|
|
موضوع: "بدون موضوع"
درباره زمان انتقال مالکیت در بیع کلی فی الذمه دو دیدگاه وجود دارد ؛ برخی براین باورند که به مجرد وقوع بیع ، مالکیت به خریدار منتقل خواهد شد و برخی دگیر معتقدند که انتقال مالکیت بعد از بیع و باتاخیرصورت میگیرد چراکه منوط به تعیین (و به عقیده برخی دیگر ؛ منوط به تسلیم) است که در ادامه به بررسی این دو دیدگاه خواهیم پرداخت.
برخی از حقوق دانان براین عقیده اند که تملیک با وقوع عقد بیع صورت میگیرد و موضوع عقد بیع هریک ازانواع مبیع باشد تفاوتی ندارد وبه دیگر سخن ؛ موضوع عقد بیع اگر مال کلی فی الذمه هم باشد ، نیزبیع راتملیکی دانسته اند ، ولذا عین کلی میتواند از مصادیق عقد تملیکی باشد و دلیلی درباره اینکه آن را عقد عهدی تلقی کنیم وجود ندارد[۲۱۰] و به عقیده دسته ای دیگر ، آنان که بیع کلی فی الذمه را در زمره بیع عهدی تلقی نموده اند ؛ درحقیقت به اشتباه براین باورند که درزمان عقد بیع مالی وجود ندارد تا انتقال مالکیت صورت پذیرد چراکه تملیک درفقه به معنای تسلیط است فلذا بیع عین کلی فی الذمه و عین موجود درخارج ؛ هردو بیع تملیکی و مشمول تعریف ماده ۳۳۸ قانون مدنی خواهند بود[۲۱۱].
فقهای امامیه نیز که عقد بیع کلی فی الذمه راتملیکی قلمداد نموده اند و براین عقیده اند که مشتری مالک ما فی الذمه بایع خواهد شد وفروش عین کلی میتواند از مصادیق عقد تملیکی باشد ؛ در توجیه این نظر اینگونه گفته اند که کلی در عرف ؛ مالی است موجود و میتواند مورد خرید و فروش قرارگیرد و برفرض که حقیقت بیع تملیک باشد اما تملیک همیشه به معنی نقل ملک نخواهد بود بلکه ممکن است به معنی ایجاد ملکیت برای خریدارباشد وبه دیگر سخن ؛ ملکیت فعلی مبیع شرط صحت عقد بیع نیست[۲۱۲].
برخی دیگر از حقوق دانان نیز براین عقیده اند که دربیع مال کلی ؛ تملیک داخل در مفاد عقد نیست و بیع کلی فی الذمه را در جمله عقود عهدی دانسته اند و لذا با وقوع بیع ؛ مالکیت مبیع به عنوان یک شیء به مشتری منتقل نخواهد شد[۲۱۳].
درخصوص انتقال با تأخیر مالکیت دربیع کلی فی الذمه ؛ درحقوق ایران اختلاف دیدگاه وجود دارد چراکه به عقیده برخی انتقال مالکیت با تعیین و به نظر برخی دیگر با تسلیم انجام می شود و همچنین ممکن است که طرفین توافق نمایند که حتی بعد از تعیین یا تسلیم ، انتقال مالکیت تا انجام عملی یا حدوث امری به تأخیر بیافتد.
برخی از حقوق دانان براین باورند که باوقوع بیع کلی فی الذمه ؛ درحقیقت خریدار مالک چیزی نخواهد شد جزآنکه حق دارد از فروشنده بخواهد که فرد مبیع را تعیین وسپس تسلیم کندکه با تعیین آن ؛ خریدار میتواند ادعای مالکیت بر مال را داشته باشد و ماده ۳۳۸ قانون مدنی ایران را میتوان اینگونه توجیه نمود که منظور از تملیک عین به عوض معلوم ؛ تملیک ناشی از عقد بیع است ،هرچندکه بافاصله و باواسطه دخالت امر دیگری(تعیین)موجب انتقال مالکیت باشد ؛ بعبارت بهترباید گفت که عقد بیع در هرصورت به تملیک عین به عوض معلوم منتهی خواهد شد و در حقیقت اینگونه است که میتوان بیع مال کلی را از تعهد به فروش مال کلی متمایزکرد و آنچه که مسلم است حق عینی برای خریدار ، نسبت به فردی از افراد کلی ؛ پس از تعیین مصداق ایجاد می شود و تعیین مبیع ؛ ایفای تعهد ناشی از بیع است[۲۱۴].
درحقوق ایران درباره تعیین فردی ازافراد کالای کلی ؛ جهت ایجاد حق عینی برای خریدار نسبت به مبیع و انتقال مالکیت به معنی سلطه بر شیء مبیع ، برخی از حقوق دانان ؛ اراده دو طرف را لازم دانسته[۲۱۵] و برخی دیگر از اساتید حقوق پس از تعیین مصداق ؛ قائل به ایجاد حق عینی و انتقال مالکیت شده اند[۲۱۶].درباره اثر تعیین دربیع کلی فی الذمه هم باید گفت بنظر میرسد که به محض تشخیص و تعیین ؛ مشتری مالک مبیع خواهد شد و حتی بدون اذن بایع میتواند آن را قبض کند و لذا تلف شدن آن قبل از تسلیم برعهده بایع خواهد بود[۲۱۷].
