی شدن فرهنگی بر نگرش مردان به نقش زنان در شهر شیراز تاثیر گذاشته است؟ در صورت وجود ارتباط بین این دو متغیر، کدام مولفههای جهانیشدن فرهنگی بیشترین تاثیر را داشته اند؟ برای دستیابی به پاسخ این پرسش، از روش کمی و پیمایشی استفاده شده است. نتایج بیانگر آن بود که متغیرهای بازاندیشی، سبک زندگی ورزشی، سبک زندگی علمی ـ فرهنگی، آگاهی از جهانی شدن، و فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی با نگرش مدرن مردان به نقش زنان رابطه معنادار مثبت، ولی سبک زندگی سنتی و وسایل ارتباط جمعی داخلی رابطه منفی داشته اند.
متشرعی، نیسی و ارشدی (۱۳۹۲)، پژوهشی تحت عنوان «آزمون اثر غیرمستقیم تعارض کار-خانواده بر خشنودی زندگی- یک الگوی چند میانجیگر» انجام دادند. در این تحقیق سعی شده است با بهره گرفتن از یک رویکرد الگوی چند میانجیگری، اثر غیرمستقیم تعارض کار- خانواده بر خشنودی زندگی از طریق دو میانجیگر خشنودی شغلی و خشنودی خانواده به صورت همزمان مورد آزمون قرار گیرد. در این مطالعه سعی بر این بود که دو اندیشه کلی روشن گردد: اول اینکه تعارض کار- خانواده به صورت غیرمستقیم میتواند میزان کیفیت کلی زندگی فرد را متأثر سازد و دوم اینکه چگونگی کیفیت کلی خشنودی زندگی بستگی به خشنودی فرد از دو جنبه عمده زندگیش (کار و خانواده) دارد. با بهره گرفتن از آزمون الگوی چندمیانجیگر پریچر و هایز (۲۰۰۸)، میزان اثرات مستقیم و غیر مستقیم الگوی حاضر و معنیداری آماری آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. تحقیق حاضر در نهایت دو اندیشه کلی مطرح شده را تأیید کرد، ضمن آنکه اثرات غیرمستقیم خاص از طریق هر یک از دو متغیر میانجیگر الگوی مورد نظر را نیز مشخص کرد.
نعیمی و نظری و ثنایی ذاکر (۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و تعارض کار- خانواده با عملکرد شغلی کارکنان مرد متأهل» انجام دادند. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مرد متأهل شرکت ایدکو پرس بود. نمونهی آماری ۲۰۰ نفر بود که با بهره گرفتن از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. پژوهش با بهره گرفتن از پرسشنامه کیفیت زندگی کاری، پرسشنامه تعارض کار- خانواده و پرسشنامه عملکرد شغلی بود. نتایج نشان داد بین کیفیت زندگی کاری و عملکرد شغلی همبستگی مثبت و معنادار و بین تعارض کار- خانواده و عملکرد شغلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد و از میان ابعاد کیفیت زندگی کاری، متغیرهای «پرداخت منصفانه و کافی» و «توسعه قابلیتهای انسانی» بهعنوان یکی از مهمترین پیشبینیکنندههای عملکرد شغلی کارکنان است. میزان کیفیت زندگی کاری در طبقه کارشناس بیشتر از طبقه تکنیسین و کارگر بود و میزان تعارض کار- خانواده در طبقه شغلی کارگران بیشتر بود. بین عملکرد شغلی کارکنان تفاوت معناداری وجود نداشت.
جواهری و همکاران (۱۳۸۹)در پژوهشی با عنوان تحلیل اثرات اشتغال زنان بر کیفیت زندگی آنان، به این موضوع پرداختند که آیا وضعیت اشتغال زنان-شامل خصوصیات عینی شغل آنها و نگرشی که نسبت به وضعیت اشتغال خود (خشنودی شغلی) دارند، بر کیفیت زندگی آنان تأثیر دارد؟، یافتههای تحقیق نشان میدهد از بین معرفهای مختلفِ وضعیتِ شغلی؛ تنوع پذیری و تناسب شغل با مهارت و تخصص، با کیفیت زندگی رابطه مثبت دارد. در واقع افرادی که از وضعیت شغلی مناسبتری برخوردار هستند، کیفیت زندگی مناسبتری هم دارند. علاوه بر این، رابطه میان خشونت شغلی و کیفیت زندگی آنان تأیید شد.