از دیگر سو ؛ در حقوق ایران ، عده ای از حقوق دانان براین باورند که انتقال مالکیت دربیع کلی و ازجمله بیع کلی فی الذمه پس از تعیین فرد معین ازبین افراد کلی و تسلیم آن به طرف عقد صورت خواهد گرفت ؛ اما درعین حال این را نیز گفته اند که باکمی تسامح ، میتوان ماده ۳۳۸ قانون مدنی ایران را اینگونه توجیه کرد که منظور از تملیک عین به عوض معلوم ؛ تملیک ناشی از عقد بیع است هرچند که بافاصله و با واسطه دخالت تسلیم موجب انتقال مالکیت باشد ؛ به این معنا که عقد بیع در هرصورت منتهی به تملیک عین به عوض معلوم خواهد شد[۲۱۸] فلذا حق عینی برای خریدار نسبت به فردی از افراد مبیع کلی پس از تسلیم ایجاد می شود.البته باید گفت که برخی از فقها حالت اختصاص کالای کلی به مشتری رانه با تعیین و نه باتسلیم ؛ بلکه باتسلم وقبض دانسته و ازنظر ایشان تا آن هنگام که قبض صورت نگیرد ؛ مبیع معین شده را نمیتوان مختص مشتری دانست[۲۱۹]. درباره ماهیت حقوقی تسلیم فردی از افراد کلی فی الذمه نیز باید گفت که برخی از حقوق دانان تسلیم رابعنوان وفای به عهد و عمل حقوقی دانسته اند و برخی دیگر آن را واجد ماهیت قراردادی و برخی آن را واجد ماهیت ایقاع تلقی نموده اند[۲۲۰] اما به نظر میرسد که اقوی آن است که تسلیم را عمل مادی (واقعه حقوقی) تلقی نمائیم[۲۲۱].
فقیهان براین باورند که موضوع عقد بیع ؛ هریک ازانواع مبیع که باشد تفاوتی درانتقال مالکیت ندارد و به دیگر سخن ؛ موضوع عقد بیع ، اگرمال کلی فی الذمه باشد نیز بیع را تملیکی دانسته اند ولذا بر اساس این دیدگاه ؛ عین کلی میتواند از مصادیق عقد تملیکی باشد و موجبی برای تلقی نمودن آن به عنوان عقد عهدی وجود ندارد[۲۲۲] و البته با نگاهی به قانون مدنی ایران بنظر میرسد که درپذیرفتن مالکیت ما فی الذمه ، تملیک ذمه را آنطور که فقهاء پذیرفته اند ، قبول نموده است چراکه ماده ۳۳۸ قانون مدنی ایران درمقام تعریف بیع ؛ آنرابطور مطلق (نسبت به انواع مبیع) تملیکی محسوب و بند ۱ ماده ۳۶۲ همین قانون نیز به طور مطلق درباره یکی ازآثار بیع مقرر نموده است که «به مجرد وقوع بیع ، مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن می شود.»
مبحث دوم : انتقال مالکیت دربیع مال آینده
بادقت در مباحث مطرح شده درخصوص انتقال مالکیت کالای آینده چنین برمی آید که مال آینده ؛ اغلب در قالب محصولات کشاورزی و یاکالای ساخت بشر بررسی شده است. موضوع بیع مال آینده نه تنها شامل حالتی از کلی فی الذمه بامصادیق متعدد (که درآینده ایجاد می شود) خواهد بود بلکه شامل کالایی است که باید به صورت انحصاری برای خریدارساخته شود که ممکن است منقول یا غیرمنقول باشد.
مالکیت ؛ دربیع مال آینده ای که باید برای خریدارساخته شود ، زمانی به خریدار منتقل خواهدشد که کالا بطورکامل ساخته شود اما طرفین میتوانند اینگونه توافق نمایند که مالکیت به تدریج و در طی مراحل ساخت یا نصب قطعات کالا منتقل گردد.
۲-۲۵٫ عوامل به وجودآورنده فراشناخت
اسکرا و مشمن، معتقدند که سه عامل یادگیری های فرهنگی، ساخت فردی و تعامل همگنان در ایجاد و پایه گذاری نظریه های فراشناخت فرد دخالت دارند. نظریه های فراشناختی از درونی شدن فرهنگ ازطریق یادگیری اجتماعی، ساخته میشوند. مفاهیم مشترک اجتماعی از طریق تجربه غیررسمی و آموزش رسمی به فراگیران انتقال داده میشوند. بارزترین نوع یادگیری فرهنگی، آموزش مستقیم طرز استفاده از مهارت های فراشناختی و هماهنگ سازی این مهارت ها به فراگیران است. مانند برنامه ای که هدف آن افزایش دانش فراشناختی شرطی، فرآیندی و خبری در مورد خواندن باشد. علاوه بر یادگیری های فرهنگی که تحت تاثیر آموزش و پرورش رسمی و غیررسمی است، خود افراد نیز ساختارها یا سازمان های شخصی را بنا میکنند.مهارت ها و راهبردهای شناختی خود را توسعه و دانش فراشناختی خود را منظم کنند و نیز بتوانند شرایطی را به وجود آورند تا یادگیرنده ای راهبردی شوند. تعامل همگنان شامل فرآیندی دارای سازماندهی اجتماعی است که از انتقال فرهنگی و سازمان فردی متمایز است. این افراد دارای سطح مشابه شناخت هستند که تعامل با آنان باعث افزایش عملکرد فرد در تکالیف شناختی می شود (اسکرا و مشمن(۱۹۹۵) به نقل از صادقی و محتشمی،۱۳۸۹).
۲-۲۶٫ راهبردهای شناختی
راهبرد (استراتژی) به یک نقشه کلی یا مجموعه ای عملیات که برای رسیدن به هدف معینی طرح ریزی شده گفته می شود. اصطلاح دیگر وابسته به راهبرد، تاکتیک است. تاکتیک به یک فن یا تکنیک خاصی گفته می شود که در خدمت استراتژی قرار دارد. اصطلاح شناخت به فرایندهای درونی ذهنی یا راه هایی که در آن ها اطلاعات پردازش می شود. یعنی راه هایی که ما به وسیله آن ها اطلاعات را مورد توجه قرار میدهیم، آن ها را تشخیص میدهیم و به رمز در می آوریم و در حافظه ذخیره سازی میکنیم و هر وقت که نیاز داشتیم آن ها را از حافظه فرا می خوانیم و مورد استفاده قرار میدهیم، گفته می شود ( ساوجی پاکدامن، ۱۳۷۹). از آنجایی که شناخت به فرآیندهایی اشاره دارد که افراد به کمک آن ها یاد می گیرند، فکر میکنند و به یاد می آورند. هر تدبیری که یادگیرنده به این منظور به کار میگیرد ” راهبرد یا استراتژی ” نام دارد.
بنا به تعریف فوق، راهبرد شناختی به هر گونه رفتار، اندیشه، یا عمل گفته می شود که یادگیرنده در ضمن یادگیری مورد استفاده قرار میدهد و هدف آن کمک به فراگیری، سازماندهی و ذخیره سازی دانش ها و مهارت ها و نیز سهولت بهره برداری از آن ها در آینده است (واینستاین[۸۱] و هیوم[۸۲](۱۹۸۸)، به نقل از سیف، ۱۳۸۰). راهبردهای شناختی ابزار یادگیری هستند که شامل ” تکرار و مرور[۸۳]“، “بسط و گسترش[۸۴]” و” سازماندهی[۸۵]” است. لفرانسوا[۸۶](۱۹۹۷) در تمایز بین راهبردها یا مهارت های شناختی و فراشناختی توضیحات زیر را ارائه داده است: من تصمیم می گیرم که معانی اصطلاحات مربوط به آموزش و پرورش علوم شناخت جدید را بیاموزم. (انتخاب هدفی که فکر می کنم از عهده آن برمی آیم، یک تجربه فراشناخت است). به مطالعه مورد نظر می پردازم (فعالیت شناختی). بعد از خواندن چند سطر مکث می کنم، احساس مبهمی از این که چیزی را نفهمیده ام به من دست میدهد (تجربه فراشناخت). آن دو سطر را دوباره می خوانم (فعالیت شناختی). حال احساس می کنم که دارم می فهمم (فراشناخت). به خواندن ادامه می دهم، و به هر تعریفی که بر می خورم یکی دو بار آن را برای خودم تکرار می کنم (مرور ذهنی یک راهبرد شناختی). احساسی به من دست میدهد حاکی از اینکه دارم یاد می گیرم (تجربه فراشناخت). کارم را به پایان می رسانم، به هر یک از اصطلاحات نگاه می کنم و به آرامی تعریف آن را تکرار می کنم (شناخت). از اینکه مطالب را می فهمم و تا امتحان فردا آن ها را به یاد خواهم داشت احساس رضایت می کنم (فراشناخت)، (به نقل از آقازاده و احدیان، ۱۳۷۷).
بنابرین بر طبق نظر فلاول (۱۹۸۲، به نقل از گارنر[۸۷]، ۱۹۸۸) روابط متقابلی بین عناصر فراشناختی وجود دارد. به نظر میرسد که دانش فراشناختی، تجربه فراشناختی و رفتار فراشناختی طی دوره انجام تکلیف شناختی، اطلاعاتی برای یکدیگر فراهم میکنند و همدیگر را فرا می خوانند. دانش فراشناختی پایه ای برای تجربه فراشناختی است که به نوبه خود استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی را افزایش میدهد. همچنین تجربه فراشناختی میتواند بازبینی دانش فراشناختی را ارتقاء دهد و تجربه های فراشناختی بیشتری را فراهم کند. استفاده از راهبردهای فراشناختی میتواند هم استفاده از راهبردهای شناختی و هم بازبینی دانش فراشناختی را تحریک کند و استفاده از راهبردهای شناختی میتواند تجربه فراشناختی را ایجاد کند.
۲-۲٫ جدول روابط متقابل بین عناصر فراشناخت
تجربه فراشناختی اهداف فراشناختی
استفاده از راهبردها دانش فراشناختی
در بحث از تمایز راهبردهای شناختی و فراشناختی نظر اغلب محققان و در درجه اول فلاول بر این است که آنچه بین این دو راهبرد تفاوت و تمایز ایجاد میکند، تفاوت در چگونگی استفاده از اطلاعات است. راهبردهای فراشناختی فرایندهای متوالی هستند که شخص برای کنترل فعالیت های شناختی و برای اطمینان از دستیابی به یک هدف شناختی مورد استفاده قرار میدهد. این فرآیندها به شخص در تنظیم، هدایت یادگیری، برنامه ریزی، نظارت بر فعالیت های شناختی و همچنین در وارسی آن فعالیت ها کمک میکند. در حالی که راهبردهای شناختی برای کمک به فرد در دستیابی به یک هدف معین مورد استفاده قرار میگیرد (مصرآبادی، ۱۳۸۰).