محمدپور و بهمنی (۱۳۸۹)، در مطالعه ای با عنوان” زنان، پاساژ و مصرف نشانهها” به بررسی کیفی زیستجهان زنان در یکی از پاساژهای مجلل و بزرگ شیراز می پردازند، یافتههای این پژوهش نشان دادهاند که پاساژ صرفا مکان مصرف کالاهای متعارف نیست، بلکه فضایی نشانهشناختی و نمادی شده برای مصرف نشانهها، کیچها، مصرف تظاهری، پرسه زنی، هویتیابی، مقاومت و تمایز جنسیتی و دوستیابی است.
مهدوی و همکاران (۱۳۸۹) در مقاله خود تحت عنوان”بررسی جامعهشناختی تحصیلات زنان بر ارتباط انسانی در خانواده” بیان می کند که هدف این مقاله بررسی تاثیر تحصیلات زنان بر ارتباطات انسانی درون خانواده می باشد. جامعه آماری زنان تحصیلکرده , شاغل درآموزش و پرورش ناحیه ۴ساکن شهر کرج و حجم نمونه بود .نتایج حاصل ازیافته های تحقیق نشان داد: بین تحصیلات زن و ارتباطات انسانی، درخانواده رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
بهار، زارع (۱۳۸۸)، در تحقیقی تحت عنوان “سنخ بندی مد در تهران: با تاکید بر نحوه پوشش زنان”، این پژوهش مطالعه ای موردی و جامعه مورد مطالعه مراکز خرید مرتبط با پدیده مد است که ضمن ثبت و طبقه بندی صور گوناگون مد در این مکانها در قالب پرسشنامه نیز به مصاحبه با افراد می پردازیم. بدین منظور طبقه بندی از انواع نحوه پوشش لباس و همچنین مو از بسیار ساده تا آخرین مدهای روز انجام می شود و در این زمینه سه عامل مصرف کنندگان مد، توزیع کنندگان و جامعه را به عنوان عوامل موثر بر پدیده مد سنجش می کنیم. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ ضمن این که پدیده مد متاثر از جامعه جهانی است و توزیع کنندگان نیز به نحوی در نشر و گسترش آن تاثیر دارند، اما کنشگران اصلی در این حوزه مصرف کنندگان هستند که ضمن پذیرش آن تصرفاتی نیز به خصوص در نحوه کاربری و معنایی آن به عمل می آورند
ساروخانی و همکاران (۱۳۸۸) “اثرات اشتغال زنان بر خانواده (تحقیقی در بین زنان شاغل و متأهل وزارت کار و امور اجتماعی)”، روش تحقیق پیمایشی و اسنادی و آماری است و ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش پرسشنامه میباشد، در این تحقیق مشخص شد زنان شاغل در فصل تعطیلات برای نگهداری فرزندان محصل خود با مشکلاتی مواجه هستند و نیز شاغل بودن باعث کاهش بعد خانواده آنها می شود، همچنین اشتغال زنان بر مناسبات همسرداری آنها، آرمانهای تحصیلی در مورد فرزندانشان، تغذیه، اوقات فراغت و هرم قدرت خانواده (باعث افقیشدن هرم قدرت در خانواده) تأثیر گذاشته و نیز باعث سندرم تعجیل – تأخیر و فرسایش زودرس در زنان شاغل می شود و همچنین نشان داد بین میزان تحصیلات زنان شاغل و تعداد فرزندان آنها رابطه معکوس وجود دارد و نیز بین میزان قدرت تصمیم گیری زنان شاغل با سن آنها رابطه معناداری وجود ندارد.
رفعیتجاه (۱۳۸۷) در پژوهشی تحت عنوان “تأثیر موقعیت شغلی بر سبک زندگی زنان شاغل” بیان می کند که جهت شناخت پیامدهای فردی و اجتماعی اشتغال در زنان، تاثیر موقعیت اجتماعی و شغلی زنان را بر سبک زندگی آنان مورد بررسی و تبیین قرار دهیم، نتایج نشان داد زنانی که دارای موقعیت شغلی بالا بوده اند، نسبت به زنان ردههای شغلی پایین، سبک زندگی از مصرف گرایی به ویژه مصرف تظاهری و تجملی فاصله گرفته و توجه به جنبه های فایدهای و کاربردی کالاها بیشتر می شود. همچنین نتایج حاکی از آن است که سبک زندگی و الگوهای مصرف و در نتیجه تمایزهای هویتی زنان را نمی توان صرفا از روی موقعیت شغلی آنها شناخت بلکه باید تاثیر سایر عوامل فرهنگی از جمله جنسیت، تحصیلات و ارزشها و نگرشها را در شکل گیری هویت و سبک زندگی زنان مورد مطالعه قرار داد.