۲-۲۷٫ راهبردهای فراشناختی
همان طور که اشاره شد، راهبردهای شناختی، راه های یادگیری هستند. در مقایسه با آن ها، راهبردهای فراشناختی تدابیری هستند برای نظارت بر راهبردهای شناختی و هدایت آن ها. دمبو (۱۹۹۴) در مقایسه این دو نوع راهبرد گفته است:
بر حسب نظام خبر پردازی، راهبردهای شناختی به ما کمک میکنند تا اطلاعات تازه را به منظور پیوند دادن با اطلاعاتی که میدانیم و برای ذخیره سازی در حافظه دراز مدت آماده سازیم. راهبردهای شناختی اعمال را کنترل میکنند و به آن ها جهت میدهند. به سخنی دیگر، می توان به یادگیرندگان راهبردهای شناختی زیادی را آموزش داد، اما اگر آنان از مهارت های فراشناختی لازم که میگوید در یک موقعیت کدام راهبرد یا استراتژی شناختی مورد استفاده قرار گیرد و چه وقت باید تغییر استراتژی داد، بی بهره باشند هرگز یاد گیرندگان موفقی نخواهند شد. بنابرین، راهبردهای شناختی و فراشناختی باید با هم کار کنند (به نقل از سیف، ۱۳۸۰).
فلاول (۱۹۷۹) نیز راهبردهای شناختی و فراشناختی را با هم مقایسه کرده و در این باره گفته است که یادگیرندگان ماهر راهبردهای شناختی را به خدمت می گیرند تا به پیشرفت شناختی دست یابند و از راهبردهای فراشناختی استفاده میکنند تا بر آن پیشرفت نظارت و کنترل داشته باشند.
قانون جدید تکلیف تعدد جرائم موجب حد و تعزیر و قصاص و تعزیر را هم مشخص کرده و در این زمینه ماده ۱۳۴ اورده است:« در تعدد جرایم موجب حد، ونیز جرائم موجب قصاص و تعزیر مجازاتها جمع خواهد شد مگر حد یا قصاص، سالب حیات و تعزیر، حق الناس یا تعزیر معین شرعی باشد و موجب تأخیر اجرای حد نشود که در این صورت ابتدا تعزیر اجرا میگردد.»
گفتار دوم: تکرار جرم در حدود
لایحه جدید بر خلاف قانون سال ۱۳۷۰ در کلیات قانون به بیان حکم تکرار جرایم موجب حد پرداخته است.
بند اول : تکرار حدود در قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰
بر اساس ماده ۸۹ قانون مورد بحث :«تکرار زنا قبل از اجرای حد در صورتی که مجازاتها از یک نوع باشد موجب تکرار حد نمی شود ولی در صورتی که مجازاتها از یک نوع نباشد مانند آن که بعضی از آن ها موجب جلد بوده و بعضی دیگر موجب رجم باشد، قبل از رجم زانی حد جلد بر او جاری می شود.» به نظر میرسد این ماده در بیان حکم تعدد جرم میباشد، و هدف مقنن از بیان لفظ تکرار در صدر ماده بیان حکم تکرار نیست. ماده ۹۰:« هرگاه زن یا مردی چند بار زنا کند و بعد از هر بار حد بر او جاری شود در مرتبه چهارم کشته می شود.» درخصوص ماده فوق باید گفت اگر فرد محصن مرتکب زنا شود حد رجم بر وی جاری می شود و اجرای قاعده ی تکرار جرم در این جایگاه منتفی است؛ ولی اگر مرتکب زنا غیر محصن باشد حد جلد بر او جاری می شود. چنان چه مجدداً مرتکب زنا شود مجازات وی همان حد جلد است اما اگر برای بار سوم مرتکب زنا شود بین فقها در قتل وی در مرتبه ی سوم، چهارم یا پنجم اختلاف نظر است. قانون گذار در تدوین قانون مجازات اسلامی قتل مرتکب زنا پس از سه بار اجرای حد و در مرتبه ی چهارم را مورد پذیرش قرار داده است. حکم لواط در مادهی۱۱۰ قانون سال ۱۳۷۰ بیان شده است و بر اساس آن فاعل و مفعول هر دو به قتل خواهند رسید و جایی برای بحث در خصوص تکرار جرم باقی نخواهد ماند. ماده۱۰۹ فاعل و مفعول لواط هر دو محکوم به حد خواهند شد. ماده ۱۱۰ حد لواط در صورت دخول قتل است و کیفیت نوع آن در اختیار حاکم شرع است. ماده ۱۳۱ حکم تکرار مساحقه را بیان نموده:«هرگاه مساحقه سه بار تکرار شود و بعد از هر بار حد اجرا گردد در مرتبه ی چهارم حد آن قتل است.» قانون مجازات اسلامی در رابطه با تکرار جرم قوادی حکم خاصی را بیان نکرده است. حکم تکرار قذف در ماده ۱۵۷ تصریح شده است: «هرگاه کسی چند بار اشخاص را قذف کند و بعد از هر بار حد بر او جاری شود در مرتبه چهارم کشته می شود.» ماده ۱۲۰- حد سرقت به شرح زیر است: الف- در مرتبه ی اول قطع چهار انگشت دست راست سارق از انتهای آن به طوری که انگشت شست و کف دست او باقی بماند. ب- در مرتبه ی دوم، قطع پای چپ سارق از پایین برآمدگی به نحوی که نصف قدم و مقداری از محل مسح او باقی بماند. ج- در مرتبه ی سوم حبس ابد. د- در مرتبه ی چهارم اعدام، ولو سرقت در زندان باشد
بند دوم: تکرار حدود در لایحه قانون مجازات اسلامی
لایحه جدید بر خلاف قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۷۰ که در بخش کلیات اشارهای به حدود نکرده بود در ماده ۱۳۵ که در بیان کلیات قانون است به بیان حکم تکرار جرایم موجب حد پرداخته است. این ماده به طور کلی برای تکرار جرم در حدود مجازات اعدام در مرتبه چهارم را مورد حکم قرار داده است. ماده ۱- ۳ هرگاه کسی سه بار مرتکب یک نوع جرم موجب حد شود و هر بار حد آن جرم بر او جاری گردد، حد وی در مرتبه ی چهارم اعدام است. مقنن با انشاء این ماده، به نسخ ماده ۱۷۹ قانون سابق پرداخته است. بر اساس قانون سابق شرب مسکر پس از دو بار اجرای حد در مرتبه ی سوم مشمول تکرار جرم است. مطابق ماده ۲۳۳ قانون جدید حد لواط در مرتبه ی اول برای مفعول اعدام است چه دارای شرایط احصان باشد یا نباشد. بنابرین فرض تکرار جرم برای مفعول ممکن نیست. برای فاعل نیز دو فرض وجود دارد:
-
- وجود شرایط احصان، وجود عنف یا اکراه، که مجازات فاعل در این حالت اعدام است و تکرار جرم برای وی مفروض نمی باشد.
- در صورتی که فاعل غیر محصن باشد و هم چنین عدم وجود عنف و اکراه که در این صورت مجازات وی صد ضربه شلاق است و طبق ماده ۱۳۵ در چهارمین مرتبه اعدام خواهد شد.
نتیجه گیری
تعدد و تکرار جرم به علت تهدید و خطرات خاصی که برای جامعه به همراه دارد همیشه مورد نظر قانون گذاران قرار گرفته است. و از ابتدای تصویب قوانین کیفری تا کنون جهت پیشگیری از این حالات تدابیر خاصی درتنظیم قوانین و مقررات در نظر گرفته شده که تشدید مجازات یکی از این تدابیر است. قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۷۰ از ماده ۴۶ تا ۴۸ به موضوع تعدد و تکرار جرم اشاره کردهاست. مقررات لایحه جدید در مواد۱۳۰ تا ۱۳۸ در خصوص تعدد و تکرار جرم در مقایسه با قانون سابق به طور اساسی تغییر یافته است. لایحه جدید در مقررات تعدد جرم علاوه بر جرایم تعزیری جرایم غیر تعزیری را نیز مورد توجه قرار داده است، و در راستای فردی کردن مجازاتها و تناسب میزان مجازات با جرم ارتکابی، جهت تعیین مجازات تعداد جرایم را لحاظ نموده و با اعمال قاعده ی عدم جمع مجازات ها، مجازات اشد را به موقع اجرا میگذارد؛ در این قانون قاعده ی جمع مجازاتها تنها در جرایم حدی و تعزیری درجه ی هفت و هشت اجرا خواهد شد. در صورت وجود جهات تخفیف بر خلاف قانون سال ۱۳۷۰ هم محدوده ی تقلیل مجازات را (همانند تشدید در علل مشدده ی جرم) مشخص و معین کردهاست.که این امر نشان دهنده ی اقبال بیشتر مقنن از اصل قانونی بودن مجازاتها است. در قانون جدید تکرار جرم موقت مورد پذیرش قرار گرفته است (این در حالی است که در قانون سابق مقنن به تکرار جرم دائم پایبند بود) و تنها تعزیرات درجه ی یک تا شش مشمول تکرار جرم میباشند و برخلاف قانون سابق شرط تحقق تکرار جرم محکومیت قطعی به جرم تعزیری درجه ی یک تا شش است و لزومی به اجرای مجازات نیست. در نهایت این که قانون اخیر تکرار جرم موجب حد را در مرتبه ی چهارم داخل در قواعد تکرار میداند. بنابرین، قانون جدید با تعیین حدود تشدید تکرار و تعدد اصل قانونی بودن مجازات را که در قانون سابق در بسیاری از موارد نادیده انگاشته شده بود، مورد توجه قرار داده و هم چنین مبنای تشدید مجازات را با هدف متناسب کردن میزان مجازات با درجه ی مجرمیت، اصل فردی کردن مجازاتها قرار داده است و به طور کلی رویکرد قانون جدید در تدوین مقررات به نفع متهم میباشد. شایان ذکر است که لایحه قانون مجازات اسلامی به تبعیت از قانون سال ۱۳۷۰ رفتار واحد شامل عناوین متعدده جرم را مشمول قاعده تعدد معنوی میداند و مجازات اشد را در این موارد پیشبینی نموده است.
منابع مأخذ
۱-ابوالقاسم جعفر بن حسن المحقق الحقی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و حرام، تعلیق و تحقیق عبدالحسین محمد علی بقال، مؤسسه ی المعارف الاسلامیه ۱۴۱۵ ه.ق
مک ما نیز (۲۰۰۲)، علائم و نشانه های اختلال در توانایی دیداری – فضایی را به شرح زیر مطرح کردهاست:
۱- از دست دادن هماهنگی و تعادل (دست و پا چلفتی) ۲- دشواری در یادگیری جهت ها (راست و چپ) ۳- معکوس کردن کلمات یا اعداد در هنگام نوشتن یا کپی کردن ۴- اشکال در فعالیت هایی که دارای ریتم هستند ۵- خوب نبودن در ورزش ها ۶- ناتوانی در دنبال کردن خط اصلی در هنگام انجام تکلیف ۷- استفاده نکردن از دست غیرغالب برای حمایت از نوشتن و کپی کردن ۸- چرخاندن بدن هنگام نوشتن یا کپی کردن.
افراد با اختلال یادگیری غیرکلامی و درخودماندگی سطح بالا در شناخت محدوده و گستره بدنشان در فضا، مشکل دارند. بواسطه این اختلال آن ها از محل آغاز و پایان بدن خود به طور کامل آگاه نیستند. این اختلال ادراکی به ویژه در حوزه های پردازش دیداری – فضایی شدت مییابد (شاهبداغی، ۱۳۹۰).
اوزونوف[۴۱] (۲۰۰۰)، عنوان کرد که بخش هایی از نیمکره راست مغز نقش اساسی در پردازش اطلاعات فضایی، شامل شناسایی و تمرکز بر اشیا، چرخش ذهنی تصویرسازی ذهنی، ساخت دیداری – فضایی و حافظه دیداری و فضایی دارد (آدامز، ۲۰۰۸؛ ترجمه ی موسوی، ۱۳۸۸).
یکی از ویژگی هایی که به سادگی در کودکان با اختلال یادگیری غیرکلامی مشاهده می شود، هوشبهر کلامی بالاتر از هوشبهر عملی در مقایسه های هوشی است (رورک، دیتریچ و یانگ، ۱۹۷۳؛ جانسون، ۱۹۸۷؛ وینتروب و میسولام، ۱۹۸۳). این یافته از وجود تفاوت معنادار بین تواناییهای کلامی (تواناییهای شناختی – زبانی) و تواناییهای غیرکلامی ( تواناییهای شناختی فضایی – دیداری) در این کودکان حکایت میکند. اختلافی در حدود ۱۰ نمره و بیشتر میتواند نشان دهنده ی تفاوت معنادار بین هوشبهر کلامی و عملی باشد ( دیمتروسکی و همکاران، ۱۹۹۸؛ مک دونوف – ریان[۴۲] و همکاران، ۲۰۰۲؛ شهیم، ۱۳۸۶).
مشکلات ادراک دیداری، پردازش دیداری و توانایی شناختی دیداری – فضایی از بارزترین مشخصه های کودکان با اختلال یادگیری غیر کلامی است. این کودکان نارسایی زیادی در تکالیف دشواری که به پردازش دیداری یا تواناییهای دیداری – فضایی نیاز دارند، از خود نشان میدهند (دنکلیگ[۴۳]۲۰۰۰؛ هارون رشیدی ۱۳۸۹).
از آنجایی که یکی از ویژگی های بارز اختلال یادگیری غیرکلامی، دارا بودن دامنه ی زیادی از مشکلات اجتماعی است. چون تعداد زیادی از تعاملات و ارتباطات اجتماعی نیازمند تواناییهای غیرکلامی همچون زبان حرکتی، حالات چهره و آهنگ صدا است. در نتیجه این مشکلات باعث اختلال در فرایند پردازش دیداری و ادراک دیداری – فضایی این کودکان می شود (سیمرود کلیک و هند[۴۴]، ۱۹۹۰؛ لودوینگ[۴۵]، ۲۰۰۴؛ شهیم، ۱۳۸۶).
نقایص در توانایی دیداری – فضایی باعث نقایصی در کشف جهان پیرامون در کودکان با اختلال یادگیری غیرکلامی می شود که این مسئله کاهش درک و فهم آن ها از جهان پیرامون خود را به دنبال دارد. این کودکان ترجیح میدهند جهان پیرامون خود را شنیداری و یا پرسیدن سوالات کلامی کشف و جستجو کنند. و به طور کلی عملکرد کودکان با اختلال یادگیری غیرکلامی در بازشناسی کلمات و املاء (هجی کردن) بهتر از ریاضیات است. علت آن هم این است که نسب به خواندن وهجی کردن وابستگی بیشتری به مفاهیم و تواناییهای دیداری – فضایی دارد (رومن، ۱۹۹۸؛ کاتز و همکاران، ۲۰۰۲؛ مواینار-کلامپر، ۲۰۰۲ به نقل ازهارون رشیدی، ۱۳۸۹).
دمیترسکو[۴۶] (۲۰۰۵) در تحقیقی تفاوت های نیمرخ عصب شناختی کودکان با درخودماندگی با عملکرد بالا و کودکان با اختلال یادگیری غیرکلامی را بررسی کرد. نتایج نشان داد که گروه با درخودماندگی با عملکرد بالا در تواناییهای دیداری – فضایی و ساختاری دیداری بهتر از گروه با اختلال یادگیری غیرکلامی عمل کردند. و همچنین هر دو گروه ضعف های کلی درحوزه های غیرکلامی از خود نشان دادند.
نتایج مطالعه گانتر[۴۷] (۲۰۰۲) از برخی نقایص پیشبینی شده در افراد درخودماندگی با عملکرد بالا بر اساس نیمرخ اختلال یادگیری غیرکلامی حمایت میکند که شامل الگویی از نقایص غیرکلامی، دیداری – فضایی با وجود مهارت هایی در حافظه کلامی و پردازش کلامی سالم، دشواری هایی در درک طنز، آسیب جدی در زبان و حافظه آسیب دیده برای الگوهای پیچیده و مفهومی است. همچنین نتیجه گرفتند که الگوی رورک از اختلال یادگیری غیرکلامی اساسی برای سازماندهی بسیاری از ویژگی های درخودماندگی با عملکرد بالا فراهم میکند.
مطالعه مقایسه ی گروهی از کودکان مبتلا به اختلال فراگیر رشد و گروه کودکان عادی، نشان داد که توانایی تکمیل دیداری اشکال تا حدی مسدود شده بود و زمانی که اشکال پیچیده شدند، این مشکل افزایش یافت (دویت[۴۸] و همکاران، ۲۰۰۷).
در بررسی تفاوت های میان اختلال یادگیری غیرکلامی و سایر اختلالات یادگیری، رورک و هارنادک[۴۹] در سال ۱۹۹۴ روایی افتراقی اصول شناسایی ویژگی های عصب روانشناختی اختلال یادگیری غیرکلامی را بررسی کردند، نتایج نشان داد که ویژگی های عصب شناختی یادگیری غیرکلامی شامل نقایصی در تواناییهای دیداری – ادراکی – سازمانی، هماهنگی روانی حرکتی و مهارت های حرکتی – ادراکی – لمسی، ۹۵ درصد از گروه اختلال یادگیری غیرکلامی را از گروه اختلال یادگیری کلامی و گروه کنترل متمایز کرد. با وجود شناسایی درخودماندگی با عملکرد بالا به عنوان اختلال نیمکره راست با نقایص بالقوه در تواناییهای غیرکلامی، کلین و رورک در سال ۱۹۹۵ با بهره گرفتن از اختلال یادگیری غیرکلامی به عنوان یک الگوی عصب روانشناختی، توانستند تا افراد آسپرگر را از افراد درخودماندگی با عملکرد بالا متمایز کنند. آن ها ۱۹ فرد درخودمانده با عملکرد بالا را با ۲۱ فرد اختلال آسپرگر بررسی کردند، نتایج نشان داد که گروه آسپرگر دارای هوشبهر کلامی بالاتر و هوشبهر عملی پایین تری بودند. اما هیچ تفاوت معنی داری در هوشبهر کلامی و عملی گروه درخودمانده با عملکرد بالا وجود نداشت. همچنین آن ها تشابه بالایی در ویژگی های نیمرخ اختلال یادگیری غیرکلامی در افراد گروه آسپرگر پیدا کردند، در مقایسه فقط یک فرد از گروه درخودمانده با عملکرد بالا نیمرخ اختلال یادگیری غیرکلامی را نشان داد.
در این بررسی متخصصان یافتند که افراد با نشانگان آسپرگر در چند زمینه نقایص اختلال یادگیری غیرکلامی را داشتند که شامل نقص در مهارت های حرکتی ریز و درشت، یکپارچه سازی حرکتی – دیداری، ادراک دیداری – فضایی، تشکیل مفهوم غیرکلامی و حافظه دیداری است.
-
- – World Intellectual Property Organization, What is Intellectual Property? Geneva: WIPO Publication, 2000, p. 2. ↑
-
- – ستوده ی تهرانی، حسن- حقوق تجارت- نشر دادگستر- ج ۱- تهران- ۱۳۷۶- صص ۸۴- ۸۵٫ ↑
-
- – در فارسی از آن، تحت عنوان حق ثبت اختراعات یاد می شود که کاملاً وافی مقصود نیست. (Patent) ↑
-
- – Trademarks ↑
-
- – Industrial Designs ↑
-
- – Geographical Indications ↑
-
- – Literary and Artistic Property ↑
-
- – این عبارت، طی واژه های گوناگونی چون حق نسخه برداری، حق مؤلف یا حق تکثیر استعمال شده که هیچ یک، وافی مقصود به طور کامل نیستند. ↑
-
- – Blakeney, Micheal, Trade Related Aspects of Intellectual Property Rights: A Concise Guide to the TRIPS Agreement, London: Sweet & Maxwell, 1996, p. 10 ↑
-
- – ذاکریان، حسن- درآمدی بر حمایت از اختراعات بیوتکنولوژی- انتشارات میر عماد- تهران – ۱۳۸۱- ص ۲٫ ↑
-
- – Williams, Karen, Intellectual Property Rights Protection, Dissertation in Shefield University, 1991, p. 3 ↑
-
- – نوروزی، علیرضا- حقوق مالکیت فکری- نشر چاپار- تهران-۱۳۸۱- ص ۱۹٫ ↑
-
- – Arpad Begsch ↑
-
- – این عبارت روی گنبد بنای سازمان جهانی مالکیت معنوی در ژنو به ۶۱ زبان زنده ی دنیا از جمله فارسی نوشته شده است. ↑
-
- – Stern, R, Intellectual Property, in Finger and Olechowsk (eds). The Uruguay Round: A Hand Book on Multilateral Trade Negotiations, Washington D.C: The World Bank, 1987, p. 203. ↑
-
- – Bradley, A.J., Intellectual Property Rights, Investment and Trade in Services in the Uruguay Round: Laying the Foundation, Standard Journal of International Law, Vol. 23, 1987, p. 65. ↑
-
- – پاکدامن، رضا، رفتار ویزه با کشور های در حال توسعه در نظام حقوقی سازمان جهانی تجارت- مؤسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی- تهران- ۱۳۷۹- ص ۶۶٫ ↑
-
- – Albert Einstein ↑
-
- – Idris, Kamil, Intellectual Property, A power Tool for Economic Growth, Geneva: WIPO, 200, p. 1. ↑
-
- – Das, Bhagirah Lal, The WTO Agreements: Deficiencies, Imbalances and Required Change, London: zed Books Ltd., 1998, p.6. ↑
-
- – نوروزی- پیشین- ص ۱۵۷٫ ↑
-
- – مرکز تجارت بین الملل- راهنمای تجاری دور اروگوئه- مؤسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی- تهران- ۱۳۷۵- ص ۴۲۵٫ ↑
-
- – OP. Cit, Das, Bhagirath Lal, p.2. ↑
-
- – Ibid, p. 3. ↑
-
- مرکز تجارت بین الملل- پیشین- ص ۴۲۶ ↑
-
- – Pollaud- Dulian (2005), p. 83, n. 105. ↑
-
- – Ibid., p. 84, n, 106. ↑
-
- – colombet (1997),p. 25, n.21. ↑
-
-
- – برای ملاحظه قانون و آیین نامه اجرایی، ر.ک: انجمن شرکت های انفورماتیک ایران ( مرداد ۱۳۸۳). ↑
-
- – Inrerfaces. ↑
-
- – Vivant (2003), pp. 848a851. ↑
-
- – Ibid., pp. 843-848. ↑
-
- – agreement on trade – Related Aspects of Intellectual property Rights (IRIPs). ↑
-
- – قانون مالکیت فکری فرانسه و آلمان ( ۱۳۸۴)، ص ۲۹٫ ↑
-
- – Wipo copyright Treaty (WCT) ↑
-
- – گرباود،الفبای حقوق گردآورنده،مترجم غلامرضا لایقی، بی نشر، تهران، ۱۳۸۰، ص ۱۱۱٫ ↑
-
- – گرباود ،پیشین، ص ۱۱۶٫ ↑
-
- – همان، ص ۱۱۷٫ ↑
-
- – Vivant (2003),p.824. ↑
-
- – Pollaud- Dulian (2005),pp.874 et 875,n. 1494. ↑
-
- – Pollaud – Dulian (2005),p.114,n. 149. ↑
-
- – برخی حقوق دانان عدم توجه قوانین ایران به سایر شرایط سلبی را مورد انتقاد قرار دادهاند. ↑
-
- – قانون مالکیت فکری فرانسه و آلمان ( ۱۳۸۴)، ص ۳۱٫ ↑
-
- – Vivant ( 2004), pp.85-86. ↑
-
- – Pollaud- Dulian (2005),p.120,n.150 ↑
-
- – Ibid. ↑
-
- – قانون مالکیت فکری فرانسه و آلمان، پیشین. ↑
-
- – Pollaud- Dulian (2005),p. 114,n.150. ↑
-
- – Hart & Fazzani (2004), pp. 149- 150. ↑
-
- – صفائی،سید حسین ،حقوق مدنی وحقوق تطبیقی،نشرمیزان ،تهران ۱۳۷۵، ص ۶۲- ۹۱؛ بویژه ص ۷۳، در حقوق آلمان برای بیان مفهوم اصالت از عبارت منحصربه فرد بودن استفاده شده است. قسمت دوم ماده ۲ قانون مالکیت ادبی و هنری آلمان مقرر میدارد:« از نظر این قانون فقط آفرینشهای فکری منحصربه فرد در حکم اثر هستند».لزوم اصالت در ماده ۳ همان قانون راجع به اقتباس با عبارت « منحصربه فرد بودن» تکرار شده، است. قانون مالکیت فکری فرانسه و آلمان ( ۱۳۸۴) ، ص ۱۲۴٫ ↑
-
- – Cass. Civ. Lch. (2 May 1989), op . cit., p.15. ↑
-
- – Colombet (1997), p.27, n. 32. ↑
-
- – در این خصوص ماده ۲قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم افزارهای رایانه ای مصوب سال ۱۳۷۹ امکان اختراع بودن نرم افزار را پیش کردهاست. ↑
-
- – Colombet (1997),p. 28, n. 33. ↑
-
- – بند ب قسمت دوم ماده۲، قانون مالکیت فکری آلمان، طرحهای مربوط به آثار هنرهای زیبا، شامل آثار معماری و هنرهای تجسمی را همانند خود این آثار مورد حمایت قرار داده است.قانون مالکیت فکری فرانسه و آلمان (۱۳۸۴)، ص ۱۲۳٫ ↑
-
- – Colombet (1997),p.29,n.34 ↑
-
- – Walravense (1996),pp.97- 167. ↑
-
- – منظور از نقاشی یک رنگ، سطحی است که فقط با یک رنگ نقاشی شده است. ( مؤلف) ↑
-
- – Lucas (2004),p.22. ↑
-
- – Walravense (1996), pp.97-167. ↑
-
- – قانون مالکیت فکری فرانسه و آلمان، همان، ص ۳۳٫ ↑
-
- – Les jeunes loups ↑
-
- – Pollaud- Dulian (2005),p. 145,n. 196. ↑
-
- – Ibid. ↑
-
- – Colombet, op.cit., p. 46,n. 59. ↑
-
- – Vivant autres (2002),p.257,n.434. ↑
-
- – Ibid .,p.254, n. 434. ↑
-
- – Gray Area Measures ↑
-
- – مرکز تجارت بین الملل، پیشین صص ۸-۹٫ ↑
-
- – May, Christopher, A Global political Economy of Intellectual property Rights, London: Routledge, 2000, p.80. ↑
-
- – مرکز تجارت بین الملل، پیشین، ص ۱۰٫ ↑
-
- – وزارت بازرگانی- تبیین جنبههای حقوق مالکیت فکری- بررسی های بازرگانی- شماره ۱۷۳- بهمن ۱۳۸۰- ص ۲۸٫ ↑
-
- – W. Rushing, Francis and Brown, Carole Ganz, Intellectual Property Rights in Science, Technology, And Economic Performance, London: Westview press, 1990, p. 44. ↑
|
